به گزارش خبرنگار مهر، به دنبال برگزاری دوره مددکاری اجتماعی توسط اداه کل تبلیغات اسلامی استان تهران، شاهد موضع گیری هایی نسبت به این موضوع بودیم که در همین ارتباط، اداره کل تبلیغات اسلامی استان تهران، توضیحاتی ارائه داد.
محمد زاهدی اصل در مصاحبه ای با اشاره به این مطلب که در بسیاری از حوزههای مهم و تاثیرگذار مانند زندان ها، افرادی به عنوان مددکار اجتماعی فعالیت میکنند که دانش آموخته این رشته نیستند مدعی شد قوه قضاییه و بهزیستی هم افرادی را به عنوان مددکار اجتماعی به خدمت گرفتهاند که در رشتههای غیرمرتبط تحصیل کرده اند.
وی همچنین مدعی شد به تازگی سازمان تبلیغات اسلامی دورهای شش جلسهای برای تربیت مددکار اجتماعی راه اندازی کرده که جامعه مددکاری اجتماعی ایران را بسیار متاثر کرده است.
زاهدی اصل با اشاره به این که ما سالها با دفاتر حوزه و دانشگاه در ارتباط بودیم و به خوبی آگاهیم که علما نگاه تخصصی و علمی به خدمات اجتماعی را تائید میکنند و معتقدند که کار سازمان نیافته جواب نمیدهد. گفت: بنابراین انتظار داریم که سازمان تبلیغات اسلامی بر حوزه فعالیتهای خود که فرهنگی است متمرکز باشد و رسیدگی به آسیبهای اجتماعی را به متخصصان امر و مددکاران اجتماعی واگذار کند.
اما روی دیگر این سکه چیست؟
هرچند از انجمنهای علمی و کنشگران این عرصه، توقع میرفت به جای صدور بیانیهها و نامه نگاریها و موضع گیری های رسانهای، و نیز مراجعه به دیگر ارگانها، ابتدا با برگزار کنندگان این دوره گفت و گو کرده و مطالب خود را در فضایی تخصصی و دوستانه مطرح میکردند اما با توجه به پرسشها و ملاحظاتی که پیرامون برگزاری دوره مددکاری اجتماعی «حامی» پیش آمد به سراغ مسئولان اداره کل تبلیغات اسلامی استان تهران رفتیم و درخصوص این طرح از آنها جویا شدیم.
براساس اعلام مسئولان اداره کل تبلیغات اسلامی استان تهران، با توجه به رسالتهای سازمانی و انسانی و نیز تعهدی که نسبت به مسائل و مشکلات امروز مردم و جامعه دارد، در عرصههای متنوعی وارد شده و تلاش میکند جریانهای فرهنگی و تبلیغی را برای مددرسانی به فعالان عرصههای مختلف اجتماعی، ساماندهی کند.
از سوی دیگر مبنا و مشی این سازمان، در ورود به عرصههای تخصصی، اولاً بر اساس مشورت و همکاری با متخصصان آن عرصهها شکل گرفته و مدل مداخله، بر اساس نقشهای تبلیغی طراحی شده است و جریانهای فرهنگی و تبلیغی متصل به سازمان، در جایگاه کنشگر متخصص قرار نمیگیرند. همکاری با بخشهایی از وزارت بهداشت و انجمنهای علمی پزشکی، گواهی روشنی بر این رویه در سازمان است.
این در حالی است که طراحی و تدریس این دوره ۶ روزه و نه ۶ ساعته توسط اساتید متخصص و با سابقه رشته مددکاری اجتماعی انجام شده است و برگزیدگان، به دورههای تکمیلی دعوت خواهند شد و برگزارکنندگان این دوره، اولویتهایی برای گزینش متقاضیان دارند و حتماً دارندگان مدارک مرتبط و افراد دارای تجربه در زمینه کاهش آسیبهای اجتماعی، اولویتهای قطعی در گزینش هستند.
به گفته مسئولان با وجود اینکه اطلاع رسانی وسیعی انجام نشده است، ۱۰ برابر ظرفیت دوره، تقاضا و ثبت نام انجام شده است که نشان از وجود مخاطبان فراوان برای استفاده از چنین دورههایی دارد. قابل توجه آنکه درصد قابل توجهی از متقاضیان شرکت در دوره، دارای مدارک دانشگاهی در رشتههای مددکاری اجتماعی، روان شناسی و مشاوره خانواده در مقاطع کاردانی تا دکتری هستند.
این دوره، هیچ تعهدی به ارائه مدرک ندارد و در اطلاعیه، صرفاً ارائه گواهی حضور مطرح شده که این روال حتی در مورد دورههای دو ساعته هم معمول است و در مورد معرفی به نهادها، صدور معرفی نامه، طبیعتاً به درخواست افراد شرکت کننده خواهد بود و طبعاً مسئولیت پذیرش و به کارگیری دانش آموختگان نیز به عهده نهاد مقصد و بر اساس نیازسنجی و ارزیابی ایشان است.
جمعیت قابل توجهی از فعالان و کنشگران کاهش آسیبهای اجتماعی و خصوصاً مددکاری اجتماعی، تحصیلات آکادمیک مددکاری ندارند ولی با این حال، در انجام تعهدات خود، موفق هستند و مصداق عالی برای مددکاری به شمار میروند. لذا انحصار مددرسانی به مردم در دانش آموختگان رشته مددکاری، وجهی ندارد و فرصتهای بسیاری را برای خدمت و نصرت مردم، از بین خواهد برد. البته واضح است در مقام پژوهش و تعلیم و ارائه راهکارهای درست تعامل با مددجو، حتماً صلاحیت و مرجعیت، میبایست با اساتید کارآزموده این رشته باشد که ما نیز به آن پایبند بوده ایم.
از اینا گذشته ظرفیت دوره «حامی» فقط ۳۰ نفر است. به خروجیهای دوره نیز هیچ تعهدی برای اشتغال داده نشده و اگر فرصتی در سازمان تبلیغات برای خدمت ایجاد شود، به صورت جهادی خواهد بود. لذا نه به لحاظ کمیت و نه به لحاظ فرصتهای شغلی، هیچ تعارضی با منافع دانش آموختگان این رشته برای اشتغال در فرصتهای شغلی مرتبط با رشته تحصیلی آنها نخواهد داشت.
امروز، تعداد زیادی از طلاب و روحانیون، در میدانهای مختلف امدادرسانی به مردم، مجاهدانه و بدون چشم داشت، مشغول خدمت هستند و چه دوره حامی برگزار شود یا نشود، هرکجا که مردم نیاز داشته باشند، حاضر خواهند بود. خصوصاً که به حسب هویت اجتماعی شان، همواره مورد مراجعه مردم بوده اند و از ایشان جز این توقع نمیرود. حضور به موقع و در صف اول خدمت به مردم در سیل و زلزله و کرونا، گواهی صدق این ادعا در همین دو سه سال اخیر است. حال چنین دورههایی اگر بتواند آنان را در انجام وظایف طلبگی شان، ارتقا دهد و با کمک دانشها و مهارتهای مکمل، قدرت اثرگذاری و خدمت آنان را افزون کند، واقعاً چه مانع و محظوری وجود دارد؟
امروز با توجه به شرایط اجتماعی کشور، نباید هیچ عاملی ما را در مرزبندیهای غیرواقعی محصور کند و امکان اتصال و پیوستگی و هم عهدی برای اصلاح اجتماعی را از ما بگیرد. توقع ما از فعالان عرصه مددکاری اجتماعی این بود که برگزاری چنین دورهای در سازمان تبلیغات را فرصتی برای توسعه و رشد مددکاری اجتماعی و نصرت و یاری مردم تلقی کنند و با همراهی با این سازمان، فرصتهای بزرگتری برای خدمت، خلق کنند.
مسئولان اداره کل تبلیغات اسلامی استان تهران فرصت هم سخن شدن با مخالفان برگزاری چنین دوره ای را مغتنم می شمارند و این نکته را تأکید کردند که اگر امروز با وجود نیازهای فراوانی که به دانش آموختگان رشته مددکاری اجتماعی وجود دارد و کارآمدی و کارگشایی بیشتری که این رشته نسبت به دیگر رشتههای هم سنخ در کاهش آسیبهای اجتماعی دارد، چرا این رشته، هنوز جایگاه خود را در نظام حکمرانی و ساختار علمی و میدانهای اجتماعی پیدا نکرده است؟
آیا انجمنهای علمی مرتبط، وظایف خود را در توسعه این رشته و ایجاد جایگاه بایسته آن انجام داده اند؟ به نظر میرسد انبوه نیازهای اجتماعی و از طرف دیگر تعداد بالای دانش آموختگان مددکاری اجتماعی که خواستار فرصت اشتغال و خدمت هستند، بازنگری و بازسازی در جامعه مددکاران اجتماعی را میطلبد. سازمان تبلیغات اسلامی استان تهران نیز مشتاق است در اتصال با این جامعه دلسوز و ارزشمند، فرصتهای جدیدی را برای یاری و امداد به مردم خلق کند.
هرچند که به احترام جامعه خدوم مددکاری اجتماعی و برای رفع نگرانیهای پیش آمده اعلام میکنیم این دوره به عنوان «امدادگری فرهنگی و اجتماعی» تغییر نام میدهد.