خبرگزاری مهر، گروه استانها- سمیه اسماعیل زاده: آفتاب آبان ماه پشت البرز کوه غروب کرده و باران نم نم میبارد اما کودکان در خیابان شب با صورتهای سیاه و ترکههای بلند پرسه نمیزنند و طلب شیرینی و تنقلات از خانهها نمیکنند؛ هیاهوی کودکان در خیابانها، فرود آرام ترکهها بر سر اهالی خانه برای سلامتی، باز شدن بخت و.. انگار فراموش شده است و جشن «لال شو» برگزار نمیشود.
دنیای کودکی بسیاری از مازنیهای بزرگسال، آکنده از مناسک و رسوم بومی و محلی بوده است، امری که کودکان امروز کمتر آن را تجربه میکنند. کودکان دیروز که در جشن لال شو با صورت سیاه شده از زغال یا پوشیده در کلاه با ترکهای شفابخش هنگام غروب درب خانهها را میزدند و در پایان جشن با خورجین پر از شیرینی و میوه به خانه بازمیگشتند و امروز کودکانی که دوست دارند در «هالووین» شرکت کرده و شکلات و شیرینی بیشتری جمع کنند اما نمیدانند درست سه روز بعد میتوانند در جشن بومی لال شو شیرینی جمع کنند.
بارش باران آبان ماه در مازندران نیست که موجب این کوچههای خلوت شده چراکه پاییز مازندران هیچ گاه بیباران نبوده است بلکه این آئین و مناسک بومی است که در زندگی روزمره مردم مازندران رنگ باخته و گهگاه در گوشه و کنار چیزی رنگ و رو رفته از یک سنت و منسَک اصلی به چشم میخورد. هویداست که سننن بومی و محلی در مواجه با دنیای مدرن امروزی در حال احتضارند، چنانچه دکتر سیدقاسم حسنی، عضو هیئت علمی مردمشناسی دانشگاه مازندران، در گفتگو با خبرنگار مهر، از آن با نام انقراض گونههای فرهنگی یاد میکند.
وی میافزاید: در دوران مدرنیته، عواملی همچون ناسیونالیسم، مدرنیزاسیون و جهانی شدن بر فرهنگ ملی و بومی اثرگذار بودهاند و مایههای فرهنگی بسیاری از جوامع را از بین بردهاند یا در حال از بین بردن آن هستند و بسیاری از گونههای فرهنگی و عناصر فرهنگی حذف شدند و در این فرایند با نوعی از انقراض فرهنگ بومی روبرو هستیم.
بسیاری از گونههای فرهنگی و عناصر فرهنگی حذف شدند و در این فرایند با نوعی از انقراض فرهنگ بومی روبرو هستیم
عضو هیئت رئیسه انجمن انسانشناسی ایران با بیان اینکه فرهنگهای محلی به شدت در حال ناپدید شدن هستند، دلیل آن را نحیف و ظریف بودن فرهنگ بومی و محلی و توانِ مقاومت پایین این فرهنگها در برابر قدرت فرهنگهای ملی و جهانی بر میشمارد و ادامه میدهد: اما مقاومتهایی در برابر این انقراض فرهنگی شکل گرفته و نامگذاری روزها به نام فرهنگهای بومی همچون هفته مازندران، نوعی مقاومت در برابر انقراض فرسایشی فرهنگهای بومی است.
مدیر هسته پژوهشی مردمشناسی دانشگاه مازندران با بیان اینکه فرهنگ یک عنصر پایه است، ضعف جهان امروز را از میان رفتن پایهای بودن فرهنگهای محلی و بومی بر میشمارد و از دلایل اهمیت فرهنگ بومی به اثر مستقیم و غیرمستقیم تغییرات عرصه فرهنگ بر دیگر عناصر انسانی و غیرانسانی و گونههای زیستی اشاره میکند و میافزاید: بهعنوان یک مردمشناس معتقد هستم که نگهداشت و حفاظت فرهنگ بومی و مدیریت فرهنگ محلی و میراث بومی میتواند از بسیاری از عناصر تغییرزا و چالش برانگیز جلوگیری کند یا آنها را با رویکرد سازگارانه در فرهنگ مناطق محلی اجرایی کند.
وی با بیان اینکه نابودی فرهنگ بومی مردم مازندران علقههای مردم را از آنها میگیرد و در نتیجه فروش زمین برایشان امر راحتتری میشود و گونههای زیستی نیز در معرض تهدید قرار میگیرند، ادامه میدهد: با از بین رفتن فرهنگ بومی، انسان تبدیل به یک ماشین شناختی میشود و انسان ماشینی و مادی حس تعلق به فرهنگ و سرزمین خود ندارد و در مقابل، هرچه فرهنگ کلی و فرهنگ بومی در مردمان یک منطقه عمیقتر باشد، حس تعلق و مالکیت آنها به منطقه بیشتر خواهد بود و به آسانی سرزمین خود را از دست نمیدهند و در حوزه فرهنگی بومی مازندران که در تعامل شدید با اکوسیستم است این امر موجب میشود که فرد به محیط زیست پیرامون خود آسیب نرساند.
حسنی با بیان اینکه در طی چند دهه اخیر بسیاری از عناصر بومی مازندران از میان رفتهاند، از جمله آنها به مواجهه اقتصاد کشاورزی برنج مازندران و مدرنیزاسیون اشاره میکند و ادامه میدهد: با مدرنیزاسیون و تغییر سبک زندگی بسیاری از عناصر اقتصاد کشاورزی برنج، مناسبات اجتماعی و روستایی و عناصر زبانی وابسته به آن دچار نوعی انقراض شدند و نامگذاری یک روز به نام مازندران نوعی واکنش در برابر تغییر سبک زندگی است؛ فرهنگهای بومی با نامگذاری سعی در هویتدهی به خود دارند، به این معنا که یک سنت و فرهنگ در جایی وجود دارد و از طریق این نامگذاری بر وجود و اهمیت آن تأکید میشود.
با مدرنیزاسیون و تغییر سبک زندگی بسیاری از عناصر اقتصاد کشاورزی برنج، مناسبات اجتماعی و روستایی و عناصر زبانی وابسته به آن دچار نوعی انقراض شدند
عضو هیئت رئیسه انجمن انسانشناسی ایران با بیان اینکه بسیاری از مردم و حتی سازمانها به سنتهای فرهنگی خود و اثرات منفی و چالشهای انقراض فرهنگ بومی ناآگاه هستند، یکی از کارکردهای نامگذاری را تولید آ گاهی در رابطه با موقعیت مردمان در سنتهای تاریخی و پیامدهای حذف آن میداند و بر ضرورت وجود برنامههای آگاهی بخش در این حوزه در این ایام تأکید میکند.
این مردمشناس با بیان اینکه انسانها اثرپذیر هستند و بواسطه مناسک به حضور خود در جامعه معنا میبخشند، برای اثربخشی بیشتر این نامگذاری در جلوگیری از انقراض فرهنگی، بر تبدیل این نامگذاری به یک مناسک حجیم تأکید میکند و میگوید: برای اثرگذاری بیشتر، حجم منسک میتواند با توجه به هر نهاد و سازمان بیشتر شود.
وی بر این مسئله تأکید میکند که تنها نامگذاری صرف مفید نیست بلکه باید همراه با یک سری کنشها پیرامون این روز باشد و میافزاید: باید حجم زیاید از برنامهها و جشنوارهها با کمک کارشناسان پیرامون بیان تمام زوایای فرهنگ و عناصر فرهنگی مازندران و چالشهای آن در این هفته انجام پذیرد و برای مفید بودن این رخداد، باید همه سازمانها و نهادهای دولتی، سمنها و گروههای مردمی، دانشگاهها و مراکز آموزشی و رسانههای بومی و محلی مشارکت کنند و هر نهادی مرتبط با فعالیت خود و رابطه آن فرهنگ بومی به اجرای برنامه بپردازد، بهطور مثال، سمنهای زیستی به اثر فرهنگ بومی بر محیط زیست بپردازند.
بیش از یک دهه از زمان نامگذاری روز مازندران میگذرد، اما هنوز تغییر شگرفی به اندازه یک دهه شاهد نبودهایم و با نگاهی به سازمانهای دولتی به خصوص در شهرستانهای کوچک میتوان دید که این هفته آنچنان که باید مورد اقبال سازمانها نیست و سازمانهای مردم نهاد شاخصی نیز در این راستا شکل نگرفته و در این دو سال، کرونا نیز بهانهای برای کمرنگتر شدن برنامهها شده است.
حمید امینی رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی سوادکوه در گفتگو با خبرنگار مهر، با اشاره به خاستگاه نامگذاری روز مازندران مبنی بر تشکیل اولین حکومت شیعی در مازندران، میگوید: از سال ۱۳۸۸ پیشنهاد نامگذاری هفته مازندران در کشور تصویب شد و از آن سال به بعد هفته مازندران از ۱۴ تا ۲۰ آبان ثبت شده و دستگاههای فرهنگی و هنری در این ایام برنامههایی را اجرایی میکنند.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان سوادکوه انجام نامگذاری روز مازندران را بیانگر وجود یک وفاق میان اهل فرهنگ و هنر این استان میداند و میافزاید: اینکه یک روز به نام مازندران مشخص شده بیانگر توافق و همدلی اهل فرهنگ و هنر و گامی رو به جلو برای احیای فرهنگ بومی است و اگر بگویند هیچ اقدام مؤثری صورت نپذیرفته است اما نمیتوان کاهش سرعت روند فراموشی آئینها و رسوم بومی مازندران را کتمان کرد.
امینی با بیان اینکه با حمایت اداره کل ارشاد چارتی تدوین و وظایف سازمانی دستگاههای متولی و حوزه فرهنگی و هنر استخراج و به تصویب مدیرکل امور اجتماعی و فرهنگی استانداری رسیده است، میافزاید: این وظایف در قالب بخشنامه به دستگاهها و شهرستانها ابلاغ شده اما اجرایی شدن برنامهها منوط به همکاری همه سازمانها است و برای یک برنامه همه جانبه باید همه سازمانهای سطح استان و شهرستان، خانوادهها و اهل فرهنگ و هنر پای کار بیایند تا خروجی خوبی داشته باشیم.
امینی با تأکید بر اینکه در کارهای فرهنگی نمیتوان نوک پیکان را به یک شخص و دستگاه خاص نشانه گرفت، ادامه میدهد: از آموزش پرورش که با آموزش کودکان سروکار دارد تا میراث فرهنگی و اداره ارشاد همه باید یک وزنه را با هم بلند کنیم و اگر دستگاهی نیرو کمتری بگذارد فشار بر دستگاههای دیگر بیشتر میشود و اتفاق خوب رخ نمیدهد.
برای دیده شدن فرهنگ بومی نیازمند امکانات هستیم
وی با عنوان اینکه برای جلب توجه عمومی نیازمند ابزار و امکانات هستیم، افزود: آئینهای جهانی با رنگ و لعاب و تبلیغات بیشتری بیان میشوند و ما نیز برای دیده شدن فرهنگ بومی و ایجاد جذابیت نیازمند امکانات هستیم و هم اینکه در هر برنامهای باید موارد آئینی، سنتی و مذهبی را همسنگ کنیم که خوشبختانه فرهنگ سنتی و بومی ما تناقضی با مذهب ندارند.
رئیس اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان سوادکوه از جمله برنامههای این ایام در شهرستان سوادکوه را با توجه به نامگذاری روزها اجرای نمایش صحنهای با عنوان ایثار و شهادت و مدافعات حرم، مراسم گرامیداشت زبان تبری و شعرخوانی در آلاشت، مسابقه مجازی برای گرامیداشت زبان تبری با موضوع امیریخوانی کودکان و نوجوانان و تجلیل از رئیس سابق شورای فرهنگ عمومی شهرستان برشمرد.
وی با بیان اینکه کرونا موجب کاهش اجرای بسیاری از برنامه شده است، خاطرنشان میکند: اما کرونا فرصت فعالیت در فضای مجازی را ایجاد کرده است، جایی که با هزینه و امکانات بسیار کمتر و بازخورد بیشتر میتوان برنامههای زیادی را اجرایی کرد و خوبی دیگر این فضا این است که دیگر محدود به یک منطقه نیست و میتوان با انجام برنامهها و مسابقات مجازی، فرهنگ بومی مازندران را به مازندرانیهای مقیم کل ایران و همه مردم ایران معرفی کنیم.
به گزارش مهر، هرچند نامگذاری یک روز یا یک هفته به نام روز مازندران برای پاسداشت فرهنگ بومی و محلی، آگاهی و تلنگری به ته دیدِ فراموشی و مرگ فرهنگ محلی است اما در رویاروییِ فرهنگ مدرن با آن همه نور و چراغهای الوان، روشنای شمع فرهنگ بومی برای دیده شدن و خاموش نشدن نیازمند توجه بیشتر سازمانها و حمایت بیشتری است.