خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: در تمام نوشتههای جامعهشناختی درباره سلبریتی (چهره، ستاره و ... ) به نقش، توانمندی و قدرت و ضریب نفوذ آنها در جریانسازی اجتماعی اشاره شده است. اینچهرههای مشهور در طی فرایند جامعهشناسانه، هم میتوانند در قامت نماینده یک نگرش جمعی به شمار روند و هم در راستای امیال فردی خود عمل کنند.
سلبریتیها گاهی کارگزار فرهنگی و سیاسی میشوند، گاه به عنوان رسانه اجتماعی مد نظر قرار میگیرند، زمانی در عرصه اقتصاد و تبلیغات نقشآفرینی میکنند، در مواقعی به خدمت صاحبان کسب و کار در میآیند و گاهی هم در پیشبرد اهداف اجتماعی، فرهنگی و خیرخواهانه تأثیر شگفتانگیز و ماندگاری دارند.
سوگل مشایخی جامعهشناسی فرهنگی در یادداشتی کوتاه که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته، به فرصتها و تهدیدهای پدیده سلبریتی از منظر فرهنگی و با نگاه جامعهشناسانه پرداخته و به قدرت این نیروی عظیم اجتماعی اشاره کرده تا ضمن بیان اهمیت و ارزشمندی بالقوه این گروه، ریشههای افول آنها نیز بازخوانی شود.
مشروح متن اینیادداشت در ادامه میآید:
سقوط و یا شکست چهرههای مشهور در دنیای معاصر، به نقش و جایگاه متفاوت و طی نمودن مسیر آنها از یک نقطه به نقطهی دیگر بستگی دارد و بر اساس همین نسبی بودن، شرایط و تعاریف متعددی را شامل میشود. در گزینهی نخست، وضعیت یک چهره نسبت به ایدهآل و تعریفی که از سلبریتی در ذهن خود اوست سنجیده و به تعبیری سقوط یک ستاره به نسبت آن چه که باید باشد ارزیابی میشود. سقوط در شکل دوم بر مبنای زمان حال و گذشته سلبریتی بررسی میشود و وضعیت کنونی ستاره نسبت به آن چه در گذشته بوده است، مد نظر قرار میگیرد. از آن جا که زندگی هر انسانی با فراز و نشیبهایی همراه است، این مقایسه ممکن است موقتی و گذرا باشد و از همین روی الزاماً به معنای سقوط نخواهد بود. چرا که سقوط فرد از جایگاه خود در صورتی پذیرفته است که دائمی و پیشرونده باشد. سقوط در گزینهی دیگر در بررسی وضعیت یک ستاره نسبت به دیگر ستارگانی که زمانی همطراز او بودهاند سنجیده میشود. از آن جا که شرایط هر فرد و مسیر رشد یا افول او متفاوت و قابل تعمیم به دیگری نیست، بنابراین معیاری برای قیاس صعود یا افول یکی بر دیگری نیست و سقوط و ناکامی در این مورد نیز ممکن است نسبی قلمداد شود.
اما مهمترین عامل سقوط حرفهای، در موضوعات و انحرافات اخلاقی و انسانی ریشه دارد و عدم رعایت و پایبندی به مسائل اخلاقی مانند ریاکاری، کبر، غرور، خودشیفتگی، برتریجویی و مسائل دیگری که در عرف اخلاقی پذیرفته نیست، از عوامل مهم این سقوط قلمداد میشوداما از منظر مفاهیم جامعهشناسی، سقوط سلبریتیها از دو جنبه قابل بررسی است که هر کدام از آنها به نوع نگرش ستاره از معنای سقوط وابسته است. در دیدگاه اول سقوط ستاره از منظر خود او دیده میشود. سقوط در این شکل از منظر جامعه به وقوع نپیوسته و یا این که هنوز نمود بیرونی پیدا نکرده، اما فرد از درون به سقوط روحی و اخلاقی رسیده است. اما از جنبهی دوم، سقوط سلبریتی از دیدگاه اجتماع عیان است و نمود بارزی مییابد.گاهی ستاره خود را در اوج میبیند در حالی که جامعه او را در خطر انحطاط و سقوط میداند. در بسیاری از این موارد خود ستاره از درستی این قضاوت بیاطلاع است و یا آن را نمیپذیرد. اگر اتفاقی که در این شرایط برای یک ستاره رخ داده، قیاس نادرست یا بررسی شرایط موقتی او نباشد و سقوط قلمداد شود، نوع و محدودهی آسیبپذیری سقوط در چند گروه طبقهبندی و دلایل آن روشن خواهد شد که در این میان میتوان به سقوط حرفهای، سقوط اجتماعی، سقوط روحی و سقوط معنوی سلبریتیها اشاره کرد.
به طور کلی سقوط حرفهای در سه عامل ریشه دارد. یکی آن که آگاهی فرد به اندازهی موقعیت او افزایش نمییابد. سلبریتی اطلاعات و تجارب خود را برای همیشه و هر موقعیتی کافی میداند، در جهت افزایش و بهروزرسانی دانش خود تلاشی نمیکند و حتی از تجربههای دیگران نیز بهره نمیبرد و همین امر به شکست و یا سقوط او میانجامد. دلیل دوم سقوط حرفهای ستارهها، در انتخاب اشتباه و غیرتخصصی آنها و تکرار و استمرار این اشتباهات بررسی میشود. اما مهمترین عامل سقوط حرفهای، در موضوعات و انحرافات اخلاقی و انسانی ریشه دارد و عدم رعایت و پایبندی به مسائل اخلاقی مانند ریاکاری، کبر، غرور، خودشیفتگی، برتریجویی و مسائل دیگری که در عرف اخلاقی پذیرفته نیست، از عوامل مهم این سقوط قلمداد میشود. این دلایل به قدری حائز اهمیت است که میتواند بر سقوط شأن و منزلت و پایگاه اجتماعی چهرهها نیز مؤثر باشد و به انواع دیگر سقوط از جمله سقوط اجتماعی، سقوط روحی، سقوط معنوی و سقوط تاریخی آنان هم منجر شود.
سقوط اجتماعی در زمانی رخ میدهد که سلبریتیها به هنجارها یا ارزشهای جامعه توجهی ندارند. اگر چه در مواردی این ارزشها را در منظر عمومی بیان میکنند، اما از سویی اعتقاد و تعهدی به ارزشها ندارند و آن را در زندگی شخصی خود نادیده میگیرند و بر همین اساس به نفاق و دوریی یا انحطاط اخلاقی در امور فردی و عمومی محکوم و از منظر اجتماعی مطرود و حذف خواهند شد.
زمانی که سلبریتی به فروپاشی درونی میرسد، به مرزهای سقوط روحی و احساسی نزدیک میشود. این سقوط هنگامی اتفاق میافتد که تمامی ابعاد شخصیتی یک ستاره به صورت متوازن و همگام رشد نکرده است. ورود و حضور یک عامل و انگیزه جدید بدون آمادهسازی بستر فرهنگی مرتبط و تأثیرگذار و یا توانایی کاربرد درست آن که در مفهوم جامعهشناسی «تأخر فرهنگی» خوانده میشود، میتواند بهعنوان یکی از دلایل این شکست و ناکامی بر شمرده شود. بهعنوان مثال هنگامی که پدیدهای در عرصهی تکنولوژی وارد فرهنگ عمومی جامعه میشود و عناصر دیگر جامعه -مانند بسترهای فرهنگی، اجتماعی و رسانهای- با آن تناسب و همخوانی ندارد و همزمان با آن رشد نمیکند، به تأخر فرهنگی منجر میشود.
تأخر فرهنگی در مورد چهرههای مشهور به گونه دیگری هم تجلی مییابد. در این گزینه تنها یکی از ابعاد توانمندی و شخصیتی فرد رشد میکند و ممکن است آن ستاره در یکی از رشتههای تخصصی به مقام استادی هم نائل شود، اما سایر ابعاد شخصیتی او در حد پایین باقی بماند. به تعبیری این ستارهها شخصیتهای کاریکاتوری مییابند و همان گونه که در کاریکاتور ممکن است در یکی از اجزای صورت و اندام اغراق شود، یکی از وجوه شخصیتی این سلبریتیها هم بزرگنمایی میشود.
شاید از همین جهت است که بسیاری از ستارگان در اوج شهرت، ثروت و محبوبیت، در زندگی فردی و خانوادگی و اجتماعی خود با چالشهای فراوانی مواجهند و به روابط متعدد عاطفی روی میآورند و در مواردی هم دست به خودکشی -یا دیگر کشی- میزنند. عدم رشد متناسب روحی، تنزل موقعیت حرفهای، اجتماعی و شخصیتی سبب شکلگیری چهرههای اغراقآمیز کاریکاتوری و سقوط روحی فرد خواهد شد.
نمونه دیگر آن که بازیگران، خوانندگان، کارگردانان و ستارههای بزرگ دنیا که در اوج ثروت و محبوبیت و شهرت هستند، به دلیل تأخر فرهنگی به مشروبات الکلی و مواد مخدر روی میآورند و به خاطر افراط در مصرف آن جان خود را از دست میدهند.
اما منظور از سقوط معنوی سلبریتیها زمانی است که آنها در اوج شهرت به چنان حدی از خودشیفتگی میرسند که حتی وجود منبع آفرینش را منتفی میدانند و همهچیز را از آن خود و در خدمت خویش میخواهند. نتیجه اینتفکر به سقوط معنوی سلبریتی میانجامد و آنها پس از رشد و رسیدن به جایگاه بزرگ خود، تمام آن چه در طی این مسیر رخ داده است را انکار میکنند. آنها منشأ و مسیر رشد خود را بیتأثیر دانسته و تمام شهرتشان را ناشی از قدرت و عملکرد خود میدانند.
بدیهی است که بیان انواع سقوط، شامل تمام سلبریتیها نمیشود و ممکن است هیچکدام از این موارد برای یک ستاره رخ ندهد.
ستارهها میتوانند با افزایش دانش و آگاهی، معاشرت با افراد مقبول و صاحب اندیشه، توجه به مسائل اخلاقی و هنجارهای اجتماعی و توسل به مراقبه و امور معنوی از هرگونه ناکامی و شکست در امان بمانند و در آموزش و ارتقاء بینش مردم جامعه نقشآفرین باشند.
نتیجه آنکه عدم توجه به انواع سقوط در سلبریتیها به سقوط تاریخی آنها منجر میشود. در اینسقوط، ستارهها به تاریخ انقضای خود میرسند و به قدری بدنام و منفور و مطرود میشوند که همانند چیزی که اصلاً وجود نداشته است، حذف و فراموش و در گذر تاریخ محو و ناپدید میشوند.
این سقوط در حقیقت، نتیجه و در بردارنده تمامی سقوطهای دیگر است که بر هم تأثیر گذاشته و سبب شده تا انحراف و ناکامی در یک گزینه -به دلیل عدم آسیبشناسی و رفع انحراف در زمان مناسب- بر سایر موقعیتها اثر بگذارد و سلبریتی در زمینههای حرفهای، روحی، اجتماعی و معنوی به میزانی از انحطاط برسد که به بدنامی، حذف و سقوط تاریخی او منجر شود.