خبرگزاری مهر – گروه هنر – علیرضا سعیدی: سرودهایی که طی سالهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای ایام دهه فجر انقلاب اسلامی تولید و عرضه میشود، آثار ماندگاری بودند که در مومنانهترین شکل ممکن اجرا و تبدیل به موزههای همیشه همراهی شد که قطعاً در خیل خاطرات ماندگار مردم این سرزمین فراموش نمیشود. شرایطی که غیر از مواردی بسیار استثنا هنوز شاهد تکرار آن در حوزه سرود و آهنگهای انقلابی نیستیم و با وجود تلاشهای خوبی که در این عرصه صورت گرفته اما هنوز نتوانسته جای خالی این نواهای خاطرهانگیز را پر کند.
اما آنچه به مناسبت فرارسیدن ایام دهه فجر امسال بهانهای برای رجوع دوباره به این مقوله مهم و مؤثر اجتماعی شد، کندوکاوی دوباره و البته خاطره ساز برای معرفی برخی سرودها و آثار موسیقایی متناسب با دهه فجر است که گروه هنر خبرگزاری مهر را بر آن داشت تا در روزهای آتی نیم نگاهی دوباره درباره نحوه ساخت و تولید آن داشته باشد.
در نهمین گام از سلسله گزارشات «بازخوانی مهر از سرودهای فجر» به سراغ سرود «آمریکا آمریکا – ننگ به نیرنگ تو» به آهنگسازی مرحوم احمدعلی راغب و خوانندگی اسفندیار قره باغی رفتیم که میتوان از آن به عنوان معروفترین و مشهورترین ترانه ضد استکباری نام برد که از زمان تولید و ساخت آن تاکنون توانسته در ذهن شنیداری مردم ایران باقی بماند. سرودی که در بسیاری از مقاطع مختلف تاریخ اجتماعی – سیاسی کشورمان مورد استفاده فراوانی قرار گرفته و تبدیل به یکی از پرمخاطبترین سرودهایی شده که بازهم نشانگر هوشمندی ترانه سرا و آهنگساز و هنرمندی خوانندهای است که خدمات ارزشمندی به موسیقی انقلاب ارائه داده است.
شاید منظور آمریکا از «بشر» کسانی از سیارههای دیگر است
این خواننده برگزیده کشورمان که پیشینه موسیقاییاش دربرگیرنده فعالیتهای گسترده و دانشگاهی در حوزه خوانندگی آثار مختلف در سبکهای مختلف بوده، چندی پیش در مصاحبهای با یکی از روزنامههای کشور درباره ماجرای ساخت سرود «آمریکا – آمریکا» گفته بود: گویا شبی در جایی، مرحوم سیداحمد خمینی، با دو، سه نفر از اعضای صداوسیما صحبت میکنند و پیشنهاد میدهند که قطعهای مرتبط با آمریکا ساخته شود. حمید سبزواری شعری را مینویسد، احمدعلی راغب رویش ملودی میگذارد و سیدمحمد میرزمانی تنظیمش میکند. بعد هم به خوانندهای که اسمش را نمیبرم، پیشنهاد میکنند که کار را بخواند. اما او قبول نمیکند و میگوید که من زن و بچه دارم. بعد هم سراغ من میآیند و کار را ضبط کردیم. فکر میکنم، از اول کار این سرود تا ضبطش جمعاً ۴۸ ساعت طول کشید؛ یعنی همه شبانهروزی کار کردند تا سرود آماده پخش شود.
مرحوم سیداحمد خمینی، با دو، سه نفر از اعضای صداوسیما صحبت میکنند و پیشنهاد میدهند که قطعهای مرتبط با آمریکا ساخته شود. حمید سبزواری شعری را مینویسد، احمدعلی راغب رویش ملودی میگذارد و سیدمحمد میرزمانی تنظیمش میکند. بعد هم به خوانندهای که اسمش را نمیبرم، پیشنهاد میکنند که کار را بخواند، اما او قبول نمیکند قره باغی که چندی پیش هم به دلیل عارضه ریوی در بیمارستان بستری بود، دی ماه سال ۱۳۹۸ بود که طی گفتگویی با خبرنگار مهر به بهانه ساخت قطعهای به یاد شهید حاج قاسم سلیمانی ضمن تاکید دوباره روی ساخت قطعه «آمریکا آمریکا» با انگیزههای شخصیاش گفته بود: برای مشخص شدن رویکرد آمریکا در حوزه حقوق بشر مثال جنگ ویتنام کافی است. وقتی کشوری بمب اتم را در سرزمین ملتی که هیچ سلاحی ندارد منفجر میکند، نباید دم از حقوق بشر بزند. شاید منظور آمریکا از «بشر» کسانی از سیارههای دیگر است، وگرنه اینها بارها ثابت کردهاند بویی از حقوق بشر نبردهاند. به هر حال جامعه جهانی در واکنش به این ترور به دو دسته تقسیم میشوند. یکی کشورهایی که با آمریکا و رژیم صهیونیستی همدست هستند، که اقدام آمریکا را نیز تأیید خواهند کرد و دیگری کشورهایی هستند که حتی ممکن است با ما دوستی نداشته باشند، اما انسانی فکر میکنند، این نوع جنایت در همه جای دنیا محکوم است.
مرحوم احمد علی راغب آهنگساز فقید موسیقی انقلاب هم در خاطرات شفاهی خود پیرامون ساخت این سرود ماندگار ضداستکباری به دیدار تعدادی از هنرمندان موسیقی با حضرت امام اشاره کرده و گفته است:
به همراه تعدادی از هنرمندان خدمت حاج سیداحمد آقا (خمینی) رسیده بودیم، در آن دیدار ایشان نامهای را به ما نشان دادند و گفتند این متن را الان حضرت امام (ره) نوشتهاند و باید به شبکه خبر رادیو فرستاده شود و در اخبار ساعت ۱۴ در رادیو و تلویزیون خوانده شود. مضمون پیام این بود که اصلاً ایران ارتباط با آمریکا را برای چه میخواست و رابطه با آمریکا به چه درد ایران میخورد و اینکه ما هیچگونه ارتباطی با آمریکا نداریم. در انتهای این نامه آن پیام معروف «آمریکا هیچ غلطی نمیتواند بکند» را که قبلاً به صورت شفاهی در سخنانشان گفته بودند، به صورت مستند و مکتوب مطرح کرده بودند.
دیدار با سید احمد آقا و چند پیشنهاد موسیقایی
آن روز مرحوم سیداحمد آقا این پیام را به ما نشان داد و برای ما خواند و پرسید: «این پیام میتواند موسیقایی بشود!؟» من اولین کسی بودم که تائید کردم و گفتم: «بله! چرا نشود آقا! ما دقیقاً باید به دنبال همین سوژهها باشیم! اگر شعر خوب سروده شود و در بحر عروضی خاصی که موسیقایی و آهنگین و ریتم داشته باشد، کار بسیار راحت و خوب از آب درمیآید!» ناگهان همان جا آقای سبزواری گفت: «من فردا صبح شعر متناسب با این پیام را به دست آقای راغب میرسانم». ما همان جا همقسم شدیم این کار را به سرعت بسازیم. بعد اسفندیار قره باغی به دعوت ما به جمع اضافه شد. در ماجرای ساخت این سرود، اولین بار بود که جمهوری اسلامی ایران به صورت رسمی و علنی به آمریکا «نه» میگفت.
وی در ادامه روایت خود اظهار کرده بود: درست است دانشجویان پیرو خط امام از قبل سفارت آمریکا را در ایران بهعنوان «لانه جاسوسی» گرفته بودند، اما آنجا مردم به آمریکا «نه» گفتند. ولی این اولین بار بود که رهبر کبیر انقلاب به صورت مکتوب به آمریکا «نه» میگفتند و این موضوع را کتباً در پیامش مطرح میکردند. ما در هفدهم خرداد ۵۹ خدمت امام رسیدیم و به گمانم نوزدهم یا بیستم خرداد بود که این سرود پخش شد. سرود آمریکا، آمریکا، ننگ به نیرنگ تو، در اصل به سفارش حضرت امام (ره) ساخته شد. دستور داده شد و ما هم خوشحال شدیم که میتوانیم وارد عرصه سیاست بشویم. از آنجا تولدی دوباره در خودمان احساس کردیم. آن زمان البته آقای میرزمانی جوانتر بود. نه ریش داشت و نه سبیل ولی تعهد داشت. ایمان و اعتقاد داشت. انقلاب را میشناخت و با ما همدرد بود. آقای گلریز از دوستان صمیمی من بود. آقای آرزم هم همینطور. آقای اسفندیار قرهباغی که زیباترین خوانندگی را در این سرود به کار برد، جزو چهار خواننده باس جهان است که میتواند ترانه بخواند. امیدوارم همیشه صحیح و سالم باشند. اعتقاد ما این بود که صاحبان اصلی دریاها قطرهها هستند. من امروز در مقابل خودم، دریاها را دیدم. اگر ما قطره باقی بمانیم، دردی نیست، شما باید به دریاها برسید که رسیدهاید. به ساحل دریا که رسیدید، یادی هم از ما بکنید. تا زمانی که ما پیشرفت میکنیم، دشمن داریم. ما دشمنان خودمان را شناختهایم و دشمنان، ما را با نگاه تیزبین خودشان میبینند. متعجب هستند که جوانهای ایران چرا اینقدر پیشرفت میکنند. پس ما باید این اسلحه هنر را همچنان مسلح و تمیز نگه داریم و آماده دفاع از حریم وطن و انقلاب و ناموس خودمان باشیم. تا زمانی که از ابزار هنر خوب استفاده بکنیم، هیچ ترس و واهمهای از هیچ دشمنی نداریم.
تمامی آنچه این دو هنرمند از شرایط آفرینش این اثر هنری ماندگار یاد میکنند، نشان دهنده تولید این سرودها در شرایطی متفاوت است که دربرگیرنده ابعاد مختلفی است، فضایی نشأت گرفته از روحیههای جهادی بسیاری از هنرمندان آن روزگار که تمام تلاش خود را با کار گماردند تا در خدمت موسیقی باشند که اهداف و ارزشهای انقلابی و آرمانی را با زبان هنر تبیین کرده و در قالب آموزههای هنری خود آن را به مخاطبان خود ارائه میدهند.
لطفاً به صدای مردانه او نگاه کنید!
محسن صفایی از پژوهشگران و مؤلفان شناخته شده موسیقی انقلاب که در تدوین چند کتاب موسیقایی درباره هنرمندان فعال موسیقی انقلاب تلاشهای چشمگیری انجام داده، چندی پیش بود که در مراسم رونمایی کتاب «متولد بهمن» از سری کتابهای تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی مشتمل بر خاطرات موسیقایی اسفندیار قره باغی گفت: اینکه ما بدانیم ساخت اثر جاودانه «آمریکا آمریکا ننگ به نیرنگ تو» چه شرایطی را برای شکلگیری داشته است، خیلی از سوالات را جواب میدهد. خود استاد در خاطراتش میگوید که این اثر مستقیماً با سفارش بیت حضرت امام (ره) بوده است. شما نگاه کنید به اینکه اگر اثری با سفارش مسئول حکومتی باشد، فوراً انگ میخورد و شاید درست هم هست. ما شاهد هنر سفارشی و حکومتی در جریان چپ شوروی هم بودهایم. اما اتفاقی که افتاده این است که سفارش دهنده این اثر خودش انگار یک تهیهکننده و مدیر هنری بوده است. چون آن نیاز لحظه را میشناخته و ارتباط تپنده با نبض عمومی جامعه را هم داشته و باعث شده یک تیم هنری با زمانشناسی بتوانند یک تجربهی هنری را پدید بیاورند که این تجربه مماس با جامعه باشد و حرفِ بر زبان مانده جامعه را به زبان بیاورد. هنر چیزی نیست جز اینکه آن چیزی را که مردم و جامعه میخواهند بیانش کنند اما نمیتوانند، را بگوید. البته بعد از انقلاب اسلامی ترس و وحشتی که جامعه از تجربه کودتای ۲۸ مرداد داشته، و میترسیده که شاه دوباره برگردد، بعد از تسخیر لانه جاسوسی جامعه میخواهد زبان باز کند و ما این نطق را در صدای اسفندیار قرهباغی میشنویم.
این صدا، صدای کمنظیری در دوران معاصر ماست که موزیسین را ترغیب میکند تا اصلاً موسیقیای مختص این صدا بسازد. ویژگی این صدا این است که بسیار مردانه است این پژوهشگر درباره ویژگی صدای اسفندیار قره باغی توضیح میدهد: این صدای مردم است که آزاد میشود حتی بعد از اینکه استاد قرهباغی این قطعه را خواندند در مجموعه «چاوش» که کاری در حوزه موسیقی سنتی است ما در آلبوم «چاوش ۷» قطعهای را محمدرضا لطفی ساخته با اسم «مژده ظفر». دقیقاً میبینیم همین شعری را که استاد قرهباغی به گوش مردم رسانده، گوشهای از کار آقای لطفی میشود و گروه کر در آن قطعه میخوانند. قطعه «مژده ظفر» در فضای روبروی لانهی جاسوسی شکل گرفته و این را آقای لطفی در مصاحبه با کیهان فرهنگی گفتهاند. این تبعاتی است که یک اثر ایجاد میکند، موسیقی سنتی ما را یک قدم جلوتر میآورد و صدای جامعه میشود.
وی ادامه میدهد: این صدا، صدای کمنظیری در دوران معاصر ماست که موزیسین را ترغیب میکند تا اصلاً موسیقیای مختص این صدا بسازد. ویژگی این صدا این است که بسیار مردانه است. چند دههی اخیر را مرور کنید تا برسید به امروز. صدای استاد قرهباغی از دهه پنجاه تا امروز، صدایی بغایت مردانه، استوار و جنسی کمنظیر از این حیث است. من با بسیاری از آهنگسازان خوبی که میخواهند موسیقی مردانه و ایستاده بسازند در ارتباطم. برای خواندن بعضی از آثار میگویند این قرهباغی را میخواهد کس دیگری نمیتواند بخواند. لایه دیگری که در معنای مردانگی منظور من است از اینجا میتوان دید که اسفندیار قرهباغی اصولاً معنایش محدود به سرود «آمریکا ننگ به نیرنگ تو» نیست. به این صدای مردانهی او نگاه کنید. من امروز از این کلید، رسیدهام به شخصیت مردانه او. این شخصیت مردانه و جوانمرد و پهلوان او باعث شده است تا کل کارنامه هنری و انتخابهای هنری او را تحت تأثیر قرار دهد. شما اگر قطعه «ای ایران» بنان را با صدای ایشان و با ارکستر فرهاد فخرالدینی در دهه ۵۰ بشنوید، میفهمید که چرا خود بنان اذعان کرده که این سرود با صدای ایشان شنیدنیتر شده، و با تواضع میگوید از اولش هم باید ایشان این سرود را میخواند، این دلیلش همان مردانگی در صداست. سرود «ای ایران» را باید یک صدای مردانه بخواند. یک صدای استوار بخواند. این جنس صدا حالا هم استعداد خدادادی است و هم تربیت هنری، در هر حال بالاخره یگانه است. من از مرور کارنامهی ایشان به این نتیجه میرسم که موسیقی ایشان یک موسیقی مردانه است.
به هر ترتیب سرود «آمریکا آمریکا - ننگ به نیرنگ تو» را میتوان ترانه پیشگام آثار موسیقایی ضد استکباری قلمداد کرد که به واسطه حضور هنرمندان ارزنده دوران ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی شرایط ویژهای را در جریان ساخت و تولید آثار موسیقایی رقم زد و منجر به ثبت و ضبط آثار ماندگار دیگری شد که اگر چه تعدادشان اندک است اما شناسنامه معتبری برای شناخت بخشی از شرایط آن روزهای موسیقی در شروع انقلاب اسلامی هستند.