خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و اندیشه_ فاطمه ترکاشوند: توئیتر این روزها خانه دوم اهالی رسانههای رسمی و خبرنگاران و روزنامهنگاران ایرانی است. بدون تعارف باید گفت که آنها نه تنها برای برندینگ شخصی خود بلکه به خاطر فواید بسیاری که متوجه انتشار محتوای تولیدی آنها در این فضاست، جدا شدن از توئیتر را برنمیتابند و از آن در راستای فعالیت رسانهای خود بهره میگیرند. در دومین شماره از پرونده «رصد فعالیتهای خبرنگاران رسانههای رسمی در توئیتر» به سراغ الهام عابدینی، مترجم و خبرنگار برونمرزی شبکه ۶ رفتیم.
اولینگفتگوی این پرونده با مهدی خانعلیزاده مدیر پایگاه خبر پرس تیوی انجام شد که مشروح آن در پیوند: «تله جلب توجه پیش پای فعالان رسانه و مسئولان» قابل دسترسی و مطالعه است.
مشروح گفتگو با عابدینی در ادامه میآید؛
* اصلیترین تفاوتی که در فعالیت توئیتری به عنوان رسانه شخصیتان با فعالیتتان در رسانه رسمی حس کردهاید چیست؟
به نظرم چه برای خودم و چه همکاران دیگری که در این شبکهها حضور دارند، یکی از مهمترین تفاوتها این است که روی بعد شخصیتری از فرد تاکید میشود. درواقع مقادیری روابط شخصی و بازتاب دادن اتفاقات روزمره هم با اخبار و مواضع رسمی که فرد در رسانه رسمی هم دارد، قاطی میشود.
* این موضوع را فرصت میدانید یا اینکه مثلاً میتواند به اعتبار حرفهای خبرنگاران ضربه بزند؟
به نظر من این شخصیتر شدن، تأثیر مثبتی داشته چون حس اعتماد به آن خبرنگار را بیشتر میکند به خاطر اینکه وقتی مخاطب کمی بیشتر از زندگی شخصی و مواضعشان در وضعیت معمول هم اطلاعاتی دریافت میکند، ارتباط بهتری میان آن فرد با مخاطبش شکل میگیرد و حتی صحبتهای او را قابل اعتمادتر و قابل استنادتر میکند. به نظر من اگر از شبکههای اجتماعی درست استفاده شود اتفاقاً میتواند با اعتبار آن رسانه رسمی همافزایی داشته باشد و برای خود آن آدمها هم نوعی فرصت برای پرسنال برندینگ ایجاد شود تا به افزایش اعتبار رسانه رسمی کمک بیشتری کند.
* این افزایش فردیت میتواند برای رسانه سمی خطر هم داشته باشد؟ خودتان تجربهای داشتهاید که میان حضورتان در رسانه شخصی با رسمی تعارضی ایجاد شده باشد؟
من تجربهاش را نداشتهام اما واقعاً ممکن است پیش بیاید. حتی مواردی را دیدهام که خبرنگاری توئیت زده و مخاطب این طور واکنش نشان داده است که اگر موضع تو این است چرا صبح در گزارش، حرف دیگری میزدی؟! خصوصاً برای گویندههای خبر این اتفاق زیاد پیش میآید. معمولاً در این مواقع خبرنگاران در بخش «بیو» ی پروفایلشان مینویسند: «مواضع من در اینجا شخصی و جدای از رسانهای است که در آن کار میکنم» اما من فکر میکنم این حرف چندان قابل اعتنا نیست و نمیشود فرد را از رسانهای که در آن کار میکند تا این حد جدا دانست مگر اینکه تعارض منافعی رخ ندهد. خب اگر واقعاً تا این اندازه تفاوت مواضع وجود دارد، تغییر رسانه به جای دیگر منطقیتر است به خاطر اینکه هشم این میزان تفاوت برای مخاطب قابل قبول نیست و حق دارد.
* خودتان را در رسانه رسمی موفقتر میدانید یا در رسانههای شخصیتان مثل توئیتر؟
باتوجه به جنس کاری که دارم و اینکه در رسانه رسمی بیشتر در پشت صحنه و ترجمه متون حضور دارم و در موارد کمتری، برنامهها را خودم اجرا میکنم، احتمالاً تأثیر مستقیم شخصی کمتری در رسانه رسمی دارم اما شناختهتر شدنم احتمالاً محصول فعالیت توئیتری است. در مورد خروجی محتوایی هم به نظرم همافزایی دارند و نمیشود فعالیتم در این دو را از هم جدا کرد. هم حضورم در توئیتر فرصتهایی را مثل اعتبار شخصی برایم ایجاد کرده و هم فعالیتم در تلویزیون و خبر باعث شده به علت اینکه در جریان اخبار روز هستم بتوانم سریعتر موضوعات جذاب را در توئیتر بگذارم.
* در کدام بخش فعالیت خبری توئیتر بیشترین کمک را به شما کرده است؟
در بخش سوژهیابی به من خیلی کمک کرده است. معمولاً موضوعاتی در توئیتر داغ میشود و افراد درباره آن اظهار نظر میکنند. بعضی وقتها وقتی سایتهای خبری را در این موضوعات چک میکنم چیز خاصی نمیبینم درحالی که در توئیتر گاهی اعلام موضعی پیدا میکنم که به نظرم خیلی جالب و منحصر به فرد است و میشود از آن زاویه هم موضوع را دید. دومین کمک توئیتر، آشنایی با کارشناسان جدید داخلی و خارجی است. کارشناسانی که شاید در رسانههای جریان اصلی کمتر نامشان شنیده میشده به خاطر حضورم در توئیتر توانستهام با آنها ارتباط بگیرم.
* آیا قرار است رسانههای رسمی به مرور قربانی شبکههای اجتماعی شوند و از بین بروند؟
شاهد تغییر رسانههای رسمی هستیم و همین الان هم ساختار نسبت به ۵ سال پیش خیلی تغییر کرده است اما همچنان به نظرم تا سالهای بسیار زیاد میانمدت و طولانیمدت این رسانهها وجود خواهند داشت و شواهد زیادی هم برای این ادعا وجود دارد از جمله اینکه هنوز هم هیچ رسانه شخصی نمیتواند با برد و اعتبار رسانههای رسمی رقابت کند. به نظرم این همزیستی ادامه پیدا خواهد کرد.
* فیلترینگ توئیتر تأثیری بر فعالیتتان داشته است؟
از وجه مخاطب، به خاطر فیلترینگ داریم مخاطب فعال مثلاً در اینستاگرام را در توئیتر از دست میدهیم. البته از وجه دیگر چون عمدتاً فعالان توئیتر اهالی رسانه هستند و مطالبشان در رسانههای رسمی هم منتشر میشود شاید به نوعی آن مخاطب از دست رفته با یک واسطه از آن طریق مطالب را دریافت کند. راه طولانیتر میشود اما احتمالاً به دستشان میرسد. به هرحال مسیر طولانیتر و سختتر میشود اما قطع نمیشود.
* در کدام رسانه کسب اعتبار بیشتری دارید و در کدام بیشتر دیده میشوید؟
تفاوتی در بین این دو رسانه وجود دارد و آن اینکه در رسانههای جدید شما بلافاصله میتوانید میزان توجه و بازخوردها را دریافت کنید اما در رسانههای رسمی معمولاً با فاصله زمانی این بازخوردها به خبرنگار میرسد. اما به نظر من در طولانیمدت باز هم رسانه رسمی چه در دیده شدن خبرنگار و چه در شنیده شدن محتوایی که تولید کرده است، تأثیر بیشتری میگذارد
* از جهت فرم قالب رسانهای فکر میکنید کدام رسانه به مهارتهای حرفهایتان بیشتر کمک کرده است؟
من چون بیشتر برای تلویزیون کار کردهام تا رسانههای مکتوب همیشه عادت به کوتاهنویسی داشتهام اما با این حال باز هم به نظرم اینکه توئیتر آدم را مجبور میکند مختصر و مفید مطلبش را منتقل کند بسیار ویژگی مؤثری بوده است.