خبرگزاری مهر - گروه دین و آیین- فاطمه علی آبادی: در سالهای آغازین گام دوم انقلاب هستیم، در این برهه از زمان گامهایی که ما را به تمدن نوین اسلامی میرساند، بسیار حائز اهمیت است. بر اساس آنچه که از آیات و روایات برمیآید، هدف اصلی انبیا و اولیا الهی تربیت انسان و انسانسازی بوده است. تحقق این هدف جز در بستر جامعه توحیدی امکان پذیر نیست، از این رو انبیا و اولیا الهی و به تبع آنها انقلاب و نظام اسلامی به دنبال ایجاد جامعه اسلامی و توحیدی هستند. جامعهای که بستری مناسب برای رشد و تعالی انسان باشد.
یکی از اهداف قرارگاه پیشرفت و آبادانی رسیدن به این اهداف است. از این جهت قرارگاه پیشرفت به دنبال الگوسازی در مقیاس روستا است. قرارگاه پیشرفت با هدف جامعهسازی در مقیاس روستا به دنبال الگوسازی بوده است.
مهمترین مأموریت امام روستا این است که بر اساس مبانی و فرآیند مأموریتی که مشخص شده، جامعه الگویی و توحیدی ایجاد کند. به بیان دیگر شاخصهایی که برای روستا مشخص شده نشان میدهد که یک روستا در ابعاد مختلف چه ویژگیهایی باید داشته باشد. از این رو وظیفه امام روستا کمک به مردم، بررسی وضعیت و مشکلات روستا، برنامهریزی و اولویت بندی مسائل به کمک مردم و اقدام در جهت رفع مشکلات با کمک مردم است. به همین خاطر طلبهای که به روستا میرود قرار نیست تنها امام جماعت باشد و امامت او تنها منحصر در محراب و نماز نیست بلکه باید در دنیای مردم، اقتصاد، عمران، سلامت، تربیت و آموزش نیز برای مردم و جامعه روستایی برنامه داشته باشد. امام روستا دیگر تنها مسئلهگو نیست بلکه باید برای تحقق دین برنامهریزی و اقدام کند.
بر همین اساس برای واکاوی و بررسی اقدامات و فعالیتهای یکی از امامان روستا با عنوان حجت الاسلام امین صابرشهرکی در روستای حسن آباد سنچولی ازتوابع بخش خمک شهرستان زهک استان سیستان و بلوچستان به گفتگو پرداختیم که در ادامه حاصل آن را میخوانید:
*تفاوت امام روستا با امام جماعت و یا پیش نماز در چیست؟
طرح امامت روستا با امام جماعت، پیش نماز، مبلغ یا روحانی روستا متفاوت است. تاکنون اینگونه بود که سازمانهای مختلف مانند طرح هجرت، سازمان تبلیغات و یا اوقاف یک روحانی را برای امور تبلیغی به صورت دائم و یا در مناسبتهای مختلف ملی و مذهبی به روستا اعزام میکردند و معمولاً روحانی یک سری برنامههای فرهنگی مشخصی را در روستا دنبال و کاری به سایر امور مردم نداشتند اما وظیفه امام روستا فراتر و جامعتر از امام جماعت است؛ طرح امام روستا، برای اولین بار در سطح کشور انجام میشود.
طرح امام روستا یکی از موفقترین طرحها و یکی از بهترین طرحهای پیشرفت و آبادانی روستا در کشور و برگرفته از سیره پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) است. همانطور که حیطه عمل پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) منحصر به تبلیغ نمیشد، امام روستا نیز صرفاً به خواندن نماز جماعت، سخنرانی، برگزاری کلاس احکام و قرآن و بزرگداشت مناسبتها نمیپردازد. در دوران رسول خدا (ص)، اگر کسی مشکل خانوادگی داشت به آن حضرت مراجعه میکرد و از ایشان کمک میگرفت، پیامبر اکرم (ص) به کسی که شغل نداشت، کمک میکرد تا شغل مناسبی پیدا کند و اگر کار عمرانی در حال انجام بود در آن مشارکت میکرد. مردم با محوریت رسول خدا (ص) جذب مسجد میشدند. در اصل روش و شیوه پیامبر اکرم (ص) خاندان رسالت، مشارکت دادن مردم حول محور امام جامعه و ضمانت رسیدن به موفقیت است.
طرح امام روستا نیز برگرفته از همین سنت حسنه است. به این شکل که امام روستا باید در تمام ابعاد زندگی مردم روستا ورود پیدا کند، ظرفیتها، مسائل، مشکلات و آسیبهای روستا را شناسایی کرده و در راستای حل مشکلات روستا با کمک و مشارکت مردم اقدام کند. شعار قرارگاه پیشرفت و آبادانی بر اساس آیه شریفه «ان الله لایغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» است خداوند حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که خود آن قوم حال خود را تغییر دهند.
متأسفانه در سالهای گذشته کارها از بالا به پایین انجام میشد به این معنا که یک سازمان بدون در نظر گرفتن مسائل روستا وارد روستایی میشد و صفر تا صد پروژه خود را بدون مشارکت مردم انجام میداد در حالی که ممکن بود در آن روستا اولویت مسئله دیگری باشد. اما شیوه و روش قرارگاه پیشرفت و آبادانی تحت عنوان امام روستا روش نو و جدیدی است و به نظر میرسد بهترین مدل برای آبادانی محسوب شود. این قرارگاه از پنج کارگروه عمران و زیرساخت، تعلیم و تربیت، فرهنگی، سلامت و اشتغال تشکیل شده و به این وسیله از امام روستا حمایت و پشتیبانی میشود. در مرحله بعد، شخصی که دارای ویژگیهای امامت و مدیریت است با گذراندن دورههای آموزشی و مهارت افزایی به عنوان امام روستا انتخاب و به روستای مورد نظر اعزام میشود.
* از چه زمانی با عنوان امام روستا فعالیت خود را آغاز کردید؟
بنده از سال ۱۳۹۶ وارد روستا شدم. شعار ما در قرارگاه تغییر روستا با توجه به اولویتها بود. بنده به دلیل اینکه اهل سیستان هستم و به منطقه و فرهنگ مردم این خطه آشنایی داشتم به روستای حسن آباد سنچولی اعزام شدم. وقتی در روستا مستقر شدم خانهای به مساحت ۵۶ متر با عنوان خانه عالم در اختیار بنده و خانواده ام قرار گرفت.
در ابتدا فعالیت خود را باید از مسجد و نماز جماعت آغاز میکردم. مسجد روستا یک ساختمان قدیمی و مخروبه ۵ در ۱۵ متر بود، آشپزخانه مسجد نیز وضع بدی داشت و تعداد کمی از اهالی روستا در نماز جماعت شرکت میکردند و اذعان داشتند که تا به حال روحانی و مراسم مذهبی در مسجد روستا برگزار نشده است.
از همان روزهای آغازین ریش سفیدان، معتمدین و کسانی که در روستا تأثیرگذار بودند را به مسجد دعوت و آنان را در جریان اهداف و برنامههای خود قرار دادم؛ همین امر نیز باعث شد همراهی مؤثری در اجرای طرح و برنامههای ارائه شده داشته باشند.
اهالی روستا اکثراً شیعه بوده و تنها دو خانواده از اهل تسنن در این روستا زندگی میکنند. در همسایگی این روستا به فاصله ۵۰۰ متری روستای ۱۵ خانواری دیگری وجود دارد که همگی اهل سنت بوده و به این روستا رفت و آمد دارند.
* نخستین گام در برنامه تحولی که در این روستا اجرا شد، چه بود؟
نخستین اقدام رونق بخشیدن نماز جماعت بود. از این رو از نمازگزاران درخواست شد تا هنگام حضور در نماز جماعت افراد دیگر را نیز به همراه خود به مسجد بیاورند و دو ماه طول کشید تا اینکه مسجد شلوغ شد.
مردم روستا میگفتند ما آرزو داریم مسجدمان سروسامان بگیرد و بزرگتر باشد؛ از همین نقطه کار و تلاش شروع شد. از مردم خواستم مشکلات روستای خود را بنویسند تا بر اساس نظر اهالی مهمترین مشکل روستا شناسایی و نسبت به رفع آن اقدام شود که یکی از بیشترین نظرات مربوط به کوچک بودن و فرسودگی مسجد بود. مردم معتقد بودند که مسجد آن جذابیت و زیبایی را ندارد که جوانان و اهالی روستا بخواهند در این مکان مقدس حضور یابند.
امام روستا باید در تمام ابعاد زندگی مردم روستا ورود پیدا کند، ظرفیتها، مسائل، مشکلات و آسیبهای روستا را شناسایی کرده و در راستای حل مشکلات روستا با کمک و مشارکت مردم اقدام کند
بعد از این نظرسنجی دفترچهای را تهیه و در آن مشخصات و شماره تماس اهالی روستا و کسانی که به شهر مهاجرت کرده بودند را یادداشت کردم در حقیقت یک شناسنامه برای اهالی روستا تنظیم کردم اینکه هر کدام از روستاییان چه مشخصات فردی، شغلی و خانوادگی دارد. سپس با افرادی که وضع بهتری داشتند تماس گرفتم و مشکل عمرانی مسجد را در میان گذاشتم، شخصی را از داخل روستا با تأیید مردم برای جمعآوری کمکهای مردمی مشخص کردم و مبلغی حدود ۴۰ میلیون تومان جمع شد.
داخل روستا گچکار، کاشیکار، بنا و متخصصهای امور ساختمانی وجود داشت برای همین دو هسته جهادی با حضور بانوان و آقایان تشکیل شد، طوری که نقش خانمها تهیه غذا و پشتیبانی و وظیفه مردها کارهای عمرانی تعریف شد. مردم روستا با اشتیاق برای مردم و ساخت مسجد وارد میدان شدند و با حضور اهالی برداشت دیوارهای مسجد، گچ کاری، کاشی کاری، تهیه سیستم صوتی، راه اندازی آشپزخانه و غیره انجام شد که در نهایت با ۱۰۰ میلیون تومان این مسجد بازسازی شد. به جرأت میتوان گفت این مسجد از نظر ظرفیت و تجهیزات در منطقه بی نظیر است.
*قطعا بازتاب این اقدام عمرانی آن هم با مشارکت مردم در منظر اهالی روستا بسیار ویژه بوده است.
بله. همه مردم روستا از کودکان گرفته تا پیرمردها و پیرزنها در ساخت مسجد همکاری کردند از این رو وقتی مسجد کامل شد اهالی روستا بسیار خوشحال بودند و از دیدن حاصل کارشان فوق العاده لذت میبردند. با ساخت این مسجد بود که مردم به این نتیجه رسیدند که هر کاری را اگر خودشان به دست بگیرند و منتظر دیگران نباشند قطعاً و یقیناً به نتیجه مطلوب میرسد.
*آیا این شوق و باور بعد از تکمیل مسجد و برگزاری مراسمهای مختلف محصول و میوهای دیگری نیز در عرصه عمرانی داشت؟
از دیگر کارهای عمرانی که در این روستا با مشارکت مردم انجام شد میتوان به ساخت محل اقامه نماز میت، ساخت پارکینگ آرامستان، شنریزی جاده، ساخت پل و غیره اشاره کرد.
لازم به ذکر است روستا دو پل ۴ در ۱۲ متری در کنار هم داشت و به وسیله این پلها به دو قسمت تقسیم میشد. مردم نیز برای رفتن به آن سمت روستا مجبور بودند از روی یک قطعه چوب عبور کرده و به آن سمت روستا برسند که این امر با خطرات فراوانی چون سقوط و غرق شدن همراه بود. بر همین اساس کارگروه عمران قرارگاه پیشرفت و آبادانی مصالح مورد نیاز را در اختیار اهالی روستا گذاشت و مردم با همت و اراده خود پلها را ساختند. رغبت به آباد سازی روستا در مردم به گونهای شعله ور شده بود که بعد از اتمام پروژه پل اهالی خواستار بازسازی مدرسه شدند و ساختمان مدرسه را نیز با مشارکت قرارگاه به اتمام رساندند. تا اینکه نوبت به غسالخانه روستا رسید. این روستا غسالخانه نداشت و اموات را یا در خانه یا در بیابان غسل میدادند و این کار بسیار دشواری بود. به همان روش قبل مردم زحمت ساخت غسالخانه را نیز کشیدند. از آنجایی که غسالخانه کنار آرامستان ساخته شده بود و آب نداشت پروژه بعدی آب رسانی به غسالخانه بود، بنابراین ۴۲۰ متر لوله گذاری با هدف آب رسانی به غسالخانه نیز صورت گرفت.
*علاوه بر حوزه عمرانی در زمینه اشتغالزایی و کارآفرینی چه ایدههایی در این روستا اجرا شده است؟
یکی از امتیازات این روستا چاهک کشاورزی بود. مردم با حفر ۱۷-۱۸ متر به آب میرسیدند و معمولاً از این چاهکها برای کاشت علوفه استفاده میشد. پس از مشورت با مردم به این نتیجه رسیدیم که مسئله بیکاری و درآمد کم یکی از مهمترین دغدغههای مردم روستا است. دو چاهک در روستا وجود داشت که از آن استفاده نمیشد، پیشنهاد دادیم از این چاهکها برای پرورش ماهی استفاده شود. در ابتدای امر بسیاری از اهالی روستا مخالفت میکردند و میگفتند شرایط آب و هوایی منطقه برای این کار مناسب نیست. در نهایت تصمیم بر این شد که این کار را به صورت امتحانی کلید بزنیم. بر این اساس با بیل مکانیکی استخرهای خاکی ایجاد کردیم و آب را از چاهک به داخل شیلات خاکی منتقل و پس از آن آبها را به سمت زمینهای کشاورزی هدایت میکردیم. به لطف خداوند این ایده هم گرفت و هیچ مشکلی برای بچه ماهیها پیش نیامد از علوفه برای تأمین غذای ماهیها استفاده و فضولات ماهیها نیز به عنوان کود برای زمینهای کشاورزی مورد استفاده قرار گرفت. پس از موفقیت این طرح در دو شیلات خاکی، ۱۵ شیلات دیگر نیز احداث شد و امروز بهترین ماهیهای قزل آلا، کپور، ماهی سفید، ماهی شیر و ماهی خاویار را در این روستا پرورش میدهیم. به قدری محصولات شیلات خاکی پرطرفدار است که جوابگوی خریداران نیست. به این ترتیب تعدادی شغل در روستا ایجاد شد.
پس از رونق گرفتن کسب شیلات برخی از اهالی روستا که به شهر مهاجرت کرده بودند به روستا برگشتند. حتی فردی که در مشهد خانه و کسب خوبی داشت، خانه، ملک و زمین خود را فروخت و به روستا آمد تا در روستا دامداری و استخر ایجاد کند. امروز رونق اقتصادی روستا به حدی رسیده است که در عید نوروز گردشگران از مرکز استان به این منطقه میآیند و تا ساعت ۱۱ ظهر روستا تکمیل ظرفیت میشود. در سالهای اخیر این روستا به عنوان مرکز گردشگری مورد توجه قرار گرفته است.
*با توجه به پیشرفت و رونق اقتصادی حاصل شده برای حفظ هویت روستا چه اقداماتی انجام دادهاید؟
یکی از دغدغههای اصلی قرارگاه پیشرفت و آبادانی این است که هویت روستا مشخص و حفظ شود. اگر روستا مصرف کننده باشد مانند شهر است و هیچ تفاوتی با شهر ندارد، هویت اصلی روستا به تولید کننده بودن آن است. زمانی که بنده وارد روستا شدم، از این روستا روزی ۳۵۰ الی ۴۰۰ کیلوگرم شیر به شهر برده و فروخته میشد، پس از رونق گرفتن بحث شیلات برخی اهالی روستا دام سنگین تهیه کردند و امروز بالغ بر ۷۰۰ الی ۷۵۰ کیلوگرم شیر روزانه از روستا به شهر برای فروش برده میشود. در کنار شیر معمولاً روغن حیوانی و کشک سفید هم تولید میشود، برای فروش کشک و روغن نیز با بازاریان در شهر صحبت کردیم، این کسب نیز به لطف خداوند پا گرفت طوری که امروز روغن روستا کمیاب است و خریدار مستقیم از مرکز استان میآید و محصولات روستا را میخرد.
*سهم بانوان در این اشتغال و بازار کار چقدر بوده است؟
از دیگر اقدامات در بحث اشتغال برگزاری دورههای آموزش قالیبافی برای بانوان روستایی است. از این رو برای آموزش قالی باقی استادی را از شهر آوردیم تا دورههای آموزشی قالی باقی را برای بانوان برگزار کند. از طرف دیگر خانمها را به پرورش مرغ محلی تشویق و راهنمایی کردیم. این روستا به دلیل کشت علوفهای که دارد به راحتی میتواند در پرورش دام سبک و سنگین و مرغ و طیور موفق باشد. بانوان در این زمینه نیز موفق بودند و امروز مرغ و تخممرغهایشان را بدون هیچ دغدغهای به فروش میرسانند. مردم روستا بدون هیچ تسهیلاتی از سوی دولت قدم در مسیر پیشرفت گذاشته تا بتوانند مستقل باشند.
مردم این روستا اکثراً کشاورز بودند و نهایت چند دام سبک داشتند و تعداد کمی از مردم دارای دام سنگین بودند از این جهت اکثر مردم وضعیت مالی خوبی نداشتند. ما از افرادی که دام سنگین داشتند خواهش کردیم به مردم بگویند چقدر درآمد دارند و همین مسئله برای خیلیها انگیزه شد حتی برخی کارگری کردند تا با دستمزد آن بتوانند دام سنگین بخرند. احداث شیلات خاکی، پرورش مرغ و تولید تخم مرغ، افزایش دام سنگین، قالیبافی و غیره عواملی بود که وضع مالی مردم روستا را بهبود بخشید. واقعیت این است که هر کاری که با مشارکت مردم انجام شود به نتیجه مطلوب میرسد چرا که مردم برای کاری که برایش زحمت میکشیدند ارزش قائل هستند و قدر آن را میدانند.
*در حوزه سلامت چه اقداماتی انجام شده است؟
منشأ بسیاری از بیماریها استفاده از مواد غذایی صنعتی به جای مواد غذایی ارگانیک است. دوری از این بیماریها و دست یافتن به سلامتی در گرو تغییر سبک زندگی است. بعضی از روستاییان نسبت به این قبیل مسائل اطلاعات کافی ندارند. ما در این خصوص کلاسهای آموزشی در روستا برگزار کردیم. به عنوان مثال گفتیم به جای نمک صنعتی از نمک دریا استفاده کنید ابتدا بسیاری از افراد مقاومت میکردند، ما سعی کردیم نمک دریا را با قیمت مناسب در اختیار مردم بگذاریم، پس از مدتی مردم نیز همراه شدند و قبول کردند که باید برخی از عادات غذایی خود را تغییر دهند. عین همین کار را درباره روغن، شکر سرخ و نان هم انجام دادیم و به لطف خداوند با همکاری مردم این طرح نیز اجرا شد. امروز سه تنور در سه نقطه روستا تأسیس شده تا مردم نان خود را با دست خود و به صورت ارگانیک تهیه و تولید میکنند.
از دیگر اقدامات حوزه سلامت تشویق مردم به کاشت محصولات ارگانیک در باغچههای منزلشان بود. امروز مردم روستا سیر، عدس، بادمجان، بامیه و خیلی از محصولات مورد نیاز خودشان را به صورت ارگانیک در باغچه خانه خود کشت میکنند. سعی کردیم هویت تولید کنندگی و مصرف محصولات ارگانیک را در روستا احیا کنیم.
*از فعالیتهای فرهنگی و تعلیم و تربیت بگویید؟
یکی از اصلیترین وظایف یک روحانی در حوزه فرهنگ و مسجد است. مسجد این روستا در ایام کرونا نیز تعطیل نشد و تمام مناسبتهای ملی و مذهبی با رعایت پروتکلهای بهداشتی طبق روال انجام شد. بزرگداشت هفته دفاع مقدس، دیدار با خانواده شهدا، مسابقات ورزشی فرهنگی، سیاه پوشان ایام محرم و صفر، کلاسهای احکام و قرآن، بازنشر وصیتنامه شهدا و عید غدیر از جمله برنامههای فرهنگی روستا است.
با توجه به تعطیلی مدارس در ایام کرونا و با توجه به اینکه دانشآموزان این روستا به گوشی و فضای مجازی دسترسی ندارند از ظرفیت روستای مجاور جهت آموزش بچهها استفاده کردیم. یک خانم معلم در روستای مجاور و یک دانشجو معلم از دانشگاه زابل اعلام آمادگی کردند و کلاسها به صورت مستمر با محوریت مسجد برای دانشآموزان برگزار شد. اقدام دیگری که در حوزه تعلیم و تربیت انجام شد طرح خانه رویش با موضوع ارتقا سواد تربیتی والدین بچههای صفر تا هفت سال بود. این بازه زمانی اهمیت ویژهای دارد چرا که شخصیت و شاکله تربیتی افراد در همین سنین شکل میگیرد و بسیاری از آسیبها در بزرگسالی از این سن در فرد ایجاد میشود. ابتدا مشکلات تربیتی توسط همسرم شناسایی شد و سپس دورهها و کارگاههای مهارت آموزی برگزار و تکنیکهای فرزندپروری به بانوان روستا آموزش داده شد. خانمهای روستا جلسه روضه خانگی و قرآن داشتند، ما این جلسات را با جلسات آموزشی تلفیق کرده و تحت عنوان هیأت والدین حسینی برگزار کردیم. احیای برنامه غدیر شاخصترین کار فرهنگی در این روستا بود. سه سال است که جشن غدیر با دیدار خانواده شهدا و تقدیر از ایشان آغاز شده و با برنامههای متنوع دیگری ادامه پیدا میکند، یکی از کارهای روز غدیر پخت ۳ هزار غذای نذری است. پخت غذا محدود به این روستا نیست و روستاهای هم جوار را نیز پوشش میدهد.
*اهل سنت در این فعالیتها چه جایگاه و سهمی داشتند؟
برای بنده هیچ تفاوتی بین شیعه و سنی نیست و به همه مردم با یک چشم نگاه میکنم به همین خاطر است که دانشآموز سنی مذهب روستا نیز در کلاس قرآن بنده شرکت میکند و پشت من نماز میخواند. اخلاق و روش رفتاری امام روستا در رفتار اهالی سنی مذهب بسیار تأثیر دارد، اگر امام جماعت تبعیض قائل شود قطعاً آنها ناراحت شده و از مسجد و جماعت مردم فاصله میگیرند اما اگر تبعیضی نباشد آنها نیز در امور روستا مشارکت کرده و احساس خوبی دارند. از این جهت بنده با خانوادههای اهل سنت رفت و آمد دارم آنها هم در مراسمهای مذهبی شرکت میکنند. خانوادههای اهل سنت بارها جهت کمک خواستن در مشکلاتشان به بنده مراجعه کردند. این عزیزان در کارهای عمرانی روستا نیز در کنار بقیه فعالیت دارند.
برگزاری مراسمهای ملی و مذهبی، ایستگاه صلواتی، ایستگاه سلامت، توزیع لوازمالتحریر بین دانش آموزان، توزیع بستههای معیشتی بین خانوادههای کم برخوردار، ماشین نویسی و کارهایی از این دست از جمله فعالیتهای فرهنگی است که در این روستا انجام شده است. در این روستا با خیرین بسیار خوبی ارتباط گرفتیم، در محرم امسال یک خیر بالغ بر ۷۷۰ کیلوگرم برنج به اهالی روستا جهت پخت نذری اهدا کرد. وظیفه امام روستا هماهنگ و همراه کردن مردم در امور روستا است و به نظر میرسد این بهترین شیوه تبلیغ دین باشد.
*با توجه به اقدامات خوبی که انجام دادید و تحولاتی که در روستا ایجاد کردید آیا برای روستاهای اطراف نیز برنامهای دارید؟
هفته گذشته در نماز جمعه بخشدار شهر جزینک پیشنهاد همکاری دادند و گفتند شما مدیریت کار را بر عهده بگیرید ما خودمان همه کارها را انجام میدهیم. میگفتند روستاها پتانسیل خوبی به لحاظ تربیتی، فرهنگی و اشتغال دارند اما مشکل این است که مدیریت خوبی وجود ندارد. اهالی روستای محل تولدم هم درخواست و اصرار داشتند که به آنجا بروم و همین اقداماتی که در این روستا انجام دادم برای آنها نیز انجام بدهم.
*مشارکت و حمایت مسئولان استانی چگونه بود؟
هفته گذشته در جلسهای با حضور سردار ربیعی فرمانده محرومیت زدایی کل کشور شرکت داشتم و در آن نشست برنامههایی که صورت گرفته را مطرح کردم. ایشان هم بسیار خوشحال شدند و تاکید داشتند که شما بروید و شناسنامه روستا را تهیه کنید، برنامههای آینده، ظرفیتها و مسائل روستا را شناسایی کنید و راهکارهایی که مدنظر دارید را ارائه بدهید تا ما هم بر اساس آن شناسنامه وارد عمل شویم و در روستا عملیاتهای مختلف را دنبال کنیم.
*آیا برای انجام همه این اقدامات آموزش دیدهاید؟
بله. قرارگاه پیشرفت و آبادانی دورههای آموزشی برای امامان روستا برگزار میکند. از طرف دیگر حوزه سفیران هدایت نیز تبلیغ کاربردی است و نکته دیگر ظرفیت و پتانسیل فردی که برای تبلیغ اعزام میشود نیز در میزان موفقیت او مؤثر است. تجارب اساتید حوزه، امام جمعه و کسانی که به منطقه آشنا بودند نیز به بنده در این امر بسیار کمک کرد.
مهمترین عامل موفقیت در روستا مشارکت مردم است و فعالیت روحانی روستا اگر در مسجد و نماز خلاصه شود قطعاً به جایی نمیرسد. سیره و روش پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) نیز این نبوده است، آن حضرات در همه امور مردم حضور فعال داشتند. امام روستا نیز چنین وظیفهای دارد اگر هدف تغییر و تحول و پیشرفت روستا باشد امام روستا باید با همکاری و هماهنگی مردم امور مختلف را پیش برده و با مشارکت مردم به حل مشکلات و آسیبها بپردازد. روحانیون عزیز باید حداقل چند سالی را به امر تبلیغ به خصوص در روستاها بپردازند، حقیقتاً جای خالی روحانیون فعال و عالم در روستاها به شدت احساس میشود.