به گزارش خبرنگار مهر، مراسم تودیع و معارفهها شاید از عجیبترین مراسمهای بشر باشد. همان لحظهای که یکی در حال قولنج شکاندن از خستگی پایان ماموریتش هست، دیگری تازه دارد گرم میکند تا وارد گود بشود. جمعی از ایست و حرکت و بالا و پایین و زیر و رو شدن، جمع قشنگی از تناقضها. عوامل و دعوت شدگانش اما رفتار ریز و پنهانی شبیه به آنچه در دل فامیلهای عروس و داماد میگذرد دارند. دلهای خوش و ناخوش و راضی و ناراضی.
یک ساعت مانده به شروع مراسم تودیع و معارفه رئیس سازمان صداوسیما، در سالن همایشهای بینالمللی فقط صندلی خالی به چشم میخورد و خیل عظیم لشکر کتوشلوار سورمهایهای هدفون به گوش. اگر کاورهای قرمز فاصله گذاری روی صندلیها یا به قول انتظامات سالن، همان «مین» ها، که به خاطر رعایت فاصله اجتماعی کار گذاشته شدهاند قرار باشد خالی بمانند، پس تا اینجای کار همین انتظاماتی ها برای پر کردن سالن کافی هستند.
حفظ صندلیهای ردیف جلو حتی در دوران پسا کرونا «ای نشسته صف اول نکنی خود را گم» هم باز از دغدغههای عوامل برگزار کننده است. پچ پچ کت و شلواریهای آخر سالن برای بلند کردن یکی دو نفری که زودتر آمده بودند و جای خوب سالن را گرفته بودند به گوش میخورد. یکی میگفت باید بلند شوند و آن دیگری که کت و شلواری نبود و تیپ راحتتری داشت گفت «باید» نه «لطفا»! غُر ریز گفتگوی دو انتظامات دیگر که «حالا اگه حکمش تمدید میشد این دردسرها رو نداشتیم» هم جای خودش را داشت.
نیم ساعت مانده به شروع برنامه جلوی در ورودی سالن غلغله بود. مصافحه کردن با ماسکهای زیر دماغی و مشت زدن به جای دست دادن، نشان میداد کرونا آنقدر میفهمد که این چیزها را زیر سبیلی رد میکند و کسی مبتلا نمیشود.
ماسکها شناخت مهمانهایی که هر کدامشان سرشناس بودند را سخت میکرد و تا آن لحظه حداقل ۱۰ تا ایرج طهماسب و سه تا حسن رحیم پورازغدی و چندتایی شهاب اسفندیاری دیده شده بود، اما باز هم هر کس طرف مصافحه اش را پیدا میکرد و عرض ادب و ارادتش را به جا میآورد که بعضیهایش هم خالی از نقد و مطالبه از همدیگر نبود.
مهمان بغل دستی که سابقه حضور در تودیع و معارفه مسئولان قبلی سازمان را هم داشت از حفاظت و چک کردن و به قول خودش بگیر و ببندهای مفصل برنامه تعجب کرده بود. میگفت جوری سفت و سخت گرفتهاند که انگار باز هم قرار است رهبری به مراسم بیایند و بعد توضیح داد که برای تودیع لاریجانی و معارفه ضرغامی، آقا خودشان به سازمان آمده بودند.
نزدیک ساعت ۹ سالن تقریباً پر شده بود و کسانی برای اولین بار در مراسم تودیع و معارفه رئیس رسانه ملی آمده بودند. نماینده معدنچیها با کلاه ایمنیاش، امام جمعههای عدالتخواه کرج و قزوین و اهواز و لواسان، نماینده کارگران هپکو، خانم پرستار نماینده جهادگران سلامت، آقای آتشنشان، خانواده شهدای دفاع مقدس و هستهای همه کنار هم و در ردیفهای جلو نشسته بودند. «صف اولی» شدن مردم، «ملی» شدن رسانه را به رخ میکشید.
شروع شدن مراسم با تأخیر زیر ۱۰ دقیقه خبر از اتفاقهای خوبی میداد که البته باید منتظر میماندیم و میدیدیم میکروفونهای مراسم هم تا آخر کار سالم میمانند یا سنت نانوشته خراب شدن میکروفونها که بخش ثابت همه مراسمات است، اینجا هم اتفاق میافتد!
آیات متبرک قرآن را مهدی قادری، قهرمان کشتی قرائت کرد. این روزهایی که کشتی کام ملت را شیرین کرده، این قرائت هم یادآور اخلاق پهلوانی بود. پخش سخنانی از رهبری که از لزوم حرکت انقلابی و جهادی در ساختار فرهنگی کشور میگفت، مقدمه سخنرانیهای مراسم شد.
بخشی زاده معاون صدای سازمان، پشت تریبون رفت تا به نمایندگی از همکاران از رئیس سابقش قدردانی کند و عرض خیرمقدم و آرزوی توفیق برای رئیس جدید داشته باشد. رئیس رادیو انصافاً صدای گیرایی هم داشت و صحبتهایش را با لحنی شبیه به نمایش رادیویی زندگی اصحاب پیامبر ایراد کرد. با پخش کلیپی تقدیمی به خانواده (خیلی) بزرگ صداوسیما، دکتر علی عسکری برای سخنرانی به روی سن دعوت شد.
علی عسکری صحبتهایش را اینطور شروع کرد که پنج سال پیش سازمان را با سختترین شرایطش تحویل گرفته و از این گفت که گرفتار جنگی رسانهای بودیم که نظیرش در تاریخ و جغرافیا وجود نداشته. مختصری از دستاوردها گفت و بعد از چالشها و ماجراهای دوران ریاستش. از فوت مرحوم هاشمی رفسنجانی، شورشهای عصر اینترنت، پوشش خبری شهادت سردار سلیمانی، ماجرای هواپیمای اوکراینی، انتخاباتها و خنثی کردن فتنهها گفت. تذکر کوتاه کردن کلام، حتی دامن علی عسکری را هم گرفت و این کار را مجری مراسم به صورت شفاهی انجام داد و نه با دادن یادداشت و برگه نوشتهای.
رئیس سابق صداوسیما اما همچنان لازم دید از دستاوردها و تحولاتش بگوید و طرح تحول سازمان صداوسیما را امیدبخش بداند. پایان سخنان علی عسکری، طلب حلالیتی با بغض و اشک از مردم و همکاران و رهبر معظم انقلاب بود که اگر قصور و تقصیری در این سالهای مسئولیتش داشته او را عفو کنند. این را هم در ادامه گفت که این سازمان را زمینه ساز ظهور حضرت ولیعصر (عج) میداند و از وقتی که پایش را در سازمان گذاشته، روزی نبوده که بدون سلام به حضرتش کارش را شروع کند.
منقلب شدن همکاران علی عسکری با صلوات فرستادنها و مکالمههای آهسته «ما که ازش راضی بودیم» به گوش میرسید. مجری بعد از علی عسکری پشت تریبون رفت و بالاخره لحظه موعود رسید؛ میکروفون قطع شد و خیالها بابت حفظ این سنت دیرینه راحت شد که هنوز هم میکروفونها مثل اول انقلاب هستند.
محمد معتدی روی سن بود تا «مژده باران» را بخواند که با در خواست مجری برنامه قرار شد چند بیتی از سحر خوانیهایش در حرم امام رضا (ع) را بخواند و او هم دلها را با غزلهایی که خواند روانه صحن و سرای حضرت رضا (ع) کرد.
وسطهای مراسم بود اما هنوز مهمانها میآمدند و مسئولان اجرایی سالن برای راست و ریست کردن کارها، در رفت و آمد بودند. آقای معدنچی با یونیفرمش نقطه مختصاتی آدرس دادن عوامل و خبرنگاران در سالن شده بود. کاش بیرون از سالن و در برنامه ریزی ها و ملاک و سنجشها هم مختصات را با همینها که همیشه «مشغول کارند» حساب کنند.
حالا نوبت به پیمان جبلی رئیس جدید صداوسیما رسیده بود. جبلی قبل از شروع صحبتهایش از کارگردان تصاویر نمایشگر سالن خواست تا حضور مهمانان ویژه اش، یعنی خانواده شهدا و ائمه جمعه مردمی و عدالتخواه و نماینده اقشار مردم را در قاب نشان دهد. فرامتن پیام هنرمندانه جبلی در آغاز کلامش را همه دریافت کردند؛ تغییر کارگردانی قابها و نشان دادن آنهایی که شاید تا الان سوژه دوربین و رسانه نبودهاند.
رئیس جدید رسانه ملی رشته کلامش را با تعریف خاطرهای از رساله دکترایش با عنوان «الگوی هنجاری رسانه ملی» شروع کرد. اینکه بین الگوهای لیبرالی و توتالیتری و… که در کتابها و نظریات رسانه بوده نتوانسته الگوی مناسبی برای رسانه انقلاب اسلامی پیدا کند و با ایمیلی به «دنیس مک کوئل» مولف معتبر و نامآور کتابهای علم ارتباطات سوالی میپرسد که چه الگویی را برای رسانه ایران اسلامی و انقلابی پیشنهاد میدهد. پاسخ جالب مک کوئل این بوده که الگوهای قید شده در کتابهای ارتباطات مناسب شما نیست و کشور شما لایق الگویی جدید و متناسب با شان و هویت خودش است که باید ارائه دهید.
بعد از این خاطره، جبلی تعاریف خودش را از سازمان صداوسیما ارائه داد. سازمانی که برنامههایش باید «کنشگر» باشند و نه تقلیدی. سازمانی که در تعامل با نیروهای فرهنگی است و درِ سازمان را برای تعامل با همه دلسوزان فرهنگ از بازنشستههای سازمان تا فعالان انقلابی کل کشور، باز کرده است.
جبلی شعار عملیاتیاش را «رسانه هویت محور و عدالت گستر» اعلام کرد و اینکه صداوسیما باید «دانشگاه هویت و آوردگاه عدالت باشد» که آرامش، با هویت و گشایش، با عدالت به دست میآید. حرفهای جبلی خبر از کارهای سخت و جراحیهای عمیقی در رسانه میداد و بوی دردسرهایی پر دغدغه از آن به مشام میرسید.
گزارش تصویری از سفر جبلی به خوزستان و ابراز شرمندگیاش از مطالبه نکردن حقوق مردم محروم و مظلوم خوزستان و عذرخواهی از مادر شهید علی هاشمی به خاطر نپرداختن رسانه ملی به قهرمانی مثل شهید هاشمی و گفتگو با امام جمعه مردمی اهواز که رسانه ملی در نمایش صحنههای خدمتش به مردم به عنوان الگویی برای مسئولین انقلاب کم گذاشته، تاییدی بر آغاز تحولات در رسانه ملی بود.
بعد از جبلی نوبت به قالیباف رسید که از اول تا اینجای مراسم با حوصله نشسته بود. از سخنرانی رئیس مجلس معلوم بود که صحبتهای پیش ساخته و نوشته نیست و از کلیپ و سخنرانیهایی که تا اینجای مراسم با دقت گوش کرده بهره گرفته تا دقایق سخنرانیاش را به آنها بپردازد و از این بگوید که بعد از دفاع مقدس که مسیر مدیریتی ما عوض شد اشتباه کردیم و باز هم باید به روح پاک مدیریتی حاکم در آن زمان برگردیم.
دعوت از مادر شهیدان خالقیپور به عنوان گل سرسبد مهمانان مراسم و حضور حجه الاسلام محمدی گلپایگانی، رئیس دفتر رهبر انقلاب برای قرائت و اعطای حکم مسئولیت آقای دکتر جبلی لحظات پایانی مراسم را خبر میداد. بعد از اعطای حکم به جبلی و طبق معمول همیشه، اهدای قاب تابلو فرش و تقدیرنامه اهالی سازمان صدا و سیما به علی عسکری و گرفتن عکسهای یادگاری، همه مهمانها به لابیهای بیرون سالن همایش رفتند. باز هم همان بساط مصافحه و گعده های چند نفری از سر گرفته شد. چند دقیقهای بود که مسئولان از در پشتی سالن خارج شده بودند. ناگهان جبلی از پلههای لابی پایین آمد و به جمع مهمانانش برگشت. باز حلقه اطراف رئیس رسانه ملی را نمایندههای مردمی حاضر در مراسم گرفتند و حرفها و مطالباتشان را گفتند. همان ولی نعمتانی که جبلی بارها در صحبتهایش از آنها گفته بود و میخواست که از این به بعد رسانه مال همینها باشد.
این تودیع و معارفه اگرچه به رسم همه مراسمات مشابه، سخنرانها و بخشهایی ثابت داشت، اما از کلیپ نمایش داده شده تا مهمانان متفاوت تا خوش و بشهای رئیس جدید با مهمانانی که هم حضورشان عجیب و تازه بود و هم گرم گرفتن رئیس با آنها، نویدبخش شروعی تازه در مسیر تحول برای رسانه ملی بود.
گزارش از فروغ زال