به گزارش خبرنگار مهر، تحصیل نخبگان و استعدادهای برتر در خارج از کشور برای ارتقا توانمندیهای علمی شأن، موضوع مهمی است که سابقهای طولانی دارد. نکته حائز اهمیت در این سفرهای تحصیلی قصد بازگشت یا عدم بازگشت محققان است. نخبگانی که اندیشه بازگشت دارند در تمام مدت تحصیل خود از یاد نبردهاند که در کدام بستر اجتماعی و فرهنگی رشد کردهاند و همان بستر نیاز به علم و تخصص آنها دارد.
در آخرین دیدار نخبگان و استعدادهای برتر علمی با رهبر انقلاب، رهبری به حل مسائل کشور با اتکا به توانمندیهای محققان ایرانی و پرکردن شکاف علمی با علم جهانی، عبور از مرزهای جهانی دانش و تحقق آینده درخشان کشور تاکید فراوانی کردند. ایشان در این دیدار همچنین مطرح کردند: «در کشور جوانان نخبه میتوانند رشد و پیشرفت کنند ولی همچنانکه قبلاً هم گفتهایم تمایل یک نخبه برای مهاجرت به کشوری دیگر با این نگاه و توجه که بدهکار کشور است و پس از تحصیل بازخواهد گشت، مانعی ندارد».
در همین راستا معاونت علمی نیز در قالب برنامه «همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور» زمینهای را برای بازگشت نخبگان به کشور فراهم کرده و بر اساس اعلام این نهاد تاکنون ۲ هزار و ۴۰۰ محقق به کشور بازگشتهاند و در شرکتهای دانش بنیان و مراکز علمی و تحقیقاتی مشغول فعالیت شدهاند.
همچنین طی ۶ سال، بیش از ۸ هزار پژوهشگر ایرانی همکاریهای علمی و فناورانه خود را با پژوهشگاهها، مراکز علمی و دانشگاههای ایرانی آغاز کردهاند.
خبرگزاری مهر قصد دارد طی سلسله گفتگوها و نشستهایی با نخبگان و محققان بازگشته به کشور، جویای انگیزهها، اهداف و برنامههای آنان بعد از حضور دوباره در کشور شود و پای درد دل آنها در زمینه چالشهای سد راه تولیدات دانش بنیان بنشیند.
دکتر احسان شریف پاقلعه فارغ التحصیل «کینگز کالج لندن» و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران، دکتر حسین شاهسوارانی فارغ التحصیل دانشگاه «اوساکا ژاپن» و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی تهران دو محققی هستند که به ایران بازگشتهاند و با حضور در خبرگزاری مهر درباره انگیزههای بازگشت خود سخن گفتند. آنها همچنین از بروکراسیهای اداری و فرایندهای طولانی ایجاد کسب و کار و دشواریهای انجام پروژههای تحقیقاتی در ایران انتقاد کردند.
شریف بعد از ۲۳ سال زندگی در انگلستان و تحصیل در رشته ایمنولوژی و تصویربرداری پزشکی و فوق دکترای تصویربرداری ایمنولوژی «کینگز کالج لندن»، ۷ سال است به ایران بازگشته است.
شاهسوارانی بعد از ۱۰ سال زندگی در ژاپن و تحصیل در رشته بیوتکنولوژی حدود سه سال پیش به ایران بازگشت. وی که اکنون سرپرست آزمایشگاه طب بازساختی انستیتو پاستور ایران است، موفق به راه اندازی دو شرکت دانش بنیان در زمینه تولید کیتهای تشخیص کرونا نیز شده است.
مشروح این گفتگو به شرح زیر است؛
*اولین سوال را با انگیزه و اهدافتان از بازگشت به کشور آغاز کنیم؛ چه دلیلی باعث شد فعالیت در کشور خودتان را به تحصیل و کار در کشوری که درس خواندید ترجیح دهید؟
شریف، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران: من از چهار سالگی در انگلستان درس خواندم. اقوام ما هم، همان دوستانمان در انگلیس بودند و شاید سالی یک الی دو ماه به ایران میآمدیم. با اینکه شاید خیلی، مفهوم «کشور» را درک نمیکردم اما دوست داشتم به ایران برگردم و در همین جا کار کنم. این عرق به وطن همیشه در من وجود داشت.
بعد از تحصیل در انگلیس با تلاش فراوان قبل از «برنامه همکاری با متخصصان و کارآفرینان ایرانی خارج از کشور» به ایران بازگشتم و طی این ۷ سال از بودن در ایران راضی ام. من بعد از تحصیلاتم، دو مسیر را پیش روی خود داشتم یکی انجام تحقیقات علمی در انگلیس و دیگری ایجاد زیرساختهای تحقیقاتی در ایران. با توجه به اینکه ایران نیاز به پیشرفت داشت ترجیح دادم که تلاشی برای بستر سازی در کشور خودم داشته باشم تا اینکه تحقیقات شخصی خود را در انگلیس ادامه بدهم.
اکنون خوشحالم که توانستهام طی این مدت کاری کنم که بیش از ۴۰۰ تحقیق و پروژه در حوزهای که تاکنون در کشور وجود نداشته انجام شود و این بستر سازی در حوزه سلولی و مولکولی فراهم شده است.
شاهسوارانی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی: در هر صورت ما همیشه در خارج از کشور یک خارجی و غریبه محسوب میشویم. خارجیها در ژاپن همیشه یک درجه عقب تر از افراد دیگر بودند. همین انگیزه اصلی را برای بازگشتم به کشور تقویت کرد؛ در جایی که تحصیل کردم یک خارجی همیشه چند پله عقب تر در حوزههای رقابتی علمی بود. در کل، هر کسی به آنجایی که متولد شده تعلق خاطر دارد ولی درجات آن متفاوت است.
*موضوع تحصیل در خارج از کشور و ارتقا سطوح علمی دانشجویان موضوعی کاملاً منطقی است اما همانطور که مستحضر هستید وجود برخی مشکلات مانع بازگشت ایرانیها به کشور میشود. نظر شما در این باره چیست؟ شما مشکلاتی که باعث میشود دانشجویان ترغیب به ترک کشور شوند یا بعد از تحصیلات در خارج کشور تمایلی به بازگشت نداشته باشند در چه میبینید؟
شریف: در ایران به اندازه کافی پژوهشگر و محقق داریم ولی ارزشگذاری غلط به عنوان مثال در زمینه ارائه مقاله باعث شده انگیزه برای کار علمی و تحقیقاتی کم شود.
شاهسوارانی: این موضوع را با ذکر مثالی توضیح میدهم. در ابتدای شروع کار ما در ایران، مناقصهای در حوزه کیت کرونا برگزار شد اما تمام تلاشها برای بردن خارجیها در این مناقصه صرف شد! این در حالی بود که رهبری مدام تاکید میکردند که باید محصول ایرانی استفاده شود.
با تمام سختیها، ما شرکت پیشرو در زمینه تولید کیتهای کرونا شدیم و بعد از ما شرکتهای دیگری نیز روی کار آمدند.
یکی از مشکلات این بود که در زمان شیوع اپیدمی کرونا، کسی عملاً در دولت گوش نمیکرد که یک شرکت ایرانی برنده مناقصه باشد تا اینکه از دفتر آقا به این موضوع تاکید کردند. این حمایت بود که سبب شد تولید کیت در ایران به خوبی شکل بگیرد.
از سوی دیگر بارها تاکید شده که نیروهای جوان تزریق شود اما همچنان مسنها را در بدنه دولت هستند. در حال حاضر هم حرف و شعارهایی در راستای استفاده از نیروهای جوان شنیده میشود اما در عمل با کندی مواجه هستیم. این نقدها را به دولت مطرح میکنم اما به این دلیل نیست که بخواهم در عرصههای دولتی فعالیت کنم. ترجیح میدهم به عنوان یک تولید کننده موفق باشم.
یکی از مشکلاتی که باعث میشود ایرانیها تمایل به بازگشت نداشته باشند، ساختار وزارت علوم است که با همان فرمان قبل پیش میرود. باید نسل h-index نژادها منقرض شوند. اگر مسئولان از مقاله دست بردارند جوانان انگیزه میگیرند؛ باید بتوان آن حس را در دانشجویان ایجاد کرد تا از جایی که متولد شده بدشان نیاید.
یکی از مشکلاتی که باعث میشود ایرانیها تمایل به بازگشت نداشته باشند، ساختار وزارت علوم است که با همان فرمان پیش میرود باید نسل h-index نژادها منقرض شوند؛ اگر مسئولان از مقاله دست بردارند جوانان انگیزه میگیرند
همه علاقه دارند در کشور بمانند اما باید شرایط برایشان مهیا کرد؛ اگر فرصت را برای دانشجو ایجاد کنیم و همان دانشجو تأمین شود، میتواند طی یک سال تز خوب در حد کلان بدهد و دیتا ساز شود.
شریف: نظرم کاملاً با دکتر یکی است و با وجود اینکه از دو قاره مختلف بودیم آنقدر دل خونین داریم و حرفها یکی است.
*یعنی اجبار به نوشتن مقاله در دانشگاهها را یکی از دلایل بی انگیزه شدن دانشجویان به کار تحقیقاتی میدانید؟
شاهسوارانی: بله یکی از دلایل است. از سوی دیگر یک سری پژوهشها میتواند توسط دانشجویان انجام شود نه توسط افرادی که سمت دارند و در قالب رانت پژوهشی! این اقدام باعث میشود که دانشجو احساس بیگاری دادن داشته باشد. پژوهشها به درستی مدیریت نمیشوند و رانت پژوهشی در دانشگاهها وجود دارد در صورتیکه میتوان یک پروژه پژوهشی را به دانشجویان سپرد و با این کار احساس اهمیت داشتن را به آنها داد.
از سوی دیگر ارتباط علم، صنعت و دانشگاه در حد شعار عملی شده است و بله این نیز میتواند دلیل رفتن دانشجویان باشد. اگر فردی از علم خود تولید ثروت کند خوب است؛ نه تنها خوب است بلکه در صدر مینشیند؛ اگر این اتفاق توسط یک استاد دانشگاه بیفتد و گرنت از بیرون برای دانشگاه بیاورد خوب است. اما در ایران گرنت پژوهشی از دولت به دولت (وزارتخانه مسئول) منتقل میشود که این فرایندها باید اصلاح شود.
*شاید بتوان بخشی از انگیزههای مهارتهای علمی را به حس جویندگی علم در بهترین مراکز دنیا نیز مربوط دانست.
شریف: ما ذاتاً دوست داریم در قله باشیم و در علم و دانش نیز به دنبال بهترین جاها برای کسب آن هستیم. اما من مهمترین عامل را «مدیریت و ارزشگذاری غلط» می دانم.
هیچ چیزی نیست که قادر به انجام آن نباشیم حتی قادر به تولید انواع تکنولوژیها هستیم به همه اینها میتوان رسید. یعنی اکثر کارهای آن طرف (کشورهای خارجی) را میتوانیم اینجا، در کشور خودمان انجام دهیم. من در حضور رهبری هم به ارتباط غلط صنعت و دانشگاه و ارزشگذاری اشتباه در کشور اشاره کردم. چرا پول بیتالمال را صرف انتشار مقاله در ژورنالهای خارجی میکنیم که آنها دارو و کیت تولید کنند بعد ما این محصولات را وارد میکنیم آیا هر کسی که مقاله بیشتری دارد، علم بیشتری دارد؟ آیا ابوعلی سینا که مقاله نداشت، علم نداشت!.
با این ارزشگذاری غلطی که کردیم باعث شدیم که انگیزه یک دانشجو از ادامه تحصیل تنها معطوف به عضو هیئت علمی شدن باشد. ما به نوعی ارزشگذاری کردیم که تفکر دانشجویان در مرحله انتخاب رشته، تنها کسب در آمد بیشتر باشد.
علاوه بر ارزشگذاری اشتباه، نتوانستیم به درستی الگوسازی کنیم. باید این سیاستهای اشتباه، امر به منکر و نهی از معروفها را از بین ببریم.
سو مدیریت در بهترین دانشگاهها نیز باعث ترک کشور میشود. از سوی دیگر نخبهها و المپیادیها را از همان اول بزرگ میکنیم به همین خاطر احساس عقل کلی میکنند و جوینده دانش نیستند؛ همین باعث میشود با تکبر و طلبکاری پیش بروند. اما همینها در خارج از کشور برای تأمین مخارج خود حاضرند دست به هر کاری بزنند.
مشکل اصلی مدیریت صحیح است. تا سیستم مدیریت در کشور به مدیریت هوشمند اصلاح نشود نمیتوانیم نتایج خوبی بگیریم. مدیران ما اکنون ۷۰ درصد انرژی خود را صرف اینکه کسی میزشان را نگیرد میکنند و مابقی صرف کارهای غیر ضروری و ظاهری میشود. سوال اینجاست پس چه زمانی میتوان کارهای زیرساختی انجام داد؟
مشکل اینجاست که قله پیشرفت واقعی برای دانشجو مشخص نیست. در سیستم کارآفرینی مدیریتی ایران تظاهر وجود دارد. کارآفرینی و ارزش آفرینی مهم است چرا که یک فرد میتواند به جای اینکه یک جراح برج ساز باشد، یک تولید کننده باشد.
از مشکلات ما در ایران این است که ما تظاهر زیاد داریم؛ تظاهر به دین داشتن و دین نداشتن؛ تظاهر به کار علمی و تجاری و دانش بنیان.
شاهسوارانی: ما نباید به دنبال رنکینگهای جهانی علمی و دانشگاهی باشیم اینها فایدهای ندارد. چرا نباید معیار ارزشیابی یک استاد، میزان اشتغال دانشجویانش باشد و به جای آن رنکینگ مهم باشد؟ بسیاری از کشورها میتوانند رنکینگها را بخرند؛ بلاشک عربستان تا چندسال دیگر در رنکینگ وارد میشود آن هم با پول!.
در کشور ما فرهنگ سازی برای مفید بودن صورت نمیگیرد. به جای اینکه نوآوری و فناوری را به دانش آموزش یاد دهیم فرهنگسازی در کشور ما بیشتر روی مافیای اقتصادی برای قبولی در کنکور است.
حالا چرا میگذاریم دانشجو برود؟ چون دانشجو استاد دانشگاه را میبیند که خودش را با بقال و «بیزنس من» ها مقایسه میکند و میگوید «زندگی ما حرام شده» وقتی این را از استاد میشنود ترغیب به رفتن میشود. اینکه استاد چه ماشینی دارد و خانهاش کجاست ارزش شده. هستند دانشجویانی که علاقهای به دندانپزشکی ندارند اما فقط به خاطر پول این رشته را میخوانند.
مشکلات در واقع ناشی از وضعیت مدیریتی نیست؛ بروکراسی اداری یکی از مشکلات در ایران است؛ موهای ما سفید شد تا مجوزی را از وزارت بهداشت دریافت کنیم آنقدر که پلهها را بالا پایین کردیم. بروکراسی اداری کشور با تولید مخالف است
دلیل دیگر این است که رشتههای مختلف کپی پیستی از منابع خارجی بدون بومی سازی در دانشگاههای ما تدریس میشود؛ ما باید برای علم ایدئولوژی داشته باشیم. هنوز علوم انسانی به این فرهنگ نرسیده است. علوم انسانیها در این زمینه کم گذاشتهاند.
طی یکی دو سال اخیر برای کسب مجوز از وزارت بهداشت، شاید اغراق باشد اما موهایم از بالا پایین رفتن پلههای این وزارتخانه سفید شد. واقعاً بروکراسی اداری یکی از مشکلات در ایران است؛ خیلی از اوقات در صنایع مرتبط با رشته ما، علاقه زیادی به واردات دارند.
شدیداً با لفظ «نخبه» مخالفم؛ نخبه واقعی همان فردی است که در هرجایی بتواند مفید واقع شود.
شریف: سیستم باعث میشود. سیستم باید شفاف باشد همه کار همدیگر را ببینند؛ روی فرایندسازی در محیط باید کار کنیم. به عنوان مثال ما کتابخانه ۲۴ ساعته نداریم و ساعت کاری دانشگاهها محدود است؛ اگر نظارت قوی باشد چرا ۲۴ ساعته نباشد؟.
*برخی از این انتقادات شما شاید باعث شود عدهای فکر کنند اساتید دانشگاهها در ژاپن یا دیگر کشورها فقط با انگیزه علمی کار میکنند و انگیزه مالی ندارند؟!
شاهسوارانی: انگیزه مالی هم دارند. اما دقت کنید که نصف کارتن خوابهای ژاپن به دلیل اینکه خوب کار نکردند کارتن خواب شدند چون دیگر به آنها کار نمیدهند؛ این فرهنگ باید به ایران بیاید.
*راه حل مشخصتان برای مشکلات پیش روی دانشجویان و نخبگان چیست؟ چه راهکاری را برای ایجاد انگیزه به ماندگاری و بازگشت محققان ایرانی پیشنهاد میکنید؟
شریف: باید سیستمهای اقماری مانند پارک فناوری ایجاد کنیم. نصف آن را ایرانیان بازگشته به کشور تشکیل دهند. ما در ایران از لحاظ سخت افزاری کم نداریم. نیروهای انسانی باهوشی داریم که به درستی از آنها استفاده نمیشود. اگر این سیستمهای اقماری ایجاد شوند، ارزشیابیهای نادرست و بروکراسی از بین برود و سیستمهای شفاف مدیریتی روی کار بیایند میتوان به بازگشت و ماندگاری امیدوار بود.
این سیستم اقماری میتواند توسط دانشجویان بین رشتهای، ایرانیان خارج از کشور و هیئت علمی جوان ایرانی مقیم شکل گیرد.
این سیستم باید با کمک دانشگاههای دولتی ایجاد شود و اعضای آن دغدغه مسکن و معیشت نداشته باشند.
شاهسوارانی: البته لازم است به این توجه کرد که در این سیستم تقابل و جو دو قطبی بین اساتید قدیمی و اساتید بازگشته به کشور به وجود نیاید. بگویند آن طرفیها جای این طرفیها را گرفتهاند. «منم» ها باید شکسته شود.
شریف: این همه متخصص در دانشگاه داریم و باید این افراد را با صنعت لینک کنیم که این نیاز به بستری دارد که هنوز در ایران شکل نگرفته است. مشکل اینجاست که شرکتها در حال حاضر اعتماد به دانشگاه ندارند.
تا سیاستگذاری اصلاح نشود و ارزشگذاری نباشد نمیتوانیم صنعت و دانشگاه را بهم گره بزنیم. باید کاری کنیم که ترفیع استاد منوط به قراردادهای پژوهشی بیرون از دانشگاه باشد. دلیل اینکه همه نتایج نمایشی است همین است.
استادی که دنبال صنعت است همه میگویند به دنبال پول رفته اما کار درست را همان استاد انجام میدهد.
شاهسوارانی: یکی دیگر از مشکلات کشور ما این است که مشاوران وزارتخانهها افراد علمی نیستند و کلمه مشاور فرمایشی شده است. مشاوران تنها لابی گرهای خوبی به عنوان مثال با مجلس هستند.
شریف: در حالی که همین المپیادیهای ما میتوانند مشاوران خوبی در سازمانها و وزارتخانهها باشند.
*پروژههای بازگشت به کشور محققان و تشویقها و حمایتهای فعلی از نخبگان را چگونه ارزیابی میکنید؟
شریف: این زحمت معاونت علمی و فناوری را برای بازگشت نخبهها نباید نادیده گرفت. کسی که بر میگردد یک هویت ملی دارد و به عشق وطن بر اساس هویت دینی ملی خود به کشور باز میگردد. این افراد را باید جذب کرد.
جایزههای بنیاد بد نیست اما به استاد و دانشجو حقوق میدهند. چرا استاد باید علاوه بر حقوق دریافتی خود از این جوایز نیز پولی دریافت کند؟.
شاهسوارانی: این نخبگان چرا باید لنگ حقوق طرح شهید احمدی روشن یا شهید بابایی باشند یا از امتیاز کاهش مدت سربازی استفاده کنند؛ شهدا ارزشمند هستند نباید ارزششان را با این طرحها پایین آورد.
میتوانیم به جای جایزههای بنیاد ملی نخبگان فرصت کار و پژوهش را برای برترینها فراهم آورد.
*ارزیابیتان از ساختار مراکز علمی و تحقیقاتی در کشور چیست؟
شاهسوارانی: پارکهای علم و فناوری به جای کار تحقیقاتی فارکس کار میکنند یا طلافروشی راه انداختهاند. نیروی انسانی مهم است ما هوش و نیروی انسانی را داریم اما به درستی از آن استفاده نمیکنیم و به آن سرکوفت میزنیم. قناعت نکردن، مصرف گرایی و تغییر ارزشها باعث مشکلاتی است که داریم. اینها باعث میشود که در آینده دچار گسست اجتماعی شویم.
شریف: در حال حاضر مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری هستند که به بنگاه تبدیل شدهاند و ملک اجاره میدهند. در حالی که باید یک استاد با ایده وارد چنین مراکزی شود که بدون طی کردن مراحل ثبت شرکت و مالیات … کارآفرینی و اشتغالزایی کند. اما در مراکز رشد و پارکهای علم و فناوری کنونی باید ثبت شرکت انجام داد. اصلاً چرا باید شرکتی برای ثبت شرکت در ایران وجود داشته باشد؟! چنین ساختاری باعث میشود فرایند ثبت یک شرکت چندماه طول بکشد.
شاهسوارانی: هزار مرکز تحقیقات داریم که بودجه دولت را استفاده میکنند اما مشکلی را رفع نمیکنند. پارکهای علمی و فناوری منتظر اجاره نامه هستند و تنها با عناوین خبری و آماری مدیریت میشوند زیرا مدیرانشان مدیران آمارگرایی هستند. ما در کشورمان به ظاهر توجه میکنیم؛ میتوانیم MIT بسازیم اما تنها شکل و ظاهر آن را میسازیم و هزینه را صرف ظاهر میکنیم. بعد پول نداریم برای پروژه به دانشجو کمک کنیم. مدیران از جنس تولید نیستند از جنس تشریفاتاند.
ما در کشورمان به ظاهر توجه میکنیم؛ میتوانیم MIT بسازیم اما تنها شکل و ظاهر آن را میسازیم و هزینه را صرف ظاهر میکنیم. بعد پول نداریم برای پروژه به دانشجو کمک کنیم. مدیران از جنس تولید نیستند از جنس تشریفاتاند
برای هر کار تولیدی قوانینی وجود دارد که دست و پا گیر است؛ برای عبور از این قوانین نیز افرادی هستند که در جایی فسادی راه انداختهاند.
شریف: یکی از مشکلات ما این است که صنایع تولیدی عملاً واحد تحقیق و توسعه ندارند و اگر دارند کاملاً ظاهری است. چون در قانون وجود واحد تحقیق و توسعه (خصوصاً در دولتیها) اجباری است و از قبل بودجه آن را هم دریافت میکنند. علاوه بر تحقیقات و توسعه، ایجاد بستر برای انجام تحقیقات هم باید در اولویت قرار گیرد تا مشکلات صنعتی کشور حل شوند. اما در حال حاضر تحقیق و توسعه برای تغییر رنگ هستند نه تولید یا توسعه محصول!.
*حرف پایانی...
شریف: باید بتوانیم احساس خوب در دانشجو ایجاد کنیم؛ همچنین لازم است که دانشجو بعد از دانشگاه، منتور شیب خوبی داشته باشد.
شاهسوارانی: ما که برگشتیم به ما میگفتند «خیلی دیوانهاید که برگشتید»؛ در حالی که در کشور ما، جاده برای صنعتگر جادهای صاف است و حاصل خیز. زیرا در کشورهای دیگر هزاران رقیب وجود دارد. در کشوری مانند ژاپن برندهای مختلف فعالیت میکنند مگر میتوان با این شرکتهای بزرگ در افتاد؟. اما اینجا میتوان یک فرد تأثیر گذار شد.
شریف: دقیقاً اینجا جای حاصلخیزی برای سرمایه گذاری است اما در کشورهای دیگر هزاران رقیب وجود دارد.
البته باید به این نکته توجه داشت که افراد با هم تفاوت دارند؛ ممکن است یکی کارآفرین باشد و دیگری نباشد؛ نمیتوانیم بگوییم شما موفق نیستید چون کارآفرین نبودید.
نگاه ما باید اقماری، تمامنگر و تجدیدپذیر باشد؛ باید تمام تخصصهای مختلف را کنار هم بگذاریم تا خروجی داشته باشیم. نکتهای که باید توجه داشت این است که هر کسی در جای خودش باشد؛ باید افراد در سیستم اقماری (که پیشنهاد دادیم) با عشقشان پژوهش کنند؛ مشتری این پژوهشها هم شرکتهای دیگر باشند.