نشست «نقش‌آفرینی دانش‌آموختگان قرآن و حدیث در سبک زندگی قرآنی در جامعه» به همت مرکز مطالعات میان‌رشته‌ای سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست «نقش‌آفرینی دانش‌آموختگان قرآن و حدیث در سبک زندگی قرآنی در جامعه» با دعوت از شادی نفیسی و محمدرضا شاهرودی، اعضای هیئت علمی دانشگاه تهران و سید محمدهادی گرامی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.

این نشست به همت مرکز مطالعات میان‌رشته‌ای سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور، با همکاری سازمان اوقاف و امور خیریه در سالن شهید تقوی سازمان قرآنی دانشگاهیان کشور برگزار شد.

در ابتدای این نشست محمد پارساییان گفت: موضوع جلسه بر اساس طرحی مبنی بر شناسایی نظام مسائل جامعه قرآنی با تمرکز بر شناسایی راهکارهای عملیاتی است. در دانشگاه‌های مختلف حجم زیادی دانشجو در رشته علوم قرآن و حدیث تحصیل می‌کنند، بحث این است که چقدر این علم و دانش در جامعه به هم پیوند خورده است و چقدر منابع درسی و گرایش‌های تأسیس شده با نیازهای جامعه هم‌خوان است و توانسته گامی در مسیر ترویج فرهنگ قرآنی در جامعه بردارد؟ بحث ما درباره قرآن در سبد زندگی مردم است.

اولین بحث این است که سرفصل‌هایی که شما اساتید تدریس می‌کنید، چقدر در حیطه سبک زندگی قرآنی وارد می‌شود و پاسخگوی مسائل این حوزه است؟

در ادامه محمدرضا شاهرودی استاد و عضو هیأت علمی دانشگاه اظهار داشت: دو گونه می‌توانیم به جایگاه سرفصل‌ها نگاه کنیم، یکی سرفصل‌هایی که به حوزه اعتقادات و بنیان‌های فکری مرتبط با سبک زندگی قرآنی در جامعه است و یکی هم واحدهای مربوط به سبک زندگی که جنبه رفتاری، خارجی و عملیاتی و ظهور و بروز دارد. در بخش اول به نظرم که برای خود آن‌ها هم یکسری مبانی و اصول فهمیده می‌شود، از این جهت درست جلو آمدیم و در درس‌هایی که فهم خوب از قرآن را برای دانشجویان‌مان رقم می‌زند ضرورت‌ها رعایت شده است. در بخش آموزه‌های قرآنی هم مثل درس‌های تفسیر و … هم باز خوب جلو آمدیم. در آنچه که قضیه را عملیاتی می‌کند و به سطح خارجی، رفتاری و بیرونی مربوط می‌شود یا در حد صفر یا واقعاً صفر هستیم. چیزی به این عناوین حقیقتاً نداریم که در عمل هم به موضوع سبک زندگی پرداخته باشند. موضوع هم، موضوع نویی است. رویکرد هم در جامعه، رویکرد نویی است. حتی آنجایی که فکر می‌کردم باید راهکار بدهیم، نوشته‌ام اصلاح سرفصل‌های آموزشی‌مان و ایجاد سرفصل‌های مرتبط با سبک زندگی قرآنی و آموزش به دانشجوهایمان، از حیث بیرونی و عملیاتی خیلی دچار ضعف هستیم.

وی ادامه داد: باید ببینیم منظور از سبک زندگی قرآنی و نقش دانش‌آموختگان این است که خودشان انسان‌های قرآنی باشند یا اینکه اینها تأثیرگذاران و اصلاح‌کنندگانی از این حیث باشند، خود این دو جهت مختلف به بحث می‌دهد، به نظرم دانش‌آموخته قرآنی را باید دو گونه از لحاظ نقش او در جامعه نگاه کنیم، یک نقش ذاتی که برای شخص قرآن‌شناس وجود دارد و یک نقش خارجی و تأثیرگذاری‌اش در عالم جامعه و بیرون از وجود خودش، این باور را داریم که کسی که واقعاً در مسیر آموزه‌های قرآنی است در مسیر یک تکامل واقعی است، حدیث پیامبر اکرم (ص) همیشه در ذهنم است که فرمودند کسی که قرآن به او داده شده و فکر کند به دیگران چیز بیشتری داده شده بزرگی را کوچک کرده و کوچکی را بزرگ کرده است.

عضو هیأت علمی دانشگاه کشور بیان داشت: حقیقت این است که اگر دانش‌آموختگان علوم قرآنی در همین مسیری که هستند به خوبی تربیت شوند و آن عواملی که باعث می‌شود تعلیمات در نهاد این افراد اثرشان را بگذارد و ذاتاً از نظر قرآن انسان‌های خوبی شوند، اینها لاجرم اثرشان را در جامعه می‌گذارند و به معنای واقعی قرآن را درست آموزش دهیم وجود نورانی و اثربخشی پیدا می‌کنند، چهار سال فرصت داریم روی دانشجویان لیسانس کار کنیم، تا دکتری هم مجموعاً هفت سال، اگر باور واقعی از قرآن، نهج‌البلاغه و صحیفه را به او بدهیم و دانشجویان را برای زیست قرآنی در جامعه آماده کنیم، هر جا بروند اثر خود را می‌گذارند و مؤثر خواهند بود. مهم تربیت درست ماست و اینجا نقش استاد در عمل خیلی مهم است. کلی آموزه‌های قرآنی وجود دارد، معتقدم همین اندازه هم دانشجویان قرآن‌شناس و معتقد به قرآن و حدیث باشند آثار خود را در جامعه می‌گذارند، اینکه رشته قرآنی مثلاً رشته بی‌تأثیر و بی‌فایده‌ای در جامعه باشد تا این اندازه موافق نیستم، ما به این نتیجه رسیدیم که رشته قرآن و حدیث بهترین رشته برای سازندگی فرزندانمان است، بقیه بحث را مشخص کنید که ما می‌خواهیم سبک زندگی قرآنی در خود دانش‌آموختگان باشد یا تأثیرگذاری‌شان روی سبک زندگی دیگران و اصلاح؟

عدم اجرای صحیح سرفصل‌های درسی رشته علوم قرآن و حدیث

بعد از آن نوبت به سخنان شادی نفیسی عضو هیأت علمی دانشگاه تهران رسید و به ادامه مباحث مطرح شده پرداخت و گفت: در بحث سبک زندگی این نکته را مفروض می‌گیرم اینکه آیا اصلاً رسالت دوره‌های آموزشی مسئله ترویج سبک زندگی هست یا نه؟ من با مفروض گرفتن اینکه در واقع اسناد بالادستی این را به عنوان یک رسالت، نه مستقیم بلکه رسالت جانبی در نظر می‌گیرند. با توجه به اینکه هر مؤسسه آموزش عالی در یک مجموعه‌ای تأسیس می‌شود برای اینکه سطح معلومات یا مهارت‌های شهروندان را بالا ببرد این را هم می‌توان به عنوان یکی از تقاضاهایی که جامعه از دانشگاه دارد، لحاظ کرد و به آن پرداخت. ترویج سبک زندگی اسلامی دو مؤلفه اصلی دارد. اول آگاهی از سبک زندگی است، یعنی یک فرد باید آگاهی‌هایی داشته باشد تا بتواند آن آگاهی‌ها را نشر دهد. مؤلفه دوم شیوه‌های ترویج و تأثیرگذاری است، اگر از لحاظ آگاهی از سبک زندگی اسلامی سرفصل‌های رشته علوم قرآن و حدیث را در نظر بگیریم، اول باید نگاه کنیم سبک زندگی اسلامی دقیقاً یعنی چه؟ سبک زندگی اسلامی با تعریفی که ما می‌کنیم یعنی حضور آموزه‌های اسلامی و قرآنی در تمام شئون زندگی. این شئون زندگی بسیار متغیر است، نمی‌توان هشت واحد درسی گذاشت و گفت که می‌خواهیم سبک زندگی قرآنی را به دانشجویانمان یاد دهیم. باید در همه شئون زندگی به آن پرداخت، کاری که رشته علوم قرآن و حدیث تلاش کرده انجام دهد. تلاش کرده دانشجوی کارشناسی را در استفاده از منابع اسلامی که قرآن و حدیث هستند، توانمند کند. به خاطر اینکه هر کسی مسائل خودش را دارد و جامعه، مسائل مختلفی دارد، نمی‌شود تمام اینها را تک تک آموزش داد باید شیوه بهره‌گیری را آموزش داد.

عضو هیأت علمی دانشگاه تهران افزود: ترویج سبک زندگی اسلامی یک مؤلفه دیگر هم دارد و آن هم آشنایی با شیوه‌های ترویج و تأثیرگذاری است، در یک جنبه‌ای که در این برنامه‌ها بسیار ضعیف است، تفکر انتقادی و برخورداری از چنین تفکری است، به طور کلی این در برنامه آموزشی بسیار ضعیف است، اگر قرار باشد کسی بتواند از یک دستورالعملی استفاده کند، باید یاد بگیرد که کجا چگونه باید برخورد کند، موارد چالشی را شناسایی کند، با چالش‌ها چگونه مواجه شود، روش‌های حل مسئله را بلد باشد.

وی با بیان اینکه در عرصه مسائل دینی یکی از مهم‌ترین موارد تعارض‌های اخلاقی است، ادامه داد: یعنی چالش‌هایی که در بحث تعارض‌های آموزه‌های اخلاقی اتفاق می‌افتد، هیچ جا این بحث‌های نقادی، حلاجی و انتقادی مورد بررسی قرار نمی‌گیرد، شیوه‌های تأثیرگذاری، شناخت ویژگی‌های مخاطبان، استفاده از رسانه، شیوه‌های مناظره و گفت‌وگو، همه از نوع اطلاعات و مهارت‌هایی است که دانشجو باید به آن مجهز شود تا بتواند یک فکر را ترویج دهد، برنامه کارشناسی اینگونه طراحی شده که سه مجموعه اختیاری در نظر گرفته که در واقع رسالت پرداختن به بخشی از این موارد را به آن‌ها واگذار کرده است، دو مجموعه اختیاری دبیر و مربی قرآن و حدیث است و یک مجموعه فرهنگ و رسانه است که در آن برنامه‌ها یکسری آموزش‌های تخصصی در خصوص این موارد آمده مثل ویژگی‌های رشد، روانشناسی مخاطب، استفاده از رسانه و اینها بعضاً ذکر شده ولی مجموعه‌های اختیاری خیلی کم اجرا می‌شوند، مراکزی که اینها را اجرا می‌کنند بسیار اندک هستند و خیلی گسترده نیستند، بیشتر دانشگاه‌ها و مؤسسات آموزش عالی همان رشته مطالعات قرآنی را اجرا می‌کنند، حتی حدیثی را هم خیلی کم اجرا می‌کنند، و آن مجموعه آخر که فرهنگ و رسانه است کلاً سرفصل هم ندارد فقط عنوان دارد، یعنی اصلاً این اتفاق نمی‌افتد، به نظر می‌رسد که این بخش دوم کاملاً ضعیف است و عموم فارغ‌التحصیلان ما در رشته‌های علوم قرآن و حدیث از مهارت‌ها و اطلاعات لازم در این جنبه دوم برخوردار نیستند.‌