خبرگزاری مهر، گروه استانها - آناهیتا رحیمی: اینجا دستها با چشم دل هدایت میشوند و کسی چه میداند که آنها ریتم زندگی را مینوازند تا امید را بار دیگر در دنیای تاریک خود، جاری سازند. شاید گمان کنیم که دنیای آنها کوچکتر از دنیای من و شماست اما این گونه نیست، زیرا زمانی که چشم دل بیناتر باشد، زندگی زیباتر از هر زمان دیگری خواهد بود.
یک ساختمان قدیمی با درب و پنجرههای چوبی در خیابان فلسطین تبریز که ۲۵ سال است خانه امید روشندلانی شده است که هر روز امید و آرزوهای خود را به لطف خداوند، گره میزنند تا اثبات کنند که معلولیت، محدودیت نیست و حتی میتوان دستها را با چشم دل به فعالیت گرفت.
وارد ساختمان که میشوی، صدای خنده و آواز خواندن آنها، ناخودآگاه تو را به سمت اتاق کار میکشاند که همگی دور هم جمع شدهاند؛ استعداد و پشتکار کارگران روشندل در این کارگاه، تحسین برانگیز است و آنها به گونهای امید را در رگهای بی روح جاری کردهاند که آدمی غبطه میخورد چنانچه پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم میفرماید: کور آن نیست که چشمش نابینا باشد، کور آن است که دیده بصیرتش کور باشد.
اولین کارگاه نابینایان در تبریز
و حالا راوی اولین کارگاه روشندلان در تبریز هستم که به وصیت یک پدر و مادر دلسوز و مهربان، گره خورده است؛ وصیتی که پای رفتن را از یک مدیر دلسوز گرفته و او را برای سالهای سال در این کارگاه ماندنی کرده است. در قدم اول به سراغ مسئول کارگاه نابینایان رفتم که در گفت و گو با خبرنگار مهر گفت: این کارگاه نابینایان در سال ۱۳۷۵ تأسیس شده است و اولین کارگاهی است که به دلیل استعداد و تواناییهای بالا به نابینایان اختصاص داده شده است.
عباس افتخاری ادامه داد: در روزهای اول که به این کارگاه آمدم، آشنایی چندانی با نابینایان نداشتم اما رفته رفته عشق و علاقه من به آنان، مرا در این کارگاه ماندنی کرد و در حال حاضر حدود ۲۵ سال است که مسئول کارگاه هستم و همین عشق و علاقه باعث شده است تا اینجا را ترک نکنم.
وصیت پدر و مادرم برای کمک به نابینایان
وی افزود: وصیت پدر و مادرم این بود که به معلولان و نابینایان در حد توان خودم چه از لحاظ مادی و معنوی کمک کنم و همواره این وصیت را آویزه گوش کرده بودم تا اینکه در همان روزهای اول حضورم در این کارگاه، این حس برای من تداعی شد که در اینجا، ماندگار خواهم شد.
وصیت پدر و مادرم این بود که به معلولان و نابینایان در حد توان خودم چه از لحاظ مادی و معنوی کمک کنم و همواره این وصیت را آویزه گوش کرده بودم
افتخاری گفت: در اوایل آغاز به کار، تعداد کارگران روشندل در این کارگاه ۳۵ نفر بود اما به دلیل بازنشستگی ۱۵ نفر از آنان، در حال حاضر با ۱۹ کارگر به فعالیت خود ادامه میدهیم و ساعات کاری در این کارگاه از ساعت ۷:۳۰ صبح تا ۱:۳۰ بعد از ظهر است.
مسئول کارگاه نابینایان بیان کرد: استعداد نابینایان به اندازهای است که توان انجام سایر فعالیتها را دارند اما در حال حاضر، کارگران روشندل در این کارگاه به فرچه بافی مشغول هستند و روزانه حدود ۲۰ تا ۲۵ فرچه مویی در این کارگاه تولید میکنند.
تولید فرچههای مویی توسط روشندلان
وی افزود: هدف از این خیریه تجارت نیست بلکه برای حمایت از نابینایان تأسیس شده است و فرچههای تولید شده در این کارگاه توسط کارخانهها و ابزارفروشان خریداری میشود اما متأسفانه این خرید و فروش به صورت مداوم انجام نمیگیرد.
افتخاری ادامه داد: با توجه به اینکه کارگران روشندل در این کارگاه متأهل هستند و درآمد هنگفتی از تولید فرچههای مویی نصیب آنان نمیشود در تأمین مخارج خانواده با مشکلات بسیاری روبرو میشوند.
وی گفت: از مسئولان شهری انتظار میرود تا حمایتهای مالی خود را از این مجموعه دریغ نکنند چرا که چشم امید نابینایان به این کارگاه است و تاکنون زحمات زیادی را برای پابرجا ماندن این کارگاه متحمل شدهاند و با حمایتهای مسئولان است که دست و دل آنان به کار گرم میشود.
مسئول این کارگاه افزود: کارگاه نابینایان، اولین کارگاه اختصاص داده شده به نابینایان است که همواره سعی کرده که روی پای خود بایستد و تاکنون نیز به لطف خداوند همین طور بوده است.
افتخاری ادامه داد: با شیوع ویروس کرونا، تمام پروتکلهای بهداشتی در این کارگاه نیز رعایت شده است و حتی با ایجاد محدودیتهای ناشی از وضعیت قرمز کرونایی، ما نیز با سایر صنوف، یک رنگ شده و با وجود متضرر شدن به فعالیت خود ادامه ندادهایم اما در حال حاضر نیز تمام کارگران در این کارگاه واکسینه شدهاند.
وی گفت: تمام کارگران این کارگاه به صورت روزانه توسط سرویسها و خودروهایی که این مرکز در اختیار آنان گذاشته است رفت و آمد میکنند.
افتخاری ادامه داد: هزینههای جاری این کارگاه توسط خیریه تأمین میشود اما در برخی از مواقع نیز افرادی به صورت خودجوش، کمکهای نقدی، غیرنقدی و حتی نذورات خود را به این کارگاه میآورند.
مسئول کارگاه نابینایان از عدم مناسب سازی شهری برای نابینایان گله کرده و گفت: با وجود اینکه به تازگی در این خیابان، یک تابلو و سرعت گیر توسط شهرداری نصب شده است اما تنها یک تابلو و سرعتگیر، جوابگو نیست چرا که رانندگان حتی اهمیتی به تابلوهای نصب شده نمیدهند.
وی افزود: متأسفانه کلانشهر تبریز برای رفت و آمد معلولین و نابینایان مناسب نیست و به همین دلیل، مسئولین شهرداری و راهنمایی و رانندگی به خوبی میدانند چه اقداماتی را برای مناسب سازی شهر باید انجام دهند.
فعالیت در این کارگاه، کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد
یکی از کارگران روشندل، با ۱۸ سال سابقه فعالیت در کارگاه فرچه بافی در گفت و گو با خبرنگار مهر گفت: ۴۲ سال دارم که ازدواج کردهام و صاحب سه فرزند هستم.
جمال معانی ادامه داد: نابینایی من مادرزادی است و ۱۸ سالی میشود که در این کارگاه مشغول فعالیت هستم و به جز فرچه بافی، دیگر کارهای این کارگاه مثل خرید نان را نیز انجام میدهم.
وی افزود: با وجود اینکه هر کاری سختی و مشکلات خاص خودش را به همراه دارد اما وضعیت و محیط خوب این کارگاه، دلیل خوبی بود تا برای فعالیت در این کارگاه مشغول شوم.
این کارگر کارگاه فرچه بافی ادامه داد: فعالیت در این کارگاه، کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد اما ما به کم قانع هستیم و روزی بسیار را از خداوند طلب میکنیم.
فعالیت در این کارگاه، کفاف هزینههای زندگی را نمیدهد اما ما به کم قانع هستیم و روزی بسیار را از خدا طلب میکنیم
معانی گفت: متأسفانه شهر ما برای رفت و آمد افراد نابینا مناسب نیست و همواره در رفت و آمد با مشکلات بسیاری روبرو هستیم به گونهای که بدون وجود سرویس، نمیتوانیم در شهر رفت و آمد کنیم.
این کارگر کارگاه فرچه بافی ادامه داد: من همواره موقع رد شدن از خیابان، منتظر میمانم تا کسی به کمک من بیاید چرا که به تنهایی نمیتوانم از خیابان عبور کنم به همین دلیل مسئولان باید فکری به حال ما کنند.
به موسیقی علاقه بسیاری دارم
این بار به سراغ یکی دیگر از کارگران روشندل در این کارگاه رفتیم؛ روحیه خوبی دارد و گویا نسبت به بقیه پر جنب و جوش است و گاهی هم برای دوستان خود، آواز میخواند تا مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم میکنند را برای لحظهای هم که شده از یاد ببرند.
این کارگر روشندل در کارگاه فرچه بافی به خبرنگار مهر گفت: نابینایی من مادرزادی است و به دلیل علاقه بسیاری که به موسیقی دارم در حین کار و یا اوقات تفریح، برای دوستانم آواز میخوانم و آنها نیز استقبال خوبی نشان میدهند.
حمید احمدی ادامه داد: من متولد سال ۱۳۵۷ هستم و حدود ۴ سالی میشود که در این کارگاه فعالیت دارم؛ با وجود اینکه رفت و آمد ما در این کارگاه از طریق سرویس انجام میگیرد اما شهر مناسب رفت و آمد افراد معلول و نابینایان نیست و باید این مشکل رفع شود.
معلولیت محدودیت نیست
یکی دیگر از کارگران روشندل کارگاه فرچه بافی نیز گفت: حدود ۲۵ سال است که در این کارگاه مشغول فعالیت هستم؛ در حال حاضر که تورم و مشکلات بر تمام اقشار جامعه فشار آورده، وجود این کارگاه آبرو و حیثیت ما را خریده است و به لطف خداوند از فعالیت در این کارگاه راضی هستم.
علیرضا شریفی ادامه داد: بسیاری از نابینایان دارای مدارک فوق لیسانس هستند و میتوانند در برخی از ادارات مشغول به کار شوند و اگر هر ارگان و یا سازمانی، حداقل سه نفر از نابینایان را استخدام کند، آنان نیز بیکار نمیمانند.
مسئولان باید برای رفاه حال معلولان و نابینایان به فکر مناسب سازی شهر باشند تا ما نیز به راحتی در سطح شهر رفت و آمد کنیم
وی افزود: متأسفانه کلانشهر تبریز نه تنها برای معلولان بلکه برای نابینایان و افراد ویلچری نیز مناسب نیست و حتی به هنگام حفاری در کوچه و خیابانها، مانعی برای جلوگیری از حوادثی که ممکن است پیش آید قرار نمیدهند و متأسفانه چندین بار این حوادث را تجربه کردهایم.
شریفی گفت: مسئولان باید برای رفاه حال معلولان و نابینایان به فکر مناسب سازی شهر باشند تا ما نیز به راحتی در سطح شهر رفت و آمد کنیم.
اینجا امید هنوز زنده است و افرادی گرد هم آمدهاند تا به اثبات برسانند که معلولیت محدودیت نیست؛ دستان تک تک این کارگران با چشم دل هدایت میشود و روزی خود را تنها از خدا طلب میکنند.
بر زبان تک تک آنها، این جمله جاری میشود که ما به کم قانع هستیم و روزی بسیار را از خداوند طلب میکنیم؛ اینجاست که باید گفت گر نباشد چشم ظاهر عیب نیست، در نبود چشم دل باید گریست.