هم‌اکنون تولید کاغذ چاپ و تحریر در ایران گران است و دولت باید در زمینه به‌روزرسانی ماشین آلات تولید این‌محصول از تولیدکننده‌ها حمایت کند.

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: کاغذسازی پیشینه زیادی در تمدن ایرانی – اسلامی دارد، اما مسلمانان یا ایرانیان نخستین مبدعان کاغذ نبوده‌اند. طبق یافته‌های باستان‌شناسی چینیان نخستین اقوامی بودند که توانستند به تکنولوژی کاغذ دست پیدا کنند. آنها با خمیر کردن ابریشم و دیگر پارچه‌های فرسوده و گذراندن آن از صافی توانستند به کاغذ برسند.

حمید نصرآبادی از پژوهشگران عرصه فرهنگ و تمدن ایران در مقاله‌ای با نام «مواد تشکیل دهنده کاغذ و عوامل تخریب آن» که در نشریه پیام بهارستان منتشر شد، نوشته «در حدود سال ۶۵۰ م ساسانیان کاغذ چینی را که از پوست درخت توت ساخته می‌شد به ایران وارد کردند اما این کاغذ منحصراً برای مدارک مهم دولتی به کار برده می‌شد.»

وی همچنین درباره رواج کاغذسازی در تمدن اسلامی نیز چنین اشاره کرده «چینیان سرّ ساختن کاغذ را تا سال ۷۵۱ میلادی که تعدادی از ایشان به دست مسلمانان اسیر و به سمرقند برده شدند محفوظ کردند. تعدادی از این اسیران، به فن کاغذ سازی آشنایی داشتند، از این رو، کاغذسازی را در سمرقند رایج ساختند. به طوری که خیلی زود سمرقند بدل به صادرکننده یکی از مرغوب‌ترین انواع کاغذ به دنیای آن روز شد. از آن پس بود که فن کاغذسازی به اکثر شهرهای اسلامی راه پیدا کرد و در ادامه آن کارگاه‌های تولید کتاب راه‌اندازی شد و نسخه‌های نفیس خطی در تاریخ ماندگار شدند.

از آن پس بود که در کنار کتابخانه‌های شاهی و درباری بخشی نیز به کاغذسازی اختصاص پیدا کرد و همه صفر تا صد تولید آثار مهم (مثلاً شاهنامه شاه طهماسب) از کاغذسازی گرفته تا نگارش و تذهیب و مینیاتور و جلدسازی و… در این کارگاه‌ها انجام می‌شد.

مروری بر تاریخ کاغذسازی در ایران

در قدیم به حرفه کاغذسازی، «کاغذگری» گفته می‌شد و این اصطلاح تا دوره قاجار نیز تداول داشت. به همین دلیل در رساله‌های مختلف درباره اصناف و… نام کاغذگر نیز آورده می‌شد. در ایران شهر خنج (در استان فارس فعلی) در صنعت کاغذسازی شهرت بسیاری پیدا کرده بود. شهاب‌الدین ابو عبدالله یاقوت بن عبدالله الحموی در «مُعجم‌البُلدان» از آبادیی در این ناحیه با نام «کاغذکنان» یاد کرده است. هرچند که در دیگر شهرهای ایران بویژه شهرهایی که مرکز علم و فرهنگ بودند از جمله اصفهان، طبریه، تبریز، تهران، قزوین، قهستان، مشهد، کرمان، همدان و یزد هم صنعت کاغذسازی رونق داشته است.

درباره تاریخچه کاغذ و کاغذسازی در دوره قاجاریه، تاکنون اطلاعات زیادی به دست نیامده است. از میان اسناد آن دوران متن نامه‌های میرزا آقا خان نوری و میرزا سعید خان انصاری به محمود خان ناصرالملک درباره وارد کردن اسباب کاغذسازی از روسیه در دوره ناصری اشاره شده است.

برای تولید کاغذ، دو منبع وجود دارد: استفاده از درختان و به کارگیری محصولات کشاورزی. کشور ما از نظر اقلیم آب و هوایی و نزولات آسمانی از جمله مناطق خشک و نیمه خشک جهان به شمار می‌رود. میانگین بارش سالیانه در ایران یک سوم میانگین جهانی است اما در سال ۱۲۶۷ شمسی عده‌ای صنعت‌گر برای تحصیل و فراگیری فنون از جمله کاغذسازی به روسیه اعزام شدند و ظاهراً شخصی به نام آقا رحیم اصفهانی پس از آموزش‌، در اصفهان کاغذ ساختن را آغاز کرد؛ ولی در این دوره به دلایل مختلف، نظیر رقابت روس و انگلیس بر سر منافعی که در ایران داشتند و بی‌لیاقتی و بی کفایتی دولت وقت‌، صنعت کاغذسازی دیگر رونقی نداشت. به همین دلیل تا دوره ناصری برای چاپ کتاب از کاغذهای وارداتی فرنگی و اروپایی و پس از آن منحصراً از کاغذهای روسی استفاده شده است.

اما نخستین دستگاه کاغذسازی در زمان حکومت پهلوی اول در کرج راه‌اندازی شد، اما به علت آغاز جنگ جهانی دوم از کار باز ایستاد. بعد از جنگ کارشناسان، گیلان و خوزستان را مناسب‌ترین مکان برای احداث کارخانه کاغذسازی تشخیص دادند. گیلان به دلیل داشتن چوب‌های جنگلی، کاه و پوست برنج و خوزستان به دلیل داشتن الیاف نی و تفاله نیشکر مازاد کارخانه قند (بهترین مواد اولیه مورد نیاز کارخانه) و هر دو منطقه به علت داشتن آب‌وبرق کافی، بهترین شرایط را داشتند.

ایرانشهر دومین کارخانه کاغذسازی در سال ۱۳۲۶ در ورامین با ظرفیت ۱۲ هزار تن توسط فرانسویان تأسیس شد که مدت زیادی کار نکرد. در سال ۱۳۲۶ در هفت تپه خوزستان کارخانه کاغذسازی پارس با مساحت ۸۵۰ هزار مترمربع و در آذرماه ۱۳۴۹، با ظرفیت ۳۵ هزار تن کاغذ افتتاح شد. کارخانه صنایع چوب و کاغذ مازندران که در ۱۳۵۳ تاسیس شد، هم اکنون بخش زیادی از کاغذ روزنامه‌های کشور را تأمین می‌کند.

آیا تولید کاغذ در ایران صرفه اقتصادی ندارد؟

برای تولید کاغذ، دو منبع وجود دارد؛ استفاده از درختان و به کارگیری محصولات کشاورزی. کشور ما از نظر اقلیم آب و هوایی و نزولات آسمانی از جمله مناطق خشک و نیمه خشک جهان به شمار می‌رود. میانگین بارش سالیانه در ایران یک سوم میانگین جهانی است. می‌دانیم که ایران از منابع جنگلی وسیعی برخوردار نیست و همیشه معضل چوب در کشور وجود داشته است. به همین دلیل هم در کشور ما تولید کاغذ از درخت نه در قدیم به صرفه بوده و نه امروزه و آینده به صرفه خواهد بود.

در عوض کشورهای اروپایی و کشورهایی مانند اندونزی که کشورهای پرآبی هستند و در زمینه داشتن جنگل نیز منابع غنی‌تری دارند، به راحتی و با هزینه‌های کمتر کاغذ را تولید می‌کنند. تولید کاغذ در ایران هزینه‌بر است و به اصطلاح علم اقتصاد «مزیت نسبی» ندارد، به همین دلیل ضرورت دارد که کشور ما وارد کننده کاغذ باشد.

مزیت نسبی ریکاردو

تئوری مزیت نسبی را اقتصاددانی به نام دیوید ریکاردو مطرح کرد. بر اساس این تئوری می‌توان گفت که نمی‌توان در یک کشور همه کالاها را تولید کرد. ممکن است تولید یک کالایی در کشوری دیگر هزینه‌های به مراتب کمتری داشته باشد. بنابراین کشورها می‌توانند کالاهایی که را که با هزینه‌های کمتری در سرزمین‌های خود تولید می‌کنند، با کالاهای دیگر کشورها مبادله کنند. به عنوان مثال هزینه تولید پسته در ایران ارزان است و در اندونزی گران. در عوض هزینه تولید کاغذ در اندونزی ارزان است و در ایران گران و این دو کشور می‌توانند پسته و کاغذ را مبادله یا تهاتر کنند.

اما در چنین شرایطی استفاده از تفاله‌های کشاورزی برای تولید کاغذ باید اصلی‌ترین رویکرد در تولید کاغذ در ایران باشد. به این تفاله‌ها «باگاس» می‌گویند. تولید کاغذ از باگاس هم‌اکنون یکی از روش‌های تولید در سطح جهان است. همانطور که اشاره شد تاریخ بهره‌برداری از کارخانه کاغذ پارس سال ۱۳۴۹ است. اما ایده این کارخانه به سال ۱۳۴۶ بازمی‌گردد که در آن ایده استفاده از باگاس استخراج شده از کارخانه نیشکر هفت‌تپه مطرح شده بود.

این کارخانه پس از راه اندازی تا مدت‌ها تنها تأمین کننده کاغذ چاپ و تحریر داخل کشور بود. اما به دلیل صدمات وارده در طی دوران جنگ تحمیلی و عدم نوسازی و بازسازی در زمان تصدی بخش دولتی، در معرض تعطیلی همیشگی قرار گرفت و ظرفیت تولید آن در سال‌های منتهی به ۱۳۹۱ به کمتر از ۲۰ درصد ظرفیت اسمی رسید.

ضرورت اصلاح الگوی مصرف کاغذ در ایران

مصرف زیاد کاغذ اگر در زمینه چاپ کتاب باشد، نشانی از فرهیختگی است. اما تیراژ پایین کتاب در کشور نشان می‌دهد که عمده کاغذ مصرفی در ایران محل‌های مصرفی بجز چاپ کتاب دارند. متاسفانه در کشور ما مصرف بهنجاری در زمینه کاغذ وجود ندارد. صنایع بازیافت کاغذ در ایران رونق چندانی ندارند و علیرغم شعارهای پی در پی در زمینه دولت الکترونیک، ما هنوز مصارف پِرتی کاغذ را هم داریم. فرهنگ استفاده صحیح از فضای دیجیتال و شبکه‌های اجتماعی می‌تواند جلوی بسیاری از مصارف بیهوده کاغذ در ایران را بگیرد. (فی‌المثل با رجوع به این فضا می‌توان مصرف کاغذ در دوران تبلیغات انتخابات‌ها را به نزدیک صفر رساند و همچنین از کاغذبازی بیهوده در اداره‌جات جلوگیری کرد، امری که قرار بود با کارت‌های ملی هوشمند صورت گیرد، اما متاسفانه هیچگاه به سرانجام نرسید.)

تولید کاغذ در ایران، به‌ویژه کاغذ چاپ و تحریر هزینه‌بر است و به اصطلاح علم اقتصاد «مزیت نسبی» ندارد، به همین دلیل ضرورت دارد که کشور ما وارد کننده کاغذ باشد متاسفانه حجم عمده‌ای از کاغذ (به‌ویژه کاغذهای صنایع بسته‌بندی) به مرحله بازیافت نمی‌رسند. علت این را می‌توان در مولفه‌های فرهنگی و اقتصادی بسیاری دید. به عنوان مثال عدم تهیه برنامه اصولی برای جداسازی و تفکیک از مبداء توسط مدیریت اجرایی یا شهرداری‌ها، عدم تهیه برنامه اصولی برای بازیافت، عدم وجود امکانات و تجهیزات مورد نیاز برای جداسازی و تفکیک از مبداء، عدم اجرای برنامه تفکیک از مبدأ، عدم وجود فرهنگ مشارکتی عمومی، عدم اجرایی شدن برنامه‌های آموزشی برای شهروندان، عدم وجود صنایع بازیافت استاندارد، کمبود سرمایه‌گذاری در زمینه ایجاد زیر ساخت‌های لازم برای ایجاد صنایع بازیافت، کمبود نیروی متخصص در زمینه ایجاد زیر ساخت‌های لازم برای ایجاد صنایع بازیافت، عدم آگاهی و فعالیت‌های فعال در زمینه محیط زیست از برنامه‌های بازیافت و تفکیک از مبدأ، عدم آگاهی و ترغیب بخش خصوصی به فعالیت در زمینه بازیافت، کمبود بودجه شهرداری‌ها و دهیاری‌ها در زمینه اجرای برنامه‌های آموزشی، تفکیک از مبدأ و… از جمله مولفه‌هایی است که در زمینه بازیافت اندک کاغذ در ایران موثرند.

مصرف نابهنجار کاغذ و عدم طراحی سازوکاری برای بازیافت، ایجاد فشار بیش از حد بر جنگل‌ها و محیط زیست را به همراه دارد. سرانه مصرف کاغذ در ایران (در همه حوزه‌ها و نه صرفاً مصرف کاغذ چاپ) را چیزی حدود ۶۰۰ هزار تن برآورد کرده‌اند. مصرف سه تا ۶ متر مکعب از تنه درختان، به ازاء هر تن تولید خمیر کاغذ، یکی از آثار سو استفاده غیراصولی از کاغذ است. در صورت عدم توجه به زیر ساخت‌ها و ادامه روند کنونی تولید و مصرف سالانه کاغذ در کشور ایران، ضربه بسیار مهلکی بر محیط زیست وارد می‌شود. به همین دلیل نیز ضرورت اصلاح الگوی مصرف کاغذ در کشور حس می‌شود.

آیا باید کاغذ را وارد کنیم؟

نیاز کشور در زمینه کاغذ چاپ سالانه بین ۳۰۰ تا ۳۵۰ هزار تن است. هم‌اکنون کارخانه‌جات فعال در زمینه کاغذ تحریر از این‌قرارند:

کاغذ پارس: که فقط خمیر کاغذ تحریر تولید می‌کند.

شرکت صنایع چوب و کاغذ مازندران: بزرگترین تولید کننده کاغذ در ایران با ظرفیت مجموعاً ۱۷۵۰۰۰ تن شامل ۹۰۰۰۰ تن کاغذ روزنامه و چاپ و تحریر و ۸۵۰۰۰ تن کاغذ فلوتینگ (کاغذ ضخیم و محکمی که به عنوان لایه میانی برای تولید کارتن بسته‌بندی به کار می‌رود و وظیفه تأمین مقاومت کارتن در برابر ضربه، له‌شدگی و شکستگی را برعهده دارد) است.

کارخانه کاغذسازی زاگرس فارس: با ظرفیت تولید سالانه ۱۲۵ هزار تن از کاغذهای بازیافتی که البته قرار است تا سال آینده راه‌اندازی شود.

همچنین کارخانه کاغذسازی تبریز را نیز داریم که خبری از فعالیت تولیدی این‌کارخانه در دست نیست. به نظر می‌رسد کارخانه تبریز برای فعالیت دوباره نیاز به سرمایه‌گذاری دارد. دیگر کارخانه‌های تولید کاغذ در کشور از جمله چوکا، کاغذسازی کاوه، کاسپین و آسان پک قزوین و… در زمینه تولید کاغذهای بهداشتی و بسته‌بندی فعالیت دارند.

بنابراین این‌تولیدات بویژه در زمینه چاپ کتاب نیاز ما را تامین نمی‌کنند و مهم‌ترین مشکل هم در همین بخش کاغذ چاپ و تحریر است. حداقل باید تولید سالانه ۲۰۰ هزار تن کاغذ دیگر به ظرفیت تولید اضافه شود. البته کاغذهای تحریر تولید داخل به نسبت کالاهای مشابه خارجی کیفیت کمتری دارند و معمولاً ضایعات این کاغذها در چاپخانه‌ها زیاد است.

محسن قدبیگی مدیرعامل شرکت توسعه تجارت پاپیروس درباره این موضوع به مهر گفت: تا ۱۵ سال پیش کسی فکر نمی‌کرد که در ایران بتوانیم مقواهای جعبه‌های دستمال و جعبه‌های تاید و… را تولید کنیم. اما اکنون ۳۵ درصد از بازار ایران را تولیدات داخل پوشش می‌دهد و در آینده نیز این تولید بیشتر خواهد شد.

وی افزود: مهم‌ترین مشکل ما در زمینه کاغذ چاپ و تحریر است. حجم عمده کاغذ مصرفی در این حوزه را از محل واردات تامین می‌شود. ما تکنولوژی تولید این کاغذ را نداریم. دستگاه‌های تولید کارخانه‌های کاغد پارس و کاغذ مازندران نیز ضعیف است و حداکثر توان تولید کاغذ روزنامه را دارند. کارخانه کاغذ پارس هم که به سمت تولید کاغذهای بسته‌بندی رفته است.

ما برای تولید کاغذ گلاسه که اصلاً ماشین‌آلات نداریم و باید همه آن را وارد کنیم. برای خودکفایی هم گفتم که ضرورت دارد ماشین آلات را به‌روزرسانی کرده و بعد مواد اولیه برای تولید را فراهم کنیم. قدبیگی در ادامه تولید کاغذ چاپ و تحریر در کشور را هزینه‌بر خواند و گفت: به‌جز ضرورت به‌روزرسانی ماشین‌آلات در این صنعت سوال مهم این است که آیا می‌توان مواد اولیه را تولید کرد. ببینید اکنون اندونزی بزرگترین کشور تولید کننده کاغذ در جهان است. چرا؟ چون جنگل‌های این کشور صنعتی هستند. آیا ما در ایران جنگل‌های صنعتی داریم؟ خیر. به همین دلیل تولید کاغذ باکیفیت چاپ و تحریر در ایران مساوی است با نابودی جنگل‌های شمال کشور. جنگل‌هایی که به دلایل دیگر هم سالانه از متراژشان کم می‌شود.

وی در بخش دیگری از سخنان خود با طرح این پرسش که «واردات کاغذ به ایران به‌صرفه‌تر است یا تولید آن؟» گفت: ببینید ما برای تولید کاغذ گلاسه که اصلاً ماشین‌آلات نداریم و باید همه آن را وارد کنیم. برای خودکفایی هم گفتم که ضرورت دارد ماشین آلات را به‌روزرسانی کرده و بعد مواد اولیه برای تولید را فراهم کنیم. در نهایت اگر همه شرایط هم محقق شود باید بدید که قیمت تمام شده ما چقدر است و آیا کیفیت کاغذ تولیدی توان رقابت با تولیدات خارجی را دارد یا خیر؟

قدبیگی اضافه کرد: کاغذ چاپ و تحریر وارداتی در وضعیت فعلی کشور حدوداً کیلویی ۳۲ هزار تومان است. آیا ما می‌توانیم در کشور با این قیمت کاغذ تولید کنیم؟ بنابراین ما برای خودکفایی در قدم اول باید ماشین آلات را بروزرسانی کنیم و در قدم دوم به واردات خمیرکاغذ چاپ و تحریر بپردازیم و این به نظر من اصلاً به‌صرفه نیست.

این فعال در زمینه صنعت کاغذ همچنین به یک معضل دیگر اشاره کرد و گفت: تولید کاغذ صنعتی پرمصرف در زمینه آب است. صنایع خمیر و کاغذ اترک که در شهرک صنعتی فولاد اصفهان واقع شده یکی از دلایل خشکی زاینده‌رود است، چرا که بسیار شدید آب مصرف می‌کند.

ماشین‌های تولید کاغذ گران است

محمدرضا اسماعیلی‌راد از تولید کنندگان خمیرکاغذ، مدیرعامل کارخانه خمیر کاغذ تسکا نیز درباره تولید کاغذهای چاپ و تحریر گفت: ما از بقایای محصولات کشاورزی خمیرکاغذ تولید می‌کنیم. کاه گندم و… را که پیشتر کشاورزان می‌سوزاندند، اکنون در زمینه تولید خمیرکاغذ کاربرد دارد. من روزانه ۱۵ تن تولید دارم، اما این تولید صرفاً به کار تولید مقوای بسته‌بندی یا دستمال کاغذی می‌آید و برای رسیدن به کاغذ چاپ و تحریر باید این کاغذ سفید شود که ما تکنولوژی‌اش را نداریم.

وی افزود: بنابراین از این نظر ما به کمک حفظ محیط زیست می‌آییم. حتی پیشتر در برخی از موارد سوختن جنگل‌ها نیز به دلیل آتش زدن کاه‌ها پیش می‌آمد. با این اوصاف اما ما نمی‌توانیم کاغذ چاپ و تحریر تولید کنیم.

اسماعیلی راد ادامه داد: تکنولوژی تولید کاغذ چاپ و تحریر یا اروپایی است و یا چینی. تکنولوژی ایرانی آن اصلاً وجود ندارد. ماشین‌های تولید هم بسیار گران است. طبق برآوردی که چندی پیش داشتم در وضعیت فعلی اقتصاد کشور، واردات خط تولید کاغذ تحریر و چاپ به میزان تولید صد تن در روز، به بیش از هزار میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد و دولت‌ها نیز از این کار حمایت نمی‌کنند.

وی اضافه کرد: در دولت قبل ما طرحی را ارائه کردیم برای تولید بیشتر. اما متاسفانه بسیار اذیت شدیم. دولت قبل علاقه‌ای به تولید نداشت و علیرغم شعارهای دهان پر کن هیچ حمایتی از تولید نمی‌کردند. اگر حمایت می‌کردند ما می‌توانستیم حتی آرام آرام به سمت رسیدن به تکنولوژی ساخت دستگاه‌های تولید کاغذ هم پیش برویم که متاسفانه نشد.

برای خودکفایی در زمینه تولید کاغذ چه باید کرد؟

محمدمهدی اسماعیلی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی بارها از ضرورت خودکفایی در زمینه تولید کاغذ صحبت کرده و رسیدن به این خودکفایی را از اهداف دولت سیزدهم خوانده است. با توجه به شرایط فعلی کشور و تحریم‌های ظالمانه نظام استکبار جهانی کاغذ نیز به عنوان کالایی استراتژیک مطرح است و اگر تولید آن گران هم باشد، باید به خودکفایی در این حوزه فکر کرد. مسئله این است که شاید این خودکفایی در کوتاه مدت امکان پذیر نباشد. به همین دلیل نیز ضرورت کار زیربنایی در این زمینه حس می‌شود.

همان‌طور که اشاره شد مهم‌ترین مشکل کشور در زمینه کاغذ چاپ و تحریر است. هم‌اکنون در زمینه تکنولوژی تولید فلوتینگ و کاغذهای صنایع بسته بندی و بهداشتی کشور در وضعیت خوبی به سر می‌برد. با توجه به مسائل مطرح شده در این گزارش، نخستین مسئله لزوم حمایت دولت از کارخانه‌جات تولید کاغذ برای بروزرسانی ماشین آلات‌شان است. با توجه به نوسانات شدید نرخ ارز و اینکه عمده ماشین آلات تولید در این زمینه وارداتی است، ضرورت ورود حمایتی دولت بیش از پیش حس می‌شود.

پس از آن‌که صنایع تولید کاغذ از نظر تکنولوژی به‌روز شدند، قدم بعدی ایجاد یک سازوکار صحیح برای واردات چوب است. هم‌اکنون جنگل‌های کشور وضعیت خوبی ندارند. بهره‌برداری‌های غیراصولی و بدون درنظر گرفتن جایگزین در کنار حوادث طبیعی و غیرطبیعی باعث شده تا هر سال از متراژ جنگل‌های کشور کم شود. به همین دلیل برای تامین خوراک کارخانه‌های کاغذسازی باید به واردات مواد اولیه فکر کرد.

مسئله بعدی فرهنگ‌سازی در زمینه بازیافت کاغذ است. باید نهادهای فرهنگی در یک همکاری مستمر با شهرداری‌ها آگاهی‌های لازم را در زمینه بازیافت کاغذ به مردم بدهند. باید به جایی رسید که صد در صد کاغذهای صنایع بسته‌بندی بازیافت شوند. در نهایت اینکه می‌توان با حمایت از شرکت‌های دانش بنیان، زمینه‌ها را برای رسیدن به تکنولوژی ماشین آلات تولید کاغذ و همچنین رسیدن به مواد اولیه جایگزین، فراهم کرد.