خبرگزاری مهر، گروه استانها - محسن رسولی*: استاندار، کلید واژهای است که معمولاً پس از هر انتخابات ریاست جمهوری ذهن اغلب فعالان سیاسی هر استان و حتی بخش قابل توجهی از مردم را به خود مشغول میسازد. این مسئله در انتخابات اخیر شکل خاصی به خود گرفته چرا که مردم پس از سالها صبر و مقاومت در برابر مدیران نالایق و ناکارآمد، به دنبال تحول اساسی در مدیریت هر استان هستند.
فارغ از اهمیت جایگاه استاندار در هر دولت که بر کسی پوشیده نیست میتوان گفت حساسیت انتخاب استاندار در دولت سیزدهم بیش از دولتهای گذشته است. چرا که استاندار این دولت علاوه بر ساماندهی به وضع نامطلوب موجود، باید به عنوان نماینده ارشد دولت در استان، فضا را برای تحقق آرمان و اهداف بیانیه گام دوم انقلاب آماده کرده و زمینه تحقق دولت اسلامی در محدوده استان را فراهم کند.
به ثمر نشستن این مهم، که پیشرفت همه جانبه استان و بهره مندی عادلانه همه مردم را در پی خواهد داشت، استانداری مؤمن و انقلابی را طلب میکند که چند ویژگی شاخص را داشته باشد از جمله اندیشه ورزی؛ آشنایی و اشراف به مسائل بومی؛ جهادی بودن (جایگزین کننده نظم انقلابی با بروکراسی موجود)؛ کلان نگری (یعنی دارای ایمان به آرمانهای انقلاب، درست دیدن واقعیات جامعه و حرکت بر اساس برنامههای راهبردی جهت تحول از وضع موجود به مطلوب باشد)؛ جامع نگری و انسجام بخشی (یعنی به دور از بخشی نگری به حوزه مسائل استان؛ سازمانها، نهادها و مجموعههای مردمی را پای کار حل مسائل استان بیاورد. استاندار نباید صرفاً بر یک بخش تاکید کند، چون آنچه که باعث بروز مشکلات متعدد شده، غفلت از یک حوزه مثل فرهنگی و اجتماعی و تاکید بر یک حوزه مثل عمران یا صنعت، آن هم به صورت ناقص و عدم هم افزایی سازمانها با یکدیگر و با مردم بوده است)؛ شجاعت در برابر مفسدین، دوری از باند بازی و استحکام در برابر قانون شکنان؛ فساد ستیزی به ویژه در برابر انحرافات در اجرای اصل ۴۴ قانون اساسی؛ توانمندی در استفاده از نیروهای استان از جمله نیروهای نخبه ساکن در اقصی نقاط کشور؛ تواضع در برابر مردم و جوان گرایی.
از ابتدای انتخاب آیت الله رئیسی به عنوان رئیس جمهور، گزینههای متعددی برای استانداری در بین مردم، سیاسیون و رسانههای استان مرکزی مطرح شد. رفتار شناسی و تبار شناسی این گزینهها ما را به سه گروه میرساند: اول افرادی که از سوی ستاد انتخاباتی رئیس جمهور منتخب و سپس توسط وزارت کشور مطرح و پیگیری شدند. دوم کسانی که از سوی مردم و فعالان اجتماعی و سیاسی مطرح شدند و سوم افرادی که خودشان با کمک اطرافیان، سعی در مطرح شدن داشتهاند. این افراد که نه در بین مردم و جریانهای استان جایگاهی دارند و نه هیچ گاه در وزارت کشور مطرح شدهاند، امید دارند با جوسازی بتوانند تا بالاخره سهمی از قدرت یا شهرت نصیبشان شود.
مجموع گزینههایی که طی سه ماه و نیم اخیر از سه طیف فوق در استان مطرح شدهاند، تا کنون به بیش از ۴۰ نفر رسیده است که در نوع خود میتواند یک رکورد باشد!
استان مرکزی از جمله استانهای کم نظیر در نیروی انسانی و پرورش نخبگان است، اما به دلیل عدم وجود زمینه لازم برای رشد، اغلب از استان مهاجرت کرده و بیشتر در تهران ساکن میشوند. این مسئله موجب شده تا علیرغم وجود نیروهای استان در ردههای بالای مدیریت کشور، خودِ استان با مشکل جدی در مدیریت مواجه باشد.
همچنین اگر به نیروهای جوان و با انگیزه استان اعتماد شده و قربانی باندبازیها نشوند؛ جوانان توانایی لازم برای حل مسائل اساسی و حل نشده استان را دارند. هم افزایی نیروهای جوان و نخبگان انقلابی مهاجرت کرده، استان را از فرصت طلبان سرگردان؛ بی نیاز و در برابر مدیران نالایق و باندباز بیمه خواهد کرد.
چه کار باید کرد؟ فرصت زیادی باقی نمانده و علیرغم تمام تلاشهای مسئولین دولت، هر لحظه ممکن است فرصت طلبان با ایجاد اشتباه محاسباتی، فرد مورد نظر خود را به دولت سیزدهم قالب و بر مردم استان غالب کنند. معرفی یک گزینه مومنِ انقلابی با ویژگیهای مذکور به وزارت کشور و مردم استان، ضمن اینکه میتواند باعث روی کار آمدن بهترین مسئولین شود، مانع نفود فرصت طلبان شده و پاسخ درخوری به خرابکاران و مفسدینِ سال هایِ اخیر در استان است تا بدانند دست جریان انقلابی خالی نیست.
نیروهای انقلابی باید طی همین چند روز از بی عملی و بی حرکتی به درآمده و همگی به دور از هر گونه تلاش برای به قدرت رسیدن خود، به دنبال «تحقق شاخصها در مدیریت استان» باشند، نه تحقق حضور یک فرد در یک جایگاه! باید در گذار از «نگاههای فرد محور» و «سیستم قائم به فرد» شتاب کنیم.
* فعال رسانهای