خبرگزاری مهر_گروه جامعه: یکی از دعاهای قدیمیترها برای کسی که دوستش داشتند این بود که الهی پیر شوی حالا اگر خوش اقبال باشیم روزهایی را میبینیم که اگر در روزهای جوانی و میانسالی برایش برنامه ریخته باشیم با خانواده و در آرامش سپری میشود و اگر در ایام خوش جوانی و روزهای پر تلاطم میانسالی به فکرش نباشیم، ممکن است پر از چالش و فراز و نشیب باشد.
در همین روزهای کرونا به وضوح میشد تفاوت تأثیر کرونا بر سالمندان را با توجه به شاخصههای اقتصادی، سلامتی جسمی و روانی و همبستگی خانوادگی آنها مشاهده کرد. سالمندانی که با یک سلامت مطلوب به این دوره پا نهاده بودند کمتر گرفتار عوارض کرونا شدند. آنها که از بیمه و بازنشستگی بهره داشتند سختیهای ایام کرونا را کمتر حس کردند و بالاخره آنها که خانوادهای صمیمی در دور خود داشتند حتی شده به مدد فضای مجازی تنهایی را کمتر تجربه کردند.
امسال شعار روز جهانی سالمند «بهرهمندی عادلانه همه سنین از فناوری دیجیتال» است. شاید این هم از عواقب دوران کرونا است. این روزگار سلطه کاملی از این فناوری را به رخ کشید. سال گذشته نیز در روز جهانی سالمند یکی از دغدغههایی که مسئولان به آن اشاره کردند عدم دسترسی شمار زیادی از سالمندان به خدمات دیجیتالی و اینترنتی و عدم آشنایی آنها در به کار گیری فناوری نوین خصوصاً در ارتباطات بود.
به هر حال امروزه در عصری زندگی میکنیم که به آن عصر دیجیتال میگویند؛ فناوریهای دیجیتال به دو دسته فناوریهای نگهدارنده و فناوریهای تحولآفرین تقسیم شده است که در بخش اول نبودشان میتواند زندگی روزمره امروز را مختل کند مثل اینترنت. فناوریهای دیجیتال تحولآفرین مثل هوش مصنوعی حضورشان یک مزیت است. هوش مصنوعی در دنیای امروز سالیانی است که مطرح شده و برای کمک رسانی و اقدامات بهبودی برای انسانها طرحریزی می شود. در غرب فیلمهای زیادی ساخته شده که چگونه این هوش مصنوعی میتواند در زندگی انسانهای تنها، خصوصاً سالمند تنها نقش آفرینی کند اما شاید برای کشور ما و با توجه به فرهنگ ریشه دار در این کشور که هیچ چیز جای خانواده را در حل بحرانها نمیگیرد، شعار امسال روز جهانی سالمند کارایی چندانی نداشته باشد جز آن بخش اولش که لزوم داشتن برنامه مدونی برای آموزش سالمندان و دسترسی آنها به اینترنت و امکان تعامل در فضای مجازی است که در مواقع بحران مثل کرونا این قشر از جامعه نیز بتوانند با آرامش بیشتری از بحران عبور کنند و تعاملات آنها به سمت صفر نرود.
در حال حاضر در کشورمان سالمندان بیش از ۱۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهند و پیش بینیها حاکی از این است که طی ۲۰ سال آینده جمعیت سالمندی به ۲۰ درصد جمعیت کشور برسد و روزی برسد که یک سوم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل بدهند
اما اگر بازگردیم به جمعیت سالمندان ایران در حال حاضر در کشورمان قریب به هشت و نیم میلیون سالمند بالای ۶۰ سال داریم که بیش از ۱۰ درصد جمعیت کشور را تشکیل میدهد و این در حالی است که حدود ۴۰ سال پیش این جمعیت، ۵ درصد جمعیت کشور را شامل می شد و پیش بینیها حاکی از این است که طی ۲۰ سال آینده جمعیت سالمندی به ۲۰ درصد جمعیت کشور برسد و روزی برسد که یک سوم جمعیت کشور را سالمندان تشکیل بدهند.
از عوامل رشد سالمندی در کشور از یک سو کاهش نرخ باروری در کشور است. از سوی دیگر شاخص امید زندگی که به افزایش متوسط سن رسیده است و همچنین رشد علم پزشکی در کاهش و کنترل بیماریها باعث شده است که طول عمر افراد افزایش پیدا کند.
در همین چند خطی که در بالا آمد شاید راه حلهایی برای عبور از بحران سونامی سالمند شدن جمعیت کشور نهفته باشد: تشویق خانوادهها برای فرزندآوری و توجه به ملزومات این مهم برای خانوادهها تا جمعیت کشور جوان بماند و از سوی دیگر داشتن یک برنامه جامع برای سالمندانی که درصد قابل توجهی از جمعیت امروز و فردای کشور را تشکیل میدهند.
در این میان نگاه به آمارها در میان قشر میانسال که سالمندان فردا هستند نیز نکاتی را گوشزد می کند. شمار افرادی که تجرد قطعی دارند نگران کننده است. اینها سالمندان فردا هستند که نیاز به مراقبتهای بیشتری خواهند داشت. این مساله از نظر فرهنگی نیز زیانبار خواهد بود. از سوی دیگر در کشور ما با کمبود مراکز نگهداری سالمندان رو به رو هستیم که شاید فردا روزها این کمبود خود را نشان بدهد. اینها همه در حالی است که سالمندان امروز به نسبت سالمندان ۴۰ سال پیش و ۲۰ سال پیش از نظر موقعیت اجتماعی، سطح سواد، نیاز به خدمات رفاهی و تفریحی تفاوتهای فاحشی دارند که این مسائل بحران جدی برای این نسل در دوره سالمندی ایجاد میکند. باید توجه داشت که خود سالمندی در درون خود بحرانهای فردی بسیاری را به همراه دارد. از جمله بازنشستگی، افت سطح سلامت جسمی و تواناییهای شناختی و همچنین درگیری بیشتر با چالشهای روانی از جمله افسردگی. اگر از امروز برای این جمعیت و چالشهایش فکری نشود شاید بحرانهای جدی تری برای جامعه رقم بخورد.
در حال حاضر برنامهریزی ها برای این قشر از جامعه توسط شورای ملی سالمندان صورت می گیرد. از سال ۸۳ آئین نامه اجرایی آن به تصویب هیأت دولت رسید. اما مثل همیشه سالها طول کشید تا کارها به سرانجام برسد و سال ۹۹ بود که سند ملی سالمندان ابلاغ شد.
حسامالدین علامه رئیس دبیرخانه شورای ملی سالمندان میگوید: با توجه به آنچه در یک سال گذشته بعد از ابلاغ سند، صورت گرفته است، (که تفاوت چندانی با روند طی شده از سال ۱۳۷۹ تاکنون نداشته است و نشانه ناکارآمدی و عدم اتقان قوانین، ساختارها، زیرساختها و منابع مالی و انسانی لازم برای بسترسازی و مواجهه با سونامی سالمندی و نیازهای سالمندان مظلوم کشور ما است،) اعلام میدارم که احتیاج به یک اراده حاکمیتی قوای سه گانه و وفاق بین بخشی برای بازآرایی و تحول در همه عرصههای تقنینی، اجرایی و نظارتی در حوزه سالمندی وجود دارد و لازم است به منظور ساماندهی و ارتقا وضعیت سالمندان در حوزههای رفاهی، حمایتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، توانمندسازی و سلامت ایشان و نیز ارائه خدمات فراگیر، مناسب سازی شده، در دسترس و مورد نیاز ایشان، نسبت به بازآرایی و تقویت نظام سیاستگذاری، راهبری، برنامهریزی، اجرایی و نظارت بر امور سالمندی کشور اقدام گردد.
همچنین وحید قبادی دانا رئیس سازمان بهزیستی کشور در پیام خود به مناسبت روز سالمند تاکید کرده است که: در راستای تحقق ماده ۸۰ برنامه توسعه ششم اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی جمهوری اسلامی ایران سازمان بهزیستی کشور مکلف به ساماندهی و توانبخشی سالمندان میباشد و در این راستا خدمات مؤثری در حیطه سلامت و رفاه ارائه نموده است. لیکن پرداختن به امور سالمندان به طور مجزا توسط هر یک از نهادهای مرتبط و به تنهایی امکان پذیر نبوده و ضروری است در قالب برنامههایی مبتنی بر وحدت منابع و انسجام ملی میسر گردد. بایستی توجه برنامه ریزان، سیاستگذاران، مجریان سازمانهای غیردولتی و عموم مردم به این موضوع معطوف شود تا با مشارکت همه گروهها بر مشکلات غلبه کنیم و هرگونه راهکار را در راستای تلفیق عزیزان سالمند در جامعه و تأمین رفاه و آرامش آنان متمرکز نمائیم و بر حل مشکلات و موانع موجود فائق آئیم.
آنچه به نظر میرسد این است که خصوصاً در دو سال اخیر تمرکز بر مشکلات جاری کشور از جمله مسئله کرونا و گرانی شاید دولتها را از پرداختن به مسائل زیربناییتر از جمله توجه به چالشهای آتی کشور در حوزه جمعیت دور کرده است. آنچه در آینده پیش روی ماست حتمی است و رشد جمعیت سالمندی گریز ناپذیر است. شاید آنچه قابل کنترل باشد رسیدن به شرایطی است که با وجود افزایش سن جمعیت همچنان نشاط در جامعه حاکم باشد. توجه به نیازهای زیستی، جسمی، معنوی، روانی، اجتماعی، خانوادگی سالمندان از همین امروز باید در دستور کار مسئولان قرار بگیرد.