خبرگزاری مهر - گروه دین و آئین- فاطمه علی آبادی: مکانها از دو جهت اهمیت دارند، نخست آنکه هر مکانی بُعد اجتماعی دارد و این بدان معناست که میتوان مکان را پلی ارتباطی میان افراد و جامعه دانست. نقش مکانها در تعاملات اجتماعی و فراهم آوردن محلی برای ارتباط افراد با یکدیگر است. چراکه ابعاد محیط اجتماعی بر یکدیگر تأثیر میگذارد و رابطه متقابل معناداری را ایجاد میکند. تمدن نوین اسلامی بر خلاف تمدنهای رایج و مادی جهان رنگ و بویی از آموزههای وحیانی و دینی را در خود جای ندادهاند، دارای ارکان و فاکتورهای طلایی و ممتازی است که ضامن بقا و سعادت زندگی مادی و اخروی است. مساجد، مکانهای مقدس و بقاع متبرکه نیز در بٌعد اجتماعی از همین الگو پیروی میکنند.
مسجد به عنوان جایگاه عبادت مسلمانان، از مهمترین نهادهای جامعه اسلامی با کارکردی چند منظوره به شمار میآید و همواره در طول تاریخ اسلام نقشی بنیادین و اصلی ایفا نموده است. در پیروزی انقلاب اسلامی، مسجد به عنوان پایگاه اصلی انقلاب نقش آفرینی کرد و امروز هم مسجد میتواند در کانون تحولات اسلامی قرار بگیرد و در کنار مساجد، سایر اماکن مذهبی نظیر بقاع متبرکه و امامزادگان هم چنین وضعیتی داشته باشند. خبرگزاری مهر درصدد است با نگاهی به تاریخچه و وضعیت این نهادهای مهم فرهنگی در گذشته و حال، بازتعریف کارکردهای نهادهای دینی و مذهبی را با توجه به بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی در ضمن گزارشها و گفتگوهایی بررسی نماید. میتوانید مجموعه گزارشها را در اینجا مشاهده کنید. آنچه در ادامه میخوانید بخش دوم این سلسله مطلب است:
چندی پیش اخباری تلخ مربوط به اتوبوس خوابی برخی از هموطنان عزیزمان در تهران مورد توجه رسانهها و مردم قرار گرفت. یکی از طرحها و پیشنهاداتی که در شبکههای اجتماعی و پایگاههای خبری ارائه شد و مورد توجه صاحب نظران قرار گرفت، استفاده از ظرفیت مساجد، اماکن مذهبی و… برای ارائه این گونه خدمات اجتماعی بود. بر همین اساس و برای واکاوی کارکردهای مسجد با سعید طاووسی مسرور پژوهشگر تاریخ اسلام به گفتگو پرداختیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید:
* کارکردهای مسجد در صدر اسلام چه بوده است و این کارکردها در طول قرنهای بعدی چه تغییری کرده است؟
مسجد در صدر اسلام تنها محل عبادت نبود بلکه مرکز رسیدگی به مسائل اجتماعی، سیاسی فرهنگی و علمی محسوب میشد؛ حتی مرکز دادخواهی مظلوم از ظالم نیز به شمار میرفت که به صورت مصداقی میتوان به ایراد خطبه فدکیه توسط حضرت فاطمه زهرا (س) در مسجدالنبی اشاره کرد. یا در مثال دیگر پیامبر اکرم (ص) هر زمان میخواستند تصمیم مهمی در عرصههای مختلف نظامی، اجتماعی و … اتخاذ کنند آن تصمیم را در مسجد مطرح و به اطلاع عموم میرساندند. حتی پس از رحلت رسول خدا (ص) و در دوره خلفا مسجد جایگاه خود را در شئون مختلف حفظ کرد اما به تدریج در طول تاریخ برخی مسائل از مسجد فاصله گرفت.
به عنوان مثال در مقوله علم و آموزش میتوان مسجد را نخستین مرکز علمی دانست. در صدر اسلام زمانی که میخواستند به کسی سواد و یا قرآن و احکام اسلامی آموزش دهند این امر در مسجد صورت میگرفت. اما بعدها با شکلگیری مکتب، تفکیکی در فعالیتهای آموزشی مسجد شکل گرفت که علتهای مختلفی برای آن عنوان میشود. نخستین علت آن بود که حضور کودکان علم آموز را سبب ایجاد بی نظمی و همچنین از بین رفتن طهارت مسجد بیان میکردند بر همین اساس با توجه به نقل قولهای تاریخی جناب سلمان فارسی مکتب را از مسجد جدا کرد.
نکته دیگر اینکه اساس نهاد مدرسه که منظور همان حوزه علمیه و کانون علمی است با تخصصی شدن، رشد آثار علمی و افزایش استنساخ کتاب دیگر مقدور نبود فعالیتهای علمی خود را در محیط مسجد ادامه دهد از این رو مدارس علمی و آموزشی در جوار مساجد تأسیس شد. البته لازم به ذکر است مسجد کارکردهای مختلفی هم دارد اما کارکرد اصلی و هدف گذاری شده آن عبادت و راز و نیاز با خداوند متعال است.
ناگفته نماند یکی دیگر از دلایل تغییر کارکردهای مسجد مربوط به مقوله فتوحات جامعه اسلامی است. بر این اساس با توجه به فتوحاتی که مسلمانان انجام میدادند و پیشرویهایی که در فتح سرزمینها داشتند جهان اسلام خیلی سریع بزرگ شد و جامعه اسلامی دیگر آن شبه جزیره کوچک نبود که مشکلاتش در مسجد حل و فصل میشد؛ بنابراین با کشورگشایی صورت گرفته و وسعت سرزمینی جهان اسلام ما شاهد راه اندازی تشکیلاتی چون دیوان سالاری و … هستیم تا از این طریق اختلافات داخلی جامعه اسلامی مرتفع شود. از این رو قسمتی از کارکردهای مسجد که مربوط به حل و فصل برخی اختلافات میشد به دیوانها واگذار گردید طوری که تدریجاً مسجد تنها به عنوان محل نماز و عبادت باقی ماند.
*طبق آنچه در کتابها و پژوهشها در این خصوص گفته شده است مسجد به عنوان پناهگاه مردم محسوب میشده و اگر در گذشته کسی مشکل مالی، کاری و… داشت اولین جایی که مراجعه میکرد مسجد بود حتی امامان جماعت توجه داشتند که چنانچه اهالی محله بیمار میشدند و یا مشکلی برایشان پیش میآمد به عیادت و یا رفع گرفتاری آنان اقدام کنند؛ چرا امروز تلاش زیادی برای حفظ این کارکردها صورت نمیگیرد؟
الناس علی دین ملوکهم، مردم به شیوه حاکمانشان زندگی میکنند؛ زمانی که حاکمان در طول تاریخ آمدند مساجد را منحصر به عبادت کردند و مساجد به عنوان جایگاه عبادت در اذهان عمومی معنا پیدا کرد جذابیتهای مسجد نیز نزد مردم کاهش یافت. البته مردم بسیار تلاش کردند که کارکرد مسجد حفظ شود برای مثال امروز هنوز شاهد برخی کارکردها مانند ریش سفیدی و رفع اختلافات توسط امام جماعت در مساجد هستیم.
بنابراین یکی از دلایل کمرنگ شدن کارکردهای مسجد حضور کمرنگ مردم در این نهاد مقدس است. در دورانی که حضور مردم در مسجد چشمگیر بود در حفظ کارکردهای مسجد نیز بسیار تلاش میشد برای مثال زمانی که حرم ائمه اطهار (ع) به دست وهابیت تخریب شد این مردم تهران بودند که با تجمع اعتراضی در مسجد سلطانی که امروز نام آن مسجد امام خمینی (ره) است به این جنایت خصمانه واکنش نشان دادند. در حالی که امروزه اگر بخواهد تجمعات اعتراضی برگزار شود در میدان آزادی و یا فلان ورزشگاه برنامه ریزی و برگزار خواهد شد. توجیه آن هم این است که این تعداد از مردم در مسجد جای نمیشوند در حالی که میشود با تدبیری صحیح، مشکل کمبود فضا را حل کرد. چرا مسؤولان وقتی اقدام به تأسیس مکانی چون مصلی امام خمینی (ره) میکنند به این مکان هویت مسجد نمیدهند که تنها بخشی از آن مصلی باشد. اگر مصلی هویت مسجد داشت و مردم میخواستند در این مکان اجتماع اعتراضی داشته باشند چنین گفته میشد اجتماع اعتراضی مردم تهران در راستای عدالت خواهی در فلان مسجد برگزار شد. اما زمانی که یک مکان مصلی نامیده میشود این معنا در ذهن متصور میشود که میتوان در این مکان نمایشگاه کتاب نیز برپا کرد.
*در گذشته مسجد جامع هر شهری دارای حیاط وسیع و صحنهای بزرگ بود و فضای بیرونی مسجد به قدری وسعت داشت که جمعیت شهر در مراسمهایی چون عزاداری ماه محرم و یا تجمعات اعتراضی جای میشدند در حالی که امروز اغلب مساجد جامع اینگونه نیستند و فضایشان بسیار اندک است.
همین مساله نیز باعث حذف کارکردهای مسجد شده است.
*مساجد در صدر اسلام خانه اول همه مسلمانان به شمار میرفت؛ بسیار اتفاق میافتد که حتی در شهرهای مسافرپذیر در ساعات غیر نماز، دربهای مساجد بسته است. بسته بودن دربهای مساجد در ساعات غیر نماز چه معنایی دارد؟ آیا این امر نشان از بی توجهی به بهره بردن از ظرفیت مسجد نیست؟
خاطرهای آیت الله علوی بروجردی به نقل از مرحوم آیت الله بروجردی نقل میکنند که روزی فردی نزد ایشان آمد تا مبلغی را به عنوان خمس پرداخت کند که بالغ بر ۵ هزار تومان بود. آن فرد خطاب به مرحوم آیت الله بروجردی عرض میکند حدود ۲ هزار تومان آن را به آیت الله طالقانی داده و مابقی مبلغ را آوردهام؛ آقای بروجردی از ایشان سوال میکنند این آقای طالقانی امام جماعت شما است؟ چه کارهایی انجام میدهد؟؛ آن شخص بیان میکند آقای طالقانی امام جماعت محله بوده نمازهای یومیه را اقامه میکند، به منبر میرود، خطبه عقد و طلاق را جاری میسازد، در تشییع و تدفین اهالی محل شرکت میکند و در یک جمله تمام شئونی که مردم از یک روحانی توقع دارند را ایشان دارا است و انجام میدهند، حتی برای بانوان و جوانان کلاسهای جداگانه تفسیر قرآن کریم و تاریخ اسلام برگزار میکند و اینگونه نیست که تنها به گفتن احکام بسنده کند؛ با تمام شدن این توصیفات، مرحوم آیت الله بروجردی خطاب به آن فرد میگوید این ۳ هزار تومان را هم ببرید و به ایشان بدهید.
مرحوم آیت الله طالقانی شخصیتی بود که دغدغه سیاسی و روحیه مبارزاتی داشت اما زمانی که در مسجد حضور پیدا میکرد از امام جماعت بودن خودش برای مبارزه نمیزد در حالی که امروز بعضاً امام جماعتی داریم که آقا را با ماشین میآورند و با ماشین میبردند!
مرحوم آیت الله طالقانی شخصیتی بود که دغدغه سیاسی و روحیه مبارزاتی داشت اما زمانی که در مسجد حضور پیدا میکرد از امام جماعت بودن خودش برای مبارزه نمیزد در حالی که امروز بعضاً امام جماعتی داریم که آقا را با ماشین میآورند و با ماشین میبردند! زمان حضورش در مسجد نیم ساعت ظهر هم نمیشود و هر دو نماز را به گونهای به هم وصل میکند که به سرعت برود، ساعات دیگر نماز را هم افراد دیگری به همین ترتیب میآیند و میروند این اوضاع و شرایط آن چیزی نبود که قرار بود بر مسجد حاکم باشد. چرا که هر اتفاق و رشدی که بخواهد در جامعه اسلامی رخ دهد از مسجد است که کلیدش زده میشود. مردم را از مسجد میتوان خدایی کرد چرا که اگر از راههای دیگر بخواهیم این مهم را به انجام برسانیم نتیجه آن حزبی، گروهی و فرقهای میشود.
امروزه حتی نمیتوان برای عبادت به مساجد رجوع کرد چرا که حضور در مسجد در گرو حضور به موقع و خروج سریع از این مکان مقدس است در غیر این صورت با دربهای بسته مسجد روبرو هستیم. خاطرم هست روزی از خیابان ولیعصر پایین میآمدم تا مسجدی را در مسیر برای اقامه نماز پیدا کنم هیچکدام از مساجد باز نبودند در نهایت مجبور شدم درب سینما فلسطین را بکوبم و از نگهبان آنجا اجازه بگیرم تا نمازم را بخوانم.
*برای بسته بودن درهای مسجد چه دلایلی بیان میشود؟
توجیهات فراوانی برای آن بیان میکنند که یکی از آنان عدم قدرت تأمین امنیت است در حالی که به عقیده بنده این بهانه به نوعی پاک کردن صورت مساله بوده و بستن درهای مسجد را انتخاب سادهترین راه برای تأمین امنیت میدانم؛ بستن درهای مسجد کارکرد اصلی این مکان مقدس را تضعیف و از بین برده است. لازم است نهادهایی مانند امور مساجد و یا سازمان تبلیغات اسلامی در این مساله ورود کنند. مگر این نهادها بودجه کمی دریافت میکنند که نمیتوانند بخشی را به این امر اختصاص دهند و در هر منطقه حداقل یک مسجد جامع شاخص را به صورت شبانه روز باز نگاه دارند؟ بسته بودن درهای مسجد تنها به تهران اختصاص ندارد و تقریباً مشکل همه شهرها است! برای مثال، زمانی که مسافری به شهری مسافرت میکند برای اقامه نماز باید چه کند؟ بالاخره نماز یک واجب عینی است و گفته نشده که حتماً باید نماز اول وقت اقامه شود.
باید به گونهای برنامهریزی شود که مساجد در ساعات مختلف ظرفیتهایش حفظ شود نه اینکه فقط به مکانی برای برگزاری مجلس ختم مبدل گردد. میتوان از ظرفیت مسجد در برگزاری کلاسهای مختلف علمی، دینی، آموزشی بهره برد و این مکان مقدس را به نهادی پویا و فعال تبدیل کرد و از این انفعال نجات داد.
طبق صریح روایات؛ مؤمن در مسجد همانند ماهی در آب است، مقصود از این روایت انس و الفت مؤمن به مسجد و اشتیاق آن به حضور در این مکان مقدس است. از جمله برکات مسجد میتوان به این نکته اشاره کرد که مؤمنان در مسجد یکدیگر را مییابند، با هم صحبت میکنند و به رفع مشکلات یکدیگر میپردازند؛ اما متأسفانه امروز این امکان وجود ندارد و به سرعت نمازگزار را از مسجد بیرون میرانند.
*در دورههای مختلف در تاریخ اسلام درب مسجد همیشه به روی مردم باز بود و حتی در مقاطعی مسجد النبی محل زندگی و محل بیتوته مسلمانان مهاجر به شمار میرفت؛ چرا امروز با وجود این همه مسجد شاهد افرادی هستیم که شبهای خود را در اتوبوس سپری میکنند؟ آیا باید درهای مسجد به روی این افراد باز شود؟ چگونه میتوان از ظرفیت مسجد برای حل این معضل بهره برد؟
اگر نسبت به مسجد یک نگاه جامعی وجود داشته باشد این مشکل به راحتی حل میشود. درست است که در مسجد خوابیدن کراهت دارد و شرعا این امر یک مساله ثابت شده محسوب میشود اما میتوان با راهکارهای دیگر این مشکل و معضل به وجود آمده را حل کرد و آن این است که قسمتی از مسجد را صیغه نخوانند تا اگر کسی خواست آنجا بخوابد یا جلسه درس و بحث برگزار کند با منع شرعی و اخلاقی روبرو نشود. البته امروزه بسیاری از مساجد هستند این نوع تدابیر را اندیشیده و قسمتی را به حسینیه اختصاص دادند.
بنابراین اینگونه نیست که گفته شود به هیچ وجه امکان ندارد از ظرفیت مسجد برای ایجاد یک خوابگاه برای اتوبوس خوابها و یا در راه ماندگان استفاده کرد چرا که مسجد نهادی است که میتواند ملحقاتی هم داشته باشد. امروز بسیاری از مساجد هستند که درمانگاه، آشپزخانه و … دارند و از آن مراکز درآمدزایی میکنند پس چرا این مساجد نمیتوانند تدبیر صحیحی بیاندیشند و مکانی را برای بی پناهان، کارتن خوابها، مسافران در راه مانده و. … اختصاص دهند چرا که این امر در اسلام بسیار توصیه شده است. البته مقصود از این سخن آن نیست که همه مساجد اینگونه باشند بلکه اگر مسجد جامع هر منطقه بتواند این خدمات را ارائه دهد نیز کافی است.
*انجام این اقدامات خدماتی چه تأثیری در اذهان عمومی خواهد داشت؟
چنانچه این اقدامات صورت بپذیرد و چنین خدماتی ارائه شود مسجد به عنوان مرکز تمدنی در اسلام احیا میشود و باعث پیوند جامعه با مسجد شده و شاهد برکات بسیاری در جامعه اسلامی خواهیم بود.
متأسفانه با توجه به اینکه جامعه اسلامی و ایمانی هستیم اما ظرفیت مسجد بسیار تقلیل داده شده و رقبایی برایش ایجاد و طراحی کردند. در حالی که اگر مسجد تقویت شود باعث رشد محلات، شهرها، استانها و در نهایت کشور میشود مسجد مرکز عدالت خواهی، علم، تحول و … است. این برکات از مساجد میجوشد.
لازم به تاکید است، شأن مسجد در هر حالتی باید رعایت شود یکی از شئون مسجد رفتار صحیح و پسندیده خود مسجدیها است. برخوردها نباید به گونهای تند و زننده باشد که باعث رانده شدن اقشار مختلف از این مکان مقدس شود. همچنین جدیداً شاهد بعضی اقدامات هستیم که باعث پایین آمدن شأن این نهاد میشود حتی دیده میشود برخی بانوان در مسجد حضور مییابند تا عکس مدلینگ تهیه کنند؛ بر این اساس باز بودن درهای مسجد نباید باعث شود شأن مسجد کاهش یابد.