به گزارش خبرنگار مهر، طی روزهای گذشته و پس از برگزاری انتخابات خانه موسیقی ایران و انتخاب حمیدرضا نوربخش به عنوان مدیر عامل این مجموعه که با واکنشهای مثبت و منفی برخی از کارشناسان حوزه موسیقی مواجه شد، تعدادی از اهالی موسیقی نامهای به اعضای هیاتمدیره و شورای عالی خانه موسیقی ایران نوشتند و پیشنهاداتی به اعضای جدید خانه موسیقی دادند.
کیوان فرزین پژوهشگر و یکی از تدوینکنندگان این بیانیه در گفتگو با خبرنگار مهر ضمن ارائه نسخهای از این متن به گروه هنر خبرگزاری مهر در تشریح جزییات و انگیزههای انتشار این بیانیه گفت: در ابتدا باید تاکید کنم که صحبتهای من بهعنوان یکی از افرادی است که در تهیه این نامه دست داشتهام و در اینجا نماینده گروه یا دیگر دوستانی که با هم در ایجاد ایده و نگارش این نامه همفکری و همکاری داشتهایم نیستم و صرفاً نظر شخصیام را میگویم. در واقع این طور بگویم که انتقاد به خانه موسیقی همیشه تبعاتی برای منتقدینش داشته و علیرغم اینکه خانه چنین چیزی را انکار میکند اما به کرات مدیران این نهاد به جای پاسخگویی از قدرت و نفوذی که بهخصوص در سطوح بالای وزارت ارشاد داشتهاند یا امکانات و اختیاراتی که از آنجا به ایشان محول شده برای ساکتکردن و به حاشیهراندن منتقدینشان استفاده کردهاند، لذا من صلاح نمیبینم نام دیگر تهیهکنندگان این نامه را اینجا بیان کنم و طبیعتاً هرکدام از ایشان صلاح بدانند حتماً صحبت خواهند کرد.
انتقاد به خانه موسیقی همیشه تبعاتی برای منتقدینش داشته و علیرغم اینکه خانه چنین چیزی را انکار میکند اما به کرات مدیران این نهاد به جای پاسخگویی از قدرت و نفوذی که بهخصوص در سطوح بالای وزارت ارشاد داشتهاند یا امکانات و اختیاراتی که از آنجا به ایشان محول شده برای ساکتکردن و به حاشیهراندن منتقدینشان استفاده کردهاند وی ادامه داد: اما چرایی نگارش این نامه پس از سالها جلسات نقد و نامهنگاری و نگارش مطالب متعدد شاید از یک طرف در نگاهی کلی طبیعی و عادی به نظر برسد اما از طرف دیگر امروز برای عدهای این سوال را به همراه دارد که بعد از این همه تلاش و تجربه و دریافت کمترین پاسخ و تاثیر با چه امید و هدفی باید باز برای چندمینبار راه آزموده را دوباره آزمود؟ برای نگارش این نامه و تکرار مجدد راههای قبلاً آزموده شده دو دلیل اصلی متصورم که در متن نامه هم به آنها اشاره شدهاند؛ اول اهمیت و تاثیرگذاری بسیار بالای نهادهای صنفی و مدنی در بهبود شرایط جامعه مرتبط که این مساله را به ویژه در ایام همهگیری بیماری کرونا و شرایطی که برای فعالیت در زمینه موسیقی پیش آورد به عیان حس کردیم و دوم وضعیت فعلی موسیقی به ویژه در گونههای غیرتجاری آن، که آنچنان بحرانی و حیاتی به نظر میرسید که ما را بر آن داشت تا حتی اگر یک درصد هم احتمال تاثیرگذاری در کنش خودمان میبینیم به این کار اقدام کنیم.
فرزین تصریح کرد: امروز و پس از تبعات وضعیت اقتصادی نابسامان کشور و تورم لجامگسیخته که طبیعتاً بر فرهنگ و هنر بیشترین تاثیر را میگذارد و در این بین موسیقی که از قبل هم شرایط نرمال و بنیه قویای نداشته و قطعاً لطمات شدیدتری را متحمل خواهد شد، همزمانی با همهگیری بیماری کرونا که تقریباً تمام فعالیتهای موسیقی را تحتالشعاع خود قرار داد، وضعیت موسیقی ما را به جایی رسانده که امروز در بسیاری از ژانرهای موسیقی مساله فعالیت صنفی دیگر رفاه بیشتر یا مشکل کمتر نیست، بلکه مسئله بر سر بودن یا نبودن است. به نظر من در چنین وضعیتی که خیلی چیزها در این هنر در معرض نابودی قرار دارد ما میبایست هر کاری میتوانیم بکنیم و هر دری را بزنیم. قاعدتاً اولویت در این تلاش خود جامعه موسیقی است که بر مشکلات و مسائل این حوزه اشراف دارد و اگر برآیند توان فکری، علمی و عملی این جامعه بتواند صورت بالفعل بهخود بگیرد موثرترین راهکار موجود در برونرفت از وضعیت کنونی خواهد بود و سیستمی که بتواند این سرمایه عظیم بالقوه را به بالفعل تبدیل کند، همان نهادهای صنفی و مدنی هستند.
این پژوهشگر که طی سالهای گذشته نکات انتقادی متفاوتی را در حوزه فعالیتهای خانه موسیقی مطرح کرده، در بخش دیگری از صحبتهای خود اظهار کرد: در این شرایط برای ما نهادی چون خانه موسیقی به واسطه ادعای صنفی که داشته و دارد اهمیتی مضاعف مییابد اما بدیهی است که وقتی میگوییم صنفی منظور ادعا یا نام و یا متن اساسنامه به تنهایی نیست و یک نهاد صنفی برای به فعلیت رساندن توان جامعه خود باید رفتار و سازوکار صحیح مدنی و صنفی داشته باشد و این همان حلقه مفقودهای است که در نامه به آن اشاره شده و با ذکر نشانههای آن چون مشارکت حداقلی اعضا در انتخاباتهای اخیر، جدا شدن تدریجی بسیاری از هنرمندان و حتی موسسان از آن نهاد و نکات دیگر از مدیران خانه خواسته شده تا به رفتار و قواعد بدیهی مدنی و صنفی بازگردند.
وی با اظهار امیدواری برای بهبود شرایط موجود افزود: شاید مدیران خانه با اینگونه دیدگاههای منتقدان موافق نباشند، اما همان رفتار مدنی ایجاب میکند که در شرایط برابر و مقابل افکار عمومی جامعه موسیقی و رسانهها رو در روی منتقدانشان بنشینند و پاسخگو باشند و هر دو طرف به برآیند افکار عمومی احترام بگذارند و تن در دهند. نه اینکه یک طرف در کنار بیتوجهی به تمام درخواستهای منتقدانش برای برگزاری چنین جلسهای، حتی از انتشار پاسخهای آنان به اتهامهایی که از طریق سایتشان به منتقدان زدهاند علیرغم اخلاق رسانهای و تصریح قانون خودداری کنند و یا حتی از ترس نظرات احیاناً غیرهمسو اجازه ابراز نظر و کامنت را در سایت و شبکههای اجتماعی بر همه و از جمله اعضایشان ببندند. من مجدداً از این فرصت برای تکرار درخواست نشست مشترک با مدیران آن نهاد در بررسی عملکرد خانه موسیقی تا امروز با شرایطی که قبل تر گفتم اعلام آمادگی میکنم و امیدوارم با توجه به شرایط هنر موسیقی و به خاطر آن روزی که بالاخره قرار است دیدگاهی مدنی بر نهاد صنفی موسیقی کشورمان حاکم شود همین امروز باشد.
در متن نامه برخی از اهالی موسیقی خطاب به اعضای هیات مدیره و شورای عالی خانه موسیقی ایران آمده است؛
«با سلام / حقایق و واقعیات در خصوص شرایط ناگوار و بحرانی حوزه موسیقی در این دوران آشکارتر از آن است که نیاز به مقدمهای داشته باشد.
در چنین شرایطی امروز لزوم اتحاد و همفکری جامعه موسیقی و دغدغهمندان فرهنگ و هنر کهن این مرزوبوم برای برونرفت از این شرایط بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. به نظر میرسد اگر بهفوریت و با همدلی، همکاری و درایت جامعه موسیقی بر اساس مصالح بنیادین این هنر تدبیری برای بحرانهای موجود اندیشیده نشود شاید هرگز نتوان بسیاری از لطمات و آسیبهای حاصل از این دوران را جبران کرد.
متاسفانه امروز با نگاهی به استقبال اندک اعضا از انتخابات و واکنشهای جامعه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میبینیم خانه نه تنها بزرگترین سرمایه و پشتوانه خود یعنی اقبال بخش بزرگی از جامعه موسیقی را که همراهی برخی از بزرگترین و خوشنامترین هنرمندان مستقل کشور و از جمله تعدادی از بنیانگذاران خود را نیز از دست داده است امضا کنندگان این نامه به عنوان بخشی از جامعه موسیقی کشور قبل از هر سخنی لازم میدانند بویژه در این شرایط در کنار دعوت به همدلی بیشتر اهالی موسیقی اهمیت و جایگاه بسیار مهم بالقوه و سرنوشتساز نهادهای مدنی و صنفی -که خانه موسیقی ایران همواره داعیهدار چنین رویکردی بوده است- را در حل و یا تعدیل بسیاری از مشکلات مزمن مبتلابه جامعه موسیقی یادآور شوند. جایگاه و کارکردی که هدف و انتظار اولیه جامعه موسیقی و بسیاری از بنیانگذاران خانه در تاسیس آن نهاد بود اما با گذشت زمان و عملکرد جریانی که هدایت آن خانه را در دست گرفت بهتدریج از اهدافش فاصله گرفت و امروز فرسنگها از آن دور به نظر میرسد.
متاسفانه امروز با نگاهی به استقبال اندک اعضا از انتخابات و واکنشهای جامعه در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی میبینیم خانه نه تنها بزرگترین سرمایه و پشتوانه خود یعنی اقبال بخش بزرگی از جامعه موسیقی را که همراهی برخی از بزرگترین و خوشنامترین هنرمندان مستقل کشور و از جمله تعدادی از بنیانگذاران خود را نیز از دست داده است که با بستن تمامی راههای نقد و اظهارنظر و خاموش کردن منتقدینش با اهرمها و ابزارهایی عاریتی و غیرمدنی در حصاری خود ساخته خود را مقبول و مشروع و منتقدانش را ناچیز و فاقد اهمیت میشمرد.
امضاکنندگان این نامه همچنین بنا بر رسالت اجتماعی و مدنی خویش و در جهت بهبود وضعیت هنر موسیقی و تمامی هنرمندان و دستاندرکاران آن بهخصوص در این برهه خطیر بر خود لازم میدانند برای چندمین بار مشفقانه خانه موسیقی ایران را به بازگشت به عملکرد صنفی و مدنی خود، شفافیت بیشتر و تعامل گسترده با اعضای صنف خود از هر ژانر و سلیقه و دیدگاهی فراخوانده و امیدوار باشند تا با پایان دادن به مرزبندیهای خودی و غیرخودی معمول آن نهاد، همه اهالی موسیقی را محرم بداند، سخنان، مشکلات و دغدغههای آنان را بشنود و در این دوران نابسامان و تاریک بنا بر مسئولیت ذاتی خود همراه و در کنارشان باشد.
در آخر خواهشمندیم به عنوان اولین نشانهها و گامهای مسیر اصلاح و بازگشت به اصول اولیه فعالیت مدنی و صنفی موارد زیر در اسرع وقت در دستور کار هیات مدیره قرار گرفته و متعاقباً نتیجه به جامعه موسیقی اعلام شود:
یک: ارائه برنامه هیات مدیره و مدیرعامل خانه برای چهار سال پیشرو
دو: الزام هیاتمدیره و مدیرعامل خانه به ایجاد شفافیت با ارائه گزارشهای مستند عملکردی و مالی به صورت منظم و مستمر
سه: الزام مسئولان خانه در جهت پاسخگویی به شبهات و انتقادات موجود در جامعه نسبت به گذشته و حال این نهاد
چهار: ایجاد امکان ارائه نظر (کامنت) در سایت و شبکههای اجتماعی خانه موسیقی ایران
با سپاس فراوان»