به گزارش خبرنگار مهر، تازهترین قسمت از سلسله یادداشتهای غیراداری پرویز قاسمی به شرح بازدید او از خبرگزاری اوراسیاتودی اختصاص دارد.
این یادداشت را در ادامه بخوانید:
امروز جمعه ۳ اردیبهشت ۱۴۰۰ بود؛ ۲۳ آوریل ۲۰۲۱. پیش از ظهر در مراسمی که در کتابخانه ادبیات کودکان قرقیزستان به مناسبت روز جهانی کتاب و حقوق مولفین برپاشده بود؛ شرک کردیم. برنامه خوبی بود و شرکت کنندگان در مراسم و نیز دانش آموزان مدارس از مراکز فرهنگی کشورهای خارجی در این کتابخانه از جمله مرکز ایرانشناسی فردوسی بازدید کردند.
پس از این مراسم و بر اساس دعوت و هماهنگی قبلی عازم خبرگزاری اوراسیا تودی شدیم؛ خبرگزاریای که مدت زیادی نیست نامش را تغییر داده است. قبلا فارس نیوز نام داشت و کاملا معلوم بود که نسبتی با ایران دارد. رئیساش یعنی آقای آقاحسنی هم تقریبا جدید است. یک سال و اندی است که مسئولیت اینجا را برعهده دارد ولی در طول این مدت بیشتر از راه دور امور را تمشیت و مدیریت کرده است. قبل کرونا که در بیشکک و در رایزنی فرهنگی زیارتشان کردیم به اتفاق آقای رضایی مسئول قبلی خبرگزاری آمده بود و به نوعی می شد اسمش را؛ هم خداحافظی نفر قبلی و هم معرفی رئیس جدید گذاشت. اندکی پس از اولین دیدار عازم ایران شد تا در فاصله کوتاهی دوباره به بیشکک بازگردد. بازگشتی که البته طول کشید و کرونا هم آن را کمی تا قسمت زیادی طولانیتر کرد.
در طول این مدت البته امور از ایران بخوبی تمشیت میشد. امروز هم که در اوراسیا تودی او را ملاقات کردیم اولین دیدارمان در دفتر کارشان بود و هم اولین بارمان بود که در این خبرگزاری با نام جدیدش و محل جدیدش حضور پیدا میکردیم. قبلا که یکی دو بار برای مصاحبه و میزگرد مناسبتی به اینجا آمده بودیم، فارس نیوز نام داشت و در طبقه یازدهم ساختمانی تقریبا نوساز و مدرن و زیبای مشرف به خیلی جاها! جای گرفته بود. حالا پس از تغییر نام به اوراسیا تودی به دفتر دیگری در طبقه هفتم همین ساختمان که نسبت به دفتر قبلی کمی بزرگتر است و امکانات نسبتا بهتر و ویو و چشم انداز بمراتب عالیتری دارد؛ نقل مکان کرده است.
در اثنای گفتوگوهای امروزمان با آقای آقاحسنی باز صحبت از بازگشت به ایران شد و ناخواسته رفتن قبلیاش به ایران و طولانی شدن بازگشتش به قرقیزستان از ذهنم خطور کرد. در کل نیروی باانگیزه و همسو نشان میدهد.
این را از دو سه بار دیدارها و گفتوگوهای یکی دو هفته اخیرمان و از پیامها و پیگیریهای واتساپی که داشتهایم به عینه میتوان تشخیص داد و این بسیار ارزشمند است. دیدار امروز را ایشان پیشقدم شدند و فرصتی دست داد تا در جمع همکارانش درخبرگزاری به گپ و گفت بنشینیم و ضمن تبادل نظر زمینههای همکاری را در جمعی صمیمی با هم مرور کنیم و به اشتراک بگذاریم. با همکارانش در خبرگزاری هم آشنا شدیم؛ همکارانی که بخصوص در چند ماه گذشته تعاملات بسیار خوبی را با رایزنی فرهنگی داشتهاند که اوج آن را میتوان در پوشش به موقع و کامل برنامههای رایزنی فرهنگی در نوروز، سالگرد پیروزی انقلاب، رونمایی کتاب تصوف، برنامههای متنوع دومین دوره هفته زبان و ادبیات فارسی در قرقیزستان و... ذکر کرد.
با «شیرین» قرقیزها هم آشنا شدم؛ همو که فعالیتش در فیسبوک محسوس است و بر اساس گفتههایش نگارنده این سطور را نه از بیشکک، بلکه از زمان حضور در تاتارستان میشناخته است. بسیار نامش را در صفحات فیسبوک دیده بودم. ترکیب نام و فامیلیاش یعنی شیرین تالانت بیک اوا، از همان فعالیتها در فیسبوک و پستهایی که هر روز از ایشان در صفحات فیسبوک میبینم در ذهنم باقی مانده است. حالا دیدار امروز فرصتی شد تا این بار نه از طریق مجازی و صفحات شبکههای اجتماعی؛ بلکه از نزدیک و چهره به چهره او را بشناسم.
آیزات خانم؛ او هم قرقیز تبارست و خبرها و گزارشهای اوراسیا تودی را به قرقیزی تنظیم میکند. دختری خندهرو که فارسی را در دانشگاه ملی خوانده است و او هم به گفته خودش ما را از قبل و از طریق فیسبوک میشناخته. و البته خوشحال بود از اینکه پستهایش توسط نگارنده این یادداشت دیده و لایک میشده است. «عزیز»ی هم درجمع امروز بوده که برعکس شیرین و آیزات که آنها بنده را قبل از حضورم در بیشکک از طریق شبکههای اجتماعی میشناختند، این بار، این من بودم که او را از قبل میشناختم یعنی قبل از آمدنم به بیشکک. «عزیز» قرقیز ما – عزیز پریمکولوف – به نسبت دو همکار قبلیاش که نام بردم؛ سابقه حضور و فعالیت بیشتری در فضای مجازی و به خصوص در فیسبوک دارد و اولین بار هم که درسال ۹۸ وارد خبرگزاری فارس در بیشکک شدم بلافاصله از چهرهاش او را شناختم.
پسر خوش خنده وشوخ طبعی بنظر میرسد و به شوخی خود را چندملیتی مینامد؛ ترکیبی از قرقیزی و ازبکی و اویغوری! و اما امیل و یوگنی؛ سردبیران بخشهای قرقیزی و روسی اوراسیا تودی. اولی کاملا قرقیز است از جنوب قرقیزستان؛ از باتکن؛ که نزدیک به فرغانه و خجند تاجیکستان است و در این دیدار پس از اینکه از رونمایی کار ارزشمند نسخ خطی فارسی در آکادمی علوم قرقیزستان و فعالیتهای رایزنی فرهنگی در ماههای گذشته گفت؛ در اثبات وجود اسناد مربوط به تاریخ قرقیزستان درمنابع و اسناد آرشیوی ایران و ضرورت کار و مطالعه قرقیزها بر روی این اسناد؛ ما را به جنوب قرقیزستان و تاریخ و سرگذشت سخت سالهای ۱۹۳۰ که قحطی و خشکسالی کل منطقه را فراگرفته بود برد؛ و سپس از محبت اهالی آن منطقه به اهل بیت و جایگاه تصوف در جنوب قرقیزستان گفت و از «قدم جای» نیز گفت که در نزد قرقیزها و به خصوص مردمان جنوبش چه جایگاهی دارد.
امیل مومناف درلابهلای صحبتهایش اشارهای هم به رایزنی فرهنگی در دوره جدید و فعالیتهایش و تفاوتها و تمایزهای این فعالیتها با دورههای پیشین کرد. آشنایی رایزن فرهنگی ایران با زبان روسی و سخنرانیهایش به این زبان و تاثیر این آشنایی بر ارتباطات و مخاطبان از نکات مهم این بخش از سخنان سردبیر بخش قرقیزی خبرگزاری اوراسیا تودی را تشکیل میدهند. یوگنی ولی قرقیز نیست و همانگونه که از نامش پیداست روس تبار است هرچند در قرقیزستان متولد و بزرگ شده است. نام کاملش را در اینترنت و یا فیسبوک اینگونه سرج کنید: «یوگنی کاراتوفسکی». سردبیر بخش روسی خبرگزاری اوراسیاتودی است و مدتی نیز در ژاپن زندگی کرده و به گفته خودش زبان ژاپنی را هم میداند. او هم مثل امیل مومناف به رایزنی فرهنگی و فعالیتهایش اشاره کرد و با تایید صحبتهای همکارش در خصوص رایزنی فرهنگی ایران و سخنرانیها و قرائت اشعارش به زبان روسی در ابتدای سخنرانیها؛ فعالیتهای رایزنی فرهنگی بهخصوص در چندماه اخیر و در دوره کرونایی را ستود و برخی تعاملات خبرگزاری با رایزنی فرهنگی در ماههای اخیر را برشمرد.
گرفتن عکسی برای یادگاری با مجموعه دست اندرکاران، سردبیران، روزنامه نگاران و خبرنگاران خبرگزاری اوراسیا تودی پایان بخش این دیدار گرم، صمیمی و خاطره انگیز بود؛ پایانی که البته شروعی دوباره برای همکاریها و تعاملات بیشتر بر اساس قول و قرارهای امروزمان خواهد بود. وقت خداحافظی و پای پله آسانسور؛ آقای آقاحسنی کتاب جدیدشان را تقدیم کردند. کتابی در موضوع تاریخ آسیای مرکزی که در سال ۱۳۹۹ توسط ایشان از زبان انگلیسی ترجمه و در تیراژ هزارنسخه منتشر شده است. حین تقدیم کتاب اشاره کرد که سال گذشته بخش اعظم وقتشان صرف ترجمه و آماده سازی این کتاب شده است. ما هم قول دادیم پس از بررسی، این اثر را در ماهنامه روسی- قرقیزی رایزنی فرهنگی معرفی کنیم.
پرویز قاسمی
بیشکک، لحظات نزدیک به بامداد چهارم اردیبهشت ۱۴۰۰