خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: رمان «نگهبان باد» نوشته پگاه خدادی بهتازگی با ۳۹۰ صفحه توسط انتشارات بهنام منتشر و راهی بازار نشر شده است. اینکتاب در حوزه ادبیات گمانهزن جا میگیرد و سعید سیمرغ مترجم و پژوهشگر اینژانر ادبی در یادداشتی که در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده، به آن پرداخته است.
مشروح اینیادداشت در ادامه میآید؛
ادبیات فانتزی یکی از محبوبترین گونههای ادبی است و توجه علاقهمندان بسیاری را در سرتاسر دنیا به خود جلب کرده است. محبوبیت اینگونه بیشتر بهدلیل پر رنگ بودن و اهمیت بسیار زیاد عنصر تخیل است و خلاقیت بسیاری میطلبد که نویسندهای بتواند اینتخیل را در یک اثر قابل قبول پیاده کند. داستانهایی که در این گونهی ادبی نوشته میشوند میتوانند یا در جهان خود ما رخ دهند و عناصر تخیلی به آنها افزوده شود، یا اساساً در دنیای دیگری با قوانین خاص خودش رخ دهند که به آنها فانتزیهای دگرجهانی میگویند. اگرچه نمیتوان زمان خاصی را به عنوان آغاز ادبیات فانتزی در نظر گرفت، ولی به نظر میرسد یکی از کهنترین گونههای داستانی به شمار بیاید، چرا که تقریباً تمام افسانههای ملل مختلف در این گونه جای میگیرند. علاقهمندان به ادبیات فانتزی را طیف گستردهای از افراد تشکیل میدهند و نمیتوان مرز سنی خاصی را برای مخاطبان این گونه آثار تعیین کرد.
در یکی دو دهه اخیر ادبیات فانتزی در کشور ما با ظهور پدیدهای به نام «هریپاتر» و همینطور ترجمهی مجموعهی قدیمی «ارباب حلقهها» با استقبال بینظیر مخاطبان رو به رو شد و هم اکنون ماهی نیست که اثر جدیدی در اینگونه ترجمه و به بازار کتاب عرضه نشود و تعداد کتابها و مجموعههای فانتزی منتشر شده در ایران به بیش از دهها عنوان میرسد. پس جای تعجب نیست اگر علاقهمندان به این گونه آثار تمایل داشته باشند تواناییهای خود را در خلق آثاری که در این زیرمجموعه قرار دارد بهکار برند، و برخی در کارشان موفقتر عمل کردهاند.
«نگهبان باد» اثر نویسنده و مترجم، خانم پگاه خدادی در ژانر فانتزی است. این کتاب که برداشتی آزاد از اساطیر ایران و خاورمیانه است و داستانش در جهانی خیالی اتفاق میافتد، با نگاهی تازه به تاریخ ایران باستان، اساطیر و افسانههای این مرز و بوم کهن میپردازد، با وجود این، جهان داستان کاملاً ساخته و پرداخته ذهن نویسنده است و وقایع تاریخی و عناصر اسطورهای به گونهای مورد استفاده قرار گرفتهاند که میتوانند متعلق به هر جهانی باشند.
نویسنده از همان مقدمهی کتاب مخاطب را وارد جهان خود میکند. شخصیتهای اصلی در همان ابتدا به خواننده معرفی میشوند و انگیزهها و روابطشان کمکم و در طول داستان برای خواننده روشن میشود. توضیحات به اندازه و به جای خود ارائه میشوند و خواننده بدون دخالت مستقیم نویسنده و تنها با اشارههایی که در طول ماجرا صورت میگیرد و داستانهایی که از زبان شخصیتها روایت میشود، منطق اتفاقها را کشف میکند. عناصر جهان و وقایع داستانی به گونهای کنار هم قرار گرفتهاند که هر کدام روی هم اثر میگذارند و یکدیگر را کامل میکنند.
از دیگر نکاتی که باید به آن اشاره کرد شخصیتپردازی در این داستان است. شخصیتها در «نگهبان باد» خاکستری هستند و هیچکدام صرفاً در قالب قهرمان یا ضد قهرمان نمیگنجند. این باورها و تصمیمهایشان است که آنها را تعریف میکند و هر کنشی از طرف آنها با واکنشی از سوی جهان و دیگر شخصیتها همراه است که خود وقایع داستان را رقم میزند. در ادبیات فانتزی، شخصیتهای خاکستری به این دلیل که با مردمان عادی شباهتهای بیشتری دارند پذیرفتنیترند و خوانندگان راحتتر با آنها همذات پنداری میکند.
داستان «نگهبان باد» در دو زمان حال و گذشته روایت میشود، که هم ضرباهنگی منسجم به داستان بخشیده و هم خواننده را به دنبال کردن ترغیب میکند. جهانی که نویسنده خلق کرده، ابعاد بزرگتری دارد و پایانبندی کتاب نوید داستانهای دیگری را میدهد که ممکن است در این جهان فانتزی و پرماجرا اتفاق بیفتند.