کیومرث قورچیان هنرمند نقاش پیشکسوت درباره اینکه هنر چقدر میتواند در جامعه تأثیرگذار باشد، به خبرنگار مهر گفت: پشتوانه اقتصادی و سیاسی یک جامعه میتواند هنر باشد؛ در گذشتههای دور مثلاً جواهرات سلطنتی در کنار سرمایههای دیگر یک مملکت پشتوانه اقتصادی بوده است که به مرور زمان تغییر کرده است. من فکر میکنم اگر تابلوی مونالیزا را از کشور فرانسه بگیرید، ورشکست خواهد شد! این موضوع را کلی میگویم، چراکه با وجود اینکه فرانسه دارای نویسندگان و هنرمندان بسیاری بود اما از بعد جنگ جهانی دوم، دست به جمعآوری آثار هنری زد.
وی تاکید کرد: مجموعه هنر و هنرمندان نیز میتوانند پشتوانهای محکم برای یک جامعه باشند، چراکه با صداقت، معرفت و عقلکل کار میکنند. به خاطر ذات و جوهره، انرژی و ادبیاتی که سرزمین و جغرافیای ایران دارد، هنرمند هم میتواند با این موارد تبادل انرژی میکند و در اثرش آنها را نمود میدهد و همین سبب ماندگاری اثرش به عنوان سرمایهای عظیم برای این خاک میشود.
قورچیان در ادامه با اشاره به توجه نکردن مسئولان به هنرمندان تجسمی در ابعاد وسیعتری چون سرمایهگذاری کلان اجتماعی، گفت: هنرمندان فقط برای خود کار نمیکنند بلکه میتوانند به نوعی کار کنند که آثارشان برگشت اقتصادی برای یک جامعه داشته باشد اما در جامعه ما وضعیت به نحوی برای منِ هنرمند پیش رفته است که خیلی معدود، محدود و برای داخل کار کنم؛ به ویژه سبک انتزاعی که من کار میکنم که میتواند به علم، متافیزیک، طبیعت، عرفان، زیباییشناسی و.. نقب بزند و با ذائقه همه مردم جهان سازگاری دارد.
وی در پاسخ به اینکه این نوع آثار با این مضمونها چطور میتوانند به موضوعات دینی بپردازند؟ توضیح داد: در کار منِ هنرمند این موضوع قطعاً وجود دارد، چراکه اگر هنرمندی وصل نباشد، اتفاقی نمیافتد و چیزی پیش نمیآید. من در مورد «نور» و «قرآن» کار کردهام و اگر اعتقادی به خدا و دین نداشتم چنین آثاری را نمیتوانستم خلق کنم. بر اساس آیه شریف «صِبْغَةَ اللَّهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَ نَحْنُ لَهُ عابِدُونَ» خداوند بهترین هنرمند و نگارگر است و من که هنرمند هستم، از خدا و منابع الهام و همچنین از بزرگان معرفت تأثیر میگیرم.
این هنرمند نقاش باسابقه در مورد اینکه چرا در حال حاضر اغلب هنرمندان جوان چنین تفکری ندارند، بیان کرد: اگر بخواهیم نقبی تاریخی بزنیم، باید هنر ایران را بررسی کنیم تا متوجه شویم هنر ایران از کجا به کجا رسیده است؛ از چه زمانی تحت تأثیر هنر غربی قرار گرفتیم و چطور این هنر با توجه به اینکه ما خیلی نسبت به آنها دور بودیم، وارد هنر ایرانی اسلامی شد. در نتیجه تأثیر هنر غرب بر هنر ایرانی به ویژه وقتی به سمت مدرنیسم رفت، افکار و اندیشههای هنرمندان ایرانی باید پالایش و در یک فضای معرفتی این هنر تعریف میشد که نشده است. من هنرمند نیز در حال مطالعه و تحقیق در این وادی هستم و فرصت نشر آن را ندارم و سرم سرگرم کارم است.
وی تصریح کرد: افرادی که دلسوز هنر هستند باید به این موضوع ورود کنند، چراکه این، یک تجربه ویژه و تاریخی است که میتواند به کل جامعه تعمیم و به جوانان آموزش داده شود.
قورچیان با بیان اینکه برخی جوانان به دنبال کشف سبک و تکنیک کار هستند، اظهار کرد: برخی جوانان به جای اینکه دنبال کشف و شهود باشند، به دنبال رمزهای کار هستند تا سریع به هدف برسند و به دنبال کار سهلالوصول هستند، در حالی که منِ هنرمند یک عمر بر سر رسیدن به مقصود گذاشتهام.
این هنرمند نقاش در بخش دیگری از گفتگو توضیح داد: انگار هنر با اقتصاد تعارض دارد اما این در حالی است که نیاز جامعه امروز ما برون رفت از بحران اجتماعی، مسائل اقتصادی است. مسائل اقتصادی هنرمندان را دچار بحران کرده است و همین موضوع در تأمین وسایل و لوازم مشکل ایجاد میکند. روی دیگر این موضوع هم بحث مافیای هنری است؛ به این معنی که اگر گروهی باشند که در مارکتینگ هنر فعال باشد ممکن است مافیای خودشان را داشته باشند و اینطور نیست که فضایی مناسب کار برای یک هنرمند را شاهد باشیم. به همین دلیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باید در زمینههای متعدد سرمایهگذاری کند که بعدها برای خودش نفع به همراه خواهد داشت.
قورچیان در پایان گفت: تعاریف مذکور و پشتوانه تاریخی هنری که داریم به همراه کمک هنرمندان باسابقه، میتواند مورد استفاده مسئولان قرار گیرد تا روند آموزش هنر به شکل جدیدی شکل بگیرد. وقتی توجهی از سوی مسئولان بالادستی به هنرمندان باسابقه، دارای مطالعه و آنان که توان آموزش هنر دارند، صورت نگیرد، آنها هم منزوی خواهند شد.