در نشست پاسداشت فرهنگ و تمدن ایران زمین که به بررسی حکومتهای اشکانیان و ساسانیان اختصاص داشت یکی از سخنرانان گفت: نگاههای کهنه به تاریخ باعث تحریف آن می‌شود. بدین رو می بایست بر بازنگری در تاریخ و نگاه تازه به آن اهتمام داشت.

به گزارش خبرگزاری مهر، آخرین نشست پاسداشت فرهنگ و تمدن ایران زمین به بررسی حکومتهای اشکانیان و ساسانیان اختصاص داشت که عصر دیروز چهارشنبه 24 مرداد در مرکز همایشهای مجموعه فرهنگی هنری تهران برگزار شد.

سخنرانان این نشست کاظم سلطانی و امید عطایی فرد موضوعات بحث را به سه بخش الکساندر مقدونی و اسکندر ایرانی،ستایش تمدن ایران توسط غربی ها و سیمای راستین ساسانیان تقسیم کردند.

کاظم سلطانی در ابتدا با اشاره به اینکه نگاههای کهنه به تاریخ باعث تحریف آن می شود، بر لزوم بازنگری در تاریخ و نگاه تازه به آن تاکید کرد و گفت : آن چه از تاریخ ما در دوران باستان باقی مانده متعلق به نوشته های مورخان رومی و یونانی است و ما باید برای کسب حقانیت نیاکانمان در جهان و حفظ آثار آنها مبارزه کنیم.

وی در ادامه گفت : در گذشته غربیها هر جا که می رفتند نشانی از ایران می دیدند، به همین دلیل سعی کردند که به تحریف تاریخ ایران کمک کنند، چرا که جهان باستان جهانی ایرانی بوده است.

سلطانی در ادامه به سلسله اشکانیان پرداخت و گفت : آنها در منطقه پارت (خراسان امروزی)زندگی می کردند. آثار باستانی این سلسله "سکه " است که تاریخ این حکومت از روی سکه ها قابل شناسایی است اولین فرمانروای این حکومت "اشک اول" بود و همه فرمانروایان این سلسله از تبار این پادشاه بودند و دامغان پایتخت حکومت اشک دوم بوده است.

سلطانی در ادامه اظهار داشت: بزرگترین اشتباه اشکانیان، جنگهای طولانی آنها با رومیان بوده که سیصد سال آن توسط مورخین یونانی ثبت شده است. همین جنگها است که باعث می شود اشکانیان سقوط کنند و مردم اردشیر ساسانی را به پادشاهی بپذیرند.

این پزوهشگر تاریخ  ویزگی های مثبت اشکانیان را امروزی بودن حکومت آنها و رعایت قوانین مردمی و انعطاف آنها در خصوص مذهب دانست و گفت که اشکانیان پیرو میترائیسم بودند و در ابتدا با هخامنشیان که مزدا پرست بودند دچار اختلاف شدند ولی به مرور این اختلاف از بین رفت و هر قومی با هر مذهبی به راحتی در کشور زندگی می کرد. سلطانی گفت : در کتابهای درسی آمده که اسکندر مقدونی سبب تخریب تخت جمشید شد و آن را آتش زد، اما عده ای از پژوهشگران بعد ها در این باره تحقیق کردند و خلاف آن را یافتند برای دست یافتن به داستان الکساندر و اسکندر لازم است که این دو را از هم جدا کنیم.

وی افزود: اسکندر نامی ایرانی است و در تاریخ ده ها اسکندر داریم. افسانه و استوره و قصه و تاریخ را با هم ادغام نکنیم و اجازه ندهیم رمان های تاریخی در مطالعات ما تاثیربگذارند. به کتاب های ایرانی و نقل قول بزرگانی مانند ابوریحان بیرونی استناد کنیم.غرب در برابر واقعیت زندگی اسکندر واکنش نشان می دهد و با فیلم ها و مقاله بسیار سعی در تحریف واقعیت دارد. ماجرای الکساندر مقدونی یک افسانه است و واقعیت تاریخی ندارد، همان طور که جواهر لعل نهرو به آن اشاره کرده است.

امید عطایی فرد دیگر سخنران نشست در ادامه برنامه درباره ساسانیان صحبت کرد و گفت : این قوم، مظلومترین سلسله تاریخ ایران هستند به این دلیل که با سقوط ساسانیان،سقوط ایران هم آغاز می شود.

وی اظهار داشت: این که می گویند ساسانیان در تاریخ دست برده اند درست نیست و نسخ تاریخی این حکومت،منابع اندیشمندان ایرانی آن دوران بوده است.ساسانیان تعصبات دینی نداشتند،به عنوان مثال در دانشگاه جندی شاپور مسیحیان نیز درس می خواندندوفردوسی هم در شاهنامه از این حکومت تعریف کرده است.اختلاف طبقاتی در زمان ساسانیان وجود نداشته و طبق منابع تاریخی خواندن و نوشتن برای همه آزاد بوده است.

این پزوهشگر تاریخ گفت که اردشیر بابکان نظام نوینی را در این سلسله ایجاد می کند که از ایران وارد غرب می شود.

وی گفت : اقتصاد ساسانیان ترکیبی ازسرمایه داری و سوسیالیسم بود و نکته بسیار جالب در این حکومت این است که همه مردم بیمه بودند، بدون این که حق بیمه و عوارض پرداخت کنند.

همچنین عطایی فرد با اشاره به حضور زنان در این سلسله گفت که تحصیل و کار برای زنان آزاد بوده است و دو زن درزمان ساسانیان به حکومت ایران رسیدند.نقطه سقوط ساسانیان باپدر کشی "شیرویه"پسر بی خرد خسروپرویز شروع می شود و این سلسله در سراشیبی نابودی قرا رمی گیرد.