خبرگزاری مهر، گروه استانها- در روزگارانی که شیوع ویروس کرونا چراغ سینمای ایران را کمسو کرده و در عصری که جنس سینمای کمدی، سیاسی و اجتماعی تنها علمداران سینمای ایران شدند؛ سینمای کودک و نوجوان روزهای دشواری را سپری میکند. روزهای سیاهی که سینماگران به امید بارقههای امید جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان هستند.
دوره سی و چهارم این جشنواره در اصفهان در حال برگزاری است و تاکنون چند فیلم از آثار جشنواره به نمایش درآمدند. یکی از این آثار، فیلم سینمایی «لیپار» به کارگردانی حسین ریگی بوده که توانسته تا روز سوم جشنواره، نگاه منتقدان را به خود جلب کند. داستان لیپار در سیستان و بلوچستان میگذرد و نقش اول این فیلم را یک نوجوان بازی میکند. در کنار او چند نابازیگر نوجوان سیستانی در کنار چهرههایی همچون مهران احمدی، بهناز جعفری و هومن برقنورد حضور دارند.
لیپار که در روز دوم جشنواره و در سینمای ساحل اصفهان اکران شد، توانست به جشنواره بی رمق امسال، بارقههایی از امید بدهد. درست است که جشنواره سی و چهارم در انزوا کامل به سر میبرد و خبری از شور و اشتیاق همیشگی این جشنواره در اصفهان نیست؛ اما همچنان مامن و پناهگاهی برای سینماگران سینمای کودک و نوجوان است. افرادی که در شرایط بسیار دشوار، میراثدار، درخشانترین ژانر سینمای ایران هستند.
در همین راستان حسین ریگی، کارگردان فیلم «لیپار» که پیشتر فیلمهای کوتاه و آثار مستندی درباره کودکان و سیستان بلوچستان ساخته بود، با خبرنگار مهر گفتوگویی داشته که مشروح آن را در ادامه میخوانیم:
چرا سینمای کودک و نوجوان ایران و به طبع آن جشنواره فیلم کودک از رونق افتاده است؟
جشنواره بینالمللی فیلمهای کودکان و نوجوانان در یک زمانی یکی از مهمترین جشنوارههای ایران بود؛ اصلاً سینمای کودک و نوجوان ایران در دهه ۱۳۶۰ و ۱۳۷۰ جز مهمترین ژانرهای سینمای کشور محسوب میشد. اما متأسفانه در دو دهه گذشته به این جنس سینما کمتوجهی شده و تنها بنیاد سینمایی فارابی و کانون پرورش فکری نیم نگاهی به این جنس مهم سینمایی دارند.
عوامل متعددی باعث شده تا سینمای کودک و نوجوان به حاشیه رانده شود، اول از همه ورود ویاودی و پلتفرمهای اینترنتی ضربه بزرگی به سینمای کودک و نوجوان زده است. از طرفی با باز شدن فضای سیاسی کشور، سینمای ایران به سمت ساخت فیلمهای سیاسی و اجتماعی حرکت کرد و مخاطبان نیز بیشتر از چنین محصولات استفاده میکنند و کمتر به فیلم کودک و نوجوان بها میدهند.
در ایران و در دنیا نشان داده شده سینمای کودک از نظر گردش مالی و میزان تأثیرگذاری که دارد، سینمای مهمی است. اما تهیه کننده و سرمایهگذار ایرانی دغدغه کار کودک ندارند و بیشتر به فروش فکر میکنند و فروش را در ساخت آثار اجتماعی و کمدی میبینند. سرمایهگذاری روی کار کودک یک سرمایهگذاری بلند مدت است و اگر این سرمایه گذاری الان اتفاق بیافتد، ۱۰ سال بعد جواب خواهد داد.
دلیل شما برای انتخاب سینمای کودک و نوجوان چه بود؟
اصولاً دغدغه کودکان را دارم و به عبارتی کودک درونم بیدار است و نفس میکشد، در کارهای کوتاه و مستندم نیز به معقوله کودکان توجه کردم. در مستند «فصل بادهای گرم» نیز به کودکان بازمانده از تحصیل در سیستان و بلوچستان میپرداخت و در جشنوارهها نیز موفق بود. کودکان دغدغه شخصی من است و به همین دلیل وارد این عرصه شدم. شرایط برای ساخت یک فیلم اجتماعی سیاسی برای من فراهم بود، اما حس کردم اولین فیلم سینمایی را با یک فیلم کودک و نوجوان آغاز کنم.
ساخت فیلم سینمایی در جایی غیر از تهران به خودی خود دشوار است، اگر این فیلم در ژانر کودک و نوجوان باشد این دشواری چندبرابر خواهد شد، درباره دشواریهای ساخت «لیپار» بگویید.
سختی ساخت کار سینمایی در جایی غیر از پایتخت چند برابر است. امکانات، تجهیزات، هزینه رفت و آمد، اجاره هتل، دسترسی به بازیگران همه و همه از سختی ساخت آثار سینمایی در جایی غیر از مرکز کشور است. در فیلم «لیپار» مجبور بودیم از بازیگران کودک و نوجوان استفاده کنیم، همین مسئله زمان پیش تولید را بالا میبرد، زیرا از بیش از ۹۰۰ نفر تست گرفتیم تا به آن ۵ بازیگر مورد نیاز برسیم.
پنج بازیگر این فیلم برای اولین بار بود که جلوی دوربین میرفتند و این مسئله نیز فرآیند تولید و پیش تولید را افزایش میدهد. به همین دلیل بسیاری از تهیه کنندهها از بیم روزهای طولانی فیلمبرداری ریسک کار در حوزه کودک و نوجوان را نمیکنند.
بسیاری از آثار سینمای کودک و نوجوان در اکران به مشکل برخوردند و نتوانستند سالن و سانسهای خوبی را بگیرند، راه حل این مشکل چیست؟
مسئله اکران بسیار مهم است، این بحث به سیاستگذاری در عرصه ژانر کودک بازمیگردد. زمانی که سیاستگذاری ما به گونهای است که ساخت فیلم کودک و نوجوان در اولویت اول نیست، بنابراین در اکران نیز این اتفاق برای این آثار رخ میدهد. زمانی که اکرانهای محدودی به آثار کودکان و نوجوان اختصاص مییابد، تهیه کنندگان نیز رغبتی به هزینه برای این فیلمها ندارند.
در سیاستگذاری کلان از نگاه شخص رئیس جمهور گرفته تا تهیه کننده، باید اولویتها تغییر کند. دولت باید نگاه خود به سینمای کودک و نوجوان را مشخص کند و برنامهریزی داشته باشد. اگر دولت نگاه جدی به این ژانر داشته باشد، در ۱۰ سال آینده، فیلمسازان خوبی از نوجوانان امروز کشور خواهیم داشت.
در ایام جشنواره پیامهای مختلفی از نوجوانان داشتم، در برخی از این پیامها فیلم من را تحلیل کرده بودند، بنابراین این شخص میتواند در آینده فیلمساز و منتقد خوبی شود. این نسل در آینده میتواند به ارتقا کیفی آثار سینمای ایران کمک کنند.
نام اصفهان بر جشنواره فیلم کودک نقش بسته، برگزاری این جشنوارههای سینمایی در جایی غیر از تهران را چگونه میبینید؟
زمانی که امکانات، رویدادها و فرصتها از مرکزیت دور و در کل کشور پخش شود، قطعاً میتوان استعدادهای جدید کشف کرد. برگزاری جشنوارهای مثل جشنواره کودک و نوجوان در اصفهان این پخش شدن امکانات و ظهور و بروز استعدادهای جدید را رقم میزند.
در استان اصفهان همواره از سینمای کودک و نوجوان حمایت میشود، اما در دیگر استانها از جمله سیستان و بلوچستان این اتفاق رخ نداده و انتظار میرود مسئولان دولتی و شهرداریها میتوان به این معقوله وارد شوند و نگاه ملی به سینمای کودک و نوجوان داشته باشند.