به گزارش خبرنگار مهر، امشب شب اول رجب و شب میلاد با سعادت حضرت امام محمد باقر علیه السلام است. در روز جمعه، اول ماه رجب سال ۵۷ هجری، در شهر مدینه، فرزندی متولد شد که او را محمد نامیدند. مادرش فاطمه دختر امام حسن (ع) و پدرش امام سجاد (ع) بود. از این جهت، نخستین امامی بود که هم از نظر پدر و هم از نظر مادر، فاطمی و علوی بود. چند سال از زندگی خود را همراه جد بزرگوار خویش، امام حسین (ع) سپری کرد و در واقعه کربلا، چهار سال و در هنگام وفات پدر بزرگوارش، ۳۹ سال داشت.
به همین مناسبت علی اعظمی در یادداشت اختصاصی که در اختیار مهر قرار داده است به فعالیتهای امام پنجم شیعیان باقر العلوم (ع) در شکوفایی معارف شیعه پرداخته است:
فرهنگ شیعه تا زمان امام باقر علیه السلام سختیها و ناملایمات زیادی را به خود دیده بود به گونهای که امام اول شیعیان بر روی منابر لعن میشد. امام حسن علیه السلام نیز به خاطر شرایط و وضعیت مسلمانان مجبور به پذیرش صلح شد. امام حسین علیه السلام را نیز بعد از ایشان به شهادت رساندند و سپس امام سجاد علیه السلام در شرایط بسیار سخت به سر میبرد به گونهای که حتی نمیتوانست معارف اسلام را آشکارا تبیین کند و معارف اسلام در قالب دعا را به شیعیان بیان میکرد.
همه این امور باعث شده بود فرهنگ شیعه در انزوا قرار گرفته و زیر ظلم امویان، بیرمق بماند؛ از این رو امام باقر علیه السلام به یک انقلاب وسیع فرهنگی دست زدند و با تشکیل حوزه علمیه و تربیت شاگردان برجسته، فقه آل محمد و خط فکری شیعه را آشکار ساختند.
امام باقر علیه السلام با این کار خود زمینهای عمیق برای مبارزه با طاغوتیان ایجاد کردند و موجب شدند در دراز مدت، شیعیان به صحنه بیایند و مکتب اهل بیت علیهم السلام زنده گردد.
در نتیجه امام باقر (علیه السلام) زمینهسازی بسیار عمیق و خوبی را در این راستا ایجاد نمودند و پس از ایشان فرزند برومندشان امام صادق (علیه السلام) آن را به ثمر رسانده و مکتب شیعه را به عنوان یک دانشگاه عظیم اسلامی، در تاریخ اسلام آشکار و ماندگار ساختند. بنابراین میتوان گفت: حضرت، مؤسس و بنیانگذار نهضت فکری و انقلاب فرهنگی شیعه بود .[۱]
امام باقر علیه السلام شکافنده علوم مختلف بودند و برای تحکیم مبانی اسلام در تمامی علوم و مباحث اسلام احادیث مهمی بیان کرده اند. کثرت احادیث ایشان به اندازهای است که تنها محمد بن مسلم سی هزار حدیث از امام باقر علیه السلام نقل کرده است .[۲]
به همین خاطر در مورد امام باقر بیان میکنند: «آنچه از دانشهایی همچون تفسیر، کلام، احکام و حلال و حرام از امام باقرعلیه السلام ظاهر گشت از هیچیک از فرزندان امام حسن و امام حسین علیهما السلام ظاهر نگردید .»[۳]
همچنین ایشان در طول امامت خود شاگردان زیادی از جمله: محمد بن مسلم، زراره بن اعین، ابوبصیر و برید بن معاویه تربیت کردند؛ به گونهای که امام صادق (علیه السلام) فرمودند: این چهار نفر مکتب و احادیث پدرم را زنده کردند و فرمودند: صلوات خدا بر آنها در حال زندگی و پس از مرگ .[۴]
فعالیت سیاسی تبلیغی امام
امام با در نظر گرفتن نیازهای زمان و فراهم بودن زمینههای لازم، فرصت را غنیمت شمردند، با انحرافات فکری جنگیدند و به ترویج و تبلیغ و تربیت انسانها پرداختند.
مبارزه با اسرائیلیات
بعد از پیروزی اسلام، برخی از پیروان دیگر ادیان برای حفظ منافع خود اظهار اسلام کردند ولی در باطن مسلمان نبودند و عقاید خود را پنهان میکردند و افکار و خرافات و اسرائیلیات یهودیت را در قالب روایات اسلامی جعل کرده و وارد دین اسلام میکردند؛ از این رو ائمه علیهم السلام با این حرکت خزنده و خطرناک به شدت مقابله نمودند.
به عنوان نمونه روزی امام باقرعلیه السلام فرمود: نگاه کردن به خانه خدا عبادت است. در آن حال شخصی گفت: کعب میگوید: «کعبه هر صبحگاه برای بیت المقدس سجده میکند.» امام علیه السلام از آن شخص که مجذوب کعب شده بود پرسید: نظر تو در مورد این سخن چیست؟ آن شخص عرض کرد: سخن کعب صحیح است. امام فرمود: تو و کعب الاحبار هر دو دروغ میگوئید. آنگاه در حالی که به شدت ناراحت بود فرمود: «مَا خَلَقَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بُقْعَهًًْ فِی الْأَرْضِ أَحَبَّ إِلَیْهِ مِنْهَا ؛[۵] خداوند مکانی محبوبتر از کعبه در روی زمین نیافرید.»
مبارزه با حکومت بنی امیه
حضرت شیعیان را از کار در حکومت اموی نهی میکردند و آنها را به موعظه حکام تشویق مینمودند و میفرمودند: کسی که نزد سلطان ظالمی رود و او را به تقوای الهی دعوت کرده و موعظه نماید و [از قیامت] بترساند، برای او پاداشی همچون پاداش جن و انس خواهد بود .»[۶]
در نتیجه حضرت از فراغتی که برای تحول در اوضاع جامعه و شیعیان ایجاد شد، نهایت استفاده را نمودند و مکتب فکری شیعه را تأسیس نمودند؛ همچنین شاگردان زیادی را در علوم مختلف پرورش دادند و با مبارزات خود در زمینههای فرهنگی و سیاسی، جهالت را از دید مردم دور راندند.
پی نوشت:
[۱] حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، ص ۲۹۹.
[۲] منتهی الامال، ج ۲، ص ۱۲۰ الی ۱۲۵.
[۳] بحار الانوار، ج ۴۶، ص ۲۹۴.
[۴] بهجه الآمال، ج ۴، ص ۶۹.
[۵] الکافی، ج ۴، ص ۲۵۴.
[۶] الاختصاص، شیخ مفید، ص ۲۶۱.