خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: بررسی آنچه از موسیقی در رسانه ملی میگذرد، دربرگیرنده شرایط و ملاحظات متعددی است که اگر منصفانه به آن نگاه کنیم، قطعاً همه انتقادات و نکات حاشیهای آن متوجه یک مدیر و دو مدیر نمیشود.
در این چارچوب بنا به ملاحظات قانونی و در برخی موارد هم قوانین نانوشته، نظارتها و تصمیمگیریهایی وجود دارد که نمیتوان نتایج آن را متوجه یک یا چند مدیر دانست، چرا که در این گستره فرهنگی و رسانهای، سیاستگذاریهای متنوعی چه در داخل و چه در خارج از ساختار مدیریتی صداوسیما دیده میشود که حتی موجب نزاعها و اختلافاتی میان هنرمندان و متولیان شده و ماجرا را در ابعاد مختلف تحت تأثیر قرار داده و حاشیههایی هم بهدنبال داشته است.
بنابراین انجام فعالیتهای موسیقایی در سازمان صدا و سیما همچنان جزو یکی از معادلات چند مجهولی و همچنان حل نشدهای است که میبایست در یک کانون متمرکز و تحلیل گرایانه درست مورد دقت و سنجش بیشتری قرار بگیرد تا هم دغدغههای شرعی در این حوزه مغفول نماند و هم نیاز مخاطبان در بستری چون رسانه ملی مورد توجه قرار گیرد.
در روزهای اخیر با خروج محمدمهدی نراقیان (از گزینههای اصلی مدیریت دفتر موسیقی ارشاد) از دفتر موسیقی و سرود سازمان صداوسیما و ورود یک شاعر شناختهشده به نام علیرضا قزوه به این مجموعه مهم، انتظار میرود که آنچه اشاره شد، در قالب منسجمتری در حوزه محتوا مورد پیگیری قرار گیرد، قالبی که دربرگیرنده اولویتهای متعددی است که در مجالی دیگر میتوان به آن پرداخت.
آنچه در این نوشتار رسانهای قرار است مورد توجه قرار گیرد، اوضاع فعلی تولید و پخش آثار موسیقایی در سازمان صداوسیماست که طی سالهای اخیر با فراز و نشیبهای زیادی مواجه بوده است. از مهمترین دستاوردهای این مجموعه میتوان به احیای ارکستر سمفونیک سازمان صدا و سیما به رهبری ارکستر آرش امینی اشاره کرد که انصافاً احیاگر بسیاری از فعالیتهای موسیقایی بود که انجام آن از سالها قبل انتظار میرفت و در دوره نراقیان تبدیل به نقطه عطف فعالیتهای او در دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما شد.
اما یکی از نقاط مغفول مانده و کمتر پرداخته شدهای که اتفاقاً معرف بسیار درست و خوبی برای بیان تعدد سلایق مدیریتی رسانه ملی در حوزه موسیقی است، حوزه تبلیغات بازرگانی است که بسیاری از مخاطبان، کارشناسان، هنرمندان و اهالی رسانه در عیانترین شکل ممکن دیدهاند که در این قالب تصویری رنگارنگ و البته اجتنابناپذیر برای اغراق در راستای معرفی کالاها، بعضاً موسیقیهایی پخش میشود که به معنا و مفهوم واقعی کلمه «خط قرمز» محسوب میشوند. آثاری که نه تنها اجازه پخش از برنامههای روتین تلویزیون را نداشته، بلکه در سامانههای صدور مجوز موسیقی ارشاد نیز فرصتی برای عرض اندام ندارند و همواره با پاسخ منفی این سامانهها روبهرو میشوند!
غافل از اینکه همین سبک موسیقی که در ایران همچنان عنوان «زیرزمینی» را یدک میکشد و طرفداران زیادی هم دارد، در عیانترین شکل ممکن از تریبون تلویزیون به بهانه تبلیغ یک برند تن ماهی به گوش مخاطبان میرسد. این تناقض آنجا آشکارتر شد که طی هفتههای اخیر در جریان پخش یکی از برنامههای ویدئویی در پلتفرمها، نیز همین سبک موسیقی به بدترین شکل ممکن توسط یکی از بازیگران و شرکت کنندگان اجرا و با واکنش تند و تیز فعالان این گونه موسیقایی روبهرو شد.
یکی از نقاط مغفول مانده و کمتر پرداخته شدهای که اتفاقاً معرف بسیار درست و خوبی برای بیان تعدد سلایق مدیریتی رسانه ملی در حوزه موسیقی است، همین تبلیغات بازرگانی است که در این قالب تصویری رنگارنگ بعضاً موسیقیهایی پخش میشود که به معنا و مفهوم واقعی کلمه «خط قرمز» آثاری محسوب میشوند که تحت هیچ شرایطی اجازه ارائه در برنامههای تلویزیونی و موسیقایی را ندارند شرایطی به شدت شگفتانگیز که با وجود ممنوعیتها و محدودیتهایی که برای تولید و عرضه این سبک آثار موسیقایی در فرآیند و نظام رسمی توزیع محصولات موسیقایی کشورمان وجود دارد، اما به راحتی هرچه تمامتر در برخی از آگهیها استفاده شده و تقریباً تفاوت چندانی هم با اصل و جنس موسیقی که از آن به عنوان موسیقی رپ یاد میکنیم ندارد، گو اینکه ناظران و کارشناسان ممیزی در این زمینه یا چشمها را بستهاند و نمیدانند ماجرا چگونه است؟ یا اینکه آنچه بهعنوان «محتوای موسیقی» آثار مرتبط با تبلیغات و آگهیهای تلویزیونی برای مجوز ارسال میشود، همانی نیست که در خروجی مشاهده میکنیم؟ بُعد سوم هم میتواند ریشه در ملاحظاتی داشته باشد که گویا آگهیهای تلویزیونی را از قواعد و قوانین مرتبط با جریان اصلی فعالیتهای موسیقایی مستثنی میکند.
اساساً پرداخت درست و جامع به موسیقیهایی که در حوزه آگهیهای تلویزیونی، هم در شبکههای مختلف رسانه ملی و هم در پلتفرمها مورد استفاده قرار گرفته، نیازمند نگاهی کارشناسانه و مبتنی بر علوم موسیقایی است. اما در این میان آنچه مورد اهمیت است توجه به نکاتی است که در این حوزه میتوانیم به آن اشاره کنیم. اشاراتی از قبیل سوءاستفاده محض برخی از شرکتهای تبلیغاتی از فقدان قوانین سخت گیرانه در حوزه «کپی رایت» که به آنها اجازه استفاده و بهره برداری از هر نوع موسیقی ایرانی و جهانی را داده و فضایی را پیش روی مخاطبان قرار داده که در برخی از تبلیغات تلویزیونی موسیقی به کار گرفته شده، ملهم از بهترین و برترین آثار موسیقایی دنیاست. موسیقیهایی که اگر چه در تمام دنیا در اشکال مختلف محل اقتباس و استناد برای ساخت موسیقیهای دیگری بوده، اما بدون تردید قوانین سفت و سخت حقوقی مرتبط با مالکیتشان آن قدری که در کشورمان آزادانه است، اجازه هر کاری را به آنان که تصمیم به اقتباس دارند، نمیدهد.
حال شما تصور کنید در این چارچوب، ملودی و تم اصلی چنین موسیقیهای متفکر و اندیشمندانهای که در میان مخاطبان جدی موسیقی جایگاه مهمی دارد، منبع اصلی موسیقی تبلیغاتی شده که به اصطلاح در آن از چیپس و پفک و مواد غذایی دیگر حرف میزنند.
گرچه به نظر میرسد، مافیای موجود در تبلیغات تلویزیونی و سایر بسترهای رسانهای آن قدر قدرت و نفوذ دارد که اجازه کنکاش و تحلیل رسانهای بیشتر به خبرنگاران برای بررسی موارد یاد شده و بسیاری از اما و اگرهای موسیقایی دیگر، ورود به این شریان مهم اقتصادی را ندهد، اما به نظر میآید دیگر وقت آن رسیده که محتوای موجود در این آگهیهای تلویزیونی و پرمخاطب که محل مهمی برای فعالیتهای اقتصادی و سودآورانه است، مورد واکاوی و سنجش کیفی گستردهتری قرار گیرد.
سنجشی که در بسیاری از موارد از جمله حوزه موسیقی پا را از قوانین موجود در دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما و نهادهای دیگری چون دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی فراتر گذاشته و موجب ایجاد شرایطی شده که آنچه امروز در رسانه ملی و فعالیتهای موسیقایی وزارت ارشاد به عنوان خط قرمز صدور مجوز محسوب میشود، به راحتی هرچه تمام تر در آگهیهای تبلیغاتی قابل ارائه است. چارچوبی که نمود عینی آن را میتوان در برخی ترانهها و ملودیهایی دید که در چارچوب قوانین دولتی آنچنان دارای اعتبار نیست، اما به راحتی امکان ارائه در تبلیغات تلویزیونی را دارند.
به طور حتم احترام به قوانین و چارچوبهای اخلاقی و رفتاری یک جامعه فرهنگی از مهمترین الزامات و ضروریاتی است که باید در عرصههای فرهنگی و هنری روی آن تمرکز داشت، شرایطی که طبیعتاً برای موسیقی دربرگیرنده مؤلفههای جزییتری است که کار در این فضا را مسئولانهتر میکند. موضوعی مهم و استراتژیک که در برخی گونههای موسیقایی به شدت دربرگیرنده حساسیتهایی است که قطعاً برای صدور مجوزهای نیازمند یک مدیریت و استراتژی واحد هستیم. استراتژی که هم اکنون در مجموعههای مدیریتی حوزه موسیقی دچار نوسان است و بعضاً مشاهده شده که آن اثری که موسیقی آن بر اساس قوانین مورد پذیرش دفتر موسیقی وزارت ارشاد در این ژانر نیست، به راحتی فرصت عرض اندام در قاب تلویزیون را دارد، ردپایی که اگر در قالب یک اثر موسیقایی مجزا در سامانه صدور مجوز آثار موسیقایی وزارت ارشاد ثبت میشد به احتمال بسیار فراوان با چالش جدی عدم مجوز رو به رو میشد. اما اکنون در جزیرهای دیگر به نام آگهیهای تلویزیونی در کارکرد و فهم موسیقاییاش به سهلالوصولترین شکل ممکن تقدیم نگاه مخاطبان میشود.
طبیعتاً برای بیان مصداقهایی از این دست در قالبهای گوناگون که حتی بعضاً در رویدادهای ملی و حماسی هم ردپایی از آن مشاهده شده، نمونههایی را میتوان برشمرد. اما آنچه میتواند به عنوان یک دغدغه مورد توجه قرار گرفته و در قالب یک «طرح مسئله» با تجمیع نظرات موافق و مخالف مورد توجه قرار گیرد، مبتنی بر چند نکته است که آیا جریان بسیار مهمی به نام «آگهیهای تبلیغاتی» آن قدر تافته جدابافته ای شده که میتوان به راحتی در آن از موسیقیهایی استفاده کرد که اکنون برای دریافت مجوزش در وزارت ارشاد اما و اگرهایی فراوانی وجود دارد؟
آیا دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما نظارت درست و قدرتمندانهای روی ملودیهای به کار گرفته شده در تبلیغات تلویزیونی دارد؟ و اگر چنین نظارتی وجود دارد، چگونه است که خوانش محتوای موسیقایی با مؤلفههای موسیقی رپ در آگهیها مجاز است اما در آثار دیگر چنین روندی وجود ندارد؟ آیا در حوزههای مرتبط با صدور مجوز برای آگهیهای تبلیغاتی فرآیند مشترکی بین مدیریت اداره کل بازرگانی و مدیریت دفتر موسیقی و سرود سازمان صدا و سیما وجود دارد که بتواند نظارت کیفی و محتوایی بیشتری در جریان ساخت موسیقی آگهیها داشته باشد؟
آیا وقت آن فرا نرسیده که یک بار برای همیشه با طرح مسالههایی که میتواند دربرگیرنده ابعاد مختلفی برای تولید اثر موسیقی باشد به پاسخهای درستی رسید. اینها پرسشهایی است که قطعاً میتواند از زبان متولیان دربرگیرنده پاسخهای مهم و البته تعیین کننده باشد که حداقل میتواند ماجرا را از بلا تکلیفی نجات دهد. چارچوبی که از این پس طی سلسله گفتگوهای رسانهای پیش روی مخاطبان گروه هنر خبرگزاری مهر قرار خواهد گرفت.