خبرگزاری مهر، فرهنگ و اندیشه _ مسعود کارگر: اینروزها ماجرای اخلاف بیروت و ریاض بالاگرفته تا جایی که تهدیدهای دیپلماسی به اوج خود رسیده است. داستان از جایی شروع شد که «جورج قرداحی» وزیر اطلاع رسانی و رسانه لبنان، ریاض را جنایتکار جنگی خطاب و خواستار توقف جنگ در یمن شد.
این مواضع پس از قضایای دخالت عربستان در مسائل سیاسی لبنان اتفاق افتاد و موضع رسمی نخست وزیر لبنان تاکید بر عدم استعفای قرداحی بوده است. در مطلبی که در ادامه میآید، قصد داریم مساله اختلاف و چالش بیروت_ریاض را بررسی کنیم.
* اعراب علیه لبنان
چند ماهی هست که کشورهای حوزه خلیج فارس در پی تنش آفرینی علیه لبنان از هیچ تلاشی فرو گذار نبوده و قصدشان فروپاشی حاکمیتی آن و ایجاد اختلاف شدید در میان حکام منصوب و انتخابی این کشور است، تا به وسیله این اتفاق موجب تضعیف شدید حزب الله شده و مسیر مقاومت از سوی لبنان قطع گردد.
این اختلاف و تنش بیشتر از آنکه نمود دیپلماسی، سیاسی و جنگ سخت را در پی داشته باشد، در حوزه رسانه بهشدت اثرگذار بوده است. به نحوی که تاکید بر واژگان جنایت جنگی، کودک کشی و وحشیگری و نسبت دادن آن به عربستان بیشتر از هر ابزار سیاسی و افزار نظامی ریاض را تحت فشار قرار داده و در افکار جهانی و اذهان بینالمللی مورد شماتت و نکوهش قرار خواهد داد.
* قدرت رسانه و جایگاه سعودی در این پازل
قدرت رسانه آنقدر اهمیت دارد که برای پیشبرد هر سیاست و دکترینی در اولویت و محوریت سازوکار جنگی و قدرت دیپلماسی قرار میگیرد. ابزاری که توازن قدرت را د منطقه و جهان تغییر میدهد.
عربستان سعودی چندسالی میشود که در تلاش است تا در عرصه رسانه و جنگ رسانهای قدرت اول در منطقه شود و با تاکید بر شبکههای ماهوارهای و سایتهای گسترده خبری در این مهم جلو باشد و بتواند جنایات جنگی خودش در یمن و نیز توفیقات یمنیها و محور مقاومت را ماسکه کند. در این مسیر گاهی توفیق داشته و با خرج هنگفت دلارهای نفتی کمی اذهان جهانی را منحرف و نهادهای بینالمللی را با خود همسو نموده است. اما هر از چندگاهی اتفاقاتی میافتد که همه این تلاشها را برملا و بیفایده میسازد.
یکی از این اتفاقات ترور خاشقچی بود که عربستان نتوانست از عهده رسانه شناور جهانی بربیاید و به عنوان یک فضاحت رسانهای امنیتی برایش تمام شد. یا در جریان جنگ یمن بارها ریاض تلاش کرده جنایات حقوق بشری خود در یمن و نیز شکستهای اساسی در میدان نبر از حوثیها را سانسور کند، اما همین رسانه دست او را فاش کرده، رسانهای خود تمام قد با صرف بیشترین بودجهها در پی تکصدایی منطقهای آن برآمده ولی بارها رسوا شده و بازی را باخته است.
* ماجرای تنش ریاض با بیروت از کجا آغاز شد؟
در جریان قدرتگیری داعش در منطقه و پیشروی آن با حمایت مستقیم نظام سلطه و پوشش نیابتی کشورهای حوزه خلیج فارس خاصه عربستان، بیروت سر ماجرای چنین حمایتهایی و نیز نفوذ داعش با مدیریت علنی ریاض در لبنان و درگیر کردن بیروت با این ماجرا و نیز به بهانه جنگ با حزب الله کلیت نظام لبنان را تحت فشار قرار داده و از جهاتی خواسته لبنان را وارد یک جنگ علنی کند.
از سویی دیگر در اتفاق انفجار بندر بیروت در سال ۲۰۲۰ که یک بحران عظیمی در لبنان ایجاد کرد، با بررسیهای گسترده مشخص شد علاوه بر دست داشتن عناصر خائن و نفوذی داخلیها و شیطنت صهیونیستها، رد پای سعودی در این ماجرا بشدت پررنگ بوده و اعمال علنی و آشکار جنگ افروزی را از سوی ریاض مشهود کرده است.
در پی این دو ماجرا روابط ریاض بیروت رو به تاریکی رفته و تنشهای مقطعی بیشتر شده است. از این رو در آخرین واکنش رسانهای که از سوی «جورج قرداحی» وزیر اطلاعرسانی و رسانه لبنان در پخش تلویزیونی درخصوص جنایات ریاض در یمن رخ داد این تنشها به اوج خود رسید و ریاض خواستار استعفا و برخورد با قرداحی شده است.
* پروژه صدامسازی بنسلمان
عربستان با اتکا به دلارهای نفتی و حمایت علنی نظام سلطه و غیر علنی اسرائیل در تلاش است از منظر قدرت نظامی و رسانهای اول منطقه و خاورمیانه شود، دقیقاً هندوانهای که زیر بغل صدام دادند و پیشتر قرار بود ملک عبدالله اردنی به آن نائل شود. اما رخدادهای جنگ یمن و تحولات آن چیزی دیگری را دارد به جهان و منطقه نشان میدهد.
رسانه نیابتی ریاض با توسعه شبکههای تلویزیونی ماهوارهای خود در تلاش است این تحولات روی کاغذ و در میدان را پشت لنز دوربین و تصویر شبکههایش به نفع خود تغییر دهد و موازنه قدرت / تضعیف را به سود خود و علیه ایران و محور مقاومت پیش ببرد تا حدودی هم در انحراف اذهان افکار عمومی در مقاطعی موفق بوده، اما در یکسری بزنگاههای راهبردی دستش رو شده و مجبور به توجیه و یا ایجاد یک جنگ روانی عجولانه شده است.
* بحران بنزین در لبنان، دخالت ایران و تولد «آذربایجان اینترنشنال»
سر ماجرای تنش در آذربایجان، ریاض سعی کرد با تأسیس فوری شبکه «آذربایجان اینترنشنال» و تهییج افکار عمومی ترک زبان آنها را علیه ایران بشوراند و آتش یک جنگ قومیتی در داخل ایران و از سویی از خارج با محوریت ترکیه را برافروختهتر کند. از جهاتی نیز با برخی شیطنتها و اعمال نفوذ مالی و فیزیکی در محور مقاومت اختلال ایجاد کرده و حزب الله را مجبور به واکنش کند که در تمام این رفتارهای پلیدانه جمهوری اسلامی را عصبانی و به دام دخالت علنی بیاندازد.
از اینقسم رفتارهای چندجانبه تفرقه افکنانه سر ماجرای بحران بنزین در لبنان و صادرکردن بنزین از ایران به بیروت به قوت نمود داشته و اوج هیجان ریاض برای جنگ افروزی از هر سو علیه ایران را نشان داد.
* انتهای این چالش به کجا ختم خواهد شد؟
با وجود اینکه آمریکا چند پایگاه مهم نظامی خود را از عربستان برده است، و از سویی اسرائیل روی کشورهای همچون امارات و آذربایجان در حال سرمایهگذاری است، ریاض خود را تنها میپندارد و از جهاتی به ایران دست دوستی دراز میکند و از جهاتی با تهدید آمریکا به تهران چنگال و دندان نشان میدهد. اینرفتار چندپهلو و متزلزل عربستان را به سوی فروپاشی زودهنگام پیش خواهد برد. چون در این قائله یا از ایران ضربه راهبردی خواهد خورد و یا از نظام سلطه با مدیریت آمریکا حل و هضم خواهد شد.
ریاض تلاش کرده در این میانماندگی حداقل به اوج توسعه در المانهای سرمایهداری و تبرج فرهنگهای وارداتی غربی برسد که حداقل به مرگ جاهلیت کهن نمرده باشد و با فروپاشی در جهالت مدرن از صفحه روزگار حذف شود.