به گزارش خبرگزاری مهر، جلسه نقد و بررسی رمان «بی نام پدر» نوشته سید میثم موسویان با حضور نویسنده و رضا جوان آراسته از نویسندگان و کارشناسان و به عنوان منتقد روز شنبه در سالن اجتماعات انتشارات کتاب جمکران برگزار شد.
در این جلسه که با حضور جمعی از نویسندگان و علاقه مندان به ادبیات برگزار شد ابتدا رضا جوان دو مساله اساسی و ویژگی بارز کتاب را بیان کرد و گفت: تسلط آقای موسویان نسبت به شخصیت ها قابل تحسین است. گویی که با شخصیت ها زیست مشترک داشتند و شاید دانش روانشناسی ایشان به این شخصیت پردازی خوب و عمیق کمک کرده است.
وی مساله دوم و قابل توجه در این رمان را روایت پیچیده و درهم تنیده ذکر کرد و افزود: نویسنده به تک تک روایت ها مسلط و آنها را به خوبی پردازش کرده است.
در ادامه جوان تصریح کرد: ترکیب این دو مساله یعنی پیچیدگی حاصل از شخصیت پردازی درست با پیچیدگی حاصل از روایت، رمانی را رقم زده که خواننده را به تلاش و کشف داستان وادار می کند و او را تا انتهای رمان با خود همراه می سازد.
پس از صحبت های جوان، سید میثم موسویان گفت: دلیل تسلط بر شخصیت پردازی و عمیق بودن و آشنا بودن شخصیت ها این است که من بخش بزرگی از دغدغهام برای نوشتن «بینام پدر» این بود که درباره بافت سنتی، آشنایان و آدمهای زیستبوم خودم یعنی همدان بنویسم. به این ترتیب شخصیتهایی معادل پدر و داییهایم در این داستان حضور دارند. یعنی شخصیت محمود که در داستان میبینید را به خاطر عشق و محبت به پدرم خلق کردم. در کل آدمهای این داستان، کسانی هستند که جلوی چشمم هستند و به همین دلیل است که به این خوبی توانسته ام آنها را به مخاطب معرفی کنم.
موسویان در ادامه صحبت هایش به مفاهیم و محتوای داستان «بینام پدر» اشاره و اضافه کرد: شخصیت اصلی داستان، یک کشمکش روانشناختی بر سر حلالزاده بودنش دارد که این کشمکش و درگیری در نهایت با توجه به آن حدیث پیامبر (ص) که هرکه علی (ع) را دوست دارد، حلالزاده است، حل میشود. یکی از ابعاد داستان، همین حدیث است. این، یکخط فرعی برای داستان اما یکخط اصلی اعتقادی و باوری است. در داستان «بینام پدر» خردهقصههای رستم و سهراب، بهلول و عقده ادیپ فروید هم وجود دارند که من سعی کردم در لایه های زیرین متن به آنها اشاره کنم.
درپایان نویسنده به سوالات حاضرین در جلسه در مورد تجربه های نوشتن و زیست نویسندگی پاسخ داد.
اخیراً رمان بی نام پدر که در جشنواره انقلاب سال ۱۳۹۹ قابل تقدیر، برگزیده جشنواره قلم زرین و نامزد جایزه شهید اندرزگو در سال ۱۴۰۰ شده به چاپ چهارم رسیده است.