خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش میکند با انتخاب عناصر، فرمها و چینشها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطبان یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکتهسنج، اندیشمندانه و حساب شده پیش روی مخاطبان قرار میدهد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته میشود که بیننده را از اساس با یک اثر تصویری دور میکند.
آنچه بهانهای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروریبر ماندگارترین و خاطرهسازترین موسیقیهای مربوط به برخی برنامهها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آنها برای ما در هر شرایطی میتواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطرهبازی که پس از آغاز و انتشار آن در نوروز ۱۴۰۰ استقبال مخاطبان، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطرهبازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهنمان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سالهایی که حالمان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.
«خاطرهبازی با تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که بهصورت هفتگی میتوانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.
در چهل و یکمین شماره از این روایت رسانهای به سراغ موسیقی تیتراژ مجموعه مستند تلویزیونی «جاده ابریشم» به آهنگسازی یک موزیسینهای نام آشنای موسیقی به نام کیتارو رفتیم که در دهه شصت و هفتاد یکی از موسیقی بی کلامهایی آن سوی آبی بود که به شدت مورد توجه مخاطبان ایرانی قرار گرفت. موسیقی که در آن سالها به دلیل تعداد بسیار اندک وسایل ارتباط جمعی توانست در گوش شنیداری طیف گستردهای از گوش شنیداری مخاطبان ایرانی جا خوش کند و همراه با صدای سحر انگیز مرحوم پرویز بهرام تبدیل به شاخصه اصلی مجموعهای شود که اگرچه در برگیرنده حال و هوایی ملال آور اما سودمند بود، اما موسیقی و کلامش به قدری جذاب بود که بسیاری از بینندگان به واسطه این جذابیت به تماشای مستندی بشینند که در میان برنامههای آن سالها مستند جذابی به شمار میآمد.
مستند «جاده ابریشم» قطعاً یکی از ماندگارترین آثار مستند تلویزیون و ماندگار تلویزیون است که روایت جادویی و سحرانگیز پرویز بهرام با آن صدای مخملین و منحصر به فردش به همراه موسیقی کیتارو آنچنان عظمتی به آن بخشید که میتوانستیم به واسطه این دو مولفه پی به اهمیت ۱۷۰۰ ساله بزرگترین شبکه بازرگانی دنیا ببریم.
شبکه ای که با نام «جاده ابریشم» یا «راه ابریشم» شبکه راههای به هم پیوستهای با هدف بازرگانی در آسیا بود که خاور و باختر و جنوب آسیا را به شمال آفریقا و خاور اروپا پیوند میداد؛ مسیری که تا سده پانزدهم میلادی مهمترین و عظیمترین شبکه اقتصادی جهان بود. جالب اینکه یکی از مهمترین قسمت نوار شمالی ایران که جاده ابریشم از آن میگذشت از نوار ساحلی ایران (از شهر گرگان) نیز عبور میکرد و به سمت گیلان رفته و از ایران خارج میشد.
حالا شما تصور کنید برای روایت موسیقایی مستندی درباره این جاده استراتژیک که قطعاً باید با حال و هوایی متناسب با ساختار محتوایی آن پیش روی مخاطبان قرار گیرد، چه کارهایی باید انجام داد؟ اصلاً چه گزینه «جاده ابریشم» قطعاً یکی از ماندگارترین آثار مستند تلویزیون و ماندگار تلویزیون است که روایت جادویی و سحرانگیز پرویز بهرام با آن صدای مخملین و منحصر به فردش به همراه موسیقی کیتارو آنچنان عظمتی به آن بخشید که میتوانستیم به واسطه این دو مولفه پی به اهمیت ۱۷۰۰ ساله بزرگترین شبکه بازرگانی دنیا ببریم هنرمندانهای پیش روی سازندگان مستند «جاده ابریشم» قرار داشت که بتوانند لب مطلب را در قالب موسیقی که دربرگیرنده حال و هوای جغرافیای پیرامون جاده ابریشم است موازی با تصویر طراحی کند؟
قطعاً برای سازندگان این مستند رسیدن به این پاسخ کار آسانی نبوده، اما در این مجال هنرمندی بود که بتواند سازنده یک اثر ماندگار و جهانی شود. هنرمندی که بعد از ساخت موسیقی آنچنان جاودانه شده که مخاطبان قبل از مستند «جاده ابریشم» اول موسیقی اش را میشنوند و بعد تصویرش را؛ هنرمندی به نام «ماسانوری تاکاهاشی» که همه دنیا او را به نام «کیتارو» میشناسند.
مردی از تبار ژاپنیها که از او به عنوان یکی از چهرههای بینالمللی سبک موسیقایی «نیوایج» در حال و هوای امروزی آن یاد میکنند. نوازندهای که آهنگسازی او برای «جاده ابریشم» رهاوردی استثنایی برای جریانی است که چه بخواهیم و چه نخواهیم دربرگیرنده ابعاد جدیدی از گرایش مخاطبان به نوعی از موسیقی بود که اکنون یکی از اولینها و پرطرفدارترینها در دنیاست. یک موسیقی جهانی با تلفیقی از مولفههای موسیقی غرب و شرق که به معنا و مفهوم مطلق کلمه در خدمت اثری بود که در بسیاری از مواقع حتی موسیقی را از محتوا جلوتر بد و از کیتارو آهنگسازی را معرفی کرد که گویا اموزه های موسیقایی و مراقبههایی که در کوهستان زادگاهش ژاپن داشت، او را اماده کرده بود تا یک آهنگسازی را به دنیای موسیقی معرفی کند، که زبان و فهم موسیقایی حرفهای زیادی برای جهان آشفته امروزی دارد.
اگرچه نگارنده معتقد است، اگر شرایط به گونهای رقم میخورد که سازندگان مستند «جاده ابریشم» به سراغ هنرمندان ایرانی ما برای ساخت موسیقی این اثر مراجعه میکردند، قطعاً با غافلگیرهای بسیار جذابی رو به رو میشدند، اما بدون تردید موسیقی ماندگار کیتارو برگ زرینی از نمایش مجموعهای است که موسیقی اش بی هیچ تردیدی یکی از جریان سازترین و پرشنونده ترین و ارزشمندترین آثار موسیقایی است که دربرابر طیف وسیعی از شنوندگان و مخاطبان قرار گرفته است. موسیقی که در ایران عزیزمان هم مورد توجه قرار گرفت و هنوز هم جزو پرطرفدارترین آثار موسیقی بی کلام غیر ایرانی محسوب میشود که خیلی از ما با شنیدن آن رجعتی رویا گونه به دوران درخشانی خواهیم داشت که سراسر خاطره بود و اتفاق.
برخی از صاحب نظران عرصه موسیقی معتقدند که کیتارو را میتوان یکی از بنیانگذاران سبک «نیوایج» دانست، گرچه او تمایل چندانی برای تحلیل موسیقی و سبکی که به کار برده، ندارد، اما به گفته خودش آنچه از موسیقی کیتارو پیش روی مخاطبان قرار میگیرد راهی برای ایجاد تعادل میان ناهماهنگی هاست. او معتقد است موسیقی مانند هوای تازه میماند که وی به عنوان یک هنرمند تلاش میکند با سبک تقریباً منحصر به فردش و آمیختگی موسیقی شرق و غرب در یک فضای ترکیب یافته با ابزار و ادوات الکترونیک مردم را به تفکر وا دارد. تفکری که به مدد ضیافتی از سازهای مختلف در سبکهای مختلف میخواهد دنیای خیال انگیز و آرام تری را برای گوشها فراهم سازد.
آنچه طی این سالها از کیتارو برای موسیقی به یادگار مانده و از وی به عنوان هنرمندی جریان ساز و مهم در یکی دو دهه گذشته یاد میشود، توجه درست به مقوله «تکرار ملودی» است. کما اینکه به گمان بسیاری از موسیقی کیتارو موسیقی است که در آن عرفان و مذهب نمایان است و شنونده متوجه میشود که وی با استفاده از فلوت ژاپنی و سازهای کوبه ای سرزمین مادری اش این مساله را پر رنگ کرده و در تنظیم قطعات با استفاده از سینتی سایزر و دیگر ابزار و ادوات موسیقایی چون ویولن، هارپ و سازهای محلی رنگ و بوی منحصر به فردی را به گوش ما میرساند کارشناسان و صاحب نظران حوزه موسیقی او با این تکرارها کاری میکند که ملودی در ذهن مخاطب نقش میبندد. موسیقی کیتارو موسیقی است که در آن عرفان و مذهب نمایان است و شنونده متوجه میشود که وی با استفاده از فلوت ژاپنی و سازهای کوبه ای سرزمین مادری اش این مساله را پر رنگ کرده و در تنظیم قطعات با استفاده از سینتی سایزر و دیگر ابزار و ادوات موسیقایی چون ویولن، هارپ و سازهای محلی رنگ و بوی منحصر به فردی را به گوش ما میرساند. شرایطی که نمود عینی آن را میتوان در موسیقی تیتراژ مستند «جاده ابریشم» تمام و کمال درک کرد. موسیقی که به طور حتم با صدای برآمده از تاریخ پرویز بهرام ماندگار شد به یادگار در تاریخ تفکرات و اندیشههای اهالی دهه شصت و هفتاد که تلویزیون آن روزگار یکی از مهمترین ابزارشان برای خیال پردازی بود.
موسیقی «کیتارو» برگرفته از دنیا دنیا تجربیات و آموزههایش در عرصههای مختلف حوزه موسیقی است، موسیقی «کیتارو» موسیقی طبیعت است، او موسیقی را خلق میکند که شنونده با گوش دادن به آن به راحتی خود را در طبیعت خداوند تصور گرده و ذهن و اندیشه اش را در آزادی قرار میدهد که گویی در کهکشانها مشغول سفری طولانی اما جذاب است. سفری شنیداری که ما ایرانیها آن را نغمات و ملودیهای ناب موسیقی اقوام ایران تجربه کردهایم و دیدهایم که این نواهای الهی چگونه توانستهاند با خلاقیت ذهنی نوازنده و خنیاگرش شنونده را وادار به تفکر و شناخت دنیای پیرامون خود کند.
موسیقی که کیتارو آن را در قالبی دیگر اما کاملاً شبیه به آنچه گفته شد، جهانی کرد و موجب شد که آثارش تبدیل به نمونههایی ناب از رهایی ذهن برای فرار پلشتیها و تفکرات منفی باشد. تفکراتی که اگر چند لحظه چشمانتان را ببندید و موسیقی «جاده ابریشم» را گوش کنید، متوجه آغاز سفری میشوید که هزارتویش منبع سرشاری از انرژی هاست.
از حال و هوای معنوی موسیقی کیتارو که بگذریم می رسیم به موسیقی جاده ابریشم، آن هنگام که از مدت قبل آقای کیتارو با سینتی سایزر آشنا شده و این ابزار موسیقایی را تبدیل به نقطه عطف زندگی خود کرده، شرایطی که موجب پیوستن او به گروه موسیقی «خانواده خاوردور» و بعد برگزاری چندین کنسرت در اروپا میشوند. شرایطی که بعدها موجب آماده سازی برای ساخت نخستین آلبوم خود میشود و در سال ۱۹۷۷ است کیتارو: من می دانم که مردم ایران مجموعه مستند «جاده ابریشم» را دیدهاند و با محتوا و موسیقی آن ارتباط خوبی نیز برقرار کردهاند و این جای خوشحالی فراوانی برای من دارد که قرارست برای چنین مخاطبی اجرای زنده داشته باشم که آلبومهای «داستان ماه کامل» و «بهشت» را منتشر میکند. دو اثر موفقی که شبکه تلویزیونی «ان اچ کی» را وادار میکند تا برای ساخت موسیقی سریال مستند «جاده ابریشم» به سراغ او بیاید و اینجاست که قصه جهانی شدن آقای کیتارو آغاز میشود.
بر اساس آنچه در رسانهها منتشر شده، نمایش این مستند و انتشار آلبوم برای آقای آهنگساز موجی از شهرت و محبوبیت را به همراه دارد که در نهایت منجر به دریافت جایزه گرمی و جایزه گلدن گلوب و البته ساخت موسیقی فیلم «بهشت و زمین» الیور استون و ساخت چندین و چند آلبوم میشود. شرایطی که موجب برگزاری کنسرتهایی شد که در سالهای پیشین تبدیل به پرجمعیتترین کنسرتها شد. شرایطی که البته در ایران خودمان اگرچه با حاشیههای ریز و درشتش هم تجربه شد، اما موقعیتی بود که آهنگساز مستند «جاده ابریشم» آن را در سال ۱۳۹۳ با مخاطبان ایرانی اش هم به اشتراک گذاشت و شرایطی را ایجاد کرد که خاطره بازی با جاده ابریشم با حال و هوایی متفاوت پیش روی مخاطب قرار گیرد.
او در روز بیست و یکم مهر ماه سال ۱۳۹۳ بود که وقتی برای برگزاری کنسرت وارد فرودگاه امام خمینی (ره) تهران شد، در یک گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مهر ضمن ارائه جزییاتی از کنسرتش در تهران به موسیقی مستند «جاده ابریشم» هم اشاره کرد و گفت: من می دانم که مردم ایران مجموعه مستند «جاده ابریشم» را دیدهاند و با محتوا و موسیقی آن ارتباط خوبی نیز برقرار کردهاند و این جای خوشحالی فراوانی برای من دارد که قرارست برای چنین مخاطبی اجرای زنده داشته باشم. اینکه مردم ایران با این نوع موسیقی ارتباط خوبی برقرار کردهاند برای من بسیار جالب توجه است.
کیتارو در پاسخ به پرسش دیگر مهر مبنی بر اینکه در اولین لحظات ورود خود به ایران چه پیامی به مردم ایران دارید؟ تصریح کرد: از اولین باری که موسیقی مجموعه «جاده ابریشم» را تولید کردم بیش از ۳۰ سال میگذرد و حالا بسیار خوشحالم که در همه این سالها کنار مردم ایران بودم و بعد از این همه مدت بالاخره به این کشور سفر کردم و این اولین باری است که با این آهنگ که مردم ایران آن را دوست دارند در کنار آنها حضور دارم.
کیتارو روز بعد و طی نشست خبری که برای برگزاری کنسرتهای او در تالار وزارت کشور تدارک دیده شده بود، درباره جلوههای متنوع موسیقی اش بیان کرد: این رازآمیز بودن موسیقیهایم نه تنها درباره موزیک من بلکه دیگر مقولههای هنری شرق را هم شامل میشود. من عکاسی هم میکنم و هنرهای دیگری را هم انجام میدهم. این رمزآمیزی که میگویید از دل و درون من برمی آید، زیرا سعی میکنم تا میتوانم درون انسانها را ببینم. طبیعت در ساخت آثار من نقش زیادی دارد. من ۳۵ سال گذشته را در محیط کوهستانی زندگی کردم و تمام موسیقیای که ساختهام از دل طبیعت بیرون میآید.
کیتارو در این نشست در پاسخ به سوالی درباره موسیقی الکترونیک و اینکه از پیشروان این موسیقی است، عنوان کرد: ۳۵ یا ۴۰ سال پیش وقتی میخواستم سبک موسیقی تلفیقی را شروع کنم، معدود موسیقی دانانی من از موسیقی مدرن ایران چیزی نمیدانم و اطلاعی ندارم، اما با موسیقی فلکلوریک و سنتی ایران آشنایی دارم و این به زمانی برمیگردد که من آهنگسازی مستند «جاده ابریشم» را برعهده داشتم. آن زمان موسیقی ایران را شنیدم و مستندهایی دیدم که باعث شد اطلاعات زیادی از موسیقی ایران به دست آورم مثل ژان میشل ژار و ونجلیز بودند که با این سبک موسیقی آشنایی داشتند، اما به مرور زمان که تکنولوژی در خدمت موسیقی قرار گرفت کار به مراتب آسانتر شد و افراد بیشتری به این سبک روی آوردند و حتی امروزه شما میبینید که جوانها هم از این موسیقی استفاده میکنند.
آهنگساز مستند «جاده ابریشم» در پاسخ به سوالی درباره آشنایی خود با موسیقی ایرانی ونقش در آن موسیقی «جاده ابریشم» تصریح کرد: من از موسیقی مدرن ایران چیزی نمی دانم و اطلاعی ندارم، اما با موسیقی فلکلوریک و سنتی ایران آشنایی دارم و این به زمانی برمی گردد که من آهنگسازی مستند «جاده ابریشم» را برعهده داشتم. آن زمان موسیقی ایران را شنیدم و مستندهایی دیدم که باعث شد اطلاعات زیادی از موسیقی ایران به دست آورم.
کیتارو در ادامه این نشست رسانهای کنسرتی که بعدها با حاشیههای بسیار فراوانی مواجه شد، در پاسخ به سوال دیگری درباره جهانی بودن خود و علت آن به نکاتی جالب توجهی اشاره کرد و گفت: همانطور که قبلاً گفتم طبیعت و صداهای برگرفته از طبیعت نقش مهمی در ساخت آهنگها و قطعات من داشتهاند. باید این را هم اینجا بگویم که در زمانهای قدیم ساز سینتی سایزر دستی بود و تکنولوژی در آن وجود نداشت و این کمک میکرد که نوازنده بتواند خلاقیت خود را نشان دهد، اما امروزه با فشار یک دکمه میتوانید موزیک بنوازید و این امر خلاقیت را از شما میگیرد. به هر حال اگر شما فکر میکنید من جهانی شدهام، شاید این از جمله دلایل آن باشد.
به هرحال قصه موسیقیهای آقای کیتارو به واسطه ماندگاری موسیقی تیتراژ مجموعه «راه ابریشم» قصه شیرینی است که اگرچه کنسرتهایش در ایران با حاشیههای ریز و درشتی مواجه شد، اما به طور حتم نمونهای تمام عیار از ملودی است که در موزه خاطرات ما ایرانیها در جایگاه ویژه ای قرار دارد و میتواند تا سالها هم در آن جایگاه بماند.