خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه: روزنامه دولتی نیوویژن اوگاندا در یک اقدام کم نظیر مقالهای به قلم آقای اُفونو اُپُندو (Ofwono Opondo) رئیس مرکز رسانههای دولتی و سخنگوی دولت تحت عنوان «وداع با یک قرن سیاست خارجی جنگ طالبانه آمریکا» منتشر کرده است. رایزنی فرهنگی ایران در اوگاندا ترجمه چکیدهای از این مقاله را برای مهر ارسال کرده است.
توضیح اینکه آقای اُفونو اُپُندو قائم مقام مرکز رسانهای اوگاندا، سخنگوی دولت، شخصیتی فعال با گرایش پان آفریکنیسم، ملی گرای، ضد امپریالسیم و مخالف با ابعاد مختلف استعمار قدیم و جدید با الگوی رهبران استعمار ستیز مانند قوام نکرومه، نلسون ماندلا و… است. وی بعد از درگذشت کُلُنِل شعبان بانتاریزا که ۶ ماه پیش در اثر کرونا صورت گرفت همچنان در سمت قائم مقامی سخنگوی دولت و رئیس مرکز رسانهای اوگاندا به فعالیت اشتغال دارد. این چکیده را در ادامه بخوانید:
همهگیری کرونا باعث شده است جهان از سایر بحرانهای بین المللی مانند تغییر مستمر خط مشی آمریکا (که در مسیر افول ایالات متحده حرکت میکند) که به همان اندازه مهم و جدی هستند، غافل شود. چند ماه از عقب نشینی شتابزده، آشفته و تحقیرآمیز آمریکا از افغانستان پس از شکست از طالبانی که (به ادعای خود آمریکاییها) بیست سال پیش در جنگ اشغالگری آن را سرنگون و سپس رژیم دستنشانده خود را نصب و حمایت کرد، میگذرد. اکنون سقوط سریع و بدون تشریفات رژیم اشرف غنی نشان از سیاستهای مفتضح آمریکا دارد.
در این بازه زمانی، پس از سالها کشمکشهای داخلی، آمریکا در حوزه سیاست خارجی خود با بازگشت به سازمان بهداشت جهانی، اجلاس اقلیمی، تعامل مجدد با ایران و چین بر سر تسلیحات هستهای و اختلافات تجاری تغییرات اندکی اما قابلتوجه، داشته است.
برخی تحلیلگران بر این باورند که این اتفاقات میتواند آغازی برای وداع با یک قرن سیاست خارجی جنگ طلبانه آمریکا، باشد. آمریکا از سال ۱۹۱۸ میلادی تا ماه آگوست گذشته که در افغانستان (دوباره) طعم شکست را چشید، بدون وقفه با اقدامات مخرب مستقیم و با جنگهای نیابتی غیر مستقیم در کشورهای در حال توسعه مشغول بوده است. به عنوان مثال سیاستهای مخرب آمریکا در کشورهایی مانند سوریه، عراق و لیبی باعث ایجاد تروریسم، بحران پناهجویان و بازار بردهداری شده است که این میان تنها آمریکا از آنها سود میبرد.
سخت تحمیل شده آتش بس توسط آمریکا و متحدانش در سال ۱۹۱۸ میلادی بود که آلمان شکست خورده را رو به ناامیدی و یأس کشاند و باعث محیا شدن شرایطی برای فاشیسم در دوران آدولف هیتلر، بنیتو موسولینی (ایتالیا) و توجو هیدکی (ژاپن) شد و نهایتاً به جنگ جهانی دوم و بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی در سال ۱۹۴۵ میلادی توسط آمریکا منجر گردید.
آمریکا که با نابودی ژاپن قانع نشده بود به مدت چهار سال کره شمالی را به شدت بمباران کرد که باعث کشته شدن بیش از دو میلیون انسان شد. این کشور علاوه بر آن برای دو دهه ویتنام را بمباران و ویران کرد که نهایتاً منجر به اولین شکست تحقیرآمیز آمریکا از زمان جنگ استقلال ۱۷۷۶ میلادی شد.
از زمان دکترین مونرو در سال ۱۸۲۳ میلادی در مقاطع مختلف، آمریکا موفق شده بود جهان را در برابر هر کشوری که با آن مخالف بود مانند کره شمالی، ویتنام، کامبوج، کوبا، نیکاراگوئه، لیبی، ایران، عراق و سوریه وارد حالت روانی پارانویا ( Paranoia = همه دشمن پنداری ، بدبینی و سوءظن) کرده و آنها را به عنوان دشمنان جهان و یا آنچه که جرج بوش آنها را محور شرارت نامید، معرفی کند.
شاید بسیاری ندانند که این آمریکا بود که، چاقوها (تسلیحات شیمیایی، نظامی و…) را در دستان صدام حسین قرار داد تا با ایران بجنگد و از مجاهدین که امروزه القاعده و داعش از آن نشات گرفته است برای جنگ با شوروی، حمایت کرد.