خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه_ فاطمه میرزاجعفری: براساس گزارش مرکز آمار ایران نسبت طلاق به ازدواج طی سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۳۹۹ از ۱۶.۳ به ۳۲.۹ افزایش داشته است که روندی افزایشی طی کرده است ولی در سال ۱۳۹۸ در بالاترین نقطه در این دوره یعنی ۳۳ درصد قرار میگیرد ولی در سال گذشته ۰.۱ درصد کاهش پیدا کرده است.
جزئیات دیگری از این آمار نشان میدهد که در سال ۱۳۹۰ مجموع ازدواج ثبت شده ۸۷۴ هزار و ۷۰۲ نفر بوده که در سال ۱۳۹۹ به ۵۵۶ هزار و ۷۳۱ نفر کاهش یافته است.
بر اساس آمار اعلام شده ازدواج در ایران در فاصله ۱۳۹۰ تا ۹۹ بیش از ۳۶ درصد کاهش یافته به بیان دیگر در این بازه زمانی روند ازدواج عمدتاً کاهشی بوده و تنها در سال ۹۵ اندکی افزایش در ازدواج به ثبت رسیده است و از حدود ۶۸۵ هزار و ۳۵۲ ازدواج به ۷۰۴ هزار و ۷۱۶ نفر میرسد اما همین عدد در سال بعد با افت ۱۰۰ هزار نفری مواجهه شده است.
اما آن روی دیگر ازدواج داستان تلخ طلاق در کشور است که آمار آن حاکی از این است که در سال ۹۰؛ ۱۴۲ هزار و ۸۴۱ نفر طلاق ثبت شده بود که در سال ۹۹ به ۱۸۳ هزار و ۱۹۳ نفر افزایش یافته است و نشان میدهد که آمار طلاق با رشد ۲۸ درصدی روبه رو بوده است.
مشوقهای ازدواج چاره حل کاهش آمار نیستند
محمدرضا محبوب فر، پژوهشگر و جمعیت شناس در خصوص روند کاهشی ازدواج و روند افزایش طلاق در گفت و گو با خبرنگار مهر گفت: متأسفانه باید گفت افزایش آمار طلاق و کاهش ازدواج برگ دیگری از محرومیت در کشور ایران است.
این پژوهشگر و جمعیت شناس افزود: افزایش طلاق و کاهش ازدواج در شرایطی رخ میدهد که رهبر انقلاب تا امروز چندین بار در خصوص افزایش جمعیت تاکید داشتهاند.
وی با اشاره به اینکه در سال ۱۳۶۵ نرخ باروری به ازای هر زن ۵/۶ بوده است اظهار کرد: متأسفانه در این سالها با کاهش نرخ باروری رو به رو بودهایم به طوری که از سال ۱۳۶۵ تا پنج سال بعد بیش از ۵۵۰ هزار تولد کاهش پیدا میکند و تبدیل به ۶/۱ فرزند به ازای هر زن میشود که این عدد پایینترین نرخ باروری در دنیا را بیان میکند.
محبوب فر در خصوص مشوقهای افزایش ازدواج بیان کرد: من به هیچ وجه مشوقهای ازدواج و یا فرزندآوری را مؤثر نمی بی نم چراکه در حال حاضر ۳۰ میلیون نفر از جمعیت کشور ما در فقر مطلق به سر میبرند و به دنبال رفع نیازهای ابتدایی خود هستند.
وی تصریح کرد: در حال حاضر ۷۰ درصد خانوارهای ایرانی زیر خط فقر هستند بنابراین مشوقها نمیتواند پاسخگوی تورم، گرانی، بیکاری و مشکلات معیشتی باشد.
این پژوهشگر و جمعیت شناس در خصوص لزوم اصلاح سبک زندگی و تأثیر مسائل فرهنگی بر کاهش ازدواج خاطرنشان کرد: معتقدم نمیتوانیم برای جامعهای که ۴۰ میلیون ایرانی نیازمند کمک فوری اقتصادی و روانشناختی هستند الگوی فرهنگی مناسبی ترتیب دهیم؛ چراکه این بدیهی است که افراد جامعه مدام در حال مقایسه خود با قشر بالاتر هستند و بدیهی است که در چنین شرایطی نمیتوانیم آنها را مجبور به تغییر سبک زندگی کنیم بلکه باید برنامه کارآمد برای فساد زدایی و رفع تبعیضها داشته باشیم.