تاریخ انتشار: ۸ مهر ۱۴۰۰ - ۱۵:۴۹

اراک- کتاب خاطرات فرمانده جانباز اسماعیل نادری با عنوان «خاطرات نادری» همزمان با آخرین روز از هفته دفاع مقدس در اراک رونمایی شد.

به گزارش خبرنگار مهر، شب خاطره مردان سرافراز و آئین رونمایی از کتاب خاطرات نادری شامگاه چهارشنبه با حضور اسماعیل نادری، فرمانده گردان امام حسین (ع) و نویسنده کتاب، جانشین سازمان بسیج مستضعفین و فرمانده سپاه روح الله استان مرکزی و مدیرکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان مرکزی در باغ موزه دفاع مقدس استان مرکزی برگزار شد.

نادری در این نشست اظهار کرد: بسیار خوشحالم که شما همرزمان عزیزم را در این جلسه ملاقات کردم. برای اینکه آیندگان نقش شما و همرزمان شهیدتان را در محدوده استان مرکزی بدانند، خداوند عنایت کرد، دست به قلم شدم و توانستم به سهم خودم، شما نقش آفرینان را در تاریخ ماندگار کنم. آرزوی ما این بود روزی مجموعه‌ای به اسم باغ موزه دفاع مقدس در استان داشته باشیم که خدا را شکر محقق شد.

وی در ادامه به بیان خاطره‌ای از شهید سعید فرداد پرداخت: فرداد نابغه‌ای بود که اگر شهید نمی‌شد می‌توانست نقش‌آفرینی زیادی در جنگ انجام بدهد. غروب ۲۳ اسفند که اولین پاتک عراق برای سنجش شرایط و اوضاع انجام شد، فرمانده لشکر به ما گفت به کمک گردان کربلا بروید. ما، سعید و ۲ دسته را فرستادیم و خودمان به‌عنوان احتیاط ماندیم.

فرمانده گردان امام حسین (ع) بیان کرد: بعد از درگیری بسیار سنگین و در حالی که شهدای بسیاری دادیم پاتک دشمن دفع شد. هنگامی که این عملیات فروکش کرد و شب شده بود من به سمت منطقه عملیاتی رفتم. به یکی از فرماندهان رسیدم و درباره سعید پرسیدم که گفت مجروح شده است. حالتی برای من رخ داد که هرچه ایشان از سعید می‌گفت کمتر قانع می‌شدم و به دلم نمی‌نشست.

نادری گفت: اصرار کردم اجازه بدهید خودم به منطقه بروم و ببینم که ایشان اجازه نداد؛ درحالی که باور داشتم سعید در منطقه مانده است. در آخر متوجه شدیم که حدس بنده درست بوده و رزمنده‌ای که مجروح شده سعید قربانی است. ما ۲ سعید داشتیم، سعید فرداد و سعید قربانی. اما هیچکدام به فامیلی اشاره نمی‌کردیم.

من واقعاً از این اثر احساس خوبی دارم

این فرمانده جانباز دفاع مقدس در آئین رونمایی از کتاب «خاطرات نادری» بیان کرد: کتاب متعلق به شماست و من از طرف شما مردم نوشتم. قلم من فرار است و عادت ندارم نوشته‌ام را برگردم و مرور کنم. به همین خاطر ویراستاری و تدوین این اثر خیلی زحمت داشت و دوستان بسیار زحمت کشیدند. من حدود پنج هزار صفحه نوشتم که ۲۵۰۰ صفحه انتخاب و نهایتاً کتاب در هزار صفحه تقدیم شما شد.

وی در پایان اظهار کرد: شهید مطهری می‌فرماید هر وقت مطلبی به خودتان حس خوبی می‌دهد و از آن لذت می‌برید مطمئناً دیگران هم با آن ارتباط خوبی برقرار می‌کنند. من واقعاً از این اثر احساس خوبی دارم. از مجموعه حوزه هنری هم که بسیار زحمت کشیدند تشکر می‌کنم.

بصیرت و شجاعت ۲ ویژگی خاص شهید آنجفی است

در ادامه این مراسم سردار قاسم قریشی در مورد شهید آنجفی بیان کرد: متأسفانه عموم مردم خیلی ایشان را نمی‌شناسند و از بنیانگذاران انقلابی سپاه، پایه‌گذار لشکر ۱۷ علی بن ابی طالب و در سطح فرماندهان برجسته بود. ایشان ۲ ویژگی خاص داشت؛ بصیرت و شجاعت؛ درباره بصیرت او همین بس که از ابتدای انقلاب منافقین و لیبرال‌ها را می‌شناخت و با آنان مقابله می‌کرد. همچنین از نظر شجاعت بسیار برجسته و شاخص بود.

وی ادامه داد: در دوران دفاع مقدس به این صورت بود که نزدیک عملیات‌های بزرگ از مناطق مختلف درخواست نیرو می‌کردند. شهید آنجفی نیز برای عملیات بیت المقدس و آزادسازی خرمشهر درخواست نیرو کرد و ما در شهرهای مختلف دنبال نیرو و بسیجی بودیم. به شهر میلاجرد رفتیم و گفتیم ثبت‌نام کنید.

جانشین سازمان بسیج مستضعفین تاکید کرد: به ما گفتند میلاجرد تعداد زیادی سرباز فراری دارد چه برسد به اینکه بسیجی به شما بدهد. با ما تماس گرفتند و گفتند ۲ اتوبوس بفرستید و باور نکردیم. هنگام اعزام حدود ۹۰ نفر از این شهر آمد. هنگام عملیات شهید آنجفی در اوج تیرباران و آتش دشمن به بچه‌ها روحیه می‌داد و آنها را برای حمله تشویق می‌کرد.

قریشی اظهار کرد: حرف تک تک بچه‌ها این بود که اگر شکست بخوریم دل امام می‌شکند. شرایطی پیش آمد که به دو راهی رسیدیم. شهید آنجفی گفت باید از چپ حمله کنیم، در حالی که گفتند سمت چپ مانع گذاری شده و نمی‌شود. اما شهید آنجفی حرکت کرد و هر لحظه منتظر بودیم یک نفر پایش روی مین برود. دیدیم عراقی‌ها به صورت گسترده مشغول فرار هستند.

وی بیان کرد: شهید آنجفی مانند یک پدر به بچه‌ها روحیه می‌داد و آنها تشویق می‌کرد. همین باعث شد آنها یک به یک عراقی‌ها را شکار می‌کردند و پیش می‌رفتند.

عمل صالح و اخلاص در نیت اگر باشد خداوند نصرتش را شامل می‌کند

فرمانده سپاه روح الله در ادامه با اشاره به عملیات بیت المقدس بیان کرد: امشب دیدن عزیزان و دوستانم همه خاطراتم را زنده می‌کند. رفقایی که رفاقتشان مبتنی بر ارزش‌های الهی است و من به آنها افتخار می‌کنم. در این عملیات گردان‌های مختلفی وجود داشت. وی گفت: در شرایطی به سمت رودخانه کارون حرکت کردیم که مهمات نداشتیم و قول داده بودند در ادامه مسیر مهمات خواهد رسید. از پل پیروزی هم رد شدیم و شب شده بود اما خبری از مهمات نشد. باز هم مسیر را ادامه دادیم. نزدیک صبح بود که نماز را خواندیم و آفتاب طلوع کرد. خودمان را مقابل یک خاکریز دیدیم. کم‌کم بچه‌ها جمع شدند و ناگاه صدای شلیک آمد. چند دقیقه‌ای طول نکشید که سراسر منطقه آتش شد. در حالی که ما هنوز چشم انتظار رسیدن مهمات بودیم.

کریمی عنوان کرد: همه روی زمین خوابیده بودند و دشمن با هر سلاحی شلیک می‌کرد. شهید پاکپور گفت حالا که تا اینجا آمدیم بلند می‌شویم و به سمت دشمن ادامه مسیر می‌دهیم. حدود ۵۰ نفر بودیم که بلند شدیم، به سمت خاکریز دشمن راه افتادیم و با دست خالی می‌دویدیم. من به چشم خودم دیدم که با آن حجم آتش، هیچیک از بچه‌ها نمی‌افتد.

وی افزود: طولی نکشید که به خاکریز رسیدیم و دیدم عراقی‌ها دارند فرار می‌کنند. آنجا بود که به تعدادی مهمات دست پیدا کردیم و حدود ۱۷ تانک غنیمت گرفتیم. نکته مهم همان فرمایش امام خمینی (ره) بود که فرمود: خدا خرمشهر را آزاد کرد. آن جان کلام بود وگرنه ما از لحاظ شرایط جنگی وضعیت خوبی نداشتیم. عمل صالح و اخلاص در نیت اگر باشد خداوند نصرتش را شامل می‌کند.