خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: اواخر تیرماه ۱۳۹۸ خبرگزاری مهر طی گزارشی از تصمیم عجیب معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از ادغام مؤسسات تابعه خود یعنی مؤسسه خانه کتاب، مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران و بنیاد شعر و ادبیات داستانی با نظر شخص وزیر وقت خبر داد. (گزارش را از اینجا بخوانید) پس از اعلام این خبر بود که اعتراضها به این ایده در حالی که عمر چندانی از دولت دوازدهم باقی نمانده بود، شروع شد.
این اعتراضها بویژه به انحلال مؤسسه خانه کتاب صورت گرفت و شدیدترین موضعگیریها در آئین تکریم نیکنام حسینیپور به عنوان آخرین مدیر خانه کتاب ایران، رخ داد. خبرگزاری مهر نیز طی گزارشی نسبت به این ادغام در سالهای انتهایی دولت قبل واکنش نشان داد. (این گزارش را از اینجا بخوانید.) برخی از ناشران نیز با توجه به غیرقابل برگشت بودن این تصمیم دغدغههایی را مبنی بر انتخاب مدیر جدید داشتند که با مهر مطرح کردند. (این گزارش را نیز از اینجا بخوانید.)
معاون وقت امور فرهنگی وزارت ارشاد در آئین تکریم نیکنام حسینیپور که در اصل آئین انحلال خانه کتاب هم بود، گفت که چارهای از این اقدام نبود و اهالی صنعت نشر نیز طرف مشورت برای این ادغام قرار گرفتند. محسن جوادی علت اصلی ادغام مؤسسات تابعه معاونت فرهنگی را هیچگاه اعلام نکرد و صرفاً چابکسازی ساختار را دلیل آن دانست. دیگر سخنرانان آن آئین تکریم نیز ضمن اعتراض به ادغام اشاره کردند که اصحاب فرهنگ برای این مسئله طرف مشورت قرار نگرفتند.
با تمام این اعتراضات مؤسسات تابعه وزارت ارشاد ادغام و در روز سوم تیر ۱۳۹۹ اسامی هیأت امنای آن در رسانهها منتشر شد. در نهایت نیز روز هفدهم تیر ۱۳۹۹ نام ایوب دهقانکار به عنوان مدیرعامل مؤسسه جدید با نام «مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران» به رسانهها راه پیدا کرد. اعضای هیأت مدیره این مؤسسه نیز در همان روز معرفی شدند.
مأموریتهای موسسات تا پیش از ادغام
تا پیش از ادغام، وظایف خانه کتاب، مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی و بنیاد شعر و ادبیات داستانی در حوزه فرهنگ مشخص و تفکیک شده بود. یکی از مهمترین فعالیتهای خانه کتاب، جمع آوری اطلاعات و اطلاع رسانی کتاب در کل کشور، به شمار میرفت. همچنین این نهاد به شناساندن نویسندگان و تصویرگران، برگزاری مهمترین جشنوارههای حوزه کتاب، هفته کتاب جمهوری اسلامی ایران، برگزاری طرحهای حمایتی از کتابفروشان، برگزاری آئینهای تجلیل و بزرگداشت و نقد کتاب نیز میپرداخت.
اگر به زعم مدیران دولت جدید روند ادغام کارشناسی شده نبوده، خوب است که ضعفهای آن برای اهالی فرهنگ بیان شود. به عبارتی باید ثابت شود که آن ادغام غیرکارشناسی و برای ساختار فرهنگ کشور آسیبزا بوده است
مؤسسه نمایشگاههای فرهنگی ایران نیز در سال ۱۳۶۹ تأسیس شد و در سال ۱۳۷۱ از دل دبیرخانه نمایشگاه بین المللی کتاب تهران بیرون آمد. هدف اصلی از تأسیس این مؤسسه برگزاری نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، برگزاری نمایشگاههای کتاب در استانها و نقاط دوردست کشور، برگزاری جشنوارههای فرهنگی در داخل و خارج و رشد و توسعه کتاب و کتابخوانی در سطح کشور بوده است.
بنیاد شعر و ادبیات داستانی ایرانیان نیز مؤسسهای فرهنگی بود که از سوی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای فعالیت در حوزه ادبیات تأسیس شد و از زمان حضور سیدعباس صالحی در پست معاونت فرهنگی وزارت ارشاد، مأموریتهایی چون برگزاری جشنواره شعر فجر، جایزه ادبی جلال آل احمد و جایزه ادبی پروین اعتصامی و برنامههایی از این دست برای آن تعریف شد. این بنیاد با وجود اینکه برنامههای متعددی در حوزه پژوهشی، آموزشی، تولید و ترویج و امور بینالمللی را نیز در ذیل مسئولیتهای خود داشت اما بیشترین انرژی خود را در سالهای دولتهای یازدهم و دوازدهم صرف برگزاری آن جشنوارهها کرد و از بحث آموزش و پژوهش بازماند.
ادغامی که به احیا انجامید
بعد از گذشت بیش از ۱۵ ماه از ادغام سه مؤسسه تابعه معاونت فرهنگی، محمدمهدی اسماعیلی وزیر جدید فرهنگ و ارشاد اسلامی طی گفتوگویی از احیای بنیاد شعر و ادبیات داستانی خبر داد. وی دلیل این تصمیم را درخواستهای بسیار شاعران و نویسندگان و همچنین علاقه شخصی خود عنوان کرده است. دلایل این احیا نشان میدهد که در روند ادغام اصحاب فرهنگ طرف مشورت قرار نگرفته بودند.
همچنین پس از استعفای مصطفی رازی جلالی از مدیریت دفتر شعر و ادبیات داستانیِ مؤسسه خانه کتاب و ادبیات ایران، اعلام شد که از طریق رایزنی با یاسر احمدوند معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، غلامرضا طریقی به عنوان سرپرست این دفتر منصوب شده است. روز گذشته نیز مهدی قزلی، آخرین مدیر بنیاد شعر و ادبیات داستانی در دولت دوازدهم نیز در صفحه خود در یکی از شبکههای اجتماعی نوشت که این بنیاد از نظر حقوقی هنوز منحل نشده و ساختمان آن نیز پابرجاست و فقط کافی است تا مدیری برای آن انتخاب شود.
پس از اعلام خبر احیای این بنیاد طی جلسات کارشناسی صورت گرفته، نامی نیز برای مدیریت آن در محافل ادبی مطرح شده است. نامی که هرچند موجه است، اما در مدیریتهای فرهنگی پیشین خود نتوانسته همه طیفها را با خود همراه کند و حتی بسیاری از نویسندگان حوزه ادبیات انقلاب و دفاع مقدس نیز نحوه مدیریت فرهنگی ایشان را نمیپسندند. اگر مطالبه شاعران و نویسندگان و همچنین دغدغه آموزش و گسترش در حوزههای شعر و ادبیات داستانی مطرح است، باید مدیری گشوده، اهل گفتوگو و مورد وثوق تمامی اهالی قلم انتخاب شود.
البته موضوع اصلی انتخاب مدیر برای بنیاد احیا شده نیست. مسئله اصلی این است که علیرغم اعتراض اهالی فرهنگ، روند ادغام این سه مؤسسه پس از صرف زمان و هزینههای بسیار صورت گرفته است. بخشی از پول بیتالمال که میتوانست گوشهای از مشکلات اهالی فرهنگ را پوشش دهد، صرف این ادغام شده است. اگر به زعم مدیران دولت جدید روند ادغام کارشناسی شده نبوده، خوب است که ضعفهای آن برای اهالی فرهنگ بیان شود. به عبارتی باید ثابت شود که آن ادغام غیرکارشناسی و برای ساختار فرهنگ کشور آسیبزا بوده است.
نکته دیگر این است که پس از شدت گرفتن تحریمها علیه ایران که منجر به نوسانات ارز شد، صنعت نشر کشور آسیب جدی دید. این آسیب پس از مدتی با شیوع کرونا همراه و صنعت نشر کشور را بیش از پیش دچار بحران کرد. اگر خانه کتاب ادغام نشده بود، به یقین معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتوانست با تمرکزی بهتر و دقیقتر به حمایت از ناشران آسیب دیده بپردازد. همچنین معلوم نیست که انشالله پس از پایان کرونا و برپایی مجدد برنامههای فرهنگی کشور، یک نهاد بتواند تمامی آنها را به سرانجام برساند. بنابراین شاید ضرورت داشته باشد که خانه کتاب نیز احیا شود تا بتواند تخصصیتر به وظایف کاری خود بپردازد. ذکر این مسئله نیز ضرورت دارد که پس از ادغام این سه مؤسسه و اصرار بر چابکسازی، بسیاری از نیروهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) نیز تعدیل شدند و این خبرگزاری که باید مرجع اصلی اخبار کتاب در کشور باشد در مضیقه نیروهای حرفهای است.