خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: عمده کشورهای گرمسیر عربی در عصر جدید بهویژه پس از حضور استعمار در میانشان، مدام در معرض فعل و انفعالات و کنشهای سریع سیاسی و نظامی بودهاند. تولد یک غده سرطانی به اسم «اسرائیل» نیز این تحولات را افزایش داد. هرچند که برخی از سردمداران این کشورها از جمله وابستگان به استعمار بودهاند، اما عمده اهالی فرهنگ در این کشورها را میتوان آزاده مردان و آزاده زنانی نامید که جز به شرف ملی خود به چیز دیگری نمیاندیشیدند. به همین دلیل هم همیشه فرهنگیان از کنشگران سیاسی بودهاند. از نزار قبانی، عاشقانهسرا بگیر تا غسان کنفانی، نویسنده چپ و موسیقیدانان و حتی آوازخوانان این سرزمینها همه و همه از جمله کنشگران سیاسی مهم نیز به شمار میآمدند و زندگیشان بدل به امری سیاسی شده بود.
روزنامهنگاران در کشورهای عربی نیز همیشه از جمله چهرههای خاص کشورهای عربی بودهاند. رایزنی فرهنگی ایران در تونس در تازهترین گزارش ارسالی خود به مهر از انتشار یک کتاب مهم در این کشور خبر داده است. این کتاب شامل خاطرات یکی از شخصیتهای مهم رسانهای در تونس است که در عمر حرفهای خود با شخصیتهای برجستهای از جهان عرب دیدار و گفتوگو کرد. این روزنامهنگار و نویسنده به عنوان تحلیلگر سیاسی چهرهای خاص بود.
در ادامه، مشروح اینگزارش را که در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته بخوانید:
اخیراً کتابی در ۴۳۰ صفحه به قلم محمد کریشان، شخصیت رسانهای و چهره تلویزیونی تونسی توسط مرکز لبنانی «پلهای ترجمه و نشر» منتشر شده که نویسنده در آن، به بیان خاطراتی نادر از چهل سال گذشته در عرصه عربی و بینالمللی پرداخته است. او این عنوان را برای کتابش انتخاب کرده: «محمد کریشان روایت میکند… و این جزئیات، خدمت شما»
ناشر و طراح تصمیم گرفتند که روی جلد کتاب، تصویر بزرگی از کریشان روزنامهنگار باشد، چرا که میلیونها بیننده برنامههای «بیبیسی» و سپس الجزیره، از ربع قرن پیش او را میشناسند. کتاب در پشت جلد خود حاوی تصویری کوچک اما گویایی است که کریشان را در کنار شخصیتهای حقوقی عربی و جهانی نشان میدهد. کریشان در مسیر حرفهایاش در مطبوعات مکتوب و شنیداری و سپس در جریان تجاربی که با رادیوهای تونس، هلند و مونت کارلو و پس از آن با تلویزیون «بیبیسی» پیش از انتقال به دوحه داشت، در کنار این شخصیتها قرار گرفت.
همچنین پیوست این کتاب نیز دربردارنده ۴۴ نمونه از تصاویری است که دوره فعالیت حرفهای او را به تصویر میکشند. این تصاویر از نخستین سال فعالیت کریشان در دانشگاه که شبانه در «تلفنخانه» روزنامه «لابریس» در تونس کار میکرد گرفته تا دیدارهایش با شخصیتهای سیاسی تونسی، عربی و بینالمللی از جمله یاسر عرفات و جورج حبش، دو رهبر فقید فلسطینی و روئسایی چون محمود عباس، زین العابدین بن علی، المنصف المرزوقی، الباجی قائد السبسی، قیس سعید، بشار اسد، عبدالله گل، رجب طیب اردوغان، علی عبدالله صالح، امیر قطر حمد بن خلیفه و هنرمند متعهد مصری فقید «الشیخ امام» و نویسنده و متفر ملیگرا محمد حسنین هیکل.
اصلاح از داخل یا «تغییر»؟
اهمیت این کتاب در این است که نویسنده توانست به روش راوی و شاهد بر زمان، جزئیات پنهانی از رخدادهایی که با آن همراه بود را با روشی جذاب مطرح کند و در عین حال، جسورانه به طرح اشکالات قدیمی و جدید دارای ابعاد راهبردی بپردازد.
این کتاب، منتشر نشده تا یک رزومه کلیشهای از مؤلف ارائه کند و همچنین یک مطالعه دانشگاهی با موضوع توسعه رسانهها و زندگی سیاسی در تونس و سپس در کشورهای عربی و در پایتختهای اروپایی به شمار نمیآید، بلکه کار خود را از روایت «درونی» آغاز میکند تا افزودهها و ایدههای را ارائه کند که محور بحثها و مناظرات در سراسر جهان و در بیشتر کشورهای عربی و اسلامی به شمار میآید.
از جمله این ایدهها میتوان به موارد زیر اشاره کرد: رابطه با دیگران، اصلاح از درون، تغییر همه جانبه، اقدام انقلابی، قطع رابطه و برخورد، آشتی ملی، انتقال دموکراتیک، اسلام سیاسی، مدنی بودن جامعه و حکومت، میراث، جدایی از منظومههای فکری و سیاسی قدیم، بیطرفی رسانه، تداخل دستورکارهای پول و سیاست و قدرت، دوگانگیها در درون نهادهای حکومتی و مخالفان، جهاد، تندروی و تروریسم، سوء استفاده از برخی از فرهیختگان و اصحاب رسانه، شیطنت دیگران، تفکر، برخورد فرهنگها و تمدنها و...
این کتاب از طریق انتشار اسناد نادر و نمونههای گویایی از تحولات سیاسی داخلی منطقهای و بین المللی که نویسنده از آغاز ماجراجوییهای نفوذ به «پشت پردههای سیاست و مطبوعات» و شوراهای «تصمیمساز» در تونس و سپس در جهان با آن همراهی کرده بود به گردآوری شهادتها و ملاحظات شخصی و روایات ویژه از رخدادها و مسائل عمومی پرداخت.
از «الرأی» تونس تا هیکل
در عین حال این کتاب روایتها و داستانهای طنزی را در خود دارد که برخی از آنها خواننده را به لبخند زدن و خندیدن وا میدارد که از آن جمله میتوان به مطلبی که در صورتجلسه رئوسا و رهبران بزرگ مانند رهبر فقید فلسطین یاسر عرفات و طارق عزیز وزیر امور خارجه سابق عراق و سرهنگ معمر قذافی رئیس جمهور لیبی و همچنین حسن دوم پادشاه مغرب آمده است، به علاوه داستانهای مربوط به ماجراجویی برخی از روزنامه نگاران عرب و خارجی بزرگ اشاره کرد.
اما مهمترین نکته، بیان خاطرات غنی و متنوع درباره اختلاف قدیم و جدید بود که محمد کریشان در میان اصحاب رسانه و فرهیختگان و سیاستمداران تونسی و عرب از نسل روزنامه تونسی مستقل «الرای» در دهه پایانی حکومت الحبیب بورقیبه تا پس از انقلابهای عربی سال ۲۰۱۱ پشت سر گذاشت.
به همین مناسبت، کریشان به شرح اختلافی پرداخت که در اواخر عهد بورقیبه بین دو گروه از رهبران سیاسی در تونس بروز کرد:
جریان نخست تحت رهبری احمد المستیری، وزیر سابق و «پدر دموکراسی و کثرتگرایی» قرار داشت که با حمایت سیاستمدارانی که از رحم حزب حاکم سر برآوردند و فعالان لیبرال و ملی گرا و چپ گرای معتدل که روزنامههای مخالف دولت زیادی از جمله «المستقبل» و «الدیمقراطیه» (به زبان فرانسه) را بنیان گذارده و در تاسیس روزنامهها و احزاب مخالف دیگری نیز با شعار «تغییر همه جانبه نظام» همکاری کرده بودند، حزب مخالف دولت «دموکراتهای سوسیالیست» را تاسیس کرده بود.
احمد المستیری
اما جریان دوم را وزیران و سیاستمداران و فعالانی از مکاتب مختلف رهبری کردند که در دهه ۱۹۷۰ با حکومت بورقیبه مخالفت کردند و پس از آن، گزینه اصلاح از درون را مبنای کار خود قرار دادند. این جریان توسط وزیران سابق لیبرال مانند حسیب بن عمار و الباجی قائد السبسی و الصادق بن جمعه ریاست و مدیریت میشد آنها از سال ۱۹۷۷ روزنامه «الرای» را راهاندازی کردند که تا سقوط حکومت بورقیبه در سال ۱۹۸۷ از محبوبیت و تاثیر گذاری بالایی در میان نخبگان حاکم و مخالفان آنها و افراد مستقل برخوردار بود. این موفقیت دلایل متعددی داشت که از آن جمله میتوان به پذیرش تمامی جریانهای چپ و لیبرال و اسلامگرا اشاره کرد که جوانان، اتحادیهها و شخصیتهای دانشگاهی را در آن زمان به خود جذب کرده بودند.
محمد کریشان نیز یکی از نخبگان فرهیخته تونس و نویسندگان بزرگ و سیاستمداران این کشور است که مسیر حرفهای خود را از همین روزنامه یعنی «الرأی» آغاز کرد. به همین دلیل تلاش کرد تا به نقش و اعتبار این روزنامه توجه نشان دهد و تعطیل کردن آن از زمان روی کار آمدن زین العابدین بن علی را به شدت مورد انتقاد قرار داد.
احمد المستیری و الباجی قاید السبسی
همان مسئلهای که کریشان با اسلوب روایتگری و با عمق بیشتر در فصل ششم از کتاب خود بدان اشاره کرد و ۴۰ صفحه کامل را بدان اختصاص داد، به شرح جوانبی از گفتوگوهای منتشر شده و نشده او با بزرگِ نویسندگان، روزنامهنگاران و سیاستمداران ملیگرای عربی و مصری یعنی محمد حسنین هیکل پرداخت. وی گفتوگوهای خود با این شخصیت شناخته شده را تحت عنوان «با هیکل» منتشر کرد که اشاره به یک برنامه تلویزیونی بود که سلسله مصاحبههای مطبوعاتی با این شخصیت را که برای شبکه الجزیره ضبط شده بود، پخش میکرد.
انقلابهای عربی؟
این کتاب فاش ساخت که محمد کریشان در جولای ۲۰۱۳ با «استاد» (یعنی محمد حسنین هیکل) درباره نقاط عطف امنیتی و نظامی در مصر سخن نگفت، اما پیش از آن، در سلسله گفتوگوهایی در دو سال ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ با موضوع «تغییر» و «انقلابهای عربی» و حمایت او از برخی از پایتختهای کشورهای حاشیه خلیج فارس و کشورهای غربی از «بهار عربی» با او به گفتوگو نشسته بود.
نویسنده به صورتی محتاطانه به شرح خاطرات و اطلاعات خود راجع به مواضع هیکل پرداخت که از انقلاب تونس و انتفاضهای که حکومت حسنی مبارک در مصر را چند هفته پس از آغاز انقلاب ۲۵ ژانویه ۲۰۱۱ سرنگون کرد، حمایت کرده بود.
نویسنده کتاب در ادامه به ملاحظات زودهنگام هیکل راجع به جنگ افروزی علیه نظام سوریه و باور او به مقاومت و ایستادگی حکومت بشار اسد اشاره کرد و گفت که او نسبت به پایان خونین زندگی سرهنگ معمر القذافی انتقاد داشت هر چند که از زمانی که رئیس جمهور جمال عبدالناصر او را مامور کرد تا پس از کودتای سپتامبر ۱۹۶۹ فوراً برای دیدار قذافی به طرابلس برود، انتقادات تندی را علیه او مطرح میکرد.
حسنین هیکل در سلسله گفتوگوهای خود با کریشان
شاید یکی از مهم ترین نکاتی که در دهها صفحه از این کتاب که به بیان برخی مواضع حسنین هیکل و اظهارات علنی او یا شرح گفتوگوهایی که با کریشان در برنامه «پشت پردهها» داشت، اختصاص یافته است، این باشد که هیکل به صورت زودهنگام راجع به «برخی ممنوعیتها» و سناریوی شکست برخی انقلابها به دلیل اهمیت جغرافیایی راهبردی که برای اسرائیل و پایتختهای بینالمللی تعدادی از کشورها از جمله مصر و کشورهای نفتخیز دارند، هشدار داده بود.
اسلام سیاسی
در همین چارچوب، این کتاب یک افزوده کیفی با خود داشت و آن وقتی بود که شهادتها و خاطرات مهمی درباره مواضع هیکل راجع به جنبشهای «اعتراضی اسلامی» عربی مانند جنبش النهضه تونس و احزاب نزدیک به گروههای اخوان المسلمین در مصر و بیرون از این کشور بیان کرد.
کریشان در این کتاب برآوردهایی را مطرح کرد که استاد هیکل، آن را به برخی از رهبران النهضه تونس که آنها را تحت تأثیر سیاستمداران غربی و برخی از متفکران و جریانهای عقلگرا در تونس و شمال آفریقا میدانست، بیان کرده و معتقد بود که برخلاف برخی گروههای وابسته به اخوان المسلمین، آنان هرگز دست به عملیاتهای تروریستی نزدند.
وی البته یک بار دیگر تاکید کرد که هیکل، رفتار کاملاً واقع گرایانهای با «جریان واقعی» داشت که ۵۰ سال قبل ابتدا در چندین کشور عربی و پس از آن به رهبری حسیب بن عمار، وزیر و حقوقدان تونسی، در این کشور ظهور کرده بود.
وی از طرفداران این جریان خواست تا در امر سیاست «مشارکت» داشته باشند و به «گفتوگو و پذیرش اصل کثرتگرایی» تن در دهند و «گزینههای انقلابی غیر واقعی» و همچنین «روش قطع ارتباط و برخورد» را کنار بگذارند، امری که خود دلایل متعددی داشت که از آن جمله میتوان به نظام منطقهای و بینالمللی اشاره کرد که به افرادی که به عنوان رهبران جریانهای اسلام سیاسی یا اسلام اعتراضآمیز شناخته میشوند، اجازه نمیدهد تا به حکومت برسند یا در صدر عرصه سیاسی کشور قرار بگیرند.
به همین مناسبت، کریشان خاطراتی را درباره توصیههای حسنین هیکل به بزرگان اعتدالگرا در جنبش مصری اخوان المسلمین از جمله احسان العریان و عبدالمنعم ابوالفتوح بیان کرد و سپس آنها را به حضور در صف دوم اداره کشور و عدم قرار گرفتن در صف نخست در عرصه سیاسی ملی و پرهیز از ورود به کشمکشهایی برای به دست آوردن موقعیتهایی در رأس نهادهای حکومتی توصیه کرد.
کریشان کتاب خود و خاطراتش را با ارائه خلاصه گفتوگویی به پایان میبرد که در سال ۲۰۱۳ با باسل یوسف انجام داد که نام او در صدر شخصیتهای رسانهای قرار دارد که نخستین رئیس جمهور مدنی منتخب در تاریخ مصر یعنی محمد مرسی فقید را هدف حملات سنگین خود قرار داده و در سرنگون کردن او همکاری کردند و البته در ادامه، از پشیمانی خود سخن گفت. زیرا «حاشیه آزادیها و احترام به حقوق بشر» به شکلی غیرقابل پیشبینی افت کرده بود و همگان هزینه آن را پرداخت کردند. ضمن اینکه این مسئله، تمامی منطقه را به سمت هرج و مرج و استبداد به پیش برد و جنبش مردمی را در تمامی کشورهای عربی ناکام ساخت و نفوذ دولتهای پلیسی و نظامی را تقویت کرد.
ممکن است برخی با محتوای این کتاب موافق باشند یا با آن اختلاف نظر داشته باشند، اما در هر حال، این کتاب افزودههای کیفی در اختیار مخاطبان قرار میدهد و گفتوگو و تعامل دوجانبه را باز میکند.