به گزارش خبرنگار مهر، نشر هنوز کتاب «از لذت آنی تا ملال فوری: جستارهایی کوتاه درباره زندگی روزمره ایرانی» نوشته فردین علیخواه را با شمارگان هزار نسخه، ۲۰۵ صفحه و بهای ۸۹ هزار تومان منتشر کرده است.
نویسنده این کتاب جامعهشناس است و عضو هیأت علمی گروه علوم اجتماعی دانشگاه گیلان. او رساله دکتری خود در رشته جامعهشناسی را در موضوع «پتانسیل اعتراض سیاسی در شهر تهران» نوشته است. آثار او نشان از رویکردی خاص و جزءمحور در تحلیل جامعه دارند. از جمله تالیفات پیشتر منتشر شده او میتوان به «تا طلاق نگرفتند کتاب ننوشتند: تحلیلهایی از جامعه ایران»، «رویکرد اجتماعمحور در پیادهراهسازی» و «سنجش مفاهیم در پیمایشهای اجتماعی» اشاره کرد.
همچنین «خیابان: نمونه اصلی یک فضای عمومی اجتماعی» نوشته ویکاس مهتا، «دگرگونی شهرها: نظریه شهری و حیات شهری» نوشته دیوید سی. تورنز و «مصرفگرایی؛ شیوهای از زندگی» نوشته استیون مایلز، نیز از جمله ترجمههای منتشر شده اوست.
معیارهای علیخواه در تحلیل جامعه معمولی دیدن پدیدههای غیرمعمولی و همچنین غیرمعمولی دیدن پدیدههای که در جامعه ایرانی معمولی تلقی میشوند. است. به قول خود نویسنده خیره شدن به زندگی روزمره و کشف موضوعاتی برای نوشتن از دل آن، مهمترین ویژگی کتاب «از لذت آنی تا ملال فوری» است.
آنچه در این کتاب مخاطب با آن مواجه است، نوشتههایی درباره زندگی روزمره ایرانی است. پیژامه، فینگرفود، عروسی، پدر و مادر بودن، لایک نکردن، بیتربیتی، شوآف کردن، شاخ اینستاگرام شدن، بدوبراه گفتن، به سفر رفتن، قرنطینه، شرکت نکردن در مجلس ترحیم از جمله موضوعاتی است که علیخواه درباره آنها به زبانی ساده نوشته است.
زبان ساده نیز از ویژگیهای نویسنده در کتاب «از لذت آنی تا ملال فوری» است. به همین دلیل عموم مخاطبان در هر سطح اجتماعی و میزان سوادی که دارند، مخاطبان این کتاب هستند. سطر سطر این کتاب هشداری است به مخاطبان تا به جزئیات زندگی روزمره خود توجه کنند و همین توجه به جزئیات را میتوان به عنوان نقطه شروعی برای توجه به فرهنگ جامعه و تلاش برای تحول و ارتقای آن در نظر گرفت.
در بخشی از یادداشت «از فینگرفود تا اژدر زاپاتا» آمده است: «غذا فقط غذا نیست. غذاها از نظر اجتماعی ارزشگذاری میشوند و وجههای اجتماعی مییابند. در جامعه ایرانی املت با جوجه کباب، خورشت قیمه با باقالی پلو و ماهیچه و قورمه سبزی با بوقلمون شکمپر یکی نیستند. به همین دلیل، گاهی حرمت مهمانی را که دعوت کردهایم با نوع غذایی که برای او تدارک میبینیم، نشان میدهیم. البته در سالهای اخیر علاوه بر نوع غذا، تنوع آن هم مهم شده است. در برخی از کشورهای خاورمیانه، میزان روغن موجود در غذا هم نشانه احترام به مهمان است. هرچه غذا چربتر باشد، منزلت مهمان نزد میزبان بیشتر است.
غذا در حکم ویترین است. ما گاهی با غذا سبک زندگیمان را به رخ میکشیم. درست است که همه ایرانیان کم و بیش غذاهای مشترکی طبخ میکنند، اما طبخ غذاهای جدید، که بیانگر آشنایی میزبان با زندگیِ مد روز است، برای او «پرستیژ اجتماعی» به همراه میآورد. غذاها به ما تمایز اجتماعی میبخشند. گواهی میدهند که ما از سبکهای جدید زندگی پیروی میکنیم. جلز و ولزِ استیکِ سنگی از طرفی نشانهای است از طبقه اجتماعی و از طرف دیگر نوگرایی میزبان را منعکس میکند…»
*مهران کامل مستعلی بیگلو