خبرگزاری مهر -گروه هنر-علیرضا سعیدی: سرودهایی که طی سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای ایام دهه فجر انقلاب اسلامی تولید و عرضه میشود، آثار ماندگاری بودند که در مومنانهترین شکل ممکن اجرا و تبدیل به موزههای همیشه همراهی شد که قطعاً در خیل خاطرات ماندگار مردم این سرزمین فراموش نمیشود. شرایطی که غیر از مواردی بسیار استثنا هنوز شاهد تکرار آن در حوزه سرود و آهنگهای انقلابی نیستیم و با وجود تلاشهای خوبی که در این عرصه صورت گرفته اما هنوز نتوانسته جای خالی این نواهای خاطرهانگیز را پر کند.
اما آنچه به مناسبت فرارسیدن ایام دهه فجر امسال بهانهای برای رجوع دوباره به این مقوله مهم و مؤثر اجتماعی شد، کندوکاوی دوباره و البته خاطره ساز برای معرفی برخی سرودها و آثار موسیقایی متناسب با دهه فجر است که گروه هنر خبرگزاری مهر را بر آن داشت تا در روزهای آتی نیم نگاهی دوباره درباره نحوه ساخت و تولید آن داشته باشد.
در پنجمین گام از سلسله گزارشات «بازخوانی مهر از سرودهای فجر» به سراغ سرود «به لاله در خون خفته» با شعری از جهانبخش پازوکی و ملودی مجتبی میرزاده رفتیم که به طور حتم یکی از مشهورترین و ماندگارترین سرودهای انقلابی است که به گواه آنچه در پیشینه تاریخی این اثر موسیقایی نوشته شده، به سال ۱۳۵۷ و در اوج مبارزات مردمی علیه رژیم طاغوت منتشر و پس از ارائه آن به شدت مورد توجه قرار گرفت. ملودی سرشار از حماسه و ضرباهنگهای تهییج کننده که گل سرسبد ملودیها و سرودهایی بود که در دهههای شصت و هفتاد در گروههای سرود مدارس مختلف اجرا میشد و بسیار هم دربرگیرنده حس و حال هیجان آور از شرایطی بود که تجربه زیستی در آن دوران شیرینی آن را دو چندان میکند.
سرود «به لاله در خون خفته» که هر ساله در ایام منتهی به سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی و دهه فجر از شبکههای مختلف تلویزیون و رادیو پخش میشد، قطعاً برای دهه شصتی ها یک سرود معمولی نیست که مانند بسیاری از آثار مرتبط با سرود از ذهن و روحشان پاک شود. این سرود به قدری دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است که ترکیب موسیقاییاش با تلویزیونهای سیاه و سفید آن دوران، ایام دهه فجری که رنگ و بوی متفاوتتری داشت و همچنین روزهای پرخاطره مدرسه هیچ گاه نمیتواند از ذهنمان بیرون رود. تجربهای منحصر به فرد که جلوهای ناب از هنری است که هنرمندان آن دوران به مناسبت دهه فجر خلق میکردند و شاید اصلاً فکر نمیکردند چنین آثاری بتوانند این گونه در ذهنها و گوشها به یادگار بمانند.
این سرود انقلابی که در آن سالها با همراهی یک گروه کُر حرفهای پیش روی مخاطبان قرار گرفته، از ساختههای ماندگار مرحوم سید مجتبی میرزاده است که تابستان سال ۱۳۸۴ دار فانی را وداع گفت. این آهنگساز از جمله هنرمندانی بود که در عرصههای مختلف نوازندگی سازهای ایرانی از جمله کمانچه، سه تار و دیگر سازها از جمله ویولن مهارت داشت. شرایطی که وی را بر آن داشت تا تجربههای زیادی را در عرصه آهنگسازی از سر بگذراند. تجربههایی که از موسیقی ایرانی و نواحی گرفته تا موسیقی کلاسیک و پاپ دربرگیرنده تجربههای متفاوتی بود که مهمترین آن به ساخت سرودهای انقلابی و حماسی باز میگردد. تجربههایی که یکی از مهمترین هایش همین سرود «به لاله در خون خفته» است که برای ما تبدیل به خاطرهای فراموش نشدنی شده است.
این توانایی و زبردستی مرحوم میرزاده در عرصههای مختلف آهنگسازی هم به حدی بود که کامبیز روشن روان درباره او گفته است: «در ضبطهای استودیویی، نوازندگان برای اولین بار نُتهای مربوط به ساز خود را که باید اجرا کنند، میبینند. بنابراین برای کسب آمادگی و اجرای بهتر موسیقی، قسمتهایی از نُتها را قبل از اجرا تمرین میکنند. ولی مجتبی گویی تمام آن نُتها را از قبل آماده کرده و اینگونه به نظر میرسید که موسیقی را بارها اجرا کرده است. چنان با تسلط، مهارت، شور و احساس مینواخت که به سختی میتوانستم باور کنم اولین باری است که نُتها را میبیند»
محمد گلریز، خواننده موسیقی دفاع مقدس هم در جایی از مجتبی میرزاده به عنوان هنرمندی فعال و خلاق در عرصه موسیقی انقلاب و دفاع مقدس یاد کرده و گفت: جا دارد که در اینجا از زنده یاد استاد مجتبی میرزاده یاد کنم که در آن روزها با حضوری گرم و خلاق همراه ما بودند ضمن اینکه گستردگی معلومات، چیره دستی در نوازندگی و نبوغ در تنظیم آثار از ویژگیهای میرزاده بود و بی اغراق میگویم که در ۵۰ سال آینده هنرمندی چون مجتبی میرزاده پدید نخواهد آمد؛ میرزاده در کنار سایر فعالیتهایش، تنظیم کننده سرودهای جنگی نیز بود و در این زمینه مانند سایر عرصههای موسیقی گل کرد اما متأسفانه مظلومانه و مهجور از دنیا رفت و تاکنون هم یادی از او به میان نیامده است.
اما در حوزه ترانه اثر هم حضور جهانبخش پازوکی به عنوان شاعر اثر میتواند با توجه به پیشینه او در عرصه موسیقی و ترانه جالب توجه باشد. چنانکه حمید شاهنگیان از هنرمندان پیشرو موسیقی انقلاب که در سالهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی حضور بسیار فعالی در عرصه ساخت سرودهای انقلابی داشته و در ایام پس از پیروزی انقلاب نیز از افراد مؤثر در حوزههای مدیریتی موسیقی به ویژه سازمان صدا و سیما این سرود به قدری دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است که ترکیب موسیقاییاش با تلویزیونهای سیاه و سفید آن دوران، ایام دهه فجری که رنگ و بوی متفاوتتری داشت و همچنین روزهای پرخاطره مدرسه هیچ گاه نمیتواند از ذهنمان بیرون رود محسوب میشد، سال ۱۳۹۶ بود که در گفتگویی درباره حضور جهانبخش پازوکی در ساخت چنین آثاری گفته بود به نکته جالبی اشاره کرده و گفته است: «بارها برای آقای جهانبخش پازوکی پیام فرستادم که برای گفتگو و احیاناً همکاری در جهت آرمانهای انقلاب بیاید؛ به دلیل یکی، دو کار بسیار زیبای انقلابی که نوشته بود.
من وقتی این پتانسیل را در ایشان دیدم، با اینکه هیچ شناختی از ایشان نداشتم، به کرات ایشان را به صداوسیما دعوت کردم که نیامد، اگر میآمد قطعاً محترم بود. در آن واحدی که خودم بودم به دلیل روحیات و دانشی که داشتم به هیچ وجه با هیچکدام از آنها رفتار سلبی نکردم. بسیاری از آنها، چون من را نمیشناختند با من بدخلقی کردند و بعضاً قهر یا اهانت کردند.»
بر اساس این گزارش یکی از مقولاتی که میتوانیم روی آن تمرکز ویژهای داشته باشیم، فقدان اطلاعات و منابع پژوهشی لازم برای بررسی چنین آثاری هستند که توانستهاند تبدیل به موزههای ماندگاری در عرصههای مختلف فرهنگی هنری به ویژه موسیقی و سرود باشند، شرایطی که طبیعتاً برای جمع اوری مطالب مربوط به نحوه ساخت سرود «به لاله در خون خفته» نیز حاکم بود و نتوانست آن طور که باید دربرگیرنده تمامی ابعاد رسانهای و فرهنگی و تاریخی پرداخت به این قطعه موسیقایی باشد. ملودی که به طور حتم از چارچوب یک موسیقی معمولی خارج است و میتواند از جهات مختلفی مورد تحقیق و پژوهشهای مختلف در حوزههای مختلف قرار گیرد. آنچنان که اگر همین پژوهشها در قالبی منسجمتر ادامه پیدا کند، قابلیتهای فراوانی را میتوان برای تأثیرات سرود و آهنگهای انقلابی یافت.
در متن سرود «به لاله در خون خفته» آمده است:
به لاله در خون خفته شهیدِ دست از جان شسته
قسم به فریاد آخر به اشک لرزان مادر
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
جاویدان ایران عزیز ما
که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهید
قسم به اسم آزادی به لحظهای که جان دادی
به قلبِ از هم پاشیده شهیدِ در خون غلتیده
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
جاویدان ایران عزیز ما
که تا آخرین نفس راهت را ادامه خواهیم داد، ای شهید
قسم به عزم هم رزمان ستم کشان با ایمان
به خستگان جان بر کف دلاوران هم پیمان
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
که راه ما باشد آن راه تو، ای شهید
همه به پیش، همه به پیش
به یک صدا
جاویدان ایران عزیز ما