«اما در جلسه‌ای که خدمت آقای خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، رفتیم، ایشان به‌شدت بر موضوع خودکفایی تاکید کردند و حتی به وزیر سپاه هم ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک‌ها را زودتر شروع نکردید.»

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: کتاب «امواج اراده‌ها»، شامل روایت‌ها و خاطراتی از توان و اراده ایرانی در مسیر خودکفایی و پیشرفت، چندی پیش توسط انتشارات راه‌یار منتشر و راهی بازار نشر شد و دست‌چینی از خاطراتی است که به کالبدشکافی گوشه‌ای از دستاوردها و پیشرفت‌های درخشان انقلاب اسلامی می‌پردازد و می‌خواهد به ما بگوید از چه راهی آمده‌ایم و کجا ایستاده‌ایم و به کدام سو باید برویم.

خاطرات مندرج در این کتاب، در پنج‌فصل شامل «صنایع نظامی»، «صنعت هسته‌ای»، «علوم پزشکی»، «دیپلماسی و مدیریت» و «فناوری و صنعت» گردآوری و توسط راضیه عزیزی تدوین شده‌اند.

«امواج اراده‌ها» در حال حاضر با چاپ چهارم در بازار نشر حضور دارد.

فاطمه سلیمانی ازندریانی نویسنده و پژوهشگر یادداشتی در معرفی این کتاب نوشته که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است.

مشروح متن این یادداشت را می‌خوانیم؛

بی‌تعارف بسیاری از ما ایرانیها عادت به خودکم‌بینی داریم. این موضوع در جوان‌ها و نوجوان‌ها بیشتر به چشم می‌خورد. مثلاً در فضای مجازی دستآوردهای دنیای غرب دست به دست می‌شود و زیر هرکدام از این پست‌ها کامنت‌های آه و ناله و فغان که ما و کجاییم و آنها کجا؟ حتی گاهی این پیشرفت کردن و پیشرفت نکردن را به مذهب ربط می‌دهیم. آنهایی که به دین و مذهب پای‌بند نیستند گام‌های بلندتر در راه علم و فناوری برداشته‌اند. بسیاری از هموطنان ما باور نمی‌کنند که ممکن است ما هم روزی در تکنولوژی به پای غرب برسیم. برخی هم گمان می‌کنند که تمام انرژی و دانش دانشمندان ما در راه ساختن سلاح و تسلیحات هسته‌ای صرف می‌شود. گمان می‌کنند همهی تحریم‌ها فقط به خاطر این است که ما به تکنولوژی ساخت سلاح هسته‌ای دست پیدا نکنیم. بسیاری از جوانان و نوجوانان نمی‌دانند که تحریم‌ها فقط بهانه‌ای است تا ما از همه نظر وابسته به غرب باشیم. وابسته باشیم تا آنها از این وابستگی برای کسب منافع خودشان به عنوان یک اهرم فشار استفاده کنند. ما وقتی مثلاً از نظر پزشکی وابسته باشیم مجبوریم برای دسترسی به امکانات پزشکی خواسته‌های نامعقول طرف غربی را اجابت کنیم.

مشکلات اقتصادی و سیاسی و اجتماعی در جامعه ما باعث شده است که برخی از مردم به همه‌چیز بدبین باشند. عده‌ای فقط در حال اعتراض کردن هستند و عده‌ای به فکر مهاجرت هستند. مهاجرت به جایی دور از وطن برای زندگی راحت‌تر. و البته هستند افرادی که در گمنامی برای اعتلای نام وطن تلاش می‌کنند. تلاش می‌کنند تا وطن را به جای بهتری برای زندگی تبدیل کنند. دانشمندانی که در زمینه‌های مختلف با کمترین امکانات بیشترین دستاورد را داشته‌اند. از جمله صنایع نظامی، صنعت هسته‌ای، علوم پزشکی و… متأسفانه گاهی بدبینی‌ها به اندازه‌ای زیاد است که اخبار این پیشرفت‌ها و دستیابی به تکنولوژی‌های جدید در بین اخبار ناگوار گم می‌شوند.

اما همان‌طور که آدم‌های بدبین زیاد هستند، آدم‌هایی هم هستند که سعی می‌کنند تلاش دانشمندان ایرانی را در جایی ثبت کرده و منعکس کنند. کتاب «امواج اراده‌ها» از انتشارات راهِ یار یکی از این مکتوبات است که آقایان میلاد حبیبی و پژمان عرب آن را گردآوری و تدوین کرده‌اند و نگارش آن به عهده خانم راضیه عزیزی بوده است.

این کتاب خلاصه‌ای است از دستاوردهای پژوهشگران و دانشمندان هموطن که با کمترین امکانات و نهایت تلاش توانسته‌اند قدم بزرگی در راه پیشرفت بردارند. فقط گوشه ای از اراده و توان ایرانی به سمت خودکفایی و پیشرفت.

فهرست کتاب عبارت است از: صنایع نظامی (صنعت موشکی، نیروی هوایی، نیروی دریایی، جنگ الکترونیک)، صنعت هستهای، علوم پزشکی (پزشکی رویان، پیشرفت‌های پزشکی) دیپلماسی و مدیریت (دیپلماسی پیشرفت، مدیریتِ پیشرفت)، فناوری و صنعت (مهندسی رزمی، فناوری نانو، دانشبنیان، فناوری فضایی)

قطعاً یک کتاب ۲۷۰ صفحه‌ای به اندازه ای گنجایش ندارد که بشود دربارهی همهی این سرفصل‌ها و جزئیاتش به طور مفصل نوشت. به نظرم قصد پدیدآورندگان این کتاب این بوده که باید این فناوری‌ها حتی به صورت خلاصه به مردم معرفی شوند. به علاوه اینکه به روایتنویسان سوژه‌های مناسب برای خلق آثار امیدبخش معرفی کرده‌اند. برخی از این روایتها قابلیت این را دارند که به تنهایی تبدیل به یک کتاب شوند. مثل کتاب خط مقدم (درباره شهید تهرانی مقدم و ماجرای موشکی) که البته چندسال قبل از انتشار این کتاب منتشر شده است و در این کتاب به صورت جزئی به آن اشاره شده است.

برخی از اتفاقات به اندازهای مهیج هستند که اگر در اختیار یک تیم خوب قرار بگیرند مواد لازم برای تهیه یک فیلم یا یک سریال پرماجرا را دارند. فیلمی که هم سرگرم‌کننده باشد و هم امیدبخش. فیلم و سریال‌های غرورآفرین. مثل فیلم سینمایی منصور (تیمسار منصور ستاری و صنایع هوایی). متأسفانه هنرمندان و فیلمسازان ما در این زمینه‌ها خیلی ضعیف عمل کرده‌اند. حتی اگر فیلمی هم ساخته‌اند در اکثر مواقع تجهیزات قوی دشمن را نمایش داده‌اند. سال‌ها پیش در یکی از فیلم‌های دفاع مقدس در یکی از صحنه‌ها اتاق شنود عراقی‌ها را به نمایش گذاشته بود. اتاقی پر از دستگاه و رادار. اما در کتاب امواج اراده‌ها در فصل «صنایع نظامی- جنگ الکترونیک» روایتی به نام شنودِ شنود وجود دارد که مهندسان ایرانی در زمان دفاع مقدس از نظر رمزگشایی و پیدا کردن مقر عراقی‌ها، آنها را دچار شوک و بحران کرده بودند. آیا این یک سوژه جذاب برای ساخت یک فیلم نیست؟

کتاب در هر فصل یک پیشگفتار دارد با عنوان «سرِ نخ» که مربوط می‌شود به بیانات مقام معظم رهبری. سخنرانی‌هایی که معمولاً در جمع نخبگان بیان شده‌اند. در بسیاری از مواقع همین توصیه‌ها موتور محرک این افراد برای اقدام و عمل بوده است. یا سخنانی که در جمع‌های خصوصی‌تر مطرح شده است: «اما در جلسه‌ای که خدمت آقای خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، رفتیم، ایشان به‌شدت بر موضوع خودکفایی تاکید کردند و حتی به وزیر سپاه هم ایراد گرفتند که چرا ساخت این موشک‌ها را زودتر شروع نکردید.»

رفتیم پیش حاج حسن، گفتیم این چه قراردادی است؟ به چه درد ما می‌خورد؟ چه ارزشی دارد؟ حاج حسن گفت ما اگر این قرارداد را نبندیم و اگر این اعتمادبه‌نفس را در دانشگاه و صنعت به وجود نیاورید و اگر این مطالبه نباشد، هیچ‌وقت به نتیجه نمی‌رسیم. قرارداد که می‌بندیم، این‌ها مطمئن می‌شود ما می‌خواهیم با آن‌ها کار کنیم... در این روایات یکی از مسائل بسیار غم‌انگیز این است که دانشمندان و مسئولین مربوطه گاهی برای باز کردن راه مجبور بودند سخت‌ترین شرایط را قبول کنند: «اسمش رو گذاشته بودیم قرارداد ترکمانچای. اولین قراردادی که حاج حسن طهرانی مقدم با وزارت دفاع بسته بود برای خرید راکت‌هایشان. این راکت‌ها سوخت پایداری نداشتند و به‌همین خاطر آماده‌به‌کار نبودند. برای استفاده هم باید قبلش خبر می‌دادیم تا سوختش را تزریق کنند.

رفتیم پیش حاج حسن، گفتیم این چه قراردادی است؟ به چه درد ما می‌خورد؟ چه ارزشی دارد؟ حاج حسن گفت ما اگر این قرارداد را نبندیم و اگر این اعتمادبه‌نفس را در دانشگاه و صنعت به وجود نیاورید و اگر این مطالبه نباشد، هیچ‌وقت به نتیجه نمی‌رسیم. قرارداد که می‌بندیم، این‌ها مطمئن می‌شوند ما می‌خواهیم با آن‌ها کار کنیم این است که باعث پیشرفت و به نتیجه رسیدنشان می‌شود؛ وگرنه می‌دانم که راکت‌ها الان به هیچ دردی نمی‌خورد.»

مطالب کتاب با اینکه خلاصه نوشته شده‌اند اما هیچ نکته‌ای مبهم نیست. تا جایی که ممکن بوده در زیر نویس به مخاطب اطلاعات ارائه شده است. مثلاً: «موشک‌های بالستیک به موشک‌هایی گفته می‌شود که تا ارتفاع بسیار بالایی اوج می‌گیرند، از جو زمین خارج می‌شوند و با استفاده از ماشین ورود مجدد دوباره به جو زمین بازمی‌گردند. این ویژگی باعث می‌شود که این موشک‌ها بتوانند با مصرف سوخت کم، مسافت زیادی را طی کنند.»

من به عنوان یک مخاطبِ کتابخوان اگر قرار باشد کتاب‌هایی امیدبخش و حال خوب‌کن را معرفی کنم قطعاً این کتاب یکی از آنها است. کتابی پر از حس وحال خوب. کتابی پر از امید که آینده‌ای روشن را نوید می‌دهد.