محمدرضا مقدسیان منتقد سینما طی یادداشتی به فیلم کوتاه «ارفاق» و همچنین نقش‌آفرینی هوتن شکیبا در این اثر پرداخت.

به گزارش خبرنگار مهر، محمدرضا مقدسیان منتقد سینما در یادداشتی به فیلم کوتاه «ارفاق» به نویسندگی و کارگردانی رضا نجاتی که در چهلمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد پرداخت.

در متن این یادداشت آمده است؛

فیلم کوتاه «ارفاق» یکی از پخته‌ترین فیلم کوتاه‌هایی بود که من در چند اخیر دیده‌ام. طبیعتاً وقتی از پختگی در فیلمسازی صحبت می‌شود مراد این است که جمیع جهات فیلمسازی را باید در نظر گرفت، یعنی از مباحث فنی تا فیلمنامه‌نویسی را در بر می‌گیرد. خوشحالم از اینکه رضا نجاتی و فیلمسازهایی نظیر او، این اعتبار را برای فیلم کوتاه ایجاد کردند که بازیگران مطرح و تراز اول سینمای ایران نیز با اشتیاق بیشتری حاضر می‌شوند در فیلم‌های کوتاه نقش‌آفرینی کنند.

یکی از برجسته‌ترین ویژگی‌های فیلم «ارفاق»، حضور هوتن شکیبا در این فیلم است؛ هوتن شکیبا را همه مخاطبان سینما، تئاتر و تلویزیون می‌شناسند. شکیبا در عرصه تئاتر بازیگر بسیار خوبی است که در عرصه سینما و تلویزیون هم چند سالی است می‌درخشد. نظر شخصی من این است که هوتن شکیبا هنوز جایگاهی که باید و شاید در سینمای ایران در ازای ویژگی‌ها و توانایی‌ها و لیاقتی که دارد، پیدا نکرده است. طبیعتاً شاید این موضوع به فیلمنامه‌ای درخور برمی‌گردد یا باید زمان بدهیم و حوصله کنیم تا این جایگاه برایش پدید آید.

به اعتقاد من، هوتن شکیبا در نقش معلم در فیلم کوتاه «ارفاق»، سویه جدیدی از شکل بازیگری را به نمایش گذاشت، چه از حیث کنترل همه اعضا و ویژگی‌های بدنی که یک بازیگر می‌تواند از آنها استفاده کند، در این فیلم استفاده شده است. اگر کت و شلوار می‌پوشد و درا ین فیلم ایفای نقش دارد، در قامت کسی که کت و شلوار پوشیده، حرکت می‌کند، چابکی دارد یا ندارد و به عنوان یک معلم، قابل پذیرش است؛ آن هم معلمی که به شدت قواعد و روابط ذهنی‌اش برایش مهم است.

نکته دیگر اینکه، این شخصیت به شدت درونش مهم است و گفتگوی درونی‌اش است که اهمیت دارد و خروجی این گفتگوی درونی، در نهایت در فیلم، بزنگاه‌ها را رقم می‌زند. ما باید باور کنیم که این شخصیت، شخصیتی است که می‌تواند فکر کند و اگر فکر کند به نتیجه‌ای می‌رسد و بعد می‌تواند اتفاقاتی را رقم بزند و هوتن شکیبا به خوبی از پس نقشش برآمده است. اینها را مطرح کردم، چراکه این رگه‌ها و ویژگی‌ها احتمالاً بعدها در سینمای بلند داستانی مورد استفاده قرار بگیرد.

جالب است رگه‌هایی که برای این فیلم استفاده شده است تا جزئیاتی رقم بخورد که هم شخصیت‌پردازی اتفاق بیفتد و هم مدل فکری شخصیت برای مخاطب جا بیفتد، نیز رعایت شده است. ما دو کلاس داریم؛ درگیری ابتدایی فیلم در کلاس ریاضی اتفاق می‌افتد و نمره‌ای که دعوا سر آن است، در حوزه ریاضی و منطق است اما حل ماجرا و نقطه قرینه‌ای که در پایان فیلم رقم می‌خورد، در کلاس ادبیات رقم می‌خورد. کلاس ریاضی را به این دلیل تاکید کردم، چراکه هوتن شکیبا در نقش «علی طیاری» در این فیلم معلم ریاضی است و باید این شمایل را داشته باشد. در سایر بازیگرانی که در این فیلم ایفای نقش دارند حتی بازیگران نوجوان، این قضیه صادق است.

به لحاظ مضمونی، «ارفاق» از آن دسته فیلم‌هایی است که مخاطب جزئی از فیلم تلقی می‌شود؛ اصل ماجرا و حقیقت آن را فقط معلم می‌داند و مخاطب. در نهایت اتفاقاً این مخاطب است که باید هم اتفاقاتی که در فیلم می‌افتد ببیند، هم تصمیمی را که معلم می‌گیرد، قضاوت کند. در این جنس از فیلمسازی، رندی وجود دارد که شاید نمونه‌اش را به صورت ویژه در سینمای اصغر فرهادی دیدیم البته نمی‌خواهم این فیلم را به آن ربط دهم، چراکه نوعی نگاه قلمداد می‌شود.

رندی که در «ارفاق» رقم می‌خورد، بخش بزرگی از فعل و انفعالات و رخدادها، مسئولیتش بر دوش مخاطب می‌افتد، حتی پایان‌بندی آن؛ انجایی که معلم می‌گوید «میشه بعداً با هم حرف بزنیم؟» در واقع قرار بود نتیجه همه اتفاقات روشن شود که در فیلم درباره ان صحبت نمی‌شود، از یکجایی به بعد دوربین فاصله می‌گیرد و مخاطب باید تصمیم بگیرد چه کسی حق داشت، چه کسی برد و...

این جنس از فیلمسازی که در ظاهر خیلی ساده است و ممکن است از داشته‌های مخاطب کمک بگیرد اما در عین حال مشکل است، چراکه فیلمساز و فیلمنامه‌نویس خطر می‌کند که روی دوش مخاطب داستان را جلو ببرد و اگر مخاطب درگیر فیلم نشود، فیلم باخته است. در مورد «ارفاق» اگر ارفاق اتفاق نمی‌افتاد، فیلم می‌باخت.

در فیلم کوتاه «ارفاق»، هوتن شکیبا، سیاوش چراغی پور، اصغر پیران، مهیار راحت طلب، محمد شاکری، علی راد، منصور نصیری و شایان پناهی ایفای نقش دارند.