به گزارش خبرگزاری مهر، در ششمین هفته از سری جدید برنامه تلویزیونی چراغ مطالعه، اینبرنامه دیشب چهارشنبه ۵ آبان روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و کتاب «دروغگوهای دوستداشتنی» نوشته «رایان هالیدی» با حضور محمدحسین ساعی رئیس دانشگاه سوره و عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما نقد و بررسی شد.
گفتگوی اینبرنامه با ساعی اینگونه آغاز شد که آیا بدنامی بهتر از گمنامی است؟ که در پاسخ گفت: اگر سازوکار اقتصادی و سیاسی که در یک جامعه حاکم است برای بدنامی ارزش قائل شود بعد از مدتی بدنامی به یک ارزش و گمنامی به یک ضدارزش تبدیل می شود. نویسنده کتاب «دروغگوهای دوستداشتنی» این اثر را در ۲۵- ۲۶ سالگی نوشته و من موقع خواندن این اثر خیلی برایم جالب بود که فردی به این جوانی توانسته انقدر خوب فضای رسانه و تبلیغات توصیف کند.
وی افزود: ما در اوایل قرن بیستم در وضعیتی بودیم که کسانی که وارد فضای کمپین، پروپاگاندا و تبلیغات می شدند افراد کمی بودند و منافع مشخصی داشتند و وابسته به رسانه های بزرگ بودند اما بعد از یک مدتی با وجود آمدن رسانه های وب ۲ مفاهیمی مثل روزنامه نگاری شهروندی به وجود آمد و یکی از دلایل رواج آن هم این بود که افراد تصور می کردند که کسانی که در این نوع رسانه ها فعالیت دارند چون فرد هستند و وابسته به رسانه خاصی نیستند پس حرفهایشان مبتنی بر منافعشان نیست پس می توان به آنها اعتماد کرد. این کتاب در سال ۲۰۱۲ منتشر شده و به گونه ای جمع بندی از دهه اول قرن بیستم است. در این جمع بندی می گوید نه تنها ان تصور درست نبود بلکه همه آن فریب بود و اگر در گذشته این عرصه فقط چند نفر بازیگر داشت امروز میلیون ها نفر در آن مشغول بازی هستند. اصطلاحی که در این کتاب استفاده می شود، «اقتصاد لینکی» و «اقتصاد کلیکی» است.
رئیس دانشگاه سوره در ادامه گفت: ما پوپر را به عنوان یک فیلسوف لیبرال می شناسیم ولی ایشون یک مصاحبه ای دارد که در آستانه ۹۰ سالگی با یک خبرنگار ایتالیایی انجام داده است. پوپر در بخشی از این مصاحبه می گوید که رسانه و تلویزیون که قرار بود رکن چهارم دموکراسی باشند امروز به یک امر ضد دموکراسی و آزادی بیان تبدیل شدند. به گفته پوپر در این مصاحبه، رسانه ها از همه انتقاد می کنند ولی به کسی حق نمی دهند ازشان انتقاد کند ضمن اینکه به شدت خشونت را رواج می دهند. به عقیده او نسل فعلی، نسلی است که هرروز درحال دیدن صحنه های خشونت بار است.
این استاد ارتباطات به معرفی یکی از نظریات ارتباطی با عنوان کاشت پرداخت و گفت: خلاصه این نظریه این است که هرکسی در آمریکا بیشتر تلویزیون می بیند، محیط پیرامون خودش را خشن تر و رعب آورتر می فهمد. یکی از کتابهایی که رایان هالیدی به ان زیاد ارجاع می دهد کتاب زندگی در عیشف مردن در خوشی نیل پستمن است. در این کتاب گفته می شود که وقتی ما همه چیز را از دریچه لذت نگاه میکنیم اهمیت امور برای ما کاسته می شود. نیل پستمن می گوید که ما به واسطه تلویزیون، دقیقه به دقیقه در حال احمق تر شدن هستیم. به گفته او رسانه ها از جایی که پای تبلیغات و اگهی بازرگانی به میان آمد دیگر خاصیت رهایی بخششان را از دست دادند.
وی افزود: به تعبیر هابرماس ما هرچه جلوتر آمدیم عقلانیت ابزاری بیشتر گسترش یافت و عقلانیت استعلایی محدود شد. در چنین شرایطی رسانه ها هم تبدیل به یک ابزار سرگرمی و تامین لذت مردم شدند و این همان نقطه گردش رسانههاست که دیگر آزادی بخش نیست و عامل به اسارت گرفتن انسانها میشود. هالیدی در این کتاب اشاره می کند که انسانها کمتر در معرض توجه به عقلانیت خودشان قرار دارند و بیشتر در معرض احساسات خود قرار دارند و باید از این احساسات استفاده کرد به عبارت دیگر به عواطف انسانها خیانت می شود.
عضو هیئت علمی دانشگاه صداوسیما در بخش دیگری از سخنانش گفت: آلن دوباتن کتابی درباره اخبار دارد که در آن، این سوال را مطرح می کند که چرا ما به اخبار منفی تمایل داریم؟ سپس میگوید که ما از لحاظ گونهای و غریزه بقا همیشه اینگونه بوده ایم که اخبار بد برایمان انگیزه تحرک بخشی بیشتری داشته است. در طول تاریخ هم همیشه همینطور بوده است.
وی سپس به انتقاداتی که به کتاب داشت پرداخت و گفت: دو نقد به این کتاب دارم؛ اول اینکه توصیفاتش سطحی است و عمیق نیست ولی با این حال برای یک فرد و جوان ۲۵ ساله خیلی خوب است. نقد دوم هم اینکه وقتی به انتهای کتاب می رسد می گوید که هیچ راه حلی برای خارج شدن از این فضا ندارم. من وقتی این کتاب را می خواندم به کتاب دیگری فکر می کردم و آن هم کتاب «در خدمت و خیانت روشنفکران» بود. چیزی که ما از همه این رسانه ها باید بفهمیم این است که رسانه و آدم های رسانه ای به صرف اینکه کار رسانهای میکنیم فکر نکنیم درحال خدمت هستیم ممکن است در حال خیانت باشیم. باید بفهمیم و راهکارهایی یاد بگیریم که حداکثر خدمت را از طریق رسانه ارائه دهیم وگرنه در حال خیانت هستیم. راهش هم بخشنامهای و آموزشی نیست یک نظام اخلاقی است.
بخش دوم اینبرنامه به روال همیشه به بخش تفکر انتقادی با اجرای محمد ملاعباسی اختصاص داشت. وی در این برنامه به یکی دیگر از مهارتهای کتابخوانی پرداخت و گفت: خیلی از کتابها را نباید خواند چون باعث وقت تلف کردن و هدر دادن پولمان میشوند. برای خریدن یک کتاب باید پیش از هرچیز چند ناشر خوب را بشناسیم و اگر هم نمیشناسیم از دوستی که اهل کتاب است بپرسیم و یک فهرستی از ناشران معروف و قدیمی برای خودمان تهیه کنیم. البته اینکار ایرادهایی هم دارد مثلا اینکه برخی از کتابهای ارزشمند را ناشرانی منتشر کردند که معروفیت ندارند یا حتی برخی اوقات کتابهای ناشران معروف هم کتابهای خوبی نباشند اما به صورت کلی و در یک میانگین کلی بهتر است از یک ناشر معروف کتاب بخرید.
وی افزود: نکته دوم اینکه به ظاهر فیزیکی خیلی خوب دقت کنید و چک کنید که جلد، عطف و ظاهر آن سالم باشد اینها مکن است به ظاهر کوچک به نظر برسد اما خیلی مهم است. فونت، غلط نگارشی و صفحه بندی آن را خوب ببینید. به طورکلی کیفیت چاپ آن را خوب ارزیابی کنید و صفحه شناسنامه آن را خوب نگاه کنید و ببینید که توضیحات کافی در آنجا آمده است یا نه. اگر ابتدای راه کتاب خواندن هستید بهتر است به جای خرید اینترنتی به کتابفروشی بروید و کتابها را خوب نگاه کنید.