سعید ارغیانی کارگردان مستند «خط شکن» از آثار راهیافته به دوازدهمین جشنواره مردمی فیلم «عمار» در گفتگو با خبرنگار مهر درباره این اثر توضیح داد: این مستند در واقع روایتی از زندگی یک روحانی سبزواری به نام حاجآقا شهرستانی است که در سال ۱۳۴۳ با رفتن به قم و تحصیل زیر نظر اساتید به نام حوزه علمیه مانند آیتالله طباطبایی، آیتالله گلپایگانی و امام خمینی، وارد فضای سیاسی کشور شد. به تعبیری از فضای دینی حوزه، وارد فضای مبارزات سیاسی و در ادامه تبدیل به یکی از فعالان انقلابی سبزوار میشود که تأثیر ویژهای هم بر فرآیند انقلاب داشتند.
وی افزود: بعدها این روحانی جلسات دعای ندبهای برگزار میکند که در قالب آن جوانان را آگاه میکنند تا آنها نیز تأثیرگذار شوند. آقای شهرستانی در ایام جنگ هم در همان مسجدی که امام جماعت بود، افرادی را تربیت میکند که در خط مقدم جبهه حاضر میشوند. بهنوعی مسجد آقابیگ، تبدیل به پاتوق رزمندههای سبزواری میشود و این رزمندهها همه افرادی خطشکن و شناختهشده در جبهه بودند.
این مستندساز ادامه داد: سالها بعد از جنگ، حاجآقا سبزواری به عنوان پدر رزمندگان سبزوار شناخته میشود و همچنان پس از درگذشت این روحانی، شاهد افرادی هستیم که در قالب مدافعان حرم به میدان میروند و خود را مرید حاجآقا شهرستانی میدانند.
این مستندساز درباره استفاده از آرشیو در مستند خود گفت: حجم زیادی از این مستند تصاویر آرشیوی است اما در کل ساختار مستند تلفیقی از آرشیو و گفتگو با افرادی است که آن زمان همراه با حاجآقا شهرستانی بودند.
رسیدن به چهره مبارزاتی حاجآقا سخت بود
وی افزود: در طول مصاحبهها متوجه شدیم آقای شهرستانی بسیار اهل مبارزه بودند اما بهواسطه شخصیت عرفانیای که ایشان داشتند، رسیدن ما به چهره مبارزاتی ایشان خیلی سخت بود. ما با شخصیتی عارفمسلک مواجه بودیم که همزمان نیروهایی را برای خط مقدم جبهه تربیت میکردند. این یکی از مشکلات ما در روایت این مستند بود. حاجآقای شهرستانی مدام تلاش میکرد خودش پشتپرده باشد و دیده نشود، از طرف دیگر اما تأثیر کارهایش در خط مقدم مشهود بود. به همین دلیل هم شخصیت ایشان همواره برای ما در هالهای از ابهام بود و هنوز هم هست.
ارغیانی تأکید کرد: حاجآقای شهرستانی همواره تلاش زیادی داشتند که در میدان دیده نشوند و این ویژگی بهخصوص در سالهای انقلاب بسیار واضح است. ایشان فردی بودند مانند آیتالله علوی که مسئولیت ویژهای در جریان انقلاب سبزوار داشتند، اما تلاش میکردند دیده نشوند. این ویژگی در سالهای جبهه و جنگ هم وجود داشته است. به همین دلیل تلاش کردیم روایت این مستند را به سمت تأثیرات حاجآقا شهرستانی بر افراد دیگر ببریم تا به واسطه اثری که بر دیگران گذاشتهاند، ایشان را بشناسیم. در مصاحبههایی هم که داشتیم خیلی از افراد به همین ویژگی اشاره میکردند.
او هیچگاه در ویترین نبود
این مستندساز درباره جذابترین تجربه خود در فرآیند ساخت این مستند گفت: مواجهه با همین ویژگی حاجآقا شهرستانی برای من هم چالش بود و هم جالب. اینکه یک فرد ضمن آنکه در خط مقدم کارهای انقلابی حضور داشته اما هر چقدر دربارهاش پژوهش میکنیم، نمیتوانیم به المانهای روایی مشخصی درباره او برسیم، چراکه در ویترین نبوده است، برایم یک چالش جالب بود. تکتک روایتهایی که از مریدان حاجآقا داشتیم هم برایمان جالب بود. مثلاً افرادی که در زمان جنگ اسیر شده بودند، فرصت محدودی برای نامهنگاری با خانواده خود داشتند. از آنجایی که بخشی از این نامهها توسط منافقین بررسی و سانسور میشد، این افراد مجبور بودند به زبان رمز نامه خود را بنویسند. در برخی از نامهها، نام مسجد آقابیگ و نام حاجآقا شهرستانی به نامهایی مانند دبیرستان آقابیگ و معلممان آقای شهرستانی درج شده بود و این افراد حتماً اشارهای به حاجآقا داشتند.
ارغیانی درباره جشنواره فیلم «عمار» هم گفت: یکی از جنبههایی که جشنواره «عمار» تا حدودی به سمت آن رفته اما همچنان جا برای کار کردن دارد، تزریق تخصص به نیروهایی است که وارد عرصه مستندسازی شدهاند. ما امروز بانک اطلاعاتی خوبی از مستندسازانی در اختیار داریم که به موضوعات انقلابی علاقه مندند اما در زمینههای تکنیکی ضعفهایی دارند. برگزاری کارگاهها و مجموعه کلاسهای آموزشی در شهرهای مختلف میتواند در مسیر تقویت فنی این بچههای علاقمند بسیار مؤثر باشد. این اتفاق در طول زمان منجر به ارتقای کیفی آثار خواهد شد. تا پیش از این تمرکز بیشتر در «عمار» روی محتوای آثار بوده است اما در حال حاضر جا دارد روی جنبههای فنی بیشتر کار کنیم.