به گزارش خبرنگار مهر، انتشارات آگاه پنجمین چاپ کتاب «بازگشت به اسپینوزا: بدنها، تودهها، قدرت» نوشته وارن مونتاگ و ترجمه فواد حبیبی را با شمارگان ۲۲۰ نسخه، ۲۳۶ صفحه و بهای ۶۰ هزار تومان منتشر کرد. نخستین چاپ این کتاب سال ۱۳۹۷ با شمارگان ۵۵۰ نسخه و بهای ۳۰ هزار تومان منتشر شده بود. چاپ پیشین (چهارم) این کتاب نیز سال گذشته (۱۳۹۹) با شمارگان ۲۲۰ نسخه و بهای ۴۵ هزار تومان منتشر شده بود.
کتاب شامل چهار فصل به ترتیب با این عناوین است: «کتاب مقدس و طبیعت: مادیت نص کلام»، «دیدن بهتر و انجام دادن بهتر: چرا انسانها با همان تئوری برای بندگیشان میجنگند که برای رستگاریشان؟»، «بدن انبوه خلق» و «هابز و لاک». فصل آخر کتاب شامل دو بخش بسیار مهم است: «هابز: انبوه خلق نمیتواند دست به عمل بزند» و «اسپارتاکوس در مقام خودکامه: ترس لاک از انبوه خلق».
وارن مونتاگ، متفکر مارکسیست و از اصحاب لویی آلتوسر بود. رویکرد و اقبال مارکسیستها به اسپینوزا شاید از میانههای دهه ۱۹۶۰ آغاز شد. در آن دوران آلتوسر بیان کرد او و دیگر کسانی که کتاب «خوانش سرمایه» را نوشتهاند، همگی اسپینوزایی هستند. از همین دوران نیز پرسشهای فراوانی از نسبت میان مارکس و اسپینوزا مطرح شد و ترکیب «مارکس، هگل» به ترکیب «مارکس، اسپینوزا» تطور پیدا کرد. ژیل دلوز، فیلیکس گاتاری، آنتونیو نگری، مایکل هارت، پییر ماشری و… نیز از جمله کسانی بودند که در راستای تقویت مارکسیسم بر اساس نظام فکری اسپینوزا کوشیدند.
چرخش نئومارکسیستها از هگل به اسپینوزا باعث طرح مسائل جدیدی شد و همین نکته باعث شد تا مساله معاصریت اسپینوزا مطرح شود. مسالهای که بسیاری از نئومارکسیستها بر آن تاکید کردند. اما معاصر بودن اسپینوزا به چه معناست؟ یکی از پاسخهای رایج در این باره اشاره به بحران تفکر رهایی بخش است. اما در پاسخ به این سوال به قول مترجم کتاب اگر بخواهیم از خود اسپینوزا پیروی کنیم، هم زمان با معاصر بودن و احیای وی در صفت تفکر، باید به دلیل ظهور این پدیده در صفت امتداد و جهان بدنها نیز اشاره کنیم.
اینجاست که پای مجموعهای از مباحث درباب تعریف و تبیین نظم کنونی به میان میآید که بسی بهتر از صرف وجود بحران در تفکر و عمل رهایی بخش و لزوم پر کردن شکافهای آن میتواند این اقبال گسترده به اسپینوزا را در نیم سده اخیر توضیح دهد. از مهمترین این مباحث میتوان به گذار تدریجی از جوامع انضباطی به جوامع کنترلی یاد کرد، جایی که منطق سلطه و بندگی از نهادهای اجتماعیای چون کارخانه، مدرسه، کلیسا و… به سرتاسر عرصههای حیات اجتماعی بسط پیدا میکند. همین گذر دستمایه بحثهای مهمی شد که در نظام فکری و کتابهای بسیاری از نئومارکسیستها قابل مشاهده است.
*مهران کامل مستعلی بیگلو