خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: سرودهایی که طی سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای ایام دهه فجر انقلاب اسلامی تولید و عرضه میشود، آثار ماندگاری بودند که در مومنانهترین شکل ممکن اجرا و تبدیل به موزههای همیشه همراهی شد که قطعاً در خیل خاطرات ماندگار مردم این سرزمین فراموش نمیشود. شرایطی که غیر از مواردی بسیار استثنا هنوز شاهد تکرار آن در حوزه سرود و آهنگهای انقلابی نیستیم و با وجود تلاشهای خوبی که در این عرصه صورت گرفته اما هنوز نتوانسته جای خالی این نواهای خاطرهانگیز را پر کند.
اما آنچه به مناسبت فرارسیدن ایام دهه فجر امسال بهانهای برای رجوع دوباره به این مقوله مهم و مؤثر اجتماعی شد، کندوکاوی دوباره و البته خاطره ساز برای معرفی برخی سرودها و آثار موسیقایی متناسب با دهه فجر است که گروه هنر خبرگزاری مهر را بر آن داشت تا در روزهای آتی نیم نگاهی دوباره درباره نحوه ساخت و تولید آن داشته باشد.
در هفتمین گام از سلسله گزارشات «بازخوانی مهر از سرودهای فجر» به سراغ سرود «بانگ آزادی» با شعر مرحوم حمید سبزواری از شاعران مولف ادبیات انقلاب اسلامی، ملودی مرحوم احمدعلی راغب از آهنگسازان و هنرمندان پیشروی موسیقی انقلاب و خوانندگی محمد گلریز یکی از هنرمندان معتبر و شناخته شده آثار حماسی و انقلابی کشورمان رفتیم که بدون تردید از مهمترین، جریان سازترین و ماندگارترین سرودها و قطعات موسیقی مرتبط با ایام پیروزی انقلاب اسلامی ایران است که با وجود گذشت سالهای زیادی از ساخت آن همچنان در ذهن ما به یادگار مانده و حتی در بسیاری از موارد به عنوان تیتراژ برخی از مجموعههای رادیویی و تلویزیونی کشورمان استفاده میشود.
یک ملودی ملی - میهنی واقعی در روزگار اتحاد و همدلی
این ملودی به طور حتم از آن دسته سرودهای ملی – میهنی ماندگاری است که این توانایی را داشت تا جامعه ایرانی را در آن روزگاران تشویق به اتحاد و همدلی نماید. شرایطی فرهنگی برای دفاع از کیان و هویتی که طیف بسیار گستردهای از مردم کشورمان برای رسیدن به آن دارای هدف مشترکی بودند. اهدافی آرمانی که اوج شکوفایی آن در ایام منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی ایران ثبت شد و چه زیبا که در این چارچوب آرمانی و ارزشمند این هنرمندان موسیقی بودند که توانستند نقش بسیار موثری در تبیین اهداف متعالی نظام جمهوری اسلامی ایران با ابزار هنر ایفا کنند. پدیدآورندگانی به شدت خلاق که چه در حوزه ترانه، چه در حوزه موسیقی و چه در حوزههای خوانندگی و نوازندگی در زمانه خود جزوی از بهترینها بودند و در شرایطی دست به خلق آثار ماندگاری زدند که در اوج سخت گیری ها و تنگناهایی که رژیم پهلوی قرار داشتند و احتمال هر اتفاق بدی از جمله دستگیری و زندان و مسائلی از این دست برای آنها محتمل بود.
یکی از همین هنرمندان که از او میتوان به عنوان یکی از اصلی ترین و جریان سازترین هنرمندان موسیقی انقلاب نام برد، مرحوم احمدراغب است که هجدهم آذر ماه سال ۱۳۹۹ در سن هفتاد و شش سالگی بعد از مدتها مبارزه با بیماری دار فانی را وداع گفت. احمد علی راغب این آهنگساز پیشگام موسیقی انقلاب از آن دسته هنرمندانی است که طی سالها فعالیت ارزشمند موسیقایی در عرصههای مختلف همراه با تعداد اندکی از هنرمندان به مقوله «سرود و موسیقی انقلاب» رنگ و لعاب دیگری داد و موجب خلق سرودها و آثار موسیقایی شد که همچنان از این آثار به عنوان بهترین و ماندگار ترین و ممتازترین آثار موسیقایی این عرصه نام میبرند، شرایطی که تعدادی از فعالان و دغدغه مندان ثبت تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی را برآن داشت تا در کتابی به نام «بانگ آزادی» از مجموعه جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی به نویسندگی مهدی چیت ساز و مرتضی قاضی و تدوین محسن صفایی فرد به ارائه ای مشروح از زندگی و فعالیتهای مرحوم راغب بپردازد.
در این کتاب که به عنوان یک اثر پژوهشی مهم و موثر از معرفی جریان موسیقی انقلاب معرفی شده، گردآورندگان تلاش میکنند تا ضمن معرفی مناسبی از شخصیت هنری زنده یاد احمد علی راغب به نحوه تولید و ساخت آثارماندگار این آهنگساز مولف موسیقی کشورمان از جمله چون «مدرسه ها واشده»، «بابا خون داد»، «هم شاگردی سلام»، «بانگ آزادی»، «شهید مطهر»، «آمریکا آمریکا»، «خجسته باد این پیروزی»، «ظفر مبارک» و تعدادی دیگر اشاره شود.
سرود «بانگ آزادی» را خودمان به خودمان سفارش دادیم!
مرحوم راغب در بخشی از این کتاب است که درباره نحوه ساخت قطعه «بانگ آزادی» که محمد گلریز آن را به بهترین و حماسیترین شکل ممکن خوانده توضیح میدهد: «این سرود را خودمان به خودمان سفارش دادیم. برای اینکه از شعارهای مردم استفاده کنیم، آنها را ثبت میکردیم، این شعار برای زمانی است که مردم شبها روی پشتبامها الله اکبر، خمینی رهبر میگفتند. همان زمان بود که احساس کردم باید شعارهای مردم را وارد موسیقی کنیم، به همین منظور در یکی از دیدارهای حضرت امام با گروهی از مردم ساری که به تهران آمده بودند همراه شدم… جمعیت ۵ هزار نفرهای از مازندران به دیدار امام آمده بودند از میدان ژاله دور میزدند که از احمد علی راغب این آهنگساز پیشگام موسیقی انقلاب از آن دسته هنرمندانی است که طی سالها فعالیت ارزشمند موسیقایی در عرصههای مختلف همراه با تعداد اندکی از هنرمندان به مقوله «سرود و موسیقی انقلاب» رنگ و لعاب دیگری داد و موجب خلق سرودها و آثار موسیقایی شد که همچنان از این آثار به عنوان بهترین و ماندگار ترین و ممتازترین آثار موسیقایی این عرصه نام میبرند آبسردار بروند به طرف مدرسه رفاه تا حضرت امام را ببینند، شعار الله اکبر، خمینی رهبر را با لحن آهنگین و سوز خاصی میگفتند، زنها و مردها به صورت سوال و جوابی شعار معروف الله اکبر خمینی رهبر را میگفتند. متوجه شدم که انگار حالت شعار دادنشان لحن و ملودی خاصی دارد، صدای آن جمعیت انبوه درست عکس هم حرکت و به نت واحد میرسید انگار یک آهنگساز آن را ساخته است […] بعد از مدتی که با آقای سبزواری بیشتر آشنا شدم یک روز به ایشان گفتم: «مردم شعاری دارند من میخواهم روی آن موسیقی بگذارم» وقتی کمی از آن را برایش خواندم دیدم ایشان تأمل کوتاهی کرد و گفت: «این که همان بانگ آزادی من است» و به سرعت توی کیف چرمیاش گشت و یک کاغذ بیرون آورد.
این آهنگساز پیشگام موسیقی انقلاب در ادامه روایت خود پیرو دیدار با مرحوم سبزواری گفته است: شعر را خواندم و به آقای سبزواری گفتم: «شعر کمی طولانی است»، گفت: «چقدر از آن را میخواهی؟» گفتم: «سه بند را میخواهم که اول وسط و آخر هر بند شما بتوانم ملودی «الله اکبر، خمینی رهبر» خودم را بگنجانم و در چارچوب همین موسیقی هم باشد». ایشان گفت: «خیلی خوب، امسال حضرت امام بعد از عید نوروز میخواهد پیام بدهد تو میتوانی این اثر را طوری بسازی که بعد از پیام حضرت امام پخش شود و دوباره سرود شاهنشاهی پخش نشود؟» ما تقریباً دو ساعت درباره این سرود صحبت و آن سه بند را انتخاب کردیم. این اتفاق در اواخر اسفند سال ۵۸ افتاد، چون اثر برای نوروز ۵۹ آماده میشد. من همان شب این سرود را به خانه بردم تا نزدیک صبح بیدار بودم و ملودیاش را ساختم همان سرود معروف بانگ آزادی شد که الان بعد از هر اخبار نیمروزی از رادیو پخش میشود، چون سرود رسمیتر و قویتر بود، میخواستم با گروه کر تالار وحدت هماهنگ شود. وقتی با آنها تماس گرفتیم ابتدا خیلی استقبال کردند و گفتند: «ما مشتاقیم با شما همکاری کنیم، حتی چند سرود داریم که دوست داریم با همکاری شما ضبط کنیم»؛ خدا را شکر کردم که بدون درگیری قرار شده با هم همکاری کنیم. موقع اجرای سرود که رسید گروه کر تالار وحدت دست ما را در پوست گردو گذاشت، وقتی مجدد تماس گرفتیم گفتند: «شما واقعاً باور کردهاید که ما با شما همکاری میکنیم؟ اگر ما این کار را بکنیم که فردا نمیتوانیم چشم در چشم اعلیحضرت شویم» من هم که دیدم آنها بعد از این همه مدت هنوز در توهمات خودشان سیر میکند و از طرف دیگر بچههای گروه را دعوت کرده بودم و ارکستر را هم گرفته بودم و آقای گلریز هم شعر را خوانده بود تصمیم گرفتم در یک تراک همه را با هم جمع کنم و کار را اجرا کنم. اثر را تنظیم کرده بودم بچهها آن را با فواصلی که میگفتم خواندند. صدابردار کمی صداها را با هم هماهنگ و تنظیم کرد و هر طور بود ضبط شد.
اولین مخالف اینکه «بانگ آزادی» سرود ملی باشد، من بودم
اما یکی از فرازهای جالب توجه کتاب «بانگ آزادی» آن بخش از گفتگوی مرحوم راغب درباره سرود «بانگ آزادی» بود که گویا قرار بوده به عنوان سرود ملی جمهوری اسلامی ایران انتخاب شود، شرایطی که گویا هم موافقان و هم مخالفانی داشته که هر کدام از این افراد شخصیتهای ممتاز و آگاهی بودند که راغب درباره این موضوع روایت جالبی دارد.
وقتی سرود برای اولین بار پخش شد، بسیاری از مردم به احترام این سرود ایستادند و تصور میکردند که سرود ملی است اما اولین مخالف اینکه سرود بانگ آزادی سرود ملی باشد، من بودم و دومین مخالف هم آقای خامنهای. ایشان متوجه بودند که این سرود نمیتواند ملی باشد مرحوم راغب در این بخش از کتاب با اشاره به اینکه [شهید] مجید حدادعادل (از فعالان و مبارزان انقلابی) تصمیم داشته سرود «بانگ ازادی» را نزد آیت الله بهشتی ببرد، چنین روایت کرده است: آقای مجید حداد عادل گفتند میخواهم این کار را برای آقای بهشتی ببرم. شهید بهشتی، رئیس دیوان عالی کشور و همزمان رئیس شورای انقلاب بود. گفتم: «کیفیت خوبی ندارد از روی کاست کپی گرفتهایم. حداقل نوار ریل را ببرید». گفت: «نه، اصلاً قضیه کیفیت مطرح نیست؛ ایشان میخواهد خودش گوش کند». گفتم: «برای چه؟» مجید حداد گفت: «میخواهم این اثر، سرود ملی بشود». جا خوردم و گفتم: «آقای حداد این کار اصلاً برای سرود ملی مناسب نیست! سرود ملی قانون دارد و تعریف شده است. اولاً نباید از ۶۰ ثانیه بیشتر باشد، ثانیاً باید اورتور داشته باشد. در سرود ملی ابتدای گروه پرکاشن میزنند و بعد موسیقی اجرا میشود …». گفت: «نه من هم این را میخواهم ببرم، نترسید اتفاقی نمیافتد.» کاست سرود را با خودش برد. شب زنگ زده و گفت، «آقای بهشتی خیلی تشکر کردند، گفتند بعد از پیام حضرت امام در نوروز این سرود برای اولین بار پخش میشود، فعلاً آن را پخش نکنید.» گفتم: «راست میگویی؟» گفت: «بله دروغ چرا؟ حالا خودت بعداً خواهی دید.» پیام امام در فروردین ۵۹ که تمام شد یکهو اورتور اجرای ما شروع شد، جالب این بود که بدون اینکه اصلاً ما از متن پیام امام باخبر باشیم مضامین اشعار سرود با پیام ایشان منطبق بود، در واقع این آقای سبزواری بود که خودش را با این پیام منطبق کرده بود.
وقتی سرود برای اولین بار پخش شد، بسیاری از مردم به احترام این سرود ایستادند و تصور میکردند که سرود ملی است اما اولین مخالف اینکه سرود بانگ آزادی سرود ملی باشد، من بودم و دومین مخالف هم آقای خامنهای. ایشان متوجه بودند که این سرود نمیتواند ملی باشد. در نهایت سرود به دو شکل ضبط شده که همان بود که ضربالاجلی با گروه کر ضبط کردیم و دیگر به صورت کاملاً تنظیم شده ضبط شد و مجتبی میرزاده بعداً آن را در ارکستر بزرگتر و وسیعتری با گروه کر اصلی تدوین کرد. پنچ اثر من در یونسکو ثبت شده است که بانگ آزادی مهمترین آنهاست.
محمد گلریز خواننده پیشکسوت موسیقی انقلاب هم چندی پیش در مصاحبهای وقتی از او درباره بهترین و ماندگارترین آثارش میپرسند، به سرود «این بانگ ازادی» اشاره میکند و میگوید: «این بانگ آزادی» و «خجسته باد این پیروزی» به دلیل قالب شعری و آهنگ خاص آن خاطرهانگیز هستند. من بیش از هزار آهنگ برای انقلاب خواندهام که هر یک حال و هوای خاص خود را دارند ولی برخی مورد اقبال بیشتری قرار گرفتند، مثلاً هنگامی که «این بانگ آزادی» پس از پیام حضرت امام (ره) در فروردین ۵۹ از رادیو پخش شد، خیلیها فکر میکردند این سرود جدید ملی کشور است.
چرا حضرت امام (ره) هم با تبدیل شدن سرود «بانگ آزادی» به سرود ملی مخالفت کرد؟
وی در یک گفتگوی دیگر رسانهای بود که ضمن اشاره به مخالفت حضرت امام (ره) و افراد برجسته دیگر برای تبدیل سرود «بانگ آزادی» به سرود ملی توضیح داده بود: سرود بانگ آزادی قرار بود سرود ملی کشور شود. این پیشنهاد از طریق برخی از عزیزان پیشنهاد شده بود ولی در نهایت به دلیل مخالفت امام (ره) کنار گذشته شد. حضرت امام به دلیل اینکه عبارات «ا…اکبر خمینی رهبر» در این سرود ذکر شده بود با آن مخالفت کردند. البته این را هم بگویم که قرار بود قسمتی از این سرود به عنوان سرود ملی ایران انتخاب و خوانده شود ولی خب بعد از اینکه امام نظرشان را دادن و با آن مخالفت کردند این گزینه کنار رفت و حذف شد. با این حال این سرود تبدیل به پیام انقلاب شد و تا همین امروز هم خیلیها آن را شنیده و زمزمه میکنند و اکنون حدود ۴۰ سال است که از رادیو پخش میشود و هنوز هم در حال پخش است. جالب اینکه پیش از خبر ساعت ۱۴ رادیو و در سرود بانگ آزادی قرار بود سرود ملی کشور شود. این پیشنهاد از طریق برخی از عزیزان پیشنهاد شده بود ولی در نهایت به دلیل مخالفت امام (ره) کنار گذشته شد. حضرت امام به دلیل اینکه عبارات «ا…اکبر خمینی رهبر» در این سرود ذکر شده بود با آن مخالفت کردند داخل برنامهای قرار گرفته که با پیام و کلام امام (ره) هم همراه شده است. من خودم هر موقع توفیق شنیدن این سرود را پیدا میکنم، صدای رادیو را بلند میکنم. شاید باور نکنید ولی همین طور اشکم جاری میشود… اشک شوق. یاد خاطراتی میافتم که با استاد داشتیم. این سرودها اکثراً در رادیو ضبط شده است. بعضیها در استودیو شماره ۸ رادیو در میدان ارگ که البته الان به نام میدان ۱۵ خرداد نامگذاری شده است و رادیو تهران هم در این مکان قرار دارد. اکثر این سرودها آنجا ضبط شده است. بعضی هم در استودیوهای بیرون ضبط میکردیم.
گلریز که طی سالهای اخیر همچنان در کسوت خوانندگی برای آثار حماسی و انقلابی تلاش چشمگیری داشته در همین گفتگوی رسانهای بود که درباره بازخورد اجرای این سرود میان مخاطبان به تعبیر مقام معظم رهبری درباره این قطعه اشاره میکند و میافزاید: درباره «بانگ آزادی» رهبر انقلاب تعبیر جالبی به کار بردهاند. همین چند وقت قبل رهبری در جلسهای در محفل شعرا بودند و گفتند که برای من نقل کردهاند که کاسبی در سنندج اقلامی را میفروخته. همین طور که اقلامش را به فروش میرسانده سرود این بانگ آزادی را هم میخوانده و مشتری جلب میکرده است. ایشان این مثال را زده و بعد رو به شعرا کرده و فرمودهاند که شعر باید این طور سراییده شود و جوری باشد که مردم آن را زمزمه کنند. یک سال قبل از فوت استاد سبزواری هم ایشان در محضر رهبری بودند و شعری خوانده بودند که مورد اقبال قرار گرفته بوده. رهبری تشکر کرده و فرموده بودند میشود در دهه نهم زندگی هم شعری جوانانه سرود و آن را جوانانه خواند. استاد سبزواری فردی بودند مخلص که خالصانه خودشان را برای انقلاب خرج کردند. من سفرهای زیادی با ایشان رفته و خاطرات زیادی دارم. فرد بیادعایی بودند. خیلی هم مظلوم بودند. فقط برای خدا و انقلاب و مردم شعر میسرایید.
به هر حال سرود «بانگ آزادی» هم یکی از میراث به جای مانده و ارزشمند از موسیقی انقلاب در اوایل دوران پیروزی انقلاب اسلامی است که همچنان در آسمان پرستاره سرودهای انقلابی مرتبط با ایام دهه فجر و دیگر مناسبتهای انقلابی در قالبی درخشان رخ نمایی میکند.
متن شعر قطعه «بانگ آزادی» سروده حمید سبزواری نیز چنین است:
الله اکبر، خمینی رهبر
این بانگ آزادیست کز خاوران خیزد
فریاد انسانهاست کز نای جان خیزد
اعلام طوفانهاست کز هر کران خیزد
آتشفشان قهر ملتهای در بند است
حبل المتین تودههای آرزومند است
الله اکبر، خمینی رهبر
دشمن بداند ما موج خروشانیم
زائیده بحریم فرزند طوفانیم
در سنگر اسلام بگذشته از جانیم
بازو به بازو صف به صف ما آهنین چنگیم
سنگر به سنگر جان به کف آماده جنگیم
تخت شهنشاهان شد سرنگون از ما
بخت تبهکاران شد واژگون از ما
دامان آزادی شد لاله گون از ما
ما حافظ آزادی و اسلام و قرآنیم
ما در پی آسایش و معراج انسانیم
الله اکبر، خمینی رهبر
ما در ره اسلام پیمان خون بستیم
زنجیر استعمار مردانه بگسستیم
از دام اهریمن با یاد حق رستیم
ما نغمه الله اکبر بر زبان داریم
ما، چون خمینی رهبری روشن روان داریم
الله اکبر، خمینی رهبر