خبرگزاری مهر – گروه استانها - افسون جاوید*: «ملاقات خصوصی» اولین فیلم بلند کارگردانی است که تجربه ساخت چند فیلم کوتاه تحسین شده را در کارنامهاش دارد. امید شمس در اولین تجربه ساخت فیلم بلند سینماییاش این بار به سراغ سوژه، موضوع و روایتی چالش برانگیز رفته است. درامی عاشقانه بر بستری از موضوعات اجتماعی. از فقر تا شرارت. هر چند که شمس تلاش کرده تا در ساحت کارگردان از همه این موارد به نوعی کلیشه زدایی کند.
«ملاقات خصوصی» فیلمی که فیلمنامهاش مشترکا توسط امید شمس، علی سرآهنگ و بهمن ارک نگاشته شده و امیر بنان آن را تهیه کرده است و اینروزها، هم اهالی رسانه درباره ا مینویسند و هم مردم او را به صدر جدول پنج اثر برتر جشنواره چهلم رساندهاند.
برآیند کلی تا این لحظه از فیلمهای جشنواره چهلم نشان میدهد که «عشق» هنوزهم کارکرد خاص خودش را دارد و فیلمنامههایی که با درون مایهای عاشقانه نگاشته شده باشند از شانس بیشتری برخوردارند تا توجه مخاطب را جلب کرده و او را به سالنهای سینما بکشانند.
امسال در اغلب فیلمها با مضمونی عاشقانه مواجه بودیم. از «نگهبان شب» رضا میرکریمی گرفته تا «۲۸۸۸» ساخته کیوان علیمحمدی و حتی تلاش یوسف حاتمی کیا در فیلم «شب طلایی» برای الصاق خرده قصهای عاشقانه به امید رضایت مخاطب. لکن در حالیکه «عشق» نخ اتصال بسیاری از سوژهها از گذشته تا به امروز برای قصه پردازی در سینما بوده است اما در سینمای ایران عاشقانههای کمی بودند که توانستند ماندگار شوند.
امید شمس در اولین فیلم بلند سینمایی خود داستان خانوادهای از طبقات پایین دست در منطقهای ملتهب را روایت میکند. قصهای که بر بستری از فقر، شرارت، اعتیاد و قاچاق مواد مخدر جریان دارد که پدر و پسری را درگیر کرده و بر همین اساس، نقطهی شروع یک عشق با درون مایهای متفاوت آغاز میشود.
فیلم روایت عاشقانه دختری عطار به نام پروانه که پدرش به زندان افتاده و برادرش ایمان که زمانی در مسابقات مردان آهنین در ایران و جهان معروف بوده است حالا یک بدهکار فراری شده را گزارش میکند. قصه اصلی در دو لوکیشن زندان و محلات جنوب شهر شکل میگیرد در حالیکه نه زندانش آزار دهنده و ملتهب است و نه البته محلات جنوبیاش بیهویت.
شمس، بی هیچ وقت تلف کردنی درست در همانجا که عشق در دل قصه شکل میگیرد، فیلم را آغاز میکند و با توزیع نرم نرم و آرام آرام اطلاعات، تور روایت عاشقانهاش را پهن میکند و همزمان پرسشهای بسیاری را در ذهن مخاطب میکارد و مدام او را درگیر میکند. این توزیع قطره چکانی اطلاعات میتواند یکی از نقاط مثبت فیلمنامه باشد. شاید به همین علت هم هست که بیست دقیقه ابتدایی فیلم کمی کش دار بنظر میرسد و قصه با رد و بدل شدن دیالوگهای میان دختر و پسر سعی میکند راه بیفتد؛ مسئلهای که در پایان هم دامن فیلم را میگیرد و باز قصه را کمی کش دار میکند و به زعم بسیاری منتقدین کارگردان باید برای اکرانهای عمومی مجدداً آن را روی میز تدوین بازبینی کند.
به طور کلی میتوان «ملاقات خصوصی» را دارای قصهای رمانتیک دانست که گاه با درون مایههای رئالیستی به مشابه آنچه در سالهای اخیر در فیلمهای سینمایی داخلی دیدهایم تعریف کرد؛ اگرچه قصه در جاهایی معلق میشود و تماشاچی را به نوعی دچار بلاتکلیفی میکند، ضعفی که در سالهای اخیر بسیاری از فیلمها با آن مواجه بودهاند و این موجب بی هویت شدن شخصیتهای فیلم شده است.
در مجموع «ملاقات خصوصی» فارغ از تمام تحسینهای پر طمطراق و یا نقدهای کوبنده، میتواند به عنوان اولین فیلم بلند امید شمس، چه در فضاسازی (بویژه در بخش زندان) و چه در صحنه پردازی و بازیها قابل قبول باشد، گرچه انتخاب بازیگران میتوانست به گونهای دیگر رقم بخورد. حال باید دید این فیلم در ادامه با چه سرنوشتی رو به رو خواهد شد و آیا شانسی برای اکران نوروزی خواهد داشت یا خیر.
*نویسند و منتقد سینما