برتری نظامی ایران در عملیات فاو، توازن موجود در جنگ را به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر داد و استراتژی آمریکا و قدرت‌های بزرگ مبنی بر جنگ فرسایشی و بدون برنده مورد تردید قرار گرفت.

به گزارش خبرگزاری مهر به نقل از مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، عملیات والفجر ۸ با طراحی و فرماندهی سپاه پاسداران از ۲۰ بهمن سال ۶۴ تا ۲۹ فروردین ۶۵ اجرا شد. برای پشتیبانی از این عملیات، سپاه یک تک فریب در هور و یک تک پشتیبانی در ام‌الرصاص انجام داد.

تک فریب در هور که بیشتر بر فعالیت‌های مهندسی استوار بود، سبب غافلگیری نیروهای عراقی شد و به نیروی خودی امکان داد قبل از هوشیار شدن عراقی‌ها، موقعیت خود را در منطقه فاو مستحکم سازند. همچنین تک پشتیبانی سپاه در جزیره ام‌الرصاص که به شکستن خط دشمن و آزادی این جزیره انجامید، تأثیر مهمی در پشتیبانی عملیات والفجر ۸ داشت، هرچند در این عملیات، پس از ۴۸ ساعت، براثر فشار دشمن، منطقه تصرف‌شده تخلیه شد.

عملیات اصلی در فاو، درحالی‌که دشمن غافل بود، با عبور نیروهای غواص از رودخانه عریض اروند آغاز شد و در زمانی کوتاه با گسترش سرپل گرفته‌شده، رأس البیشه، کارخانه نمک، سایت‌های موشکی و شهر فاو تصرف شد و نیروهای خودی آماده مقابله با پاتک‌های دشمن شدند. از سوی دیگر، دشمن که در آغاز عملیات با یگان‌های موجود خود در منطقه به مقابله با رزمندگان برخاسته بود، پس از فروریختن مواضعش، یگان‌های گارد را به‌سرعت وارد نبرد کرد تا با ایجاد تأخیر، فرصت لازم را برای ورود یگان‌های احتیاط ارتش عراق فراهم آورد.

اما یگان‌های گارد نه تنها نتوانستند در تثبیت مواضع آزادشده تأخیر ایجاد کنند، بلکه سازمانشان نیز متلاشی شد و عقب‌نشینی کردند. ورود یگان‌های احتیاط ارتش عراق به میدان نبرد نیز مؤثر نبود و ۷۵ روز پاتک آن‌ها فقط بر آمار تلفات و خسارت‌های دشمن افزود، چندان‌که سرفرماندهی ارتش عراق به‌یقین رسید که تلاش برای بازپس‌گیری فاو به‌جایی نمی‌رسد و به‌جز انهدام یگان‌هایش نتیجه‌ای ندارد، لذا پاتک‌ها را متوقف کرد. بدین ترتیب سواحل عراق در کنار خلیج‌فارس و هم‌مرز باکویت، در تصرف رزمندگان ایران باقی ماند.

یکی از مهم‌ترین سؤالاتی که در بحث عملیات والفجر ۸ و فتح فاو مطرح می‌شود؛ این است که این پیروزی چه جایگاهی در روند تحولات جنگ داشت؟ پاسخ به این پرسش، تا اندازه‌ای، نقش و تأثیر فاو را در روند جنگ آشکار می‌سازد. برای دستیابی به پاسخ، باید سه موضوع شامل: اهمیت منطقه عملیاتی فاو، تاکتیک عملیات برای تصرف فاو و توانایی تثبیت منطقه پس از تصرف آن را بررسی کرد.

اهمیت منطقه

منطقه عملیاتی فاو در میان رودخانه اروند، خلیج‌فارس و خور عبدالله محصور است. در ۹۰ کیلومتری شمال غربی این منطقه، شهر صنعتی بصره قرار دارد که مسیر آن خشکی است و در جنوب غربی آن بندر ام‌القصر واقع شده است.

شبه‌جزیره فاو به دلیل اینکه از سه طرف در میان آب محصور است، تحت تأثیر جزر و مد آب خلیج‌فارس قرار دارد و دارای رطوبت دائمی است. قسمت عمده زمین منطقه، باتلاقی، نمک زار و سست است و تردد وسایل سنگین به‌جز روی جاده‌های فاو-بصره، در بخش‌های دیگر که فاقد جاده است، امکان‌پذیر نیست. عرض مناطق باتلاقی در ساحل رودخانه در برخی مناطق به چهار کیلومتر می‌رسد.

سه جاده اصلی منطقه در زمان عملیات والفجر ۸؛ جاده فاو-بصره به طول ۹۱ کیلومتر، جاده استراتژیک فاو-بصره به طول ۸۲ کیلومتر و جاده فاو- ام‌القصر به طول ۵۰ کیلومتر بودند. در واقع ارتباط بصره با فاو و بندر ام‌القصر از طریق جاده‌های مورداشاره امکان‌پذیر بود، زیرا سایر قسمت‌های زمین برای تردد وسایل سنگین مناسب نبود.

توضیحات مزبور نشان می‌دهد؛ شبه‌جزیره فاو، واقع در شمال خلیج‌فارس و در منتهی الیه شهر بصره، برای عراق از موقعیت سیاسی- اقتصادی منحصربه‌فردی برخوردار است. تمامی ارتباط اقتصادی عراق به شمال خلیج‌فارس، متأثر از شبه‌جزیره فاو است و همین امر با توجه به عرض جغرافیایی منطقه فاو، بیانگر یکی از تنگناهای ژئوپلتیک عراق است که از دست دادن آن، معضلات عراق را دوچندان می‌کند.

علاوه بر این، در صورت تصرف منطقه فاو در یک جنگ زمینی، عرض محدود و طول جغرافیایی منطقه فاو و سستی زمین منطقه، عراق را برای دفاع یا بازپس‌گیری، با دشواری مواجه می‌کند.

تاکتیک عملیاتی

رودخانه اروند به دلیل ویژگی‌های آن، برای عراقی‌ها به‌مثابه یک خط پدافندی مستحکم و بسیار دشوار برای عبور محسوب می‌شد. همین امر تا اندازه‌ای عراق را به امکان‌ناپذیر بودن عبور قوای نظامی ایران مطمئن ساخته بود. علاوه بر این، عراق با توجه به اهمیت شهر فاو، ساحل رودخانه را با موانع مصنوعی، قابل دفاع کرده بود. ضمن اینکه عراقی‌ها با دکل‌های دیده‌بانی با ارتفاع ۴۲ تا ۱۰۰ متر و واحدهای گشتی –شناسایی و همچنین رادار رازیت برای کنترل سطح آب، هرگونه تحرکی را کنترل می‌کردند.

بنابراین رزمندگان برای عبور از رودخانه اروند با دو مانع اساسی روبه‌رو بودند: اول، رودخانه عریض اروند با جزر و مدهای مکرر آب در طول ۲۴ ساعت، دوم، موانع و استحکامات دشمن در ساحل سست و باتلاقی رودخانه.

دو موضوع اساسی سبب شد که عراقی‌ها نتوانند؛ اجرای عملیاتی بزرگ را در منطقه فاو پیش‌بینی کنند: نخست آن‌که قوای ایران را فاقد تجربه عبور از رودخانه می‌دانستند و با فرض عبور نیز تصور می‌کردند در حد یک عملیات گشتی-شناسایی یا ایذایی خواهد بود، لذا امکان اجرای عملیاتی بزرگ در منطقه فاو و یا عبور از رودخانه را پیش‌بینی نمی‌کردند. دوم این‌که عملیات حفاظت و تأمین، نقش بسیار مؤثری در غافلگیری عراقی‌ها داشت، زیرا تمرکز ترددها در منطقه هور همراه با کنترل تردد در منطقه فاو سبب شد؛ عراقی‌ها نتوانند امکان اجرای عملیاتی بزرگ را در این منطقه پیش‌بینی کنند.

تثبیت منطقه

تجربه عملیات‌های اجراشده در حدفاصل فتح خرمشهر تا فتح فاو، بیانگر ناتوانی ایران در تأمین کامل اهداف و تثبیت منطقه تصرف‌شده بود. به همین دلیل، اجرای عملیات و سپس عقب‌نشینی پس از چند روز، وضعیتی نامطلوب ایجاد کرده بود.

اما در عملیات فاو، استقرار توپخانه در منطقه مقابل فاو برای اجرای آتش روی نیروهای عراقی که از بصره به سمت فاو حرکت می‌کردند، در یک خط طولانی به همراه پدافند هوایی و پشتیبانی هوایی، امکان تأمین و تثبیت منطقه تصرف‌شده را با استفاده از عارضه کارخانه نمک فراهم کرد.

هفتادوپنج روز جنگ سخت و دشوار، سبب شد منطقه فاو پس از تصرف، تأمین و تثبیت شود. عراقی‌ها به‌تدریج از بازپس‌گیری منطقه ناامید شدند، به همین دلیل استراتژی دفاع متحرک را طرح‌ریزی و اجرا کردند.

عراقی‌ها امیدوار بودند با اجرای این استراتژی و حمله به برخی مناطق ازجمله مهران، فکه و غیره، از توان ایران در فاو کاسته و با این پیروزی‌ها، علاوه بر اهداف سیاسی-روانی، شرایط را برای حمله مجدد به فاو فراهم سازند. این استراتژی نیز شکست خورد و عراق از دست دادن فاو و انهدام نیروها و تجهیزات خود را به‌عنوان یکی از تلخ‌ترین شکست‌های نظامی پذیرفت.

پیامدها

۱- قوای نظامی ایران در یک عملیات ترکیبی و در دشوارترین نوع عملیات که عبور از رودخانه است، قوای نظامی عراق را در هم شکستند و منطقه تصرف‌شده را در یک‌زمان نسبتاً طولانی تثبیت کردند. نتیجه عملیات با ملاحظاتی که داشت، تصورهای موجود را درباره توانایی و قدرت تهاجمی و دفاعی ایران تغییر داد.

متقابلاً برداشت‌های موجود از وضعیت عراق و حمایت‌های انجام‌شده برای دفاع در برابر تهاجمات ایران، دستخوش تغییر شد. برای نخستین بار احتمال پاره‌ای از تغییرات در داخل عراق و پیامدهای پیروزی ایران در سطح منطقه مورد بحث قرار گرفت.

۲- برتری نظامی ایران در عملیات فاو، توازن موجود در جنگ را به سود جمهوری اسلامی ایران تغییر داد و استراتژی آمریکا و قدرت‌های بزرگ مبنی بر جنگ فرسایشی و بدون برنده موردتردید قرار گرفت و برای نخستین بار احتمال غلبه ایران برای تغییر این استراتژی داده شد.

۳-پ یروزی در فاو، امکان ادامه جنگ و چانه‌زنی سیاسی را متکی بر موقعیت برتر ایران فراهم ساخت. درحالی‌که عملیات فاو در صورت شکست، می‌توانست نقطه پایانی جنگ باشد؛ به این معنا که در تداوم روند فرسایشی جنگ و ناکامی‌های ایران برای تعیین سرنوشت جنگ و انباشت قدرت عراق، با شکست عملیات فاو، ارتش عراق با آغاز تهاجم به مناطق تصرف‌شده، موازنه جنگ را تغییر می‌داد؛ حال‌آنکه برتری در فاو، استراتژی دشمن را در مرحله جدید با شکست مواجه کرد و بر قدرت و توانایی ایران برای ادامه جنگ افزود.

۴-پ یروزی بزرگی که در فاو حاصل شد درصورتی‌که بلافاصله پس از فتح خرمشهر به دست می‌آمد، می‌توانست تأثیرات سرنوشت سازی بر روند تحولات جنگ داشته باشد؛ لیکن با تأخیر در کسب پیروزی، توانمندی عراق افزایش‌یافته و مدیریت جنگ به دست قدرت‌های بزرگ افتاده بود، لذا وزن پیروزی‌هایی مانند عملیات فاو در سال ششم جنگ، به‌اندازه نیاز ایران نبود و همین امر به عراق و حامیانش برای کنترل اوضاع و مهار پیامدهای پیروزی ایران، زمان و فرصت می‌داد.

۵- افزایش هزینه هر پیروزی با تشدید فشار به ایران، استراتژی عراق و حامیانش بود. به همین دلیل حجم فشارهای وارده به ایران با گسترش حملات عراق به زیرساخت‌های صنعتی و اقتصادی کشور در شش ماه اول سال ۱۳۶۵، با هیچ دوره‌ای از جنگ قابل‌مقایسه نبود.

در واقع عراق و حامیانش تلاش می‌کردند به ایران نشان دهند که هزینه هر پیروزی بیش از دستاوردهای آن خواهد بود. با این روش در پی تضعیف اراده ایران برای پیگیری اهداف و خواسته‌هایش بودند.

۶- فتح فاو در چارچوب استراتژی ایران برای کسب یک پیروزی و خاتمه دادن به جنگ معنا داشت، ولی چنانچه اشاره شد، افزایش توان عراق و قدرت مدیریت حامیان عراق در جنگ، مانع از تحقق این استراتژی بود.

برای مقابله با این وضعیت و با امید به کسب یک پیروزی دیگر برای متقاعد کردن عراق و حامیانش، جنگ با طراحی عملیات کربلای ۴ ادامه یافت، ولی هوشیاری عراق و کمک اطلاعاتی آمریکا به این کشور، مانع از کسب یک پیروزی دیگر برای ایران شد. در عین‌حال، پیروزی در عملیات کربلای ۵، مجدداً پیامدهای پیروزی در فاو را خاطرنشان ساخت و زمینه تصویب قطعنامه ۵۹۸ و اتمام جنگ در چارچوب این قطعنامه فراهم شد.