حسن مهدوی که طراحی و ترکیب صدای فیلم سینمایی «دشت خاموش» به کارگردانی احمد بهرامی را برعهده داشته است در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه همکاریاش با احمد بهرامی را از فیلم «پناه» ساخته قبلی وی آغاز کرده است، بیان کرد: یکی از موارد مهم برای من در یک فیلم از نظر باند صوتی این است که کارگردان به اورجینال بودن باند صوتی به لحاظ آمبیانس اهمیت بدهد و این اتفاق در فیلم «پناه» به کارگردانی احمد بهرامی رخ داد.
وی ادامه داد: «پناه» در کویر مصر کار شده و این کویر دارای ۲ عنصر باند صوتی یعنی بادها و توریستها است در حقیقت توریستها یکی از عناصر اصلی فیلم «پناه» و کویر مصر بود و من آن زمان پیشنهاد دادم که آمبیانسها را در لوکیشن ضبط کنیم، ایشان با اینکه میتوانست این پیشنهاد را نپذیرد اما قبول کرد و ما سه روز در لوکیشن فیلم مستقر شدیم و آمبیانس را ضبط کردیم این اتفاق برای من مهم بود و اهمیت ویژهای داشت از سوی دیگر نشان داد که احمد بهرامی به اورجینال بودن فیلم خود اهمیت میدهد و بدان پایبند است.
صداگذار «دشت خاموش» با اشاره به اینکه احمد بهرامی برخواسته از مکتب سینمای عباس کیارستمی و شاگرد وی بوده است، بیان کرد: ویژگی جالب این کارگردان این است که همیشه همراه خود کتاب دارد و با دنیای ادبیات، شعر و سینما از مدیوم کتاب ارتباط برقرار میکند. این ویژگی که کارگردان همیشه با حوزه ادبیات و شعر ارتباط خوبی داشته باشد، برای من بسیار مهم است و نکته متفاوت سینمای احمد بهرامی این است که سعی میکند همه قصهها را با الهام از ادبیات ایران و تجربه زیستی خود بنویسد و به صورت فیلم به سینما عرضه کند اینکه هرکس بتواند از تجربه زیستی خود با الهام از قصههای بومی یک اثر شاخص بسازد، ویژگی سینمای ناب و ماندگار دنیاست.
مهدوی با بیان اینکه از زمان نگارش فیلمنامه پروژه «دشت خاموش» با احمد بهرامی گفتگوهایی داشته و متوجه شده است که دوباره با یک اثر ناب روبهرو خواهد بود، مطرح کرد: زمانی که برای نشست و انجام گفتگوهایی درباره فیلم «پناه» به شهرهای مختلف ایران سفر میکردیم، به دنبال انتخاب بازیگر و لوکیشن هم برای «دشت خاموش» بودیم.
«دشت خاموش» فرم و فضایی جهانی دارد
وی با اشاره به اینکه «دشت خاموش» دارای فرم و فضای جهانی است و دنیای آخرالزمانی را به تصویر میکشد، مطرح کرد: این فیلم به لحاظ ادبیات برای من یادآور داستانهای غلامحسین ساعدی است و من هنگام نگارش فیلمنامه همه موارد خوب و اصیلی را که یک اثر هنری باید داشته باشد، در آن میدیدم و ذوق داشتم که این فیلم هرچه زودتر ساخته شود تا در این پروژه هم بتوانم با احمد بهرامی همکاری داشته باشم.
صداگذار پروژه «پناه» با بیان اینکه حضور صدا در «دشت خاموش» بسیار پُررنگ و خوب بود، گفت: هنگام فیلمبرداری «دشت خاموش» با وسایل صدا و ریکوردر، آمبیانسهای مختلف را ضبط میکردیم تا با حال و هوای فیلم درگیر و به جهان فیلم نزدیک شویم چراکه معتقدم همه عوامل فیلم باید بتوانند با جهان فیلم همذاتپنداری و زندگی کنند تا آن اثر، اثر دقیق، درست و کاملی شود. خوشبختانه هم کارگردان و هم سعید بشیری تهیهکننده به این موضوع اهمیت میدادند.
صدا عنصر بسیار مهمی در این فیلم و صداگذاری «دشت خاموش» چالش بزرگ و قشنگی برای من بود چراکه قرار بود یک جهان لامکان و لازمان و آخرالزمانی شنیده و حرفی جهان شمول زده شود مهدوی با بیان اینکه در حوزه صداگذاری این شانس را داشته است که با بسیاری از اساتید این حوزه مانند محمدرضا دلپاک، بهروز شهامت، بهروز معاونیان، حسین مهدوی و… همکاری کند و از آنهای یاد بگیرد، اظهار کرد: ویژگی مهمی که این اساتید در کارهای خودشان داشتند این بود که تلاش میکردند همه متریال صوتی یک فیلم را از آمبیانس گرفته تا افکت و… به صورت اورجینال ضبط کنند. من هم به دلیل آنکه صدا را در سینما با آرشیو صدا شروع کرده بودم یعنی دقیقاً دورانی که دیجیتال سینما را فراگرفته بود و ما صداها را از روی نوارها و دنیای آنالوگ به سیستمهای دیجیتال و کامپیوتر منتقل میکردیم، خوشبختانه با آرشیو اکثر کشورهای دنیا این آشنایی را داشتم.
وی افزود: همیشه آرزو داشتم که بتوانم یک آرشیو کامل ایرانی راهاندازی کنم برای همین برایم مهم این است که در فضا و لوکیشن فیلم قرار بگیرم و تا آنجایی که میتوانم هم از طریق صدابردار که بسیار روی کار صدا اثرگذار است و هم خودم همه موارد لازم برای صداگذاری را ضبط کنم.
صداگذار «هفتاد و شیش دقیقه و پونزده ثانیه با کیارستمی» با بیان اینکه احمد بهرامی و سعید بشیری تصمیم داشتند، در «دشت خاموش» به دلیل آنکه در دنیای آخرالزمانی در گوشهای از تهران فیلمبرداری میشد، هیچ عنصر شهری شنیده نشود و یک جهان برهوت و بی زمان و مکان باشد، عنوان کرد: صدا عنصر بسیار مهمی در این فیلم و صداگذاری «دشت خاموش» چالش بزرگ و قشنگی برای من بود چراکه قرار بود یک جهان لامکان و لازمان و آخرالزمانی شنیده و حرفی جهان شمول زده شود به همین دلیل باید ۲ نکته مهم در آن رعایت میشد اول آنکه هیچ صدای شهری مانند صدای پرنده به دلیل فضای فیلم و سکوت درونی شخصیتها نباید شنیده میشد و این کار را سخت میکرد از سوی دیگر لوکیشن فیلم نزدیک تهران بود و نمیتوانستیم به جز برای شخصیتهای فیلم از آمبیانسهای انسانی استفاده کنیم.
مهدوی ادامه داد: دومین نکته مهم این بود که صدای عناصر مهمی مانند باد و فضای کورههای آجرپزی که آمبیانس خاص خود را دارند، باید ضبط و رعایت میشد در حقیقت احمد بهرامی میخواست در کل کار یک موسیقی درونی شامل صدای باد که با حال آشفته و دگرگونی شخصیتها همراه کند، حضور داشته باشد و این کار را پیچیده میکرد چراکه باید به گونهای آمبیانس باد در فیلم گنجانده میشد که بیننده و شنونده از حضور مدام آمبیانس کورههای آجرپزی و صدای باد خسته نشود اما به دلیل تجربه خوبی که در کار «پناه» با احمد بهرامی داشتم، فضاسازی بهتری صورت گرفت و فضای صوتی متنوعی ایجاد شد.
وی با اشاره به اینکه زمان زیادی صرف صداگذاری «دشت خاموش» شده است، تصریح کرد: تقریباً از زمانی که کار را شروع کردیم تا زمانی که فیلم به جشنواره ونیز رسید، یک سال زمان برد تا فضای کلی فیلم به لحاظ صوتی و بخشهای دیگر از جمله موسیقی آن آماده شود و این زمان به حس و حال و فضای فیلم به لحاظ صوتی کمک کرد همچنین من در این مدت از دوستان و اساتید خودم در حوزه صدا کمک گرفتم تا به فضاسازی بهتری دست پیدا کنم از سوی دیگر لازم میدانم از همراهی عوامل فیلم به ویژه احمد بهرامی که به کار کمک کرد و گروه ۷ نفره خود تشکر کنم.
عجله و شتاب در کار، نتیجه خلاقانهای ندارد
این صداگذار با بیان اینکه هر انسان خلاقی در جهان باید در کار خود صبور باشد و عجله و شتاب نداشته باشد، گفت: برخی از دوستان که اثر خود را برای صداگذاری میآورند، دوست دارند سریع نتیجه بگیرند در حالی که عجله و شتاب در کار نتیجه خلاقانهای ندارد. در این کار احمد بهرامی به دنبال درآمدن فضا و حس فیلم هنگام صداگذاری و موسیقی کار بود برای همین ما بارها فیلم را از ابتدا تا انتها مرور و فضاسازی کردیم، در مراحل مختلف میکس کار از روش کشف و شهود بهره بردیم و به کشفهای صوتی جدیدی رسیدیم که این موارد به نتیجه کار کمک کرد.
مهدوی افزود: اگر یک فرد قصد انجام کار متفاوت دارد باید به خود فرصت بدهد تا با جهان فیلم درگیر شود و با تک تک شخصیتها همذات پنداری کند چراکه هر کس در دیالوگ، آمبیانسهای طراحی شده و قصه نوشته شده یک جهان و یک شخصیت صوتی دارد و میتوان از گوش هر شخصیت فضای فیلم را شنید.
وی تاکید کرد: یکی از ویژگی کار با احمد بهرامی این است که کار خود را با شعرهای عباس کیارستمی و بزرگان ادبیات شروع میکند و این کار در «دشت خاموش» به دلیل جهان کارگری فیلم فعالیت را برای ما قابل تحملتر و حال و هوای فیلم را شاعرانهتر کرد همچنین تعمق و دوستی با جهان ادبیات و شعر به کار و من به عنوان صداگذار کمک کرد در نهایت ما انسانیم، باید از کار خود لذت ببریم و در هر مرحلهای به خلاقیت برسیم.
صداگذار «من می خوام شاه بشم» در بخش دیگری از صحبتهای خود با بیان اینکه اصولاً هر مدیوم هنری باید مخاطب و جهانش را به یک چالش دیالکتیکی بکشاند، بیان کرد: انسان اگر تا اینجای جهان توانسته است حرکت و رشد کند و رو به جلو برود، به دلیل مواجهه چالش برانگیز با خود و جهان هستی است. مهمترین نکته این است که فیلم «دشت خاموش» ما و جهانمان را به چالش میکشد چراکه در حال حاضر جهان جایگاه درستی ندارد، باید به خود بیاید و انسانها باید به گونه دیگری با هم تعامل کنند یعنی از آن جهان تکصدایی بیرون بیایند، همه صداها را بشنوند و همدیگر را ببیند که این موضوع یکی از حرفهای اصلی «دشت خاموش» است.
مهدوی ادامه داد: برخورد عمیق به لحاظ فرم، قصه و فضای فیلم با مساله اختلاف طبقاتی که در جامعه گسترده شده به صورت نمادین و با زبان هنری درد و رنج انسان طبقه کارگر و سودجویی طبقه حاکم یا سرمایه داری جهان را به تصویر و چالش میکشد و نشان میدهد چگونه انسان با اختلاف طبقاتی گستردهای که در جهان شکل گرفته است، از عشق، زندگی و هستی ساقط میشود و همه آرمانها و آرزوهایش از دست میرود. کارگردان میتوانست در این فیلم به شکل سطحی، ساده و ژورنالیسیتی با موضوع برخورد کند اما احمد بهرامی مانند فیلسوف و همه فیلسوفهایی که جهان را ساخته و به چالش کشیدهاند، مساله درد بشری و رنج هستی را با زبان تصویر و به شکل درست به گونهای بیان کرده است که مخاطب بعد از تماشای فیلم در خود فرو میرود همین مساله که مخاطب بعد از تماشای فیلم خود و جهانی را که با آن مواجه است، عمیقتر ببیند و برایش این سوال به وجود آید که آیا جهانی که من به عنوان انسان در آن هستم به درستی پیش میرود یا نه؟ برای سازندگان کافی است و به هدف خود رسیدهاند.
وی در پایان عنوان کرد: ما و جامعه اگر میخواهیم پایمان را فراتر از چیزی که در حال حاضر هست، بگذاریم و حرکت رو به جلو داشته باشیم باید آثاری ساخته و نوشته شود که جامعه را به چالش بکشد و همه ما را دچار سوال کند اما متاسفانه سینما ما و خیلی از حوزهها در حال فرار هستند. اینکه فیلمهایی برای گیشه ساخته شوند، خوب است اما آثاری مانند «دشت خاموش» که برای خنداندن ساخته نشدهاند بلکه قصد دارند جهان و هستی ما را به چالش بکشند باید ساخته شوند چراکه اگر اینگونه آثار تولید شود، جامعه ما ساخته میشود و اگر دیده شود، جامعه دیده میشود و حالش بهتر خواهد شد.