مصطفی شوقی کارگردان مستند «۷۲ ساعت» عنوان کرد که این فیلم روایتگر سه روز پایانی زندگی حاج قاسم است و ویژگی اصلی آن ثبت روایت‌هایی دست‌ اول از زبان نزدیکان این شهید است.

مصطفی شوقی کارگردان مستند «۷۲ ساعت» در آستانه دومین سالگرد شهادت حاج قاسم سلیمانی در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این مستند اظهار داشت: من و مهدی مطهر در بالغ بر ۱۲ مستند با یکدیگر همکاری داشته‌ایم و مانند دو رفیق و همکار مستندساز تا به امروز فعالیت داشته‌ایم. ما با سوژه این مستند مواجه شدیم که از یک روایت‌گری آغاز شد. آقای احسان محمدحسنی رئیس سازمان اوج، بعد از شهادت حاج قاسم داستانی را برای تعریف کرد که نشان می‌داد حاج قاسم در سه روز پایانی عمر خود، مسیری خاص را پیموده‌اند. وقتی با این ماجرا مواجه شدیم، هنوز داغ شهادت سردار تازه بود. به مهدی مطهر گفتم که این ایده می‌تواند تبدیل به یک فیلم مستند شود، مهدی هم همین باور را داشت.

وی افزود: خاطرم هست خیلی درباره این سوژه با یکدیگر صحبت کردیم و وارد جریان ساخت آن شدیم. به‌واقع تسهیل‌کنندگی عجیب و غریبی در مسیر ساخت این مستند برای ما وجود داشت. در عین سختی‌ها و مشکلات بسیار زیادی که در این دو سال داشتیم، شاهد یک تسهیل‌کنندگی هم بودیم. به این معنا که آدم‌هایی مقابل دوربین ما آمدند که به اقتضای شغل و موقعیت‌شان در مقابل هیچ دوربین دیگری قرار نگرفته‌اند. روایت‌هایی در این مستند ثبت شده که تاکنون جایی منتشر نشده بود.

این مستندساز با اشاره به دیگر اتفاقات عجیب در فرآیند ساخت مستند «۷۲ ساعت» ادامه داد: در روزهای منتهی به شهادت حاج قاسم، وضعیت عراق به هم ریخته بود و این کشور در وضعیتی خاص به‌سر می‌برد. حاج قاسم به‌عنوان مستشار ارشد کشور عراق در امور امنیتی، به دعوت دولت عراق در منطقه حضور داشت با هدف دفع فتنه داعش. ایشان به دلیل سیادت و اعتباری که در میان گروه‌ها و طیف‌های مختلف سیاسی در منطقه داشت، تلاش می‌کرد تا این مشکلات را برطرف کند. پرداختن به این تلاش‌ها هم تبدیل به خط موازی روایت اصلی قصه ما در این مستند شد. آدم‌هایی هم بودند که در جلسات مختلف با حاج قاسم حضور داشتند و همان‌ها راوی این بخش از ماجراها شدند.

شوقی در ادامه تأکید کرد: با عمده آدم‌هایی که در سه روز پایانی عمر حاج قاسم، با ایشان دیدار و ارتباط داشتند، در این مستند گفتگو شده است. در کنار آن با آدم‌هایی که طی یک ماه و نیم پایانی عمر حاج قاسم در زمینه ماجراهای عراق دیدار و گفتگو داشتند هم گفتگوهایی داشتیم. از آنجایی که این دو خط در یک نقطه به هم می‌رسد، می‌توان گفت در این مستند دو داستان موازی را روایت کرده‌ایم.

این مستندساز درباره روند جمع‌آوری مستندات از منابع داخلی و خارجی هم توضیح داد: ما خیلی به اصل موضوع نزدیک شدیم. تلاش کردیم فضا و اتمسفر این واقعه را در مستند به تصویر بکشیم. البته حتماً ناگفته‌هایی بیشتر از آنچه در این مستند روایت کرده‌ایم هم وجود دارد. شاید ما آن‌ها را هم داشتیم اما به دلایلی آن‌ها را در مستند نیاورده‌ایم. آنچه در حال حاضر در مستند شاهد هستید، روایتی سرراست، دست اول و پر از ناگفته‌ها از سه روز پایانی حیات حاج قاسم است.

وی افزود: بسیاری از حرف‌های آدم‌هایی که در این مستند می‌بینید تازه هستند، این افراد تاکنون در مقابل هیچ دوربینی حاضر نشده‌اند و آن‌هایی هم که پیش‌تر مقابل دوربین بوده‌اند، در این مستند حرف‌های تازه‌تری می‌زنند. مرحوم سردار سیدمحمد حجازی در این مستند، بسیار به ما کمک کرد و وقتی به شهادت رسید، به تعبیری ما یتیم شدیم. سردار حجازی یار ما در مسیر ساخت این مستند بود و خیلی از کارها را برای ما تسهیل کرد. خسارت ناشی از جدایی ایشان را از میانه راه کاملاً احساس کردیم. بالاخره ما مستندی با سوژه امنیتی در دست داشتیم که در همه کشورها، ملاحظات بسیاری درباره آن وجود دارد. ما اما با بالاترین همکاری و همراهی در این زمینه مواجه بودیم. همین‌جا هم از دوستانی که نمی‌توانم اسم‌شان را ببرم، تشکر می‌کنم.

شوقی در ادامه گفت: به نظرم این برای اولین‌بار است که در یک مستند چنین روایتی صورت می‌گیرد؛ ما به تمام نقاطی که حاج قاسم در سه روز پایانی عمر خود رفتند، رفتیم و با دوربین شاهد به بازسازی وقایع پرداختیم. دوربین‌مان هم یک دوربین روی دست بود. با کمک‌هایی که از ظرفیت‌های گرافیکی گرفتیم، تلاش کردیم اتمسفر و فضای روایتی را که دوستان در این مستند دارند، برای مخاطب بازسازی کنیم.

این مستندساز درباره تفاوت بازسازی‌های مستند «۷۲ ساعت» با نمونه‌های سینمایی دیگر توضیح داد: در این مستند هم بازسازی‌های دکوپاژ شده داریم اما نه از جنس تجربه‌های محمدحسین مهدویان. در بازسازی‌های مستند ما، استفاده از محیط نقش پررنگی دارد. ما در واقع چیزی را نساختیم تا از آن فیلم بگیریم، بلکه آنچه بود و در حال اجرا بود را ثبت کردیم.

کارگردان «۷۲ ساعت» در ادامه گفت: من برای این مستند با بیش از ۷۰ نفر گفتگو کردم که از میان آن ۲۳ نفر در مستند حضور دارند. من از همه کسانی که با آن‌ها گفتگو کردم اما تصویرشان در این مستند نیست، عذرخواهی می‌کنم. البته روایت همه آن‌ها، کامل‌کننده روایت اصلی ما بود. از این منظر این اثر یک مستند پژوهشی هم هست که از برخی مسائل رمزگشایی کرده است. از دوستانی هم که مقابل دوربین ما حاضر شدند اما به دلایل امنیتی چهره‌شان در تصویر دیده نمی‌شود، تشکر می‌کنم.

شوقی درباره تجربه‌ها و مشاهدات خاص خود در فرآیند ساخت این مستند مطرح کرد: روایت دیدارهای حاج قاسم در سوریه و لبنان برایم بسیار جذاب بود. سخنانی که در این دیدارها ردوبدل شده است هم بسیار جذاب بود. نگاه حاج قاسم به ماجراهای عراق بسیار جذاب بود. آقای نوری مالکی در این مستند می‌گوید که حاج قاسم جز مصلحت عراق چیزی نمی‌خواست. آخرین دیدار سردار با مستشاران ایران در سوریه بسیار عبرت‌آموز و قابل مراجعه است که نشان می‌دهد ایشان یک آدم نظامی صرف نبود.

این مستندساز درباره تفاوت شناخت خود نسبت به حاج قاسم سلیمانی بعد از ساخت مستند «۷۲ ساعت» هم گفت: من ساخت این مستند را با یک حسرت آغاز کردم و وقتی که ساخت آن به اتمام رسید، این حسرت تبدیل به یک حسرت ناتمام شد. فقدان حاج قاسم یک حسرت ناتمام برای همه مردم ایران است. در جایگاه حاج قاسم سلیمانی، ما هیچ فردی را در تاریخ ۴۰۰ سال اخیر ایران نداریم. قاسم سلیمانی در تاریخ ایران و در حوزه عمل خود یک فرد یگانه است. قاسم سلیمانی مرد پروژه‌ها نبود، او مرد پروسه بود. او پروسه‌ای را آغاز کرد که تبدیل به یک جریان شد. فقدان حاج قاسم در مسیر این پروسه شاید موانع و مشکلاتی را ایجاد کرده باشد. موانع و مشکلاتی که البته پیش‌تر هم در میدان نبرد وجود داشت، اما حاج قاسم در آن میدان فرماندهی می‌کرد و پروسه را جلو می‌برد.

وی با اشاره به دستاوردهای میدانی حاج قاسم سلیمانی تأکید کرد: سردار سلیمانی یک چهره نهادساز در جریان مقاومت بود. شناخت او بسیار اهمیت دارد. نام قاسم سلیمانی باید لالایی کودکان ما باشد. حاج قاسم قهرمان ماست. غربی‌ها یک قهرمان پوشالی را برای خود چنان بزرگ می‌کنند که جامعه‌شان را تحت تأثیر قرار می‌دهد، ولی ما در زمینه قهرمان‌سازی کمبود داریم. ما کم شخصیتی را در این واقعه از دست ندادیم. ما سردار خود را از دست داده‌ایم که واقعاً نامش می‌تواند لالایی کودکان‌مان باشد.

این مستندساز در ادامه افزود: در فرآیند ساخت این مستند مجموعه‌های بالادستی نهایت همکاری را با ما داشتند. به هر حال ما با مجموعه‌های خاصی طرف بودیم اما همه آن‌ها با سعه‌صدر و نگاهی درست و ارزشمند به کار ما نگاه کردند. مشخصاً باید از سازمان رسانه‌ای اوج و شخص احسان محمدحسنی در این زمینه تشکر کنم. مهدی مطهر هم تنها تهیه‌کننده مستند نبود، بلکه همراه من در مسیر ساخت آن بود. دوستان‌مان در دفتر مستشاری ایران در عراق و سوریه هم همکاری بسیار خوبی با ما داشتند. رفقای گمنامی که بسیار کمک حال و تسهیل‌کننده برای ما بودند.

شوقی در پایان اظهار کرد: من ۴۰ سال از خدا عمر گرفته‌ام اما یک مستند احساسی نساخته‌ام. موضوعات جدی استراتژیک، سیاسی و مرتبط با روابط بین‌الملل در این مستند مطرح شده است. با این حال این دو سال از عمرم که صرف ساخت این مستند کردم، بهترین سال‌های عمرم بود. هرچند سختی‌ها و فشارهای بسیاری همراهم بود اما واقعاً برایم لذتبخش بود. یاد کردن و صحبت از حاج قاسم سلیمانی را جزئی از منافع ملی ایران می‌دانم.