به گزارش خبرگزاری مهر، رمان «چند قدم بعد از خانه عتیق» به قلم امید شیخباقری در ۳۲۲ صفحه و دو نسخه الکترونیکی و کاغذی به همت نشر صاد منتشر شد. نسخه کاغذی کتاب با قیمت ۸۰ هزار تومان از سایت نشر صاد و نسخه الکترونیکی اثر نیز با قیمت ۴۰ هزار تومان از پلتفرم طاقچه قابل تهیه است.
این اثر، داستان چندسال از زندگی عطا یزدانبخش، جوان سیوچندساله است. عاطفه، همسر عطا بیماری لاعلاج دارد و آخرینقدم عطا در راه تیمار عاطفه، سفر به خانه خداست. نسخهای که عطا به آن اعتقادی ندارد و در ابتدای سفر میداند اگر هم فرجی شود، وامدارِ ایمان و اعتقاد خود عاطفه خواهد بود. عطا از سفر برمیگردد، اما زندگی برایش طور دیگری رقم زده است. در تمام طول داستان، عطا شناور است. شناور میان خاطراتاش.
این اثر، قصه آدمهای کجوکوله است. آدمهایی که نه منظم و مرتباند، نه پاک و منزه، و تا وقتی گرفتوگیری پیدا نکردهاند سراغی از ماورا نمیگیرند.
در بخشی از این کتاب میخوانیم: «من بودم و عاطفه، در مرتعی سرسبز بر پایه کوهی. از شور و شوقمان روی پا بند نمیشدیم. سر پنجه راه میرفتیم. سر پنجه میدویدیم. به دنبال هم، به گِرد هم. دستهای عاطفه تو دستهایم بود و پاهایش روی هوا، بر مدار دایرههای دور سرم میچرخیدند. روی زمین میچرخیدم و روی هوا میچرخاندمش. صدای قهقههمان گوش فلک را کر کردهبود. یک آن، فقط یک آن، دستهای عاطفه از دستهایم لغزیدند و عاطفه میان دستهایم پر کشید و بالا رفت. بالا و بالاتر. صدای «عاطفه، عاطفه» ام توی گلو خفه میشد. حنجره، خود را میدرید اما صدایی از آن بیرون نمیآمد که به جایی برسد یا نرسد، که کسی به فریادم برسد یا نرسد. هر وقت که از تلاش دست بر میداشتم، کلاغهایی از هر طرف، که تکههایی از عاطفه را بر منقارشان گرفته بودند، بر من میباریدند و من را زیر جزء جزء عاطفه دفن میکردند.»
امید شیخ باقری نویسنده «چند قدم بعد از خانه عتیق»، دانشآموخته مهندسی عمران است و پیش از این، از این نویسنده رمانهای نوجوان «مثل این موقعهای آذر»، «صعود به K2 باچرخدستی» و «پیچش بارفیکسی امینالدوله» در انتشارات نردبان به چاپ رسیده است.