خبرگزاری مهر؛ گروه بین الملل - وحید پورتجریشی: خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان و تشکیل دولت توسط طالبان در این کشور، نه تنها شرایط داخلی افغانستان، بلکه معادلات منطقهای موجود طی بیست سال حضور نظامی آمریکا را بر هم زده و طی ماههای گذشته، شاهد تحولات هرچند محافظه کارانه و کند، اما در مقیاس وسیع در منطقه بودهایم. یکی از این تحولات، گمانه زنیهایی در خصوص احتمال افزایش حضور قدرتهای بزرگ شرق یعنی روسیه و چین و البته نقش آفرینی بیشتر قدرتهای منطقهای همچون ایران، پاکستان و قطر در افغانستان بوده که از سوی کارشناسان مطالعات منطقهای مطرح شدهاند؛ احتمالاتی که ممکن است بسیاری از آنها در عمل به صورت معکوس ظاهر شوند؛ اما امکان به وقوع پیوستن آنها نیز کم نیست.
در همین راستا، خبرگزاری مهر، با پروفسور «نیال دوگان» استاد علوم سیاسی «کالج کورک» ایرلند داشته است. دوگان سالهای متمادی در دانشگاههای چین مشغول به تحصیل و پژوهش بوده و هم اکنون نیز استاد و پژوهشگر ارشد دانشگاه کالج کورک در شاخه مطالعات سیاست خارجی چین با رویکرد مطالعاتی روابط چین و اتحادیه اروپا است. مشروح این گفتگو در ادامه تقدیم حضور میگردد:
۱) چین یکی از نخستین کشورهایی است که احتمال میرود مشروعیت طالبان در افغانستان را بپذیرد. علاوه بر این، بسیاری از کارشناسان معتقدند که خروج نیروهای نظامی آمریکا از افغانستان، فرصتی برای افزایش حضور مسکو و پکن در این کشور ایجاد خواهد کرد. نظر شما در این خصوص چیست؟
علیرغم مرز کوچک ۷۶ کیلومتری میان افغانستان و چین، نه تنها تجارت میان دو کشور به دیرباز و زمان فعالیت جاده ابریشم باز میگردد بلکه موضوع مرز مشترک میان چین و افغانستان، یکی از مؤلفههای مهم برای پکن در مساله امنیت ملی چین محسوب میشود. امروز، منافع ملی مهم چین در افغانستان، جلوگیری از بی ثباتی و قدرت گرفتن بیشتر طالبان در مناطق مرزی با چین در استان «سین کیانگ» است. حضور جمعیت عظیم اویغورها در استان سین کیانگ، شرایطی را ایجاد کرده که میتواند با افزایش ضریب نفوذ پذیری مرزی، میان چین و افغانستان، منجر به ایجاد بی ثباتی گسترده در این استان شود. در خصوص مسکو اما، مساله اصلی، حفظ امنیت مرزی است. ثبات منطقهای در آسیای مرکزی به عنوان مؤلفه کلیدی در امنیت روسیه محسوب میشود. اهمیت این موضوع را میتوان در برگزاری مانورها و تمرینات نظامی متعدد مشترک ارتش روسیه در کشورهای تاجیکستان و ازبکستان در سال ۲۰۲۱ میلادی دریافت. برای روسیه، برقراری ارتباط با طالبان میتواند کمک شایانی به جلوگیری از تأثیرگذاری طالبان در منطقه کرده و این موضوع از مسائل مربوط به امور داخلی افغانستان، برای روسیه مهمتر است.
۲) ارزیابی شما از نقش قدرتهای منطقهای مانند ایران، قطر و پاکستان در آینده افغانستان چیست؟
سقوط و ظهور مجدد طالبان در افغانستان، تا حد زیادی به نقش پاکستان در این کشور بستگی دارد. منظور من این نیست که حمایت طالبان از سوی دولت پاکستان صورت میگیرد، بلکه ممکن است برخی عناصر مرتبط با دولت، به حمایت از طالبان بپردازند. بدون این حمایت، طالبان قادر به کنترل افغانستان نیست و لذا پاکستان بازیگر کلیدی منطقه در تعامل با افغانستان محسوب میشود.
۳) همانطور که میدانید، روسیه بارها تاکید کرده که دولت طالبان در افغانستان را به رسمیت نخواهد شناخت. آیا به نظر شما امکان تغییر در رویه فعلی مسکو در خصوص مسائل افغانستان وجود دارد؟
روسیه طی سالهای متمادی، بر روی ارتباط با طالبان کار کرده است. با این حال، نمیتوان گفت که مسکو روابط محکمی با طالبان خواهد داشت یا خیر و اینکه چه نقشی در آینده افغانستان ایفا خواهد کرد. آنچه مسلم است، منافع اصلی روسیه در این است که از نفوذ طالبان در آسیای میانه جلوگیری کند و این موضوع هم بستگی به این دارد که طالبان تا چه حد با عدم حمایت بینالمللی مواجه شود. هر قدر میزان انزوای طالبان در جامعه بینالمللی بیشتر شود، ضریب نفوذ وسیعتر و فرصت بیشتری نه تنها برای روسیه، بلکه برای چین در افغانستان ایجاد خواهد شد.