خبرگزاری مهر - گروه استانها - ریحانه شهبازی: فراق و غربت دو واژهای است که همهگیری یک ویروس به ظاهر کوچک، لمس آن را برای عاشقان امام حسین (ع) پررنگتر کرد. تصور این دوری به قدری طعم تلخی داشت که حتی با مرور خاطرات اربعین هم شیرین نمیشد و داغ دلهای شکسته و کربلا نرفته را دوچندان میکرد.
بوی غربت اما همنشین همیشگی زندگی اهل بیت (ع) بوده و هست که البته عنصر قدرت را در جوار خود به همراه داشتهاند، چراکه خریداری چون امام حسین (ع) اینگونه از غرب و شرق و گوشه و کنار این کره خاکی طرفدار دارد و بدون فیلتر مهماننوازی میکند. حتی نقل است که امام زمان (عج) برای شناخته شدن، خود را فرزند ثارالله، نجات بخش عالمیان معرفی میکند.
خادمان امام رضا (ع) نیز با جا ماندن از خدمت به زائران و پیادهروی اربعین به خوبی این غربت را حس کردهاند که نفیسه زهتاب از خادمیاران کانون جوانان آستان قدس رضوی اصفهان از حس توأمان غریبی و فراق زائران و جاماندگان این روزها میگوید که دیگر طعم مهمانی امامش را نچشیده است.
پیشوازی سفر کربلا با وداع از مشهد
او از خاطرات خود به خبرنگار مهر میگوید: «جواز کربلا را نگفته به امام رئوف صادر میکنند و میدانستم بعد از شیفت مشهدالرضا عازم اربعین خواهم شد. چند سفر اربعین قسمت شد تا با اجازه آقا امام غریبم عازم شوم، فقط کافیه نیت داشته باشیم.»
زهتاب با اشاره به چگونگی راهی شدن سفر اربعین خود با وجود سختی و فرزندان خردسال میگفت: خیلی آقا بزرگوارند زندگیام را مدیون امامم هست؛ دو سال گذشته با اینکه به تازگی با مشهد الرضا وداع کرده بودیم اما ناراحت و نگران سفر اربعین شدیم.
او ادامه میدهد: قرار بود با خانواده راهی اربعین بشویم اما امکان سفر با ماشینهای شخصی نبود. به گلستان شهدای اصفهان رفتم و از شهید حاج حسین خرازی و احمد کاظمی تمنا کردم که با وجود زائر امام رضا (ع) بودن، خیلی مشتاق به سفر اربعین هستم.
سختیها با سپردن آسان میشود
«ناراحتی و غم دوری از امام حسین (ع) سر تا سر وجودمان را گرفته بود، که ناگهان گویی پرونده جور دیگری رقم خورد. با ماشین شخصی و همراهی خانواده عازم مرز مهران شدیم. اما نگرانی فرزند ۴ ساله و سختی مسیر ته دلم را خالی میکرد.»
زمزمه این ترس و نگرانی از سختی مسیر به ویژه با فرزند خردسال به طور متوالی در بین مردم مطرح میشد که البته با شنیدن و دیدن زائرانی مشابه حتی با شرایط جسمی سختتر متوجه میشدیم که اینها وسوسهای بیش نبوده تا از مسیر دلدادگی باز بمانیم.
از این رو این خادمیار آستان قدس رضوی از آرامشی که با سپردن کارها و سختیها به خدا و اهل بیت (ع) به دست آورده بود، میگفت: اعتقاد داشتم که امام حسین (ع) هوای زائران را دارند و راهی شدیم. به همین خاطر در عین ناباوری به مرز مهران رسیدیم و پس از انجام کارهای گذرنامه با ماشین به سمت نجف اشرف حرکت کردیم.
حسرت زیارت
او شرح حال پیاده روی اربعین و مسیر را از جایی آغاز کرد که با ورود به جمعیت زائران حال منقلبی را احساس کرده و در اولین برخورد با زائران آمریکایی روبرو شده است.«مردان آنها با لباس مشکی و خانمها با چادر مشکی و پوشیده و تمیز در جمعیت میرفتند، دیدن رنج و سختی این مسافرانی که با مسافت زیاد به خاک عراق وارد شدند و شیعه شدن به راستی در مقابل سختی ما ناچیز جلوه میکرد.»
«نزدیک کربلا پاها تاول زده و دیگر توانی برای راه رفتن نبود، حتی با اینکه به پیاده روی عادت داشتم و چند جفت جوراب پوشیده بودم اما زخمها و تاولها بر پیکره پاهایم جا خوش کرده بود. بدون کفش راهی شدم و حوالی خاک حرم خیلی از افراد پا برهنه میآمدند.»
موکب به موکب در جستوجوی امام عصر
زهتاب آه میکشید و فریاد این حسرت را با ضعف صدایش نشان میداد، «امسال که قسمت نشد و رفتن با وجود شرایط کرونا سخت شده است به حال و هوای آن روزها غبطه میخورم. هیچگاه انتظار اینکه جزو جاماندگان باشم را نداشتم که اگر میدانستم فرصت دیگری پیش نمیآید، همانجا قلب و پایم را جا میگذاشتم.
او از حال و هوای موکب امام رضا (ع) در مسیر میگفت: موکب امام رضا (ع) در مسیر کربلا گویی مهمانسرای حضرت بود و حال و هوای مشهد را تداعی میکرد. حتی اطمینان داشتیم که در میان جمعیت با امام زمان (عج) همقدم شدهایم و قدمهایمان را برای تعجیل در فرج برمیداشتیم؛ در حالی که اکنون از دور میگویم «اطلبنا یا حسین بحق فاطمه الزهرا انشاءالله»