خبرگزاری مهر – گروه استانها - علی ارواحی *: پیمان نامه بین المللی رامسر، به میزبانی شهر رامسر و با هدف حفاظت از تالابها و تنوع زیستی آنها و همچنین تشویق به بهره برداری خردمندانه از مواهب این زیست بومهای ارزشمند، در روز دوم فوریه ۱۹۷۱ مصادف با ۱۳ بهمن سال ۱۳۴۹، میان ۱۸ کشور به امضا رسید و پس از رسمیت یافتن آن در سال ۱۹۷۵، دوم فوریه بعنوان روز جهانی تالابها معرفی شد. در حال حاضر، ۱۷۱ کشور به عضویت کنوانسیون رامسر در آمده اند و ۲۴۱۲ سایت تالابی نیز بعنوان تالابهای با اهمیت بین المللی در این کنوانسیون ثبت شده اند.
شعار امسال روز جهانی تالابها با مضمون «تالابها را ارج نهیم، احیا کنیم، مدیریت کنیم و دوست بداریم»، از سوی کنوانسیون رامسر انتخاب شده و فرصت مناسبی است برای بررسی کیفیت مدیریت و سلامت تالابهای کشور ما که خصوصاً خواستگاه پیمان نامه رامسر بوده است.
تعداد تالابهای کشور بر اساس پیوست آئین نامه اجرایی قانون حفاظت و احیای تالابهای کشور، ۱۴۳ مورد معرفی شده که از این تعداد ۲۵ تالاب در کنوانسیون رامسر به ثبت رسیده اند. علاوه بر این، برای بیش از ۲۰ تالاب کشور برنامههای مدیریتی تدوین و در سطوح مختلف تصویب و ابلاغ شده اند که از آن جمله میتوان به برنامههای مدیریت تالابهای پریشان، شادگان، ارومیه، انزلی، میانکاله، قره قشلاق، قوریگل، میقان، چغاخور، زریوار، هامون، حله، بختگان، آلاگل، گاوخونی، نوروزلو، سولدوز، کانی برازان و حرای میناب اشاره نمود.
سوال اینجاست که چرا علیرغم تدوین و تصویب برنامههای مدیریتی برای برخی از تالابها و بهره مندی از اسناد بالادستی نظیر ابلاغیه سیاستهای کلی محیط زیست توسط مقام معظم رهبری، قانون حفاظت و احیای تالابهای کشور مصوب مجلس شورای اسلامی و یا تاکید بر ضرورت حفاظت از تالابهای کشور در ماده ۳۸ برنامه ششم توسعه کشور، روز به روز تالابهای کشور شکنندهتر و ناپایدار تر میشوند و به مرور کارکردهای اصلی خود را از دست داده و هزینههای جبران ناپذیری به دولت و مردم تحمیل میشود.
بطور کلی تالابها بهدلیل واقع شدن در پستترین نقاط حوضههای آبریز، تحت تأثیر تغییرات، تحولات و فعالیتهای بالادست، قرار میگیرند. از این رو سلامت تالابها مشخصاً شاخصی کاربردی و عینی برای ارزیابی عملکرد ما در مدیریت حوضههای آبریز محسوب میشود. علاوه بر این، تالابهای کشور از تنوع بالایی برخوردارند و از این حیث بررسی وضعیت سلامت و کیفیت مدیریت تالابهای ما، نیازمند شناخت دقیق تهدیداتی است که تالابها با آن، دست و پنجه نرم میکنند. مهمترین تهدیدات ریشهای تالابهای کشور عبارتند از:
۱- توسعه بخشی و فقدان هماهنگی بین دست اندرکاران مدیریت تالابها و استفادهکنندگان از منافع تالابها.
۲- قوانین و برنامههای مدیریت تالابها، پشتوانه و ضمانت اجرایی لازم را نداشته.
۳- عدم تأمین حقابه محیط زیستی تالابها بهویژه در اثر حکمرانی غیر یکپارچه آب، نادیده گرفتن حقابه تالابها در برنامه منابع و مصارف حوضههای آبریز، اجرای پروژههای سدسازی و انتقال بینحوضه ای و همچنین بهره برداری غیر مجاز از آبهای سطحی و زیرزمینی برای مصارف کشاورزی.
۴- تغییر و تصرف بستر رودخانهها و مسیل های سیلابی و در نتیجه تداخل در انتقال جریانات سیلابی و روانابها به تالابها.
۵- انباشت رسوبات ناشی از سیلابها و فرسایش خاک بالادست در تالابها.
۶- توسعه سطح زیرکشت اراضی، هدر رفت بالای آب در بخشهای شرب، کشاورزی و صنعت و همچنین کشت محصولات پر مصرف در بالادست دریاچهها و تالابها.
۷- دیپلماسی غیرفعال در مدیریت تالابهای مرزی و ساحلی.
۸- تغییر فاکتورهای اقلیمی و خشکسالی حاکم بر کشور همراه با عدم سازگاری مصارف کشاورزی و صنعت با این تغییرات و تحمیل تمام بار ناشی از کمبود آب به تالابها.
۹- تخلیه انواع آلایندههای بیولوژیکی، شیمیایی و فیزیکی گسیل شده از صنایع، خطوط انتقال نفت، مزارع کشاورزی، شهرها و آبادیها به تالابها.
۱۰- اجرای طرحهای توسعهای و زیربنایی بزرگ در محدوده اثرگذار بر تالابها و بی توجهی به ارزش اقتصادی تالابها در توجیه اقتصادی ایندست طرحها.
۱۱- وابستگی معیشت جوامع محلی به منابع آب و تولیدات تالاب و بهره برداری بیش از توان تجدید پذیری تالابها بواسطه افزایش جمعیت و تشدید فشارهای اقتصاد.
۱۲- تصرف اراضی تالابی و تغییر کاربری آنها به کشاورزی.
۱۳- راهیابی گونههای غیربومی و مهاجم به تالابها.
۱۴- عدم شناخت ارزشهای تالابها و پایین بودن سطح آگاهی، دانش و مهارت نزد سیاست گذاران، برنامه ریزان، مجریان توسعه و بهره برداران محلی.
۱۵- عدم دسترسی سهل و سریع به اطلاعات و دادههای مرتبط با تالابهای کشور.
متأسفانه بواسطه تهدیداتی که بدان اشاره شد، غالب تالابهای کشور از جمله هامون، ارومیه، کافتر، انزلی، میانکاله، پریشان، بختگان، گاوخونی، زریوار، شادگان، هورالعظیم و میقان که بیش از یک دهه از شرایط ناپایداری برخوردار بوده اند، همچنان با این مخاطرات دست به گریبانند و برنامههای مدیریت تالابها نیز صرفاً روی کاغذ بوده و بطور مؤثر اجرایی نشده اند. همچنین انتظار میرود که در صورت درخواست کشور و بروز رسانی اطلاعات رامسر سایتهای ایران در کنوانسیون رامسر، فهرست تالابهای در معرض خطر کشور «مونترو» به مراتب طولانیتر شده و علاوه بر تالابهای انزلی، هامون، بختگان، کمجان، شادگان و یادگارلو، تالابهای دیگری از جمله گاوخونی، پریشان، قوپی بابا علی و میانکاله نیز به این فهرست اضافه شوند.
کلام آخر اینکه امید است دولت سیزدهم، بیش از پیش به چرایی روی کاغذ ماندن برنامههای مدیریت تالابها توجه نماید و موانعی که باعث این مهم گردیده، شناسایی و برطرف شوند و چه بسا روز جهانی تالابهای پیش رو، فرصتی باشد برای ارائه گزارش عملکرد کلیه بخشهای اجرایی، نسبت به اقداماتی که ظرف یکسال گذشته برای حفاظت و احیای تالابهای کشور، انجام داده اند.
*متخصص مدیریت زیست بومهای تالابی