به گزارش خبرگزاری مهر، به دنبال طرح افزایش پذیرش در رشته های پزشکی عمومی و تخصصی و اظهار نظرهای دل سوزانه و کارشناسانه مسئولین نهادهای امور پزشکی در کشور، انجمن های علمی گروه پزشکی به بررسی و اظهار نظر در مورد این تصمیم پرداختند.
جامعه ارولوژی ایران نیز در یک نشست عمومی به ابعاد مختلف این موضوع پرداخت. در این جلسه که با حضور همکاران ارولوژیست (جراحان کلیه و مجاری ادراری) و مسئولین انجمن های نفرولوژی، انجمن پیوند اعضا، انجمن زنان و مامایی، انجمن روانپزشکی، انجمن ارتوپدی، انجمن سرطان های زنان، مجمع انجمن های علمی گروه پزشکی ایران و همچنین نماینده شورای عالی سازمان نظام پزشکی ایران، حضور مجازی رئیس سازمان نظام پزشکی ایران و معاونت آموزش وزارت بهداشت برقرار شد. ابعاد مختلف این تصمیم بررسی و موارد ذیل مطرح شد:
۱- ارائه خدمات بهداشتی و درمانی و حفظ سلامت جامعه وابسته به حداقل ۵۰ فعالیت است که مربوط به بسیاری از ارگان ها و سازمان های مختلف کشوری بوده و سهم وزارت بهداشت، بخش کوچکی از این مجموعه است، از قبیل حفظ هوای پاک ، تأمین آب آشامیدنی مطلوب ، حفظ آرامش عصبی و دغدغه های معیشتی مردم ، معضل ترافیک ، تصادفات و حوادث جاده ای ، حوادث شغلی ، تأمین سرگرمی های غیر مضر ، سلامت اخلاقی و معنوی و…، در حالی که وزارت بهداشت همیشه ترمیم کننده ضعف نهادهای دیگر و رفع عوارض و مشکلات ناشی از عدم تأمین این زیرساخت های سلامت بوده است.
۲- در مجموعه ارائه خدمات در وزارت متبوع سهم پزشکان در تأمین سلامت مردم بسیار ناچیز بوده و وظیفه اصلی بر دوش نهادهای پیشگیری از بیماری است. طبیعی است که پزشکان به لحاظ فعالیت علمی و نه نقش مشاوره ای در صورت ایجاد بیماری نقش خود را ایفا می کنند. در حالی که سیستم ارائه خدمات سلامت می تواند از دانش پزشکی در جهت جلوگیری از حوادث ناگوار جلوگیری کند که مثال واضح آن تعداد مرگ و میر در بیماری کرونا قبل و پس از واکسیناسیون است که نقش پیشگیری را به خوبی نشان داد.
۳- در کنارتربیت پزشکان حداقل ۱۲ رشته گروه پزشکی برای تشخیص، درمان و پیگیری بیماران لازم است از قبیل نیروهای پرستاری، تکنسین های بیهوشی و اطاق عمل، آزمایشگاه ، تصویر برداری و تغذیه و...، آیا طرح جامعی برای هماهنگی بین رشته ای دیده شده است.
۴- امروزه بسیاری از خدمات پزشکی با آموزش عمومی توسط خود بیماران انجام می شود و بسیاری از داروها نیز مجاز هستند که توسط خود بیماران از بخش خاصی از داروخانه انتخاب و استفاده شوند. از طرفی بسیاری از خدمات اولیه توسط بهورزان و آموزش دیدگان کوتاه مدت محلی نیز ارایه می شود که نتایج این طرح نیز در کشور خودمان بخوبی و با نتایج عالی انجام و به جامعه جهانی ارائه شده است و در بیش از ۸۰ درصد از نیازهای مردم توسط این آموزش دیدگان تامین و صرفه جویی اقتصادی بسیار هنگفت انجام و مردم نیز دارای شناسنامه دقیق بهداشتی درمانی کامل شده اند که این طرح هم اکنون چندان مورد توجه و ارتقا قرار نمی گیرد.
۵- آموزش دیدگان پزشکی در سطح عمومی و مخصوصاً در سطح تخصصی بر اساس آمایش سرزمینی می بایست در محل هایی مستقر شوند که علاوه بر در دسترس بودن برای مردم امکانات و تجهیزات کاری که امروزه بسیار گران و حتی غیر قابل دسترس است، برای استفاده صحیح و به روز فراهم باشد. در صورتی که بخواهد این تجهیزات در هر محلی که مسئولین محلی و یا عوامل صاحب نفوذ فراهم شود و پزشکان متخصص نیز حضور داشته باشند چنین خواسته ای جفا به اقتصاد کشور و بلااستفاده ماندن وسایل و گهگاه گذشت تاریخ مصرف لوازم مصرفی و ظلم مضاعف به اقتصاد کشور و سلامت مناطق دیگر خواهد بود.
۶- توزیع نیروی انسانی پزشکی علاوه بر ملاحظات فوق می بایست به طریقی انجام گیرد که دانش آموخته پزشکی در هر سطحی از تحصیلات بتواند از حداکثر دانش و مهارت خود در جهت ارائه خدمات استفاده کرده و تعالی تجربی خود را لمس کند و تبع آن به سلامت مردم برگردد. در صورتی که اگر توزیع فقط بر اساس سرانه جمعیت و یا فقط جهت اعلام موفقیت حاکمیت در دسترس قرار دادن نیروهای تخصصی پزشکی صورت گیرد همانند مصرف بنزین هواپیما در اتومبیل ژیان و یا پراید می باشد که خسران مالی و انسانی آن را باید طراحان این مصوبه بر عهده بگیرند.
۷- آمارهای دقیق از تحقیقات میدانی این جامعه علمی نشان می دهد که تعداد متخصصین تربیت شده در این رشته تخصصی هم اکنون از آمار پیش بینی شده برای سال ۱۴۰۴ فراتر رفته و مشکل اصلی دسترسی مردم به نیروهای تخصصی عدم توزیع صحیح ، عدم ایجاد شرایط تشویقی برای جذب نیروهای تخصصی در مناطق کمتر برخوردار، عدم وجود بودجه و تجهیزات در مناطق دورافتاده ، عدم توزیع صحیح سلسله مراتب ارائه خدمات و همچنین عدم پذیرش دانشجویان از مناطق بومی جهت تأمین امکان ماندگاری آنان در مناطق کمتر برخوردار است.
۸- در شرایط موجود که پزشکان متخصص در نقاط دور افتاده مشغول ارائه خدمات بوده و با حداقل امکانات در خدمت مردم شریف ایران هستند و متاسفانه به علت عدم وجود تجهیزات و امکانات لازم به سرعت آموخته های خود را فراموش می کنند، دستمزد خود را گاهی تا ۱۴ ماه و به طور متوسط ۷ ماه پس از ارائه خدمات دریافت میکنند. این در حالیست که همین دستمزد در تمام نقاط مختلف کشور شامل مناطق برخوردار و یا محروم یکسان بوده و هزینه های زندگی پس از ۷ تا ۱۴ ماه از دریافت دستمزد تغییرات قابل توجهی کرده است. در این میان متاسفانه برخی مسئولین و رسانه ها با شاخص کردن تعداد اندک از پزشکان که از درآمد و امکانات خوبی برخوردارند، ژست حمایت از مردم را گرفته و بر علیه اکثریت پزشکان زحمتکش که امتحان خود را در همه حوادث و بلایای طبیعی و اجتماعی به خوبی نشان داده اند میتازند.
در خاتمه از مسئولین تصمیم ساز که با در دست داشتن امکانات رسانه ای و متاسفانه بدون توجه به پیچیدگی های فنی و تخصصی در حوزه پزشکی در مورد مشکلات موجود آدرس اشتباه به مردم می دهند، درخواست می شود همانگونه که برای حل مشکلات صادرات یا صادرکنندگان و یا حل مشکل صنایع یاصاحبان صنایع گفتگو می کنند، فارغ از اینکه این گفتگو ها چه نتایجی خواهد داشت، با جامعه پزشکی که خدمات آنان در سطح منطقه و حتی جهان از موقعیت بسیار قابل توجهی برخوردار است مشاوره و گفتگو کنند و از تخریب سطح علمی پزشکی کشور و خدشه به سلامت جامعه بپرهیزند و از تکرار اتهام رنگ باخته تعارض منافع که صرفاً به اختلاف میان اقشار مختلف می انجامد و این اتهام را می توان به هر صنف و حرفه ای نسبت داد و سیستم اجرایی با اتهام به دیگران خود را از زیر بار مسئولیت آزاد سازد، پرهیز کنند، زیرا که همه ما متعلق به این آب و خاک هستیم.