خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه _ صادق وفایی: یکی از شاخههای افشاگری لوئیس مارشالکو نویسنده کتاب «فاتحین جهانی» درباره بمب اتمی و جنگ سرد ظاهری بین آمریکا و شوروی است. او ضمن اینکه پیشتر اشاره کرده بین کاپیتالیسم آمریکایی و بلشویسم شوروی تفاوت ماهیتی خاصی وجود ندارد، میگوید برای یهودیان عالم تفاوتی نمیکرد آمریکا پیروز جنگ سرد باشد یا شوروی چون هر دو قطب مورد اشاره، تحت تسلط قوم یهود بودند.
مارشالکو میگوید یهودیان موفق شدند بهمرور آمریکا را به تسخیر خود درآورند و پس از این فتح و با پایان جنگ جهانی دوم، رقابتی برای دستیابی به بمب اتمی بین یهودیان آمریکا و شوروی به وجود آمد که بهدلیل باورهای قومی و تعصب نژادی، به جاسوسی یهودیانِ کمونیست آمریکا از این کشور شد. او همچنین چهرههای مهم از سیاستمداران و نخبگان آمریکایی را که در جریان تصفیههای حکومت جهانی یهود، حذف یا منزوی شدند، فهرست میکند.
قسمتهای اول تا هفتم پروندهای که برای بررسی کتاب این نویسنده مجارستانی باز کردهایم، در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:
* «نازیهای واقعی آلمانی بودند یا یهودی؟ / چه کسانی اولین اردوگاههای مرگ و کورهها را بهپا کردند»
* «یهود با انقلاب مسیح چه کرد / قصه پادشاه مخفی و بدون تاجوتخت یهود»
* «یهود تنها جنایتکار جنگی و روزولت شرورترین چهره قرن بیستم است / آغازکننده واقعی جنگ که بود؟»
* «طرح یهود برای عقیمکردن و حذف ۴۰ میلیون آلمانی چه بود؟ / ۹۰ میلیون ژرمن برای جهان زیاد است»
* «سرمستی هرساله قوم یهود بهمناسبت هولوکاست ایرانیان / دادگاه نورمبرگ نسخه مدرن عید پوریم بود»
* «ششمیلیون شهیدیهودی واقعاً کجا رفتند و «آسیاب مرگ» کجا فیلمبرداری شد؟»
* «جنگ بیولوژیکی و طبقاتی حکومت جهانی یهود با اقوام دیگر چگونه است؟ / شباهت آوارگی آلمانیها و فلسطینیها»
در ادامه مشروح هشتمینقسمت از پرونده بررسی کتاب «فاتحین جهانی» را میخوانیم؛
* فتح آمریکا توسط حکومت جهانی یهود
لوئیس مارشالکو، هدف برنامه یهود بینالملل را از سال ۱۹۴۵ به بعد، تضعیف روزافزون آمریکا میداند و میگوید سازمانهای یهودی آمریکا، در سال ۱۹۵۰ اعلامیهای ضدکمونیستی صادر کردند اما این فقط یکفریب بود چون اهداف یهودیان آمریکا با آنچه به زبان میآوردند، کاملاً متفاوت بود. مارشالکو با اشاره به سخنان صدسال پیش آدولف کرمیو رئیس اتحادیه جهان یهود این نکته را گوشزد میکند که با توجه به کاری که یهود با دیگر کشورهای جهان کرد، این نقشه را هم داشت که روزی بر آمریکا هم تسلط و آقایی پیدا کند.
برای یهودیان کمتر از ۷۰ سال طول کشید تا بخش اعظم حیات تجاری و مالی آمریکا را به دست آورده و کنترل کنند. یکنمونه مهم در این بحث، روبرت هاتچینز رئیس دانشگاه شیکاگو است که تاکید میکرد تمام ارتشها، ناوگانها، نیروهای هوایی و بمبهای اتمی باید تحت نظارت دولت جهانی یهود قرار بگیرند نویسنده «فاتحین جهانی» گفته یهودیان هماننیروهایی بودند که هر دوبار آمریکا را وارد جنگ جهانی کردند. آمریکا هیتلر را شکست داد و ۱۱ میلیارد دلار هم به روسیه شوروی پرداخت تا به آزادی زندانیان یهودی از اردوگاههای مرگ نازیها کمک کند. هرچیزی را هم که در اختیار یککشور بود به قوم یهود پیشکش کرد؛ پول، تجارت، سرمایه، امنیت، یکزندگی توأم با آرامش و در نهایت یک آزادی نامحدود و بدون قیدوشرط که به لاابالیگری بدون چفتوبست و نفوذ سیاسی انجامید. مارشالکو میگوید برای یهودیان کمتر از ۷۰ سال طول کشید تا بخش اعظم حیات تجاری و مالی آمریکا را به دست آورده و کنترل کنند. یکنمونه مهم در این بحث، روبرت هاتچینز رئیس دانشگاه شیکاگو است که تاکید میکرد تمام ارتشها، ناوگانها، نیروهای هوایی و بمبهای اتمی باید تحت نظارت دولت جهانی یهود قرار بگیرند. به تعبیر مارشالکو، هدف اصلی، یک دنیای واحد بود! یکحکومت جهانی واحد که شامل ۵۲ مغز متفکر یهودی یعنی مشاوران روزولت باشد. «نه تنها یهودیان عالم در این برنامهریزی تبآلود شرکت دارند، که در پشت سر ایشان، سوسیالیستهای فابیان، لژهای فراماسونری و حتی فرقههای خاصی از کلیسای پروتستان نیز قرار دارند.» (صفحه ۱۸۳)
مساله جالب توجه در سخنان روبرت هاتچینز وضعیت فعلی دنیا و فعالیتهای سازمانی مثل آژانس انرژی اتمی است که یکی از بازوهای اجرایی حکومتهای بهظاهر غربی و در واقع اقمار حکومت جهانی یهود، برای واردکردن فشار به ایران، و جلوگیری از هستهای شدنش است.
با برگشت به بحث یهودیشدن حکومت آمریکا، یکنکته جالب درباره فرازهایی از فصل پانزدهم «فاتحین جهانی» با عنوان «خیانت به آمریکا» این است که شباهت زیادی به نوشتههای نوام چامسکی در سالهای دهه ۹۰ و سالهای ۲۰۰۰ به بعد دارند. مارشالکو به گفتههای فلیکس فرانکفورتر یکی از قضات دیوان آمریکا اشاره کرده که گفته بود حکمرانان حقیقی آمریکا در واشنگتن، نامرئیاند و از پشت صحنه، اعمالقدرت میکنند. به این ترتیب مارشالکو هم مثل چامسکی اضافه کرده که شهروندان آمریکا حق دارند به یکی از دو کاندیدای احزاب دموکرات یا جمهوریخواه رأی بدهند تا رئیسجمهور آمریکا شوند اما آنهایی که پشتصحنه هستند، به خوبی میدانند هرکدام برنده شود، باز قدرت حقیقی در دست همانعناصر نامرئی است. جرالد اسمیت رهبر جبهه مسیحی آمریکا هم که مارشالکو او را یک فرد با شهامت خوانده، در کتاب «خودکشی» به ترور، اغوا و تحریکهای پنهانی در قالب یکجریان پنهان در آمریکا اشاره کرده است.
مارشالکو همچنین به مرگها یا خودکشیهای مشکوک و تبعیدهایی اشاره کرده که بهعلت مخالفتها با حاکمیت یهودیان در آمریکا رخ دادند. این اتفاقات گریبان چهرهها و سیاستمدارانی چون جان ونینت، هنری والاس، ژنرال پاتریک هارلی، مورتون کنت، ویتا کرچمبرز، لوئیس بودنز، تایلر کنت و … را گرفتند. «تایلر کنت رمز تلگرامهای محرمانه بین روزولت و چرچیل را کشف کرد که بعضیشان قبل از نخستوزیر شدن چرچیل ارسال شده بود و بدین ترتیب، به یکی از مهمترین شهودی تبدیل شد که میدانستند جهان چگونه به جنگ کشانده شد. او در بریتانیای کبیر به پنج سال زندان در جزیره وایت محکوم شد.» (صفحه ۳۳۸) نمونه دیگر این مساله، ژنرال واگهان (Vaughan) است که تعداد زیادی از یهودیان و کمونیستها را از پستهای وزارت خارجه آمریکا برکنار و مقابل دیوید نیلس (همهکاره کاخ سفید در دوران روزولت و ترومن) اتخاذ کرد. واگهان را ساکت و از منصبش برکنار کردند و سپس با برچسبهای یهودستیز از منظر اجتماع تخریب کردند. ژنرال فردریک مورگان مسئول برنامه کمکهای رفاهی سازمان ملل در بخش آمریکاییِ آلمان اشغالشده هم بهدلیل اینکه اعلام کرد یهودیان ساکن آلمان، پول و غذای کافی داشته و نیازمند کمک نبودهاند، از پست خود برکنار شد.
ژنرال هری اچ واگهان که توسط یهودیان از منصبش برکنار و تخریب شد
افشاگری دیگر مارشالکو در کتاب «فاتحین جهانی» مربوط به این نقشه است که مردم آمریکا هیچوقت نباید میفهمیدند نازیهای منفورشان، مایل به برقراری صلح با آمریکا بودهاند. بههمیندلیل هم آقای اِرْل سفیر آمریکا در بلغارستان ساکت و برکنار شد چون به اسناد و یادداشتهای سری دست پیدا کرد که نشان میدادند دولت هیتلر پیشنهادی را مبنی بر صلح و بیروننگهداشتن آمریکا از دایره جنگ جهانی دوم ارائه کرده بود. خلاصه اینکه «بنابرآنچه در کتاب جرالد کی. اسمیت آمده تعداد زیادی از مخالفان روزولت در اوضاع و احوال اسرارآمیز مشابهی از بین رفتند.» (صفحه ۳۳۹) که میتوان ماجرای قتل مرموز هویی پی لانگ سناتور ایالت لوئیزیانا را هم یکی از این موارد مشکوک دانست؛ یا مثلاً آدمیرال کیمل که داستان واقعی و پشتپرده پرل هاربر را میدانست با این پیام روبرو شد: «ساکت میمانی یا کشته میشوی!»
رهبر نهضت ضدیهود آمریکا بود که یکبار با سم آرسنیک مسموم شد اما به سختی جان به در برد. دکتر ویلیام ویرت از اساتید دانشگاه گاری ایالت ایندیانا هم بهعلت افشاگری مطالبی که درباره نقشههای یهودیان و کمونیستها در یکمهمانی شنیده بود، بهطرز مرموزی از دنیا رفت و سناتوری بهنام اوکانر در سالگرد مرگش سر قبر وی رفته و طلب بخشش کرد و یا اصطلاحاً حلالیت طلبید جرالد کی. اسمیت نویسندهای که مارشالکو در کتاب خود از او نقل قول کرده، رهبر نهضت ضدیهود آمریکا بود که یکبار با سم آرسنیک مسموم شد اما به سختی جان به در برد. دکتر ویلیام ویرت از اساتید دانشگاه گاری ایالت ایندیانا هم بهعلت افشاگری مطالبی که درباره نقشههای یهودیان و کمونیستها در یکمهمانی شنیده بود، بهطرز مرموزی از دنیا رفت و سناتوری بهنام اوکانر در سالگرد مرگش سر قبر وی رفته و طلب بخشش کرد و یا اصطلاحاً حلالیت طلبید! شخصیت، شغل و موقعیت اجتماعی چارلز لیندبرگ خلبانی که روی اقیانوس آتلانتیک پرواز کرد هم به دلیل مخالفت با یهودیان نابود شد؛ به همینترتیب شخصیت مارتین دایس یا نورمن جکز (عضو پارلمان) مورد حمله قرار گرفت.
سناتور مک کارتی چهره اصلی محاکمات ضدکمونیستی آمریکا هم پس از چاپ کتاب جرالد کی. اسمیت بهطرز بسیار مرموزی درگذشت. جرالد اسمیت در کتابش گفته حتی مرگ روزولت نیز یکراز بزرگ است و تقریباً غیرممکن است با مرگ طبیعی از دنیا رفته باشد. بههرحال انبوه پروندههای کمیته تحقیقات مککارتی از بهترین داستانهای جاسوسی، آموزندهتر و به قول مارشالکو، از تکاندهندهترین اسناد تاریخی هستند.
* یهود به آمریکا پشت و به شوروی رو میکند
خلاصه اینکه، یهودیان موفق شدند در آمریکا، اکثر ثروتهای میامی، فلوریدا و کالیفرنیا را صاحب شوند. برای قوم یهود، سرزمین موعود نه فلسطین بلکه ایالات متحده آمریکا بود و وقتی نوبت جنگ با کمونیسم رسید، به آمریکا پشت کردند و مردم آمریکا هم که از ماهیت قوم یهود اطلاع نداشتند، شاید حق داشتند متوقع باشند در جنگ سرد، جامعه یهود طرف آنها را بگیرد. در حالیکه آنچه رخ داد عکس این بود و یهودیان کمونیست در آمریکا برای شوروی جاسوسی کردند؛ کمااینکه برخی از آنها مانند زوج روزنبرگ به همینجرم، دستگیر و اعدام شدند. نویسنده «فاتحین جهانی» معتقد است دوستی با شوروی یا جنگ سردی که از سال ۱۹۴۵ شروع شد، در جهت منافع آمریکا نبود بلکه در جهت منافع بینالمللی قوم یهود بود.
نکته جالب و مهمی که مارشالکو در فصل «خیانت به آمریکا» ی کتابش مطرح کرده، این است که تحویل چین به ارتش سرخ یکی از وحشتناکترین فصول خیانت یهودیان به آمریکاست. چون چین یکی از بهترین بازارهای آمریکا بود و باید به هر قیمت شده به دامن کمونیستها سوق داده میشد. با این حال این نویسنده، نه بمب اتم، نه حلقه جاسوسی رادار و نه سایر رسواییهای جاسوسی کمونیستی را در حد شاخصترین خیانت یهودیان به آمریکا نمیداد بلکه معتقد است نقش فعال یهود در حرکتهای کمونیستی، شاخصترین نوع خیانت آنها به آمریکاست. اکثر جمعیت یهودی آمریکا از کشورهای پشت پرده آهنین (شوروی) میآمدند و با وجود سخاوتمندی آمریکا در حقشان، همیشه در رأس همه حرکتهای براندازانه کمونیستی و ضدآمریکایی بودند و بهقول مارشالکو در زمان نوشتهشدن کتاب «فاتحین جهانی»؛ هنوز هم بودند. او با فهرستکردن اسامی و عناوین مختلف مناسب دولتی و مطبوعاتی آمریکا که همگی یهودی هستند، میپرسد آیا میشود همه این موارد را به منزله امور اتفاقی و تصادفی توجیه کرد؟ و همچنین همراه با سوالات مسلسلوار دیگری مثل «آیا این سناتور مککارتی نبود که به برنارد باروخ شخصاً اطلاع داد که چون تمام کانالهای تلویزیونی آمریکا در کنترل یهودیهاست، او نمیتواند این خائنان به آمریکا را از طریق شبکه تلویزیونی افشا کند؟» (صفحه ۳۵۴) سلطه یهود بر آمریکا را زیر سوال میبرد.
۸۶ درصد از کارمندان وزارت خارجه آمریکا یهودی بودند که در همانزمان ۵ هزار نفر همجنسباز نیز در خدمت دولت بودهاند و چنینفساد و انحطاط اخلاقی از نظر مارشالکو، خود مهمترین یار و مددکار مرام بلشویسم بود بنا بر اسناد کمیته مککارتی، ۸۶ درصد از کارمندان وزارت خارجه آمریکا یهودی بودند که در همانزمان ۵ هزار نفر همجنسباز نیز در خدمت دولت بودهاند و چنینفساد و انحطاط اخلاقی از نظر مارشالکو، خود مهمترین یار و مددکار مرام بلشویسم بود.
لوئیس مارشالکو در سالهای دوری که کتاب «فاتحین جهانی» را مینوشت، اعلام کرد کسانی که در حرکتهای کمونیستی آمریکا حضور فعالانه دارند، هرگز از طبقه پرولتاریا یعنی طبقه کارگر یا فقیر و بیچیزِ جامعه نیسته و نبودند. بلکه یهودیانی بودند که از بالاترین سطوح طبقات اجتماعی جامعه آمریکا میآیند. ستارههای هالیوود و اساتید دانشگاههای آمریکا که در تظاهراتهای کمونیستها شرکت میکردند، از دیگر بخشهای جامعه یهود آمریکا هستند که مارشالکو به آنها اشاره میکند. او میگوید یکوجه دیگر خیانت یهودیان به آمریکا، این بود که بهخاطر فعالیتها و سمتوسو گیریشان در سیاست این کشور، حسن ظن و اعتماد اولیه سایر ملل و اقوام نسبت به آمریکا، بهویژه در خاورمیانه و بین کشورهای اسلامی از بین رفت.
جوزف مککارتی سناتور ضدکمونیست آمریکایی؛ پای تخته در حال توضیح سازمان حزب کمونیست در آمریکا
* همصدایی سیاهپوستان با یهودیان
مارشالکو معتقد است بین سیاهپوستان آمریکا، افراد متقی، متمدن و شهروندان خوب و سالم زیادی وجود دارد اما یکسیاهپوست همواره خود را فردی تحقیرشده به حساب میآورد و از اینرو بلشویکها همیشه اعضای ستون پنجم خود را از این گروه انتخاب کردهاند. به عبارت سادهتر شاخه کمونیستی جامعه یهود آمریکا کمتر از دو دهه پس از جنگ جهانی دوم مصمم بود جمعیت سیاهپوست این کشور را بسیج کند و با آن عده از یهودیانی که خود را قهرمان مدافع حقوق سیاهان معرفی میکردند، همکاری میکرد. نویسنده «فاتحین جهانی» بهعنوان نمونه، به مقاله «یهودیان برای حقوق کارگران و سیاهان میجنگند» مورخ ۱۴ آوریل ۱۹۵۰ نشریه روزانه مجارستان که یکروزنامه کمونیستی یهودی است اشاره کرده و میگوید در تبلیغات یهودی کمونیستی از بیرفیلدِ یهودی روسی نیز بهعنوان شهید راه همکاری سیاهان با یهودیان نام برده شده که گروههای گانگستری، او و پیشخدمتش را در مغازهاش به قتل رساندند. در مقابل، جان فلین، مقالهنویس سیاسی آمریکایی در کتابی با عنوان «راه پیشرو» فهرستی از سازمانهای کمونیستی سیاهان آمریکا منتشر کرد. این فهرست میگفت ۸۸ تشکیلات بزرگ سیاهپوستی در آمریکا وجود دارد که در خدمت بلشویسم آمریکایی هستند و بینشان میتوان از نهضت «برادری خونی آمریکایی» و بسیاری نهضتها و فرقههای دیگر نام برد.
جان فلین، مقالهنویس سیاسی آمریکایی در کتابی با عنوان «راه پیشرو» فهرستی از سازمانهای کمونیستی سیاهان آمریکا منتشر کرد. این فهرست میگفت ۸۸ تشکیلات بزرگ سیاهپوستی در آمریکا وجود دارد که در خدمت بلشویسم آمریکایی هستند در صورت محقق شدن شرایط مناسب برای انقلاب یهودیان کمونیست و سیاهپوستان تحت امرشان، تصویر وحشتناکی در خیابانهای شهرهای آمریکا رخ میداد یا ممکن است رخ دهد که مارشالکو در آن سالها به آن اشاره کرد. این تصویر شبیه فیلمهای آخرالزمانی و علمیتخیلی هالیوودی است؛ اینکه یهودیان بیرحم از گتوهای بروکلین یا محلههای یهودینشین برانکس نیویورک بیرون آمده و تودههای مهاجران لهستانی و ارتش سیاهپوستان هارلِم هم همراهیشان کنند. «این سیاهان از سفیدپوستان متنفر خواهند بود اما نسبت به قوم یهود نفرتی نخواهند داشت؛ چرا که آنان را نجاتبخش و آزادکننده خود میدانند؛ در حالیکه در واقع یهودیان، آقا و ارباب اریشاناند و با این تدبیری که به کار میگیرند، به کمک نیروی سیاهان، حفاظت و نگهداری میشوند.» (صفحه ۳۶۳) جالب است که در ارتشی که مارشالکو توصیف کرده، تعداد یهودیان، نصف آمار سیاهپوستان است. به بیان ساده، کمتر هستند اما تاثیرگذارترند؛ ارتشی از ۱۲ میلیون سیاهپوست و ۶ میلیون یهودی.
اینتصویرآخرالزمانی را میتوان در سخنان اسکار اشتراوس بانکدار و تاجر امریکایی هم مشاهده کرد که گفته بود اگر مردم آمریکا روش خود را تصحیح نکنند و به شهروندان خوب تبدیل نشوند، بهزودی زمانی میرسد که آمریکا با برنامههایی مواجه میشود که در مقایسه با اتفاقات اروپا هیچ هستند.
* قوم یهود، دزدیدن بمب اتمی و جاسوسیهای هستهای
«فاتحین جهانی» فصل چهاردهمی با عنوان «یهودیان و بمب اتمی» دارد که یکی از موضوعات اصلی آن، جنگ مخفی یهودیان شرق و غرب برای بهدستآوردن بمب اتمی است. البته او این نکته را تذکر میدهد که مناسبترین موقعیت برای فتح جهان، این بود که آن را به دو نیمکره که هر دو اسلحه اتمی داشتند و میتوانستند پیوسته یکدیگر را تهدید کنند، تقسیمبندی کنند. اما بههرحال معتقد است در برهه جنگ سرد، هر دو قطب ظاهری عالم، یعنی نظام سرمایهداری و نظام کمونیسم، در یک رقابت واقعی برای بهدستآوردن بمب اتمی بودند.
این دو ضمن تبدیل به دو قهرمان مبارز، توسط صندلی الکتریکی اعدام شدند. اما پیش از اعدامشان، تبلیغات و سروصدای زیادی علیه دولت آمریکا به پا شد و یهودیان خواستار حمایت از این زوج شدند. با این وجود زن و مرد مورد اشاره اعدام شدند که مارشالکو میگوید صدای امانویل بروخ از تابوت روزنبرگها به گوش میرسید آقا و خانم روزنبرگ دو جاسوس کمونیست و یهودی بودند که برای شوروی جاسوسی کرده و به آمریکا خیانت کردند. این دو ضمن تبدیل به دو قهرمان مبارز، توسط صندلی الکتریکی اعدام شدند. اما پیش از اعدامشان، تبلیغات و سروصدای زیادی علیه دولت آمریکا به پا شد و یهودیان خواستار حمایت از این زوج شدند. با این وجود زن و مرد مورد اشاره اعدام شدند که مارشالکو میگوید صدای امانویل بروخ از تابوت روزنبرگها به گوش میرسید؛ همچنین پژواک گفتههای ژولیوس استرایچر که در نورمبرگ اعدام شد و پیش از اعدام خطاب به فاتحان جنگ گفته بود: شما به دست بلشویکها به دار آویخته خواهید شد. درباره این مساله اسناد و شواهد تاریخی زیادی وجود دارند که حاکی جاسوسی هستهای کمونیستها از آمریکا هستند. بههرحال ادعای مهم و تاریخی کتاب «فاتحین جهانی» این است که یهودیان کمونیست آمریکا [که خود عِلم این کار را از آلمان دزدیده بودند]، راز ساخت بمب اتمی را به روسیه شوروی دادند.
مارشالکو میگوید فرمول ساخت بمب اتمی از اوایل کار و همانمراحل تحقیقات اولیه به دست جامعه یهودیان عالم افتاده بود. او ثابت میکند پس از ورود آلبرت انیشتین به آمریکا که اطلاعات کامل تئوری پروفسور اوتو هان را در اختیار داشت، یک تیم مرموز و غریب از چهرههای تحت حمایت انیشتین تشکیل شد که همگی یهودی بودند و یک یهودی آلمانی بهنام رابرت اپنهایمر هم به آنها ملحق شد. این گروه و در واقع رؤسای آنها، نهتنها در تولید بمب اتمی، سود سرشاری میدیدند، بلکه تکمیلش را هم جزو مأموریتهای ملی قوم یهود به شمار میآوردند.
از راست به چپ: رابرت اپنهایمر، آلبرت انیشتین و اُتو هان
«انفجار اتمی یک دانش نوعاً یهودی است.» این جمله را در صفحه ۳۲۰ کتاب «فاتحین جهانی» میخوانیم و مارشالکو در ادامه آن میگوید وجود این ابزار فشار در دست قوم یهود، باعث میشود ملتهایی که مطیع خواستههای قوم یهود نباشند، بهسادگی حذف شوند.
اما با در نظرگرفتن این عقیده مارشالکو، دوباره به تاریخ سرک میکشیم و به اینجا میرسیم که؛ در حالیکه در آمریکا، حلقه دانشمندان یهودی مشغول بررسی و ساخت بمب اتم بود، پروفسور پونته کوروو یک یهودی ایتالیایی هم ریاست تحقیقات اتمی شوروی را به عهده گرفت و دانشمندان ربودهشده آلمانی زیر دست او کار را ادامه دادند. در همینحال سلیمان آبراهاموویچ ریباخِ یهودی کمیسر عالی اتمی پلیس مخفی شوروی، بر کار آنها نظارت میکرد.
از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۸ ماشین تبلیغاتی یهودیان پیوسته تکرار میکرد دموکراسی آمریکایی به همراه آزادی بشریت میتواند در یک تفاهم خوب، همسایهوار در کنار استبداد شوروی به سر ببرد. اتفاقی هم که در پایان جنگ رخ داد، بهمعنی تقسیم جهان بین خود «آنها» ست. این آنها یعنی یهودیان؛ در غرب با حکومت طلا و در شرق با حکومت اسلحه حضور داشتند بمب اتمی از دید لوئیس مارشالکو، ترسناکترین دلیل و شاهد این مدعاست که آرزوهای دور و دراز تسلط بر جهان و فتح آن توسط قوم یهود، حقیقتاً وجود دارد. از سال ۱۹۳۴ تا ۱۹۴۸ ماشین تبلیغاتی یهودیان پیوسته تکرار میکرد دموکراسی آمریکایی به همراه آزادی بشریت میتواند در یک تفاهم خوب، همسایهوار در کنار استبداد شوروی به سر ببرد. اتفاقی هم که در پایان جنگ رخ داد، بهمعنی تقسیم جهان بین خود «آنها» ست. این آنها یعنی یهودیان؛ در غرب با حکومت طلا و در شرق با حکومت اسلحه حضور داشتند. مارشالکو از مارسل دوبریانکون نویسنده فرانسوی هم نقل قول آورده که گفته بود فرق چندانی نمیکند آمریکا، شوروی را شکست دهد یا شوروی آمریکا را! «چون این عدم تفاوت به این معنی است که فرقی نمیکند ما جهودها قدرت سیاسی جهان را از طریق مالکیت انحصاری سرمایه خصوصی در اختیار داشته باشیم یا سرمایهداری حکومتی.»
بین این کامروایی یهودیان، ناگهان کلاوس فوخز فیزیکدان اتمی یهودی و از دوستان انیشتین به جرم دادن اسرار اتمی آمریکا به شوروی دستگیر شد و همینمساله باعث شد دو نام مخفی از تاریکی بیرون بیافتند: رابرت اپنهایمر و ژولیوس روزنبرگ. جالب است که وقتی نام اپنهایمر را در فضای مجازی جستجوی میکنیم، یکی از اطلاعاتی که درباره او میخوانیم، این است که صرفنظر از مقام بزرگ علمی، سالها درباره تمدنهای قدیم مطالعه کرده است و به زبانهای متعدد از جمله سانسکریت تسلط داشته است. همینمساله ما را به یاد این اسامی میاندازد؛ موزِس هس، هاینریش گرتس، سیمون دوبنو، ئیتزاک بائر، بنزیون دینور، یوهنان آهارونی، بنجامین مازار و … میاندازد که در پرونده بررسی کتاب «اختراع قوم یهود» [۱] و [۲] بهعنوان سازندگان تاریخ جعلی اسرائیل به آنها اشاره کردهایم.
این مساله مربوط به پیش از تسلط کامل و فتح آمریکا توسط یهودیان است که یهودیت کمونیست در طول جنگ در پی رسیدن به بمب اتمی بود و یک یهودی متعصب مثل ژولیوس روزنبرگ (کمونیست آمریکایی) در آن ایام میدانست بناست فقط نازیها با بمب اتمی نابود شوند. اما وقتی نازیسم آلمانی شکست خورد و برای جلوگیری از استبداد حقیقی نظام شوروی، نیاز به اختراع و تولید بمب هیدروژنی احساس شد، «این برادر بزرگ غربی ناگاه مردد و ترسو شد و حاضر به انجام هیچ کاری بر ضد فاتحین جهانی شرقی نبود.» (صفحه ۳۲۸) این مساله را میتوان دلیل و چرایی جاسوسی کمونیستهای آمریکا علیه این کشور دانست. مارشالکو میگوید «راز بزرگ آمریکا توسط یهودیان، مراقبت، محافظت، تولید و اداره میشد و قوم یهود آن را سرمایه ملی خود تلقی میکرد. بدینترتیب، جامعه جهانی یهود بهطور کاملاً طبیعی، حق خود میدید که این راز را با روسیه شوروی تقسیم کند.» (صفحه ۳۲۱) دلیل مکمل هم این است که بلشویکها با تمام تعصب و حرارت با هیتلر که مخالف یهودیت و ریشه آنها بود، میجنگیدند. اما در آمریکا افرادی چون لیندبرگ، تافت و طرفداران سیاست عدم مداخله آمریکا در جنگ وجود داشتند. بنابراین بمب اتم باید در اختیار شوروی که به اعتقاد آنان بیرحمتر و مصممتر از آمریکا بود، قرار میدادند.
زوج جولیوس و اِتِل روزنبرگ که بهدلیل جاسوس اتمی برای شوروی اعدام شدند
مارشالکو در صفحه ۴۴۵ کتاب در فصل پایانی «قدرتهای سری» میگوید جاسوسی اتمی روزنبرگ و همسرش و دادن اطلاعات به لازار کاگانویچ و دوستانش، به خاطر خواست و انگیزه شخصیاش نبوده بلکه «افراد خاصی به وی دستور داده بودند که این کار را بکند، آنها موفق شده بودند وی را قانع کنند که این یکوظیفه مقدس، میهنپرستانه و دینی برای اوست. او که یک یهودی کوچک اما وفادار بود، وظیفه انتقال اسرار ساخت بمب اتمی به کرملین را به عهده گرفت تا بدین ترتیب از وقوع یک جنگ جهانی سوم که در نتیجه آن، همه قوم یهود نابود میشدند جلوگیری شود.» به این ترتیب یهودیانِ کماهمیت و کوچکی مثل روزنبرگ و همسرش، بهعنوان دو شهید قوم یهود کشته شدند و یکی از بزرگترین اسرار قرن بیستم را با خود به گور بردند. به ای ترتیب نام متهمان واقعی پرونده جاسوسی اتمی شوروی از آمریکا هرگز فاش نشد.
متهمان دادگاه نیویورک (دادگاه جاسوسهای هستهای کمونیست) اعتراف کردند از سال ۱۹۴۳ اسرار اتمی آمریکا را به شوروی تحویل میدادهاند و مشخص شد که نه کمونیست که در واقع یهودی هستند. این افراد متقاعد شده بودند خیانت به آمریکا و کمک به شوروی، مقدسترین تکلیف جامعه یهود آن روز است متهمان دادگاه نیویورک (دادگاه جاسوسهای هستهای کمونیست) اعتراف کردند از سال ۱۹۴۳ اسرار اتمی آمریکا را به شوروی تحویل میدادهاند و مشخص شد که نه کمونیست که در واقع یهودی هستند. این افراد متقاعد شده بودند خیانت به آمریکا (کشور متبوعشان) و کمک به شوروی، مقدسترین تکلیف جامعه یهود آن روز است. تمام متهمان دادگاه محاکمات جاسوسی اتمی در آمریکا، یهودی بودند. اما نکته مهم اینجاست که در خلال محاکمات باید از اعلام کوچکترین تمایلات یهودستیزانه اجتناب میشد چون در غیر این صورت، آمریکا فوراً ورشکسته اعلام و یا دستخوش بحران اقتصادی میشد.
علت چرایی جاسوسی یهودیان آمریکا برای شوروی را میتوان در پروتکل ۱۷ صهیون هم پیدا کرد؛ آنجا که میگوید در برنامه مورد نظر شیوخ صهیون، یک سوم از افراد زیردست و تحت انقیاد قوم یهود، برای ادامه تکلیف و براساس خدمت داوطلبانه به کشور خود، بقیه را تحت نظر و مواظبت قرار خواهند داد. با توجه به این پروتکل صهیون، میتوان فهمید چرا یهودیان کشورهای مختلف ازجمله شوروی و آمریکا کوچکترین و کماهمیتترین حرکات هموطنان خود را به دستگاههای جاسوسی گزارش میکردند.
اما در زمینه تولید بمب اتمی در آمریکا، نمایندگان کوهن لوئب (بانکداران بینالمللی) مهمترین نقش را بازی کردند؛ یعنی همان سرمایهداران بزرگ غربی که هزینه انقلاب بلشویکی سال ۱۹۱۷ روسیه را تأمین کرده بودند و ارتباط نیرومندی با تروتسکی داشتند. این افراد این بار هم زحمت پنهانکردن احساسات خود را نسبت به جامعه یهود شرقی به خود نمیدادند. انیشتین هم که هرگز چنین چیزی را انکار نکرد که یک دموکرات سرسخت و بسیار شیفته و مجذوب شوروی است. «جان رنکین از اعضای کنگره آمریکا رسماً انیشتین را به داشتن رابطه با بلشویکها متهم میکرد. از اینرو نباید از شهادت جورج ریسی جوردن افسر ارشد بلندپایه نیروی هوایی آمریکا، متعجب شویم که گفت از همان حدود سال ۱۹۴۳ میلادی به بعد، دستهای مرموزی مواد خام، تجهیزات و اسرار مربوط به تولید بمب اتمی را در اختیار روسیه شوروی گذاشتند و این کار را پیوسته ادامه دادند. در جریان تحقیقات مربوط به جاسوسی رادار و بمب اتمی، یعنی در بحرانیترین ساعات جنگ جهانی دوم که از نزدیک با جاسوسی اتمی مرتبط بود، بیست و شش پرونده از پنجاه و هفت پرونده کاملاً سری مربوط به شرکت آمریکایی سیگنال مانموت که ناپدید شده بودند، در آلمان شرقی یافت شدند. تمام دانشمندانی که در جریان این تحقیقات، مظنون واقع شدند، بدون استثنا، به نژاد فاتحین جهانی (یهود) تعلق داشتند.» (صفحه ۳۲۲)
برنارد باروخ؛ رئیسجمهور یهودیِ پشتپرده آمریکا در زمان روزولت
* چهکسی پشت پرده راز بمب اتمی ایستاده است؟
پشت راز بمب اتم، برنارد باروخ رئیسجمهور غیررسمی آمریکا ایستاده است. در حالیکه در طول جنگ جهانی دوم، سربازان آمریکا درخطوط مقدم جبهه اروپا جان خود را از دست میدادند، باروخ که کنترل ۳۵۱ شاخه از مهمترین شاخههای صنعت آمریکا و همچنین دوسوم کل مواد خام مصرفی جهان را در دست داشت، تمام کوشش خود را به کار میبرد تا اجازه و اختیار بمب اتمی را از دست رئیسجمهور آمریکا و ارتش این کشور خارج کند. در این قضیه خاص تقریباً همه یهودیان آمریکا کاملاً نقاب از چهره برداشتند. باروخ اگر نه با کلمات، حداقل با اعمال و تبلیغات خویش، رسماً و با ابراز احساس فراوان اعلام میکرد بمب اتمی بهعنوان سرمایه قومی و ملی، وسیلهای است که باید بهواسطه آن قدرت فراملیتی قوم یهود را در سرتاسر عالم برقرار کرد.
نیروهای ضدجاسوسی ارتش آمریکا که یهودی بودند، به دانشمندان آلمانی دستور دادند این ۵۴ واگن نقشه را بهطور کلی در اختیار سربازان شوروی قرار دهند. خود دانشمندان حق داشتند به مناطق تحت اشغال نیروهای آمریکایی بروند اما بهشرطی که فقط حدود ۱۰۰ پوند (۵۰ کیلو) از لوازم شخصی خود را به همراه ببرند. به این ترتیب اسرار موشکها نیز مانند اسرار بمب اتمی به دست شوروی افتاد مارشالکو میگوید کنگره آمریکا وقتی تحت فشار باروخ با تصویب لایحهای، کنترل بمب اتم و راز تولید آن را از دست رئیسجمهوری و ارتش آمریکا خارج کرد و بهدست تشکیلاتی به نام کمیسیون انرژی اتمی آمریکا سپرد، خیانت بزرگی مرتکب شد. این کمیسیون بیش از مجموعِ هیتلر، روزولت و استالین قدرت داشت. و سپس وقتی همهچیز بهدقت برنامهریزی و آماده شده بود، اعضای کمیسیون انرژی اتمی آمریکا منصوب شدند؛ از بین ۵ نفر عضو اولیه، ۳ یا ۴ نفر یهودی بودند!
در روزهای پایانی جنگ جهانی دوم، دانشمندان آلمانی با شنیدن خبر نزدیک شدن نیروهای بلشویک، محوطه کارخانه تسلیحاتسازی پنموئند را ترک کردند؛ جاییکه موشکهای V1 و V2 در آن ساخته شده بود و موشک V9 هم که معادل موشک اسپوتنیک سال ۱۹۵۸ بود، حاضر شده بود. آنها ۵۴ واگن نقشه و اوزالید تحقیقات خویش را به همراه آورده بودند و میخواستند آنها را به آمریکاییها تحویل دهند. نیروهای ضدجاسوسی ارتش آمریکا که یهودی بودند، به دانشمندان آلمانی دستور دادند این ۵۴ واگن نقشه را بهطور کلی در اختیار سربازان شوروی قرار دهند. خود دانشمندان حق داشتند به مناطق تحت اشغال نیروهای آمریکایی بروند اما بهشرطی که فقط حدود ۱۰۰ پوند (۵۰ کیلو) از لوازم شخصی خود را به همراه ببرند. به این ترتیب اسرار موشکها نیز مانند اسرار بمب اتمی به دست شوروی افتاد.
لوئیس مارشالکو پس از جنگ جهانی دوم نوشت انرژی هستهای در دست یکگروه بسته و متشکل از پیامبران نازیسم فراملیتی کنترل میشود. کنایه مهمی را هم در کنار این مساله تذکر میدهد که تبلورکننده همانبحث جنگ بیولوژیک یهود علیه دیگر قومیتهاست؛ «بگذریم از اینکه تا همینجا نیز به خاطر انفجارهای اتمیاش، آب و نان همه ما را آلوده به تشعشعات آن کرده و حتی روی ژنهای فرزندان به دنیا نیامده ما هم تأثیر سو گذاشته است.»
ادامه دارد...