خبرگزاری مهر -گروه استانها: جامعه ما جامعه آرمانها است و شعارهای زیبایی داریم که همگی امیدواریم روزی جامه عمل بپوشند ولی در برخی مسائل به حلقه گم شده تبدیل شده است. عمل به شعارها و فعالیتی که در نهایت ما را به سرمنزل مقصود برساند در گیرودار هزاران راه پر پیچوخم ازجمله جادههای اداری کاری و بروکراسی گم است.
هفته افراد دارای معلولیت فرصتی است تا با بازخوانی مشکلات بخشی از یک جامعه بررسی کنیم که امروز چقدر در ناتوانیهای این قشر مشارکت داشته و به جای اینکه زمینه رفع نیازهای آنان را فراهم کرده باشیم، خود عاملی برای افزایش این ناتوانیها بودهایم.
تسهیل سازی زندگی این افراد را همیشه فریاد زدهایم اما نگاه شعاری به این ماجرا سم مهلکی است که جز افزایش درد برای افراد دارای معلولیت نتیجه دیگری نداشته است.
این قشر از جامعه بارها توانمندی خود را در عمل فریاد زدهاند اما ما هرگز رفع مشکلات آنان را در عمل نشان ندادهایم.
هزینههایی که روند درمان را کند میکنند
بهار مادر یک پسر ۱۲ ساله است، پسرش با اختلال اوتیسم بسیار شدید متولد شده، در ۴ سالگی اولین قدمهایش را برداشته و هنوز تکلمش کامل نشده ولی نگاهش اختلال گفتاریاش را جبران میکند، نگاه زیبایی که کلام را از کار میاندازد.
پسر حساسیت زیادی به خیلی از چیزهای دارد که یک فرد معمولی حتی نمیتواند تصور کند که چنین اختلالهای وجود دارد، صداهای بلند به او آسیب میزند، تحمل برخی از طعمها را ندارد، بدنش بسیار آسیبپذیرتر از یک فرد عادی است و خیلی از مشکلات دیگر که زندگی روزمره را مختل کرده است.
بهار اما هرگز مشکلات فرزندش را پایان کار ندانسته و در تمام این سالها پرستار شبانهروزی فرزندش بوده، کاردرمانی، گفتاردرمانی و امروز هم تدریس بیوقفه به فرزندش را به عهده گرفته تا بخشی از این ناتوانیها را بپوشاند بااینحال یکی از سختترین تجربههایی که تحمل میکند مشکلات مالی است که فشار را دو چندان کرده است، او توضیح میدهد: خدماتی نظیر کاردرمانی و گفتاردرمانی که رضا هنوز به آنها بهصورت مداوم نیاز دارد تحت بیمه درمانی نیستند، خیلی وقتها به خاطر مشکلات مالی نتوانستهام این خدمات را برای پسرم بگیرم و خودم را در برابر خیلی از مشکلات او که هنوز هم ادامه دارند مقصر میدانم.
وی میگوید: هزینهها کمرشکن هستند، رضا تنها فرزند من است و با اینکه به کودکان و داشتن فرزندان متعدد علاقه دارم مشغله زیادم در درگیری با مشکلات پسرم از شوق و توان بار دیگر مادر شدن را از من میگیرد.
بیمهها هزینه ابزار توانبخشی را پوشش نمیدهند
بهناز جز معلولینی است که هرگز اجازه نداده معلولیت فعالیتهایش بهخصوص فعالیتهای اجتماعیاش را مختل کند بااینحال بسیاری از بیمهریهایی که از سوی جامعه به معلولین اعمال میشود گلایه دارد.
یکی از مشکلات قابلتوجهی که بهناز از آنها سخن میگوید افزایش هزینههایی است که در سالهای اخیر به او و جامعه معلولین تحمیل شده است، او توضیح میدهد: من در دست چپم پروتز دارم، پروتزی که در سال ۱۳۹۷ با هزینه یکمیلیون و ۲۰۰ هزار تومانی تهیه کردهام اما امروز با این افزایش هزینهها بیش از ۳ برابر رشد قیمت داشته و حتی کیفیتی که در گذشته داشتهاست را هم نمیتوانم تهیه کنم.
او ادامه میدهد: تنها مرکزی که در استان قزوین خدمات پروتز ارائه میدهد هلالاحمر است که پروسه کارشناسی آن طولانی است و کیفیت ارائه شده با تهران و زنجان قابل قیاس نیست، اگر یک فرد معلول بخواهد تا مثلاً تهران برود و پروتز تهیه کند هزینههای رفتوآمد، عدم مناسبسازی شهر برای تردد معلولین و… را هم باید به دوش بکشد.
وی به غیر بیمهای بودن خدمات مربوط به معلولین هم اشاره دارد و توضیح میدهند: هیچیک از بیمههای خدمات درمانی هزینه تهیه ابزار توانبخشی نظیر ویلچر، اعضای مصنوعی، عصا، واکر و… را پرداخت نمیکنند و تنها برخی از بیمههای تکمیلی آنهم بخشی از هزینه را در اقساط میپردازند که برای همین پرداخت هم باید پروسه کارشناسی و برگزاری کمیسیون پزشکی طی شود.
بیمهها باید مکلف به پرداخت هزینه ابزار توانبخشی شوند
رؤیا بابایی در گفتوگو با خبرنگار مهر اظهار کرد: افراد دارای معلولیت با مشکلات زیادی روبهرو هستند که افزونی هزینهها بهصورت مداوم در زمینههای مختلف روزبهروز بر مشکلات آنها میافزاید.
این کارشناس حوزه معلولین عنوان کرد: مستمری ماهانه یک معلول ۳۰۰ هزار تومان است اما هزینههای دارو و درمان برای یک معلول ممکن است ماهانه بیش از ۳ میلیون تومان باشد.
وی تصریح کرد: یکی از راهکارهایی که میتوان در جهت تعدیل هزینهها از آن بهره برد مکلف نمودن بیمهها به تحت پوشش قرار دادن خدمات و امکانات توانبخشی است.
هیچیک از بیمههای خدمات درمانی هزینه تهیه ابزار توانبخشی نظیر ویلچر، اعضای مصنوعی، عصا، واکر و… را پرداخت نمیکنند
بابایی یادآور شد: فراموش نکنیم این هزینهها هزینههای روزمره نیست و یک معلول از یک پروتز و یا مثلاً ویلچر سه تا چهار سال استفاده میکند.
این خبرنگار حوزه معلولین خاطرنشان کرد: استفاده از پروتزهای دسته چندم و ابزار بیکیفیت میتواند معلولیت و آسیب ثانویه به همراه داشته باشد درحالیکه کمک بیمهای به معلولان میتواند تا حد زیادی آرامش خاطر برای معلولان به همراه داشته باشد و از تحمیل هزینههای دوباره و چندباره به سیستم درمان جلوگیری نماید
سقف پرداختهای بیمهای را برای کمک به معلولین در نظر میگیریم
راحله جاتن، معاون توانبخشی بهزیستی استان قزوین در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به این موضوع که بهزیستی تمام تلاش خود را به کار میبرد تا با توجه به منابع در اختیار خود بهترین خدمات را به معلولین ارائه دهد اظهار کرد: تجهیزات توانبخشی بسته به نوع معلولیت متفاوت است بااینحال بهزیستی تلاش میکند بهترین نوع ابزار با توجه به امکانات و منابع مالی خود را تهیه کند.
وی ادامه داد: بسیاری از وسایل توانبخشی که معلولین از آنها استفاده میکنند امروز با نوآوریهای فنّاوری بهروزرسانی شدهاند مثلاً ویلچرهای برقی در بازار موجود هستند و انتظار معلولین از ما این است که کمک کنیم تا این وسیله را تهیه کنند، باید گفت که بیمهها زیر بار این هزینهها نمیروند و توان بهزیستی هم در حد تهیه وسایل مناسب با دانش ارتوپدی است.
معاون توانبخشی بهزیستی استان قزوین گفت: از طرفی بیمهها یک سقف پرداختی در تهیه اورتز و پروتز دارند و ما تلاش میکنیم معلولان از سقف این کمک پرداختها و سقف دستورالعملها بهره ببرند.
وی به قرارداد همکاری بین هلالاحمر و اداره بهزیستی قزوین نیز اشاره کرد و گفت: هلالاحمر در تهیه اقلام موردنیاز معلولان قیمتهای دولتی را اعمال میکند ولی با عقد قرارداد با بهزیستی هزینهها را از این میزان نیز تعدیل کرده است، بدیهی است که سازمان بهزیستی آمادگی دارد در جهت خدمات بهتر و ارزانتر به معلولین با نهاد و سازمانهایی که حاضرند در این راه قدم بردارند همراهی و همکاری کند.
به گزارش خبرنگار مهر افراد دارای معلولیت بخشی از جامعه ما هستند که ناخواسته با محدودیتهایی روبهرو هستند، جامعه باید تلاش کند از حجم مشکلات پیش روی این افراد بکاهد و این اقدام را برنامههای نظاممند و جامع عملی کند.
اگر تأمین نیازهایی از قبیل پروتز و سایر ابزار توانبخشی میتواند یک فرد را به شخصی کارآمد در جامعه بدل کند و سطح کیفی زندگی او را بهبود ببخشد، کملطفی و کمتوجهی و بیتدبیری در این زمینه هرگز قابلبخشش نخواهد بود.