مترجم کتاب «خرده‌عادت‌ها» اثر جیمز کلییر در برنامه چراغ مطالعه گفت: این‌کتاب برای کسانی که مسیری را رفته اند و فکر می‌کنند به نتیجه نرسیدند و به‌نوعی سرخورده‌اند مناسب است.

به گزارش خبرگزاری مهر، شب اول از چهارمین هفته برنامه چراغ مطالعه سه‌شنبه‌شب ۲۰ مهر روی آنتن شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی ایران رفت.

در این‌برنامه ابتدا مروری بر اخبار حوزه‌ کتاب و نشر شد. در مرور اخبار این قسمت خبرهایی از جایزه‌ی بوکر و جایزه‌ی ملی کتاب آمریکا گفته شد.

سپس در ادامه‌ این بخش اخبار تازه‌های رمان در دنیا مرور شد. کتاب «خطر» آخرین اثر از سه گانه‌ی وود وارد درباره‌ ترامپ و کتاب «خاموش شدن» با موضوع پیامدهای اقتصادی همه‌گیری کرونا اثر آدام توز از جمله کتاب‌هایی بودند که در این‌بخش بررسی شدند.

در بخش «چی را چطور بخوانیم؟!» محمدعلی علیزاده در خصوص چگونه خواندن سعدی سخن گفت. وی در مورد تصحیحات مختلفی که بر بوستان و گلستان و همچنین غزلیات سعدی رفته است صحبت کرد و در ادامه به معرفی کتاب‌هایی که به ما در آشنایی با این شاعر کمک می‌کند پرداخت. «سعدی» اثر ضیاء موحد، «شوریده و بی‌قرار» نوشته‌ی حسن انوری و «سعدی در غزل» اثر سعید حمیدیان از جمله کتاب‌هایی بودند که در این بخش توسط محمدعلی علیزاده معرفی شدند.

در بخش فارسی‌وار این‌برنامه، شیخ سعد بوسو پژوهشگر ادبیات و زبان فارسی از سنگال به‌عنوان مهمان، به گفتگو با محمد سجاد نجفی مجری پرداخت و سخنانی درباره «زبان فارسی از بیرون» و «شعرای کلاسیک و معاصر زبان فارسی» گفت.

در بخش پایانی شب اول این‌هفته از برنامه چراغ مطالعه، محمدحسین نظری از تجربه خواندن خود در مورد کتاب «خرد و توسعه» نوشته رضا داوری اردکانی، چهره ماندگار فلسفه و رئیس فرهنگستان علوم، سخن گفت.

در شب دوم برنامه چراغ مطالعه در هفته چهارم، کتاب «خرده عادت ها» نوشته جیمز کلییر با حضور زهرا صادقی، مترجم اثر نقد و بررسی شد.

در ابتدای این‌برنامه سجاد نجفی مجری از صادقی خواست کتاب را به صورت خلاصه معرفی کند. که صادقی گفت: نویسنده کتاب «خرده عادت‌ها»، این اثر را براساس تجربیات شخصی خودش و اتفاقاتی که برای خودش افتاده نگاشته است و گام به گام با خواننده حرکت می‌کند و در هرگام توضیح داده که چه کرده که به موفقیت رسیده است. از این جهت، کتابی است که خواننده با این کتاب همراه می‎‌شود و هرکسی می‌تواند خودش را پیدا کند. ایده اصلی کتاب این است:« تلاش کنید عادت های خوب در خودتان ایجاد کنید و به جای اینکه یک موفقیت بزرگ برای خودتان تعریف کنید به مسیر نگاه کنید و گام های کوچک بردارید.» مثلا درباره چاقی به لاغر شدن سریع خود فکر نکنید و در عوض تلاش کنید گام به گام در این مسیر قدم بردارید. در واقع حرف اصلی کتاب این است که شاید در نهایت به هدفتان نرسید اما در مسیر عادت های خوبی در خودتان ایجاد کرده‌اید و همین کافی است. چون این‌عادت‌ها تاثیرشان را روی زندگی شما خواهد گذاشت.

وی افزود: این‌کتاب برای جیمز کلییر به نوعی سکوی پرتاب است چون به‌گفته خودش وقتی این‌کتاب را می‌نوشته یک سایت متوسط و معمولی داشته ولی پس از این کتاب به جلسات و نشست های مختلف دعوت می‌شود و کسب و کارش رونق می‌گیرد.

این‌مترجم درباره چگونگی انجام ترجمه‌ کتاب موردنظر گفت: وقتی ناشر به من پیشنهاد ترجمه داد و من کتاب را دیدم حس خوبی از آن گرفتم و پذیرفتم که آن را ترجمه کنم. ضمن اینکه خودم کسی بودم که در ساختن عادت‌های دراز مدت مشکل داشتم و فکر کردم اثر مناسبی برای ترجمه است. به‌طور کلی این کتاب برای کسانی که مسیری را رفته اند و فکر می‌کنند به نتیجه نرسیدند و به‌نوعی سرخورده‌اند مناسب است چون به افراد تکنیک‌های ساده می‌دهد. این را هم بگویم که نویسنده اثر ادعا ندارد که محقق و پژوهشگر حوزه است اما مثال‌هایی که می‌آورد، علمی و عینی است.

نجفی در ادامه به یکی از نقدهایی که به این اثر شده پرداخت و گفت: یکی از منتقدین این اثر گفته این‌که بگوییم مسیر مهم است نه نتیجه، حالت افیونی دارد و اتفاقا نتیجه خیلی مهم است. نظر شما در این باره چیست؟

که صادقی در پاسخ گفت: به ما همیشه این‌گونه القا شده که انگار موفقیت در جایی منتظر ماست و ما اگر به آن نرسیدیم مشکل خودمان است. این‌گونه نگرش نوعی سرخوردگی ایجاد می‌کند. این کتاب به ما می‌گوید «موفقیت و تصویر کلی را در نظر داشته باش ولی آن را هدف قرار نده در عوض عادت های خود در خودت ایجاد کن و در نهایت اگر به آن تصویر بزرگ نرسیدی چیزی از دست ندادی و یک هویت جدید پیدا کردی.»

این‌مترجم دلیل پرتیراژ بودن اثر را همراه شدن نویسنده با مخاطب دانست و گفت: نویسنده به گونه‌ای شما را وارد دنیایی می‌کند که انگار گام به گام در کنار شماست و با او حرکت می‌کنید. اینکه یک مخاطب اتفاقات یک کتاب را در دسترس ببیند خیلی مطلوب است.

وی افزود: این‌کتاب، چون گام به گام و فرایندی است باید پیوسته خوانده شود و نمی توان یک‌فصل را خواند و فلان‌فصل را نخواند. مخاطب اصلی کتاب هم آدم هایی هستند که خیلی به دیوار خوردند و برگشتند و یا آدم هایی که می‌خواهند به تصویر آرمانی که از خودشان ساختند برسند. در بازار نشر کتابهای روانشناسی و یا جامعه شناسی به اصططلاح زرد و بازاری وجود دارد ولی این کتاب جزو این دسته از کتابها نیست. چون در این کتاب برخلاف کتابهایی که می گویند چگونه یک شبه پولدار شوید، لاغر شوید و امثال اینها می‌گوید که به سرعت نمی توان به یک هدف رسید و اتفاقا باید خیلی آرام آرام و با صبر حرکت کنی. ویژگی دیگر کتاب این است که پیچیدگی ندارد و لازم نیست برای رسیدن به یک هدف ریاضت بکشید.

مترجم کتاب «خرده عادت ها» در ادامه گفت: به عنوان کسی که کتاب را خوانده نه ترجمه کرده و بسیاری از گام های آن را عملی کرده، باید بگویم این اثر به ما می‌گوید که پتانسیلی که در درون خودت داری را محقق کن و مسیری که مخصوص خودت هست برو. بنابراین نمی‌توانم به این کتاب عنوان عامه‌پسند بودن بدهم چون در نهایت مخاطب خودش تصمیم می‌گیرد که چه کند و عامه پسند بودن همیشه هم بد نیست،؛ اینکه یک کتابی باب میل عامه مردم باشد خیلی هم خوب است.

صادقی در پایان درباره چالش‌های ترجمه کتاب خرده عادت‌ها گفت: هرکتاب، دنیایی دارد و برای مترجم چالش ایجاد می‌کند. این کتاب، متن بسیار روانی داشت ولی جملاتی داشت که من خیلی سرترجمه آنها می‌ماندم و نمیدانستم آن را چطور ترجمه کنم که برای فرهنگ ما قابل فهم باشد.

در ادامه این برنامه محمد ملاعباسی درباره مهارت هایی که به کتاب خواندن کمک می‌کند، گفت: ممکن است در فرایند خواندن یک کتاب حس ناخوشایندی نسبت به آن اثر پیدا کنید مثلا با خواندن فردوسی فکر کنید که او چقدر نژادپرست است یا مثلا فردی مثل ارسطو بردگی انسان‌ها را خیلی طبیعی می‌بیند و نمونه هایی از این قبیل. در اینجور مواقع باید متوجه باشید که دچار حال گرایی شده‌اید به این معنی که بخشی از یک کتاب را براساس داده‌ها و باورهای امروزی خودتان تفسیر کردید در حالیکه آن عبارت یا واژه ای که برای شما ناخوشایند است در دوران کلاسیک معنای دیگری داشته.

ملاعباسی درباره راه حل این مشکل گفت: در چنین مواقعی باید موقع خواندن کتابهای کلاسیک، راهنمایی که درابتدای آنها قرار دارد را مطالعه کنید چون به شما یک نقشه راه می‌دهد. راه دیگر این است که در حدی که برایتان مقدور است درباره شرایط تاریخی آن دوره جستجو و دیدتان را وسیع کنید. راه حل نهایی هم این است که بخشی از کتاب برای شما حس نامطلوب و ناخوشایندی احساس کرده را موقتا رها کنید و به زبان ساده تر نویسنده را ببخشید و به خواندن کتاب ادامه دهید. چون به احتمال زیاد وقتی دانشتان زیاد شود، آن فکر اصلاح می‌شود و از چاله حال‌گرایی بیرون می آیید.